یکشنبه 22 اسفند 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ناآرامي در تهران و گزارش آژانس انرژی اتمی، پروژه آمريكا براي مشغول‌سازي ايران، فارس

خبرگزاري فارس: يك كارشناس مسائل هسته‌اي، گزارش آژانس درباره برنامه هسته‌اي ايران را پاسخي به نيازهاي راهبردي آمريكا عليه ايران دانست و گفت‌ كه ناآرامي در تهران و گزارش‌ آمانو دو راهبرد آمريكا براي ايجاد بحران امنيتي در ايران است.

به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، مهدي محمدي كارشناس مسائل هسته‌اي در ميزگردي كه در خصوص "بررسي گزارش آژانس درباره برنامه هسته‌اي ايران " در خبرگزاري فارس برگزار شد، با بيان اينكه گزارش اخير آژانس از سه جنبه با گزارشات قبلي متفاوت است، گفت كه اين گزارش محتوايي دارد كه را در گزارشات قبلي نمي‌يابيم.

* گنجاندن مطالبه قديمي ايران در گزارش آژانس

وي با بيان اينكه يك رويه تقريباً جديدي در فرآيند گزارش نويسي مديركل درباره ايران آغاز شده است، افزود: اين موضوع از جنبه‌هايي به نفع و از جنبه‌هايي به نفع ما نيست و اين نشان دهنده اين است كه ما با تلفيقي از جنبه‌هاي مثبت و منفي در اين شيوه جديد مواجهيم، اما از يك جنبه كه بسيار كليدي نيز است گزارش فوريه به يكي از مطالبات سنتي ما درباره شيوه گزارش نويسي مديركل پاسخ مي‌دهد.
محمدي توضيح داد: ايران يك مطالبه بسيار قديمي از مديركل و بخش پادمان آژانس درباره شيوه گزارش نويسي از سال 2006 به بعد داشت و آن هم اين كه مديركل بين درخواست‌هاي تحت پادمان و درخواست‌هاي فراتر از پادمان تفكيك قائل شود و بعد به مخاطبان خود اعلام كند كه ايران به هر كدام از اين درخواست‌ها پايبند بوده يا نه و به چه دليل، يعني تا امروز مديركل در گزارش‌هاي خود تلفيقي از درخواست‌هاي تحت پادمان و فراتر از پادمان را ارائه مي‌كرد و نهايتاً‌ وقتي خواننده اين گزارش را مي‌خواند متوجه نمي‌شد كه اگر ايران به مواردي عمل نكرده با چه استدلالي عمل نكرده و اگر هم به مواردي عمل كرده آيا اين عمل كردن كامل بوده است يا نه.

* ناكارتس حرفه‌اي‌تر از هاينونن عمل مي‌كند

اين كارشناس مسائل هسته‌اي افزود كه اين بار در اثر فشار بسيار قابل توجهي كه به آمانو خصوصاً از ناحيه عدم تعهد وارد آمد و ثانياً در اثر نقش آفريني ناكارتس معاون جديد پادمان كه به نظر مي‌آيد اندكي حرفه‌اي‌تر عمل كرده و كمتر سعي مي‌كند كه به طور صريح علايق سياسي خود را وارد محتواي گزارش كند، آژانس پذيرفت كه اين نحوه گزارش‌دهي را تغيير دهد.

* تفكيك بين درخواست‌هاي پادمان و فراتر از پادمان

محمدي خاطرنشان كرد: اتفاقي كه در گزارش فوريه افتاده اين است كه يك ضميمه به گزارش اضافه شده و در اين زمينه درخواست‌هاي تحت پادمان فهرست شدند، همچنين درخواست‌هاي فراتر از پادمان كه يا درخواست پروتكلي و يا درخواست‌هاي شوراي امنيت‌اند نيز جداگانه فهرست شدند و بر اين اساس مخاطب مي‌تواند بفهمد كه ايران به درخواست‌هاي تحت پادمان به طور كامل عمل كرده به جز يك مورد يعني موضوع كد 3/1 از ترتيبات فرعي پادمان كه مربوط به زمان ارسال دي آي كيو براي تاسيسات هسته‌اي است، آن هم به علت اين كه ما در تفسير اين ماده از پادمان اختلاف داريم.
وي گفت: بر اين اساس درخواست‌هاي تحت پادمان نيز فهرست شده و واضح است كه ايران به همه اين درخواست‌ها كه مربوط به دسترسي