چهارشنبه 8 دی 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

راست بگو، نهان مکن! حسين شريعتمداری، کيهان

۱- مهرماه سال ۱۳۷۶ بود و ۲ ماه قبل از برپايی کنفرانس سران کشورهای اسلامی که قرار بود آذرماه همان سال و برای اولين بار در تهران برگزار شود. آقای دکترحسن روحانی دبير وقت شورای عالی امنيت ملی از مسئولان رسانه های کشور دعوت کرده بود تا درباره اهميت کنفرانس سران و نقشی که رسانه ها می توانند در انعکاس اخبار اجلاس و مسائل پيرامونی آن داشته باشند، رايزنی و تبادل نظر کند. آن روزها در روزنامه کيهان سلسله گزارش های مستندی با موضوع «ثروت های بادآورده» را به دست چاپ می سپرديم و پرونده های متعددی از غارتگری بيت المال که حاصل تلاش ميدانی خبرنگارانمان بود را برای اطلاع مردم و پی گيری مسئولان می گشوديم. در نشست آن روز شورای عالی امنيت ملی، آقای غلامحسين کرباسچی، شهردار وقت تهران که مديرمسئول روزنامه تازه تاسيس همشهری نيز بود، خطاب به آقای دکتر روحانی، رئيس جلسه گفت: پيشنهاد می کنم روزنامه کيهان در اين فاصله ۲ماهه تا برگزاری اجلاس سران، گزارش های خود درباره دله دزدی ها- دقيقاً با همين تعبير- را متوقف کند که باعث آبروريزی نشود! آقای روحانی که قصد داشت مذاکرات جلسه را جمع بندی کند نظر نگارنده را جويا شد که به ايشان گفته شد؛ پيشنهاد بنده آن است به جای توقف سلسله گزارش ثروت های بادآورده در کيهان، از «دله دزدها» بخواهيد برای حفظ آبروی کشور، لااقل دراين دو ماه باقيمانده تا اجلاس سران، از دله دزدی دست بردارند و غارت بيت المال را دستکم برای همين دو ماه متوقف کنند! و توضيح داده شد چرا بايد به جای نهيب بر غارتگران بيت المال، روزنامه کيهان را که نسبت به اين غارتگری ها هشدار می دهد، سرزنش کرد؟!



