پنجشنبه 11 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه‌ کانون نويسندگان ايران به مناسبت دوازدهمين سالگرد قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوينده

آن شب که شهر را از تابوت بيرون کشيدند
گودال دسته‌جمعی ما را ستاره‌ها نشان کردند

مردم آزاده!
دوازدهمين سالگرد قتل تبهکارانه‌ی زنده‌يادانِ عرصه‌ی انديشه و بيان، محمد مختاری و محمدجعفر پوينده، فرا می‌رسد اما نه‌تنها هنوز آمران و عاملان واقعی اين جنايات هولناک را معرفی نکرده‌اند بلکه کماکان سکوت تنها پاسخ به خانواده‌های قربانيان و مردم ايران است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اکنون همگان می‌دانند که قتل‌های سياسی سال ۷۷ موسوم به قتل‌های زنجيره‌ئی جريانی برای حذف فيزيکی دگرانديشان و آزادی‌خواهان بود. اين جنايت با قتل ددمنشانه‌ی فعالان سياسی داريوش فروهر و پروانه‌ اسکندری آغاز شد و با ربودن و خفه کردن دو يار سربلندِ کانون نويسندگان ايران، محمد مختاری و محمدجعفر پوينده، به اوج رسيد و برای جانيان آدمکش چيزی جز نفرت و خشم مردم ايران و جهانيان در پی نداشت. چنان‌که از آغاز انتظار می‌رفت اين قتل‌ها سراسر ايران را به لرزه درآورد، پرده از بسياری از مرگ‌های مشکوک ديگر برگرفت، روزنامه‌نگاران و نويسندگان و مورخان و فعالان اجتماعی و سياسی را به بازنگری در تاريخ قتل‌ها و سرکوب‌های دو دهه‌ی پيش از آن واداشت، و دانش‌جويان و فرهيختگان را به داد‌خواهی طلبيد. هنگامی که پرده اندکی کنار رفت آشکار شد که عاملان خون‌آشام در گذشته‌ی نه‌چندان دور از ريختن خون ده‌ها آزادی‌خواه ديگر هم‌چون زنده‌يادان احمد ميرعلايی، غفار حسينی، حميد حاجی‌زاده، پيروز دوانی، مجيد شريف و . . . هراسی به دل راه نداده بودند. اما طی سال‌هايی که از اين جنايت می‌گذرد نه‌تنها ابتدايی‌ترين خواسته‌های انسانی ناديده گرفته شد، بلکه با سرکوب و دستگيری و حبس و سانسور فضايی سربی بر جامعه حاکم کردند و گوی سبقت را از خودکامگان قرون‌وسطايی ربودند. اکنون اعمال زور و سرکوب شيوه‌ی رايج در چهارگوشه‌ی کشور است. يورش به خانه‌ها،‌ دستگيری‌های گسترده،‌ دادگاه‌های عدالت‌ستيز و محکوميت‌های طولانی ابعادی وسيع می‌يابد. بسياری از منتقدان اجتماعی بدون ارايه‌ی کوچک‌ترين مدرکی در زندان‌ها به سر می‌برند و کار به جايی رسيده است که وکلای مدافع حقوق زندانيان سياسی نيز دستگير و زندانی می‌شوند.
ولی افزون بر آن‌چه گذشت، پديده‌ی قتل‌های زنجيره‌ئی حديث ديگری نيز دارد که از لزوم عزم و اراده‌ی نيرومندترِ آزادی‌خواهان برای ريشه‌کنی آن حکايت می‌کند. در آغاز تصور می‌شد طنابی که سرکوب‌گران آدمکش به گردن مختاری و پوينده انداختند به دست و پای خودشان پيچيده است و چندی نمی‌گذرد که آمران و عاملان اين قتل‌ها به سزای عمل ننگين خود می‌رسند. چنين نشد. از يک سو، سعيد امامی را از ميان بردند، و با صدور قرار موقوفیِ تعقيب و بدين‌سان حذف همه‌ی اقارير او از پرونده، رابطه‌ی بالا و پايين در آمريت و اجرای اين قتل‌ها يک‌سره گسسته شد. سپس پرونده را از طول و عرض و ارتفاع مثله کردند و سرانجام مشتی عوامل اجرايیِ خرده‌پا را به محاکمه‌ای کشيدند که جريان دادرسی آن ماهرانه از پيش تعيين شده بود. و سرانجام ناصر زرافشان، يکی از وکلای خانواده‌های قربانيان، محاکمه و به "جرم" دفاع از موکلان خود به پنج سال زندان محکوم شد. اما، از سوی ديگر- و اين همان حديثی است که بايد بازگفته شود و مورد تأکيد قرار گيرد- در فضای فروکشِ سريع اعتراض و التهاب مردم و بر بستر جبن و ناتوانیِ به‌اصطلاح اصلاح‌طلبانی که نخست برای جراحی اين "غده‌ی سرطانی" عزم جزم کرده بودند اما در نهايت عقب نشستند، آمران و عاملان قتل‌های زنجيره‌ئی طنابی را که موقتاً به دست و پايشان پيچيده بود باز کردند و دست‌به‌کار تدارک توطئه‌های تازه بر ضد آزادی‌خواهان شدند، که کشتار سال گذشته‌ی جوانان در کهريزک از آن جمله است. راه افتادن چندباره‌ی ماشين قتل‌های زنجيره‌ئی و تکرار چرخه‌ی کشتار آزادی‌خواهان اين حقيقت را يادآوری می‌کند که بهای آزادی در اين سرزمين هم‌چنان سنگين است و زدودن ننگ آزادی‌کُشی از جامعه‌ی ما عزم و اراده‌ی به‌مراتب نيرومندترِ مردم آزادی‌خواه را می‌طلبد.
کانون نويسندگان ايران، ضمن گرامی‌داشت ياد محمد مختاری و محمدجعفر پوينده و اعتراض به محروميت خود از برگزاری مراسم بزرگ‌داشت برای اين دو عزيز، هم‌چون گذشته خواهان معرفی و محاکمه‌ی آمران و عاملان قتل‌های زنجيره‌ئی،‌ آزادی همه‌ی زندانيان سياسی، و حذف سانسور از تمامی زمينه‌های اجتماعی و فرهنگی و تأمين آزادی انديشه و بيان برای همگان است

کانون نويسندگان ايران
۱۱ آذر ۱۳۸۹

روز جمعه ۱۹ آذرماه، ساعت ۲ بعد از ظهر، در گورستان امامزاده طاهر در مهرشهر کرج همراه با خانواده‌ها و ياران گرد می‌آييم و آرامگاه اين جان‌باختگان راه آزادی را گلباران می‌کنيم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016