گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
2 آذر» يک درخواست از اوباما: دارائی مسدودشده ايرانيان را به حکومت خامنهای پس ندهيد! بابک داد28 آبان» "چگونه سبز بودن"؛ مسئله اين است! بابک داد 5 مهر» دروغگويان مي توانند به "حقيقت" كمك كنند؟ بابک داد 27 شهریور» "تست روانی جامعه"! بررسی روند طرح امنيتی "سرکوب، کنترل، حذف" سران جنبش سبز، بابک داد 18 شهریور» نماز عيد فطر با کروبی! واکنشی به مراسم حکومتی، بابک داد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جلال طالبانی و صدام؛ مجازات يا اعدام؟ بابک داد"مام جلال طالبانی" رئيس جمهوری عراق، حالا اسطوره مردم کردستان و عراق و خاورميانه است. مردم او را می ستايند. نه فقط بهخاطر مبارزاتاش و اينکه از ۱۳ سالگی مبارز آزادیخواهی بوده، نه فقط بهخاطر اينکه کنگره احزاب کردستان را تشکيل داد و کردها را از يوغ حکومت صدام حسين بيرون برد و در اين راه مجاهدات فراوان کرد و بسياری از نزديکاناش کشته شدند. "مام جلال طالبانی" را بهخاطر همه اينها میستايند، ولی اينها تمام دليل ستايش او توسط مردم عراق نيستاسم «مام جلال طالباني» رهبر كردهاي عراق، سالها در صدر«احكام اعدام» در حكومت عراق بود. صدام حسين در يك نمايش سياسي دستور «عفو عمومي» داد و اعلام كرد همه ي احكام صادره اعدام را باطل مي كند؛ همه را به استثناي حكم اعدام جلال طالباني! صدام بارها سوگند خورد جلال طالباني را به خاطر فعاليتهايش در كردستان عراق، در هر صورتي اعدام خواهد كرد! آن سالها آقاي طالباني، به رغم اعدام صدها هموطنش توسط حكومت صدام، به «كمپين ضد اعدام» پيوسته بود.
او گفت «خواهان مجازات» صدام است، ولي با «اعدام» مخالفم! شايع بود او حاضر به استعفا هم شده است. عاقبت با امضاي دو مقام رسمي ديگر عراق (نخست وزير و رئيس پارلمان) حكم اعدام صدام حسين قابل اجرا شد و او به پاي چوبه دار رفت. جلال طالباني ماه گذشته هم از امضاي حكم اعدام «طارق عزيز» وزير خارجه دولت صدام خودداري كرد. او سوگند خورده پاي هيچ حكم اعدامي را امضا نكند و مردم به اين ديدگاهش، احترام فراواني مي گذارند. از ديدگاه او و طرفداران جنبش «ضداعدام»، مخالفت با اعدام، به هيچ وجه مخالفت با مجازات و تنبيه گناهكاران نيست. آنها معتقدند اعدام «حذف» است نه «تنبيه»! گناهكار بايد مجازات و تنبيه شود ولي ما حق حذف او را نداريم وگرنه تفاوتي با او نخواهيم داشت كه روزي با حذف انسانها، دست به قتل زده است:«خون به خون شستن، محال آمد محال!» «مام جلال طالباني » رئيس جمهوري عراق، حالا اسطوره مردم كردستان و عراق و خاورميانه است. مردم او را مي ستايند. نه فقط به خاطر مبارزاتش و اينكه از 13 سالگي مبارز آزاديخواهي بوده، نه فقط به خاطر اينكه كنگره احزاب كردستان را تشكيل داد و كردها را از يوغ حكومت صدام حسين بيرون برد و در اين راه مجاهدات فراوان كرد و بسياري از نزديكانش كشته شدند. «مام جلال طالباني» را به خاطر همه اينها مي ستايند، ولي اينها تمام دليل ستايش او توسط مردم عراق نيست. مخالفت با اعدام را در مورد كسي اجرا كرد كه ميليونها نفر خواهان مرگش بودند و دستش به خون هزاران نفر و از جمله مردم شهرهايي چون حلبچه آلوده بود. اما همين اقدام بزرگ، باعث شد بعدها مردم در جرايم كيفري به جاي «قصاص» به «بخشش» بينديشند و به جاي اعدام، خواهان مجازات و تنبيه مجرمان باشند. مردم عراق مام جلال را مي ستايند چون به سهم خود، ريشه «اعدام» را در عراق خشكانده است. با وجود مام جلال طالباني، در عراق امروز «اعدام» هنوز انجام مي شود اما ديگر به عنوان يك مجازات، اعدام «آبرويي» ندارد! از خود مي پرسم اگر من در جايگاه طالباني بودم، آيا لحظه اي در امضاي حكم اعدام صدام آدمكش درنگ و ترديد مي كردم؟ جلال طالباني اما «بي درنگ» حكم اعدام را كنار گذاشت و امضايش نكرد! و مي پرسم كه چرا فاصله ما با چنين بزرگمرداني، تا به اين اندازه عميق مي شود؟ خبر خوش اينكه با تلاش جامعه جهاني، بساط اعدام در دنياي امروز دارد جمع مي شود و اين البته به معناي عفو گناهكاران و بخشودن گناه جلاداني مثل صدام و حاكمان كشورهايي مثل ايران نيست! آنها بايد به سزاي تمام گناهان خود برسند. ولي اعدام به عنوان ابزار مجازات، نه كارآيي دارد و نه آبرويي دارد. مجازات، اصلي غيرقابل خدشه است. صدام طرفدار اعدام بود و طالباني طرفدار مجازاتي غير از اعدام است! جلال طالباني، جامعه اي زخم خورده را با روح بخشايش و زندگي آشتي داده است. مردمي كه در سليمانيه و اربيل، در هر كجا كه غريبه اي چون من پاي مي گذارد، به من يادآوري مي كنند اينجا، گور دسته جمعي مخالفان صدام و برادران ما بوده است! و من مي پرسم: و شما آن گورها را به پارك و تفرجگاه تبديل كرده ايد؟ و او مي گويد: "اينجا ما مرگ را به زندگي تبديل مي كنيم! ما از مرگ بيزاريم كاكه جان!" باري! كار سخت و دشواري بر عهده همه ما انسانهاست كه بايد بساط انتقام جويي و كينه توزي را از دل و جان خود بيرون كنيم! و مجازات را به جاي اعدام برگزينيم. و در جاهايي كه پاي حقوق شخصي مان در ميان است اگر توانستيم، بخشايش را به جاي انتقام انتخاب كنيم. اين حقيقتا" كار دشواري است. خيلي دشوار. فرصت نوشتن/ روزنوشته های بابک داد Copyright: gooya.com 2016
|