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


۲- يادداشت روز چهارشنبه- ۱/۱۰/۸۹- کيهان با عنوان «حرکت از پله دوم» اشاره ای گذرا و مستند به هويت منافقانه عوامل و سران فتنه داشت و با برشمردن نمونه های غيرقابل انکاری از دشمنی ها و کينه توزی های آنان نسبت به اسلام و انقلاب و امام(ره)، از برخی مراجع عظام تقليد درخواست شده بود در ملاقات با خانواده و نزديکان عوامل بازداشت شده فتنه که مطابق شواهد موجود از سوی ستادهای بيرونی فتنه و دنباله های داخلی آنها برنامه ريزی و هماهنگ می شود، مراقب شگرد «حرکت از پله دوم» باشند و چنانچه قصد شنيدن سخنان و يا نظرات اين خانواده ها را دارند، نظر و موضع خويش درباره حرمت شکنی فتنه گران عليه انقلاب و اسلام-و حتی رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع)- را نيز مطرح بفرمايند تا خدای نخواسته، از اينگونه ملاقات ها به عنوان حربه و ترفندی برای مخدوش کردن ساحت ارزشمند مراجع عظام سوءاستفاده نشود، که متاسفانه شده است.
يادداشت مورد اشاره کيهان خيلی زودتر از آنچه انتظار می رفت، به هدف اصابت کرد و سران و عوامل فتنه در داخل و خارج بدون کمترين اشاره به اسناد ارائه شده در آن يادداشت که در وطن فروشی و خيانت آنان ترديدی باقی نمی گذاشت، به گونه ای- مثل هميشه- ناشيانه، تلاش کردند يادداشت کيهان را اهانت به مراجع عظام معرفی کنند!! و توضيح ندادند چرا از اطلاع رسانی مستند کيهان- که وظيفه مطبوعات است- آنهم به مراجع عظام- که از اصلی ترين حلقه های برجسته نظام هستند- اينگونه برآشفته و خشمگين شده اند! بديهی است که کيهان به پيروی از فرمول ماندگاری که امام راحل(ره) ارائه فرموده اند، از خشم و عصبانيت سران فتنه و حاميان بيرونی آنها به وجد می آيد و خدای مهربان را شاکر است که دشمنان اسلام و انقلاب و امام(ره) و سرسپردگان بی چون و چرای مثلث آمريکا، اسرائيل و انگليس را به خشم آورده است.
۳- اکنون به گزاره های زير توجه کنيد؛
«تقليد از مراجع کار ميمون است»! «روحانيت، قشری گرا و انحصارطلب است»! «روحانيت به جای عاقل پروری، عوام پروری و مقلدپروری می کند»! «اصلی ترين مانع دموکراسی در کشور ما، آن است که در ايران هنوز خدا نمرده است»! «امامان معصوم هم قابل نقد هستند»! «نه فقط به پيامبر و امامان، بلکه می توان به خود خدا هم اعتراض کرد و او را ]نستجيربالله[ فتنه گر ناميد»!«قرآن قابل نقد عقلی و تجربی است»! «اطاعت از پيامبر در مسائل اجتماعی لازم نيست»! «فرهنگ شهادت خشونت آفرين است»! «جوانانی که به مسجد می روند از نظر ساختار فکری و روانی ضعيف هستند»! «هيئت های مذهبی منشأ خشونت اند و بسيجی ها اعضای تشکيل دهنده اين هسته ها می باشند»! «مظاهر دينی، چون حجاب و حيای زنان، نماد عقب افتادگی است»! و.....
تمامی اين گزاره ها و صدها نمونه ديگر که اشاره به آن در اين مختصر نمی گنجد، بدون کمترين دخل و تصرف از مصاحبه ها، سخنرانی ها و روزنامه ها و نشريات مدعيان اصلاحات، يعنی عوامل اصلی فتنه ۸۸ استخراج شده و به صورت مکتوب موجود است.
خودتان قضاوت بفرمائيد؛ آيا اين جماعت که حريم اسلام و پيامبر خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) را به صورت آشکار و بی پرده شکسته اند، می توانند به مرجعيت و ساحت مقدس و واجب الاحترام مراجع عظام کمترين اعتقادی داشته باشند؟! چنانچه پاسخ اين سؤال منفی است - که منفی است- پرسش بعدی آن است که اگر سران فتنه با پوشاندن چهره واقعی خود و بهره گيری از خانواده ها و نزديکان برخی از عوامل زندانی فتنه قصد مظلوم نمايی و ارائه گزارش های غلط به معدودی از مراجع عظام را داشته باشند، آيا اطلاع رسانی درباره هويت آنها- و نه خانواده های آنان- و هشدار نسبت به سوءاستفاده مديريت بيرونی فتنه از اينگونه ملاقات ها، وظيفه و رسالت يک رسانه نيست؟! و آيا نبايد به دو يا سه مرجع عالی مقام خبر داد که چنانچه در اين ملاقات ها، نسبت به هويت فتنه گران اعلام برائت نکنند دشمنان بيرونی و دنباله های داخلی آنها از اين ملاقات که با نيت خيرخواهانه و خداپسندانه صورت گرفته است سوءاستفاده کرده و در تبليغات خود از آن به نشانه- نستجيربالله- همراهی با فتنه گران و اعتقادات سخيف و غيراسلامی آنان، ياد می کنند؟!
۴- گفتنی است و خنده دار نيز هست که آقای محمد خاتمی در ديدار با جمعی از همفکران و همراهان خود در فتنه ۸۸، ضمن تلاش ناشيانه برای پوشاندن خيانت های خود- که در ستون اخبار ويژه امروز کيهان به آن اشاره شده است- درباره اهانت به مراجع نيز، ابراز نگرانی کرده است! و توضيح نداده که مگر ايشان و دوستان فتنه گرشان «تقليد از مراجع را کار ميمون»! نمی دانستند؟! و مگر خدا و پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) را هم قابل انتقاد نمی دانستند؟! و آيا آنچه در بند سوم اين نوشته آمده است، نظرات مکتوب و مضبوط ياران آقای خاتمی در جبهه اصلاحات و در جريان فتنه ۸۸ نبوده است؟! حالا چه شده که آقای خاتمی آن عقايد انحرافی و خيانت های آشکار به اسلام و انقلاب و امام(ره) را موجه و نشانه دموکراسی می داند ولی اطلاع رسانی خيرخواهانه کيهان به دو مرجع گرانقدر درباره هويت واقعی سران فتنه و عوامل وابسته آن را قابل اعتراض تلقی می کند؟!
جناب خاتمی! مگر شما نبوديد که حداقل دو ملاقات محرمانه و پنهان با جرج سوروس، سرمايه دار معروف صهيونيست و يکی از اصلی ترين مديران کودتاهای مخملی داشتيد؟ آيا فراموش کرده ايد در حالی که جهان اسلام از کاريکاتورهای اهانت آميز نسبت به ساحت مقدس رسول خدا(ص) به خشم آمده بود، جنابعالی با آقای «راسموسن» دبيرکل ناتو و کسی که آشکارا از آن کاريکاتورهای موهن حمايت کرده بود، ملاقات فرموده و دست وی را در مقابل دوربين های تلويزيونی به نشانه دوستی فشرديد؟ شما نبوديد که نسخه ديکته شده جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتی برای کودتاهای مخملی را همراه با ساير دوستان فتنه گرتان بی کم و کاست به اجرا گذاشتيد؟! آيا حضرتعالی در جريان فتنه ۸۸ با منافقين، بهايی ها، سلطنت طلب ها، مارکسيست ها، پژاک و... آشکارا ائتلاف نکرده بوديد؟! آيا شما و دوستان همفکرتان نبوديد که نتانياهو با عنوان «سرمايه بزرگ اسرائيل در داخل ايران»! از شما ياد می کرد و شيمون پرز به لقب «کسانی که به نمايندگی از اسرائيل با جمهوری اسلامی ايران می جنگند»! مفتخرتان کرده بود. در عاشورای ۸۸ در کنار اهانت کنندگان به ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع) به حمايت ايستاديد، همراه با ديگر سران فتنه در روز مبارزه با استکبار جهانی به نفع آمريکا شعار داديد، روز قدس به دفاع از اسرائيل گلو پاره کرديد، مسجد آتش زديد، بسيجی به قتل رسانديد و....
و بالاخره سران فتنه بايد مطمئن باشند مردم هوشياری که ۹ دی را آفريدند آنهايی را که در «بدر» به روی قرآن شمشير کشيدند به خوبی می شناسند و اجازه نمی دهند در «صفين» ديگری به نفاق، قرآن بر نيزه کنند و....

دوش چه خورده ای بتا راست بگو نهان مکن
چون خمشان بی گنه روی بر آسمان مکن
باده خاص خورده ای نقل خلاص خورده ای؟
بوی شراب می زند خربزه در دهان مکن!

حسين شريعتمداری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016