گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
6 آذر» مهربانی ديری است مرده...، پدرام فرزاد30 آبان» حراست از نيروگاه راه نيفتاده يا ترس از جمهوریخواهان؟ پدرام فرزاد 27 آبان» ديوانه پابرهنه، پدرام فرزاد 20 آبان» آفتابههای سخنگو! پدرام فرزاد 17 آبان» هدفمندکردن يارانهها و پردهبرداری از شکافهای امنيتی دولت، پدرام فرزاد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جمهوری اسلامی و تاوان ادعاهای بیجا، پدرام فرزاددر حال حاضر نگرانی از تأثير تحريمها، هدفمند کردن يارانهها و تنگناهای اقتصادی موضوعی داغ در صحبتهای مردم ايران است. همچنين برخی مقامهای ايران از فتنهای خطرناکتر از فتنه ۸۸ حرف میزنند. اگر با چشمانی واقعبين به قضايا بنگريم شاهد خواهيم بود که بدون تعارف، تحريمها مؤثر بوده استغربیها به آهستگی مدعی میشوند که تحريمهای گسترده جهانيان عليه ايران، کارساز گشته و تحميل ميلياردها دلار ضرر مالی به ايران، احتمالا سران ايران را تکانی داده و به خود آورده است. برخی از همين کارشناسان معقتدند که ايران، توان ادامه مقاومت در برابر تنگنای اقتصادی موجود را ندارد. منهای گرانی روزافزون مايحتاج اوليه مردم (گوشت قرمز و سفيد، روغن نباتی، انواع برنج، حبوبات و ...) که افسار کار را ديگر از دست (به اصطلاح) بازرسان امور اقتصادی نيز خارج کرده، در اين ارزيابیها بيش از هرچيز به سخنانی استناد میشود که از مقامات اقتصادیِ داخل ايران به گوش میرسد؛ از ابراز نگرانی رئيس کنفدراسيون صادرکنندهها گرفته تا سخنان رئيس اتاق بازرگانی ايران که خواهش کرده پيششرط مذاکره «لغو تحريمها» باشد. همچنين بشنويد از وعده محمود احمدینژاد که گفته يارانهها دوبرابر میشوند تا حرفهای فرمانده بسيج که معتقد است: فتنهای پيش روی حکومت است که از فتنه ۸۸ نيز خطرناکتر است. غافل از اين که عزمِ جزم ِاين دولت و دولت گذشته (که سردمدار هردويشان محمود احمدینژاد با حمايت کامل آيتالله خامنهای بوده و هست) در «اولين» و «ترين» بودن و شدن، کار را به جايی رسانده که نه راه پيش دارند و نه راه پس. باوجود تمامی اين واقعيات، اولويت رژيم جمهوری اسلامی در حال حاضر، مسائل اقتصادی نيست، زيرا «پاييدن» کسبه و بازاريان را به شبه نظاميان بسيجی سپرده و خيال خود را راحت کرده که اگر کسی خلاف جريان شنا کند، لباسشخصیهای ذوبشده در ولايت و بسيجیهای «امام خامنهای»، چنان بلايی بر سرش خواهند آورد که آرزو میکند هيچ گاه به دنيا نمیآمد که چنين روزی را در زندگی خود، شاهد باشد. نيم نگاهی بر مصاحبههای زنجيرهای سردار نقدی (فرمانده بسيج) دليلی بر اين مدعاست. زنده ماندن و ادامه بقای اين حاکميت در قدرتی است که گره خورده به لج و لجبازیهای هستهای، مانورهای پشت سر هم و به رخ کشيدن اين موشک و آن يکی موشک با فلان کيلومتر برد و ايجاد تنش در خاورميانه. مشکل بزرگتر اينجاست؛ جمهوری اسلامی تا حدی در اين مسائل پيشروی کرده که راه عقبنشينی خود را نيز بسته و عقبگرد از اين مسائل، به معنای حذف اين رژيم يا حداقل زير سوال رفتن موجوديت اين حاکميت میباشد. در حال حاضر نگرانی از تاثير تحريمها، هدفمند کردن يارانهها و تنگناهای اقتصادی موضوعی داغ در صحبتهای مردم ايران است. همچنين برخی مقامهای ايران از فتنهای خطرناکتر از فتنه ۸۸ حرف میزنند. اگر با چشمانی