سه شنبه 23 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مادر محمد داوری، معلم زندانی: خيلی وقت است صدايش را نشنيده‌ام، کاش حداقل تلفن زندان وصل بود، کمپين بين المللی حقوق بشر

مادر محمد داوری، معلم و روزنامه نگار زندانی که ساکن خراسان است به دليل دوری راه ، سن بالا و بيماری نتوانسته مدت ها به ملاقات پسرش به تهران بيايد. او با اين جمله که ” خيلی وقت است نديدمش” به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: « تلفنش قطع است. هيچ خبری ازش ندارم. من زن تنهام، کسی را ندارم که من را به تهران ببرد. هر بار که می رفتم ۵۰ هزار تومان خرجم می شد، ندارم که بدهم. حقوق محمد را هم که بعد از گرفتنش قطع کردند. او به من کمک می کرد. خيلی وقت است که نديدمش، همين طور ماندم که چه کنم.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


محمد داوری، معلم و سردبير سايت سحام نيوز که پس از نوشتن نامه کروبی به مجلس خبرگان در مورد شکنجه و تجاوز به زندانيان سياسی در زندان کهريزک بازداشت شد يکسال پس از بازداشتش و قطع تلفن بند ۳۵۰ زندان اوين برای مادرش نامه ای نوشت که ديگر به ملاقاتش نيايد . او در اين نامه که درسايت های خبری منتشر شد دلايلی را برای اين تقاضا ذکر کرده بود از جمله :”چون مادرم ، مسن و مريض احوال می باشد ،رنج سفر مسير هزار کيلومتری ، سلامتی او را تهديد می کند و در هر سفر روزها من نگران هستم که آيا به سلامت بر می گردد يا نه. و محدوديت زمان ملاقات کابينی که حداکثر ۲۰ دقيقه است، ارزش تحمل رنج اين سفر طولانی را ندارد.”

زليخا بيابانی ، مادر محمد داوری به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: « نزديک دو سال است که پسرم در زندان است و الان نزديک سه ماه يا بيشتر ، نمی دانم . حواسم نيست که چند وقت است با پسرم تلفنی حرف نزدم، خيلی وقت است صدايش را نشنيدم. اگر می شد با تلفن حرف زد خيلی خوب بود بالاخره صدای پسرم را می شنيدم . نمی دانم چه کار کنم.»

مادر اين زندانی درباره وکلای پسرش نيز گفت: « دو تا وکيل دارد. از وکلايش هم خبری ندارم که به کار پسرم را رسيدگی می کنند يا نه. من مردی در کنارم ندارم بايد مردی باشد که دنبال اين کارها به تهران برود. می دانيد من اين چيزها را نمی دانم ، مريضم، همين جا نشستم و فقط خدا خدا می کنم.»

زليخا بيابانی ادامه داد:« نزديک به دو سال که پسرم زندانی است و من فقط يکبار ملاقات حضوری داشتم. خيلی وقت پيش زنگ زدم که می خواهم پسرم را حضوری ببينم. گفتند که ديگر ملاقات حضوری نمی دهند. حالا مثل اينکه بايد نامه بنويسم. می گويند بقيه خانواده ها هم همين کار را می کنند و برای ملاقات نامه می نويسند. نمی دانم خدا خودش کمک کند.»

اما ملاقات حضوری اين مادر با پسرش نيز تصادفی بوده است ، زليخا بيابانی در اين باره گفت: « دادگاه رفته بودم که تقاضای ملاقات حضوری بدهم . گفتم من می خواهم پسرم را ببينم . گفتند اينجا باش، الان پسرت می آيد. روز دادگاهی پسرم بود و من نمی دانستم. وقتی بيرون آمد با هم در راهرو حرف زديم. آنجا با وکلايش هم حرف زدم گفتند پسرت هيچی در پرونده اش ندارد . او بی گناه است.»

مادر اين زندانی عقيدتی در خصوص درخواستش از سازمان های فعال حقوق بشری گفت: « من آزادی و سلامتی همه زندانيان سياسی را می خواهم . نه فقط برای پسرم ، برای هم بندی هايش هم اين آزادی را می خواهم . اگر اين سازمان ها ، آقايان می توانند کاری بکنند دريغ نکنند.خدا خودش کمک کند. من می خواهم پسرم را دوباره ببينم.»

محمد داوری جانباز جنگ و مسئول آموزش و اطلاع رسانی سازمان معلمان ايران و سردبير سايت سحام نيوز در هفدهم شهريور سال ۱۳۸۸ بازداشت شد. مهدی کروبی به دنبال بازداشت او فشار بر او که در اقرای تلويزيونی برعليه کروبی حرف بزند در نامه‌ای به دادستان تهران، مسئوليت تمام اسناد و فيلم‌هايی را که به عنوان مستندات وجود شکنجه و تجاوز جنسی در زندان‌های ايران ارائه کرده بود بر عهده گرفت و محمد داوری را تنها فيلمبردار مصاحبه‌ها عنوان کرد و گفت او هيج نقش ديگری در اين ماجرا نداشته است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016