وقت آن است که چشم فتنه کور شود!! (گرد و خاک در مجلس ايران)، همنشين بهار

در فتنه ها، چونان شتر دو ساله بايد بود که نه پُشتی دارد سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند.
« کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيرْکَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَيحْلَبَ » نهج الباغه، حکمت يکم

***

اگر فتنه با فريب و تيرگی همراه است. اگر چون شبهای ظلمانی سياه است اما دائم دم از نور می‌زند، اگر حق و باطل را قاطی می‌کند و به باطل لباس حق می‌پوشاند. دقت در معنای لغوی و مفهومی آن نشان می‌دهد فتنه گران واقعی در جامعه ايران آن جريان ميرا و واپسگرا ست که انقلاب بزرگ ضدسلطنتی را به محاق برد و بر آن با کشت و کشتار و اسيرکشی سال ۶۷ و با غارت حرث و نسل مردم ستمديده، لکه پيسی انداخت، بر ذهنيت عاطفی و مذهبی جامعه ما سوار شد و کلمات طيبه را به صليب جور و جهل کشيد و به اعتماد مردم پاک و بپاخاسته که فرياد می‌کشيدند: «زير بار ستم نمی‌کنيم زندگی»، ترکش‌های هولناک زد.

چشم فتنه، چشمی که بايد کور شود، تماميت نظامی است که حتی از وارونه نمايی و دگرگون جلوه دادن آيات الهی و سخنان انبياء و اولباء ابايی ندارد و همه چيز برايش نردبان و دکان است.
آنان بودند که «با واژگون نشان دادن مسائل امر را بر ديگران مشتبه کردند تا به مقصود برسند.»
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَکَ الْأُمُورَ... سوره توبه آيه ۴۸

***

امروز غلامعلی حداد عادل، روح الله حسينيان و همه کسانيکه برای سر به نيست کردن اعتراضات به حق مردم ايران، علاوه بر بگير و ببندهايی که روی ناجی و ازهاری و اويسی را هم سفيد کرد، چاره را در کورکردن چشم فتنه می‌دانند و مدتها برای اين هدف «آتش تهيه ‌ريختند» ــ با لاريجانی رئيس مجلس هم نوا شدند و در مجلس شورای اسلامی شعار «مرگ بر کروبی، موسوی، خاتمی» سردادند.
بعد از خروش جوانان ايران، اين گرد وخاک طراز نوين در مجلس، خبر از سرکوب تازه می‌دهد.

***

البته دنيا دار مکافات است و شبيه سازی های کور، خود را مولای متقيان جازدن و همه را خوارج پنداشتن راه به جايی نخواهد بُرد.
اگر بعد از سربرداشتن جاهليت و اشرافيت قريش و جنگ جمل، علی بن ابيطالب گفت: «من چشم فتنه را کور کردم و کسی جز من جرات اين کار را نداشت...» داستان ديگری است.
***
عمله ستم که اينک چونان گورخران، يکديگر را گاز می‌گيرند، یَتَکَادَمُونَفِيهَا تَکَادُمَ الْحُمُرِ ...
بايد مطمئن باشند بار کج به منزل نخواهد رسيد و مردم بپاخاسته ايران زمين، خودشان هزاران چشم بينا دارند و با کورکردن آنچه آنان چشم فتنه می‌پندارند، کور نخواهند شد.

متاسفانه قدرت تنها چيزی که ندارد ضوابط اخلاقی است و برای ستمديدگان راهی جز فدا و از خودگذشتگی باقی نمی‌گذارد.
گويی الهه تکامل نيز چاره ای ندارد جز آنکه شراب خود را در کاسه سر شهيدان بنوشد...

همنشين بهار
[email protected]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانويس
واژه فتنه و مشتقات آن در آيات قرآن ۶۰ بار ديده می‌شود. ۸ مورد با الف و لام به صورت الفتنه و ۲۲ مورد بدون الف و لام يعنی «فتنه» و در بقيه موارد صيغه های مختلف فعل ماضی «فتن» و مضارع «يفتنُ». يک مورد هم به صورت اسم فاعل «فتن» و اسم مفعول «مفتون» به کار برده شده است.
ريشه لغوی کلمه «فـتـنـه»، مـصـدر عـربـی از مـاده فـَتـَن اسـت و در لغـت به معنای «در آتش انداختن» و «گـداخـتـن سـیـم و زر» جـهـت آزمـایـش و جـدا سـاخـتـن مـواد خـالص آن از نـاخـالصی هاست.
وقتی هدف، وسيله را توجيه کند کلمات نيز به بازی گرفته می‌شوند.
به قول ماکياول،(در درسهائی برای رافائيلو ـ جيرولامی):
«گاهی بايد کلمات در خدمت پوشاندن واقعيات باشد. اما اين امر بايد به طريقی انجام گيرد که کسی از آن آگاه نگردد، يا اگربايد بدان توجه شود، بهانه موجود بوده، يا بلافاصله خلق گردد.»