واقعبين به قضايا بنگريم شاهد خواهيم بود که بدون تعارف، تحريمها مؤثر بوده است. توليد نفت ايران در پنج سال اخير به زير سقف مصوب اوپک رسيده و ورود سرمايههای بينالمللی به ايران نيز به يک پنجم مقداری که در ابتدای اين دوره تصور میشد، کاهش پيدا کرده است. از رشد سرسامآور بيکاری و تعطيلی کارخانههای متعدد که بگذريم، به رشد اقتصادی نزديک به صفر میرسيم. سپس اعتراض نمايندگان مجلس را داريم که علی مطهری سردمدار اين حرکت شده و با «من بميرم و تو بميری» اين و آن نيز راضی نشده که از سوال کردن از احمدینژاد پا پس بکشد. بوی گلکاریهای اسفنديار رحيممشايی که ديگر ايران را نيز درنورديده و جهان را پر کرده است! نگرانی خود محمود احمدینژاد از اجرای قانون هدفمندکردن يارانهها نيز باری بر کمر شکسته دولت نهاده؛ قانونی که از اول امسال قرار بود انجام شود و تاکنون زمان اجرای آن را بارها تغيير دادهاند. حتی جرئت اعلام قيمت اقلام پايه را نيز ندارند، مبادا جامعه را هرج و مرجی فرا گيرد که بسيج و لباسشخصیها را نيز تاب مقاومت در برابر آن نباشد. * اصل مسئله چيست؟ مشکل اصلی اين حکومت و رهبرش اينجاست که ديگر در ميان مردم مشروعيت يا حتی محبوبيتی ندارند. البته ادامه اين وضعيت به اضمحلال رژيم خواهد انجاميد زيرا حکومتی که از مردمش وحشت داشته باشد و نيز مشروعيتی بين همين مردم نداشته باشد به هيچ عنوان احترامی برايش قائل نخواهند شد و مردم نيز برای غلبه بر ترس از سرکوب حکومتيان بالاخره راهی پيدا خواهند کرد و منتظر ريزش نيروهای وفادار رژيم خواهند ماند؛ ريزشی که فرمانده سپاه پاسداران نيز به طور علنی آن را بيان کرد و اذعان داشت که به جای سرکوب، با کسانی که قصد ريزش داشتند صحبتها شد و آنها را به هر نحوی که شد، قانع کرديم که بمانند. وقتی در وفادارترين نيرو به رهبر حکومت، چنين ريزشی را شاهد باشيم، ناگفته پيداست ارتشيان که به خاطر بها دادن بيش از حد به سپاه پاسداران، دل خوشی از اين نيرو ندارند چه کمکی به مردم معترض خواهند کرد. نيروی انتظامی که از همين حالا وا داده و عرصه را به معترضان واگذار کرده؛ قتل در ميدان کاج سعادتآباد و همين چند روز پيش در کرج، مؤيد اين قضيه است. میمانند لباسشخصیها که فقط کافی است يک بار ديگر راهپيمايی عظيم خيابان آزادی را در ذهن خود مرور کنند تا حتی فکر حضور در صحنه و سرکوب مردم نيز به مخيلهشان خطور نکند. *** برای اثبات نابخردی سران اين رژيم فقط کافی است به اين نکته دقت کنيد که احمدینژاد در مراسم سالگرد کردان (وزير کشوری که مدرک جعلیاش آبروی مقام وزارت را هم در جمهوری اسلامی به لجن کشيد) استيضاح او را کار انگليسیها میداند. ببينيد از فرط بيچارگی به کجا رسيدهاند کسانی که مدعی زمينهسازی برای ظهور امام زمان هستند! ظاهرا تحريمها بدجوری کارساز واقع شده، فقط اندکی صبر لازم است تا خواهش و تمنای سران جمهوری اسلامی را برای تعيين هر نقطه از جهان در هر ساعتی از شبانهروز شاهد باشيم که سران ۱ + ۵ را بر سر ميز مذاکره بکشانند و بابت خبطی که مرتکب شدند، از آنان عفو بطلبند؛ شايد اندکی گره سفت اين تحريمها «شل» شود. فعلا بايد کناری نشست و ديد تا کی قرار است اثر تحريمها را تحمل کنيم؟ هرچند تحمل بار سنگين تحريم بر دوش ملت است، اما دلخوش به آيندهايم. پدرام فرزاد Copyright: gooya.com 2016
|