سه شنبه 25 آبان 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

درخواست همسرعبدالرضا قنبری زندانی عقيدتی محکوم به اعدام از سازمان های بين المللی برای نجات همسرش، کمپين بين المللی حقوق بشر

سکينه حبيبی ، همسر عبدالرضا قنبری، معلم و نويسنده که پس از جريان انتخابات ۸۸ به مجازات اعدام محکوم شده است در گفت وگو با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران از سازمان های حقوق بشر بين المللی خواست برای آزادی همسرش حمايت بيشتری به عمل بياورند. او گفت که حکم اعدام برای وی عادلاعبدالرضاقنبري اعدامنه نيست و جرمی مرتکب نشده که مستحق اعدام باشد. او همچنين به کمپين گفت که همسرش در زندان دچار بيماری جديدی شده است. همسر اين زندانی هچنين گفت: « مدتی پيش حال عبدالرضا بد می شود دکتر زندان اول می گويد که مشکل از کليه اش است اما کمی بد می گويند بايد آزمايش بدهد هنوز جواب آزمايشش نيامده است. پهلوی همسر م درد می کند و در ادارارش خون ديده شده است. حالا اين هفته که برای ملاقاتی می روم لابد جواب آزمايشش آمده و می فهمم که چه شده است.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سکينه حبيبی درباره وضعيت جسمی و روحی اين زندانی عقيدتی گفت: « وقتی کسی چنين حکم اعدام داشته باشد مسلما حال روحيش خوب نيست . بيشتر برای ما نگران است، می ترسد که بدون او برای ما اتفاقی بيفتد. آخر ما در تهران تنها هستيم و تمام فاميل در شهرستان هستند.» همسر اين زندانی در خصوص درخواستش از سازمان ها ی بين المللی حقوق بشر گفت : « اين سازمان ها بايد فعال تر باشند و از ما حمايت کنند. عبدالرضا قنبری فرهنگی است .حکم اعدام برای جنايتکار است نه برای معلمی که فقط درس داده و مولف چند کتاب برای دانشجويان بوده است . اين حکم اصلا عادلانه نيست، آخر به چه جرمی به او حکم اعدام داده اند.»

همسر عبدالرضا قنبری با ناراحتی از قطع تلفن زندان و وضعيت ملاقات ها گفت: « درباره ملاقات حضوری که ما اميدی نداريم وقتی به کسی چنين حکمی بدهند مگر می شود اميد به مرخصيش داشت . اما ملاقاتی حضوری را هم چند ماه يکبار می دهند. الان مدت هاست که ملاقات ها فقط کابينی است که با ساعت مدرسه بچه ها هم يکسان نيست . بچه ها روحيشان داغان است . کاش حداقل اجازه تلفن از زندان داشت آنوقت بچه ها و مادرش می توانستتد با او حرف بزنند . مادرش۸۰ و اندی سال دارد و در ده ماه زندانی شدن پسرش فقط يکبار توانسته به ملاقات بيايد چون توان راه رفتن ندارد . پيرزن فقط گريه می کند . اگر می شد زنگ بزند هم مادرش راحت می شد هم خودش . با تلفن حداقل حال يکديگر را می پرسيدند.»

عبدالرضا قنبری معلم پاکدشت که روز دوشنبه ۱۴ دی ماه ۸۸ در دفتر دبيرستان مدرس حصار امين پاکدشت و در حين انجام تدريس توسط ۵۵ تن از مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ در زندان اوين منتقل شد و پس از گذشت يک ماه به جرم شرکت در تجمعات روز عاشورا توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محاکمه و به اعدام محکوم شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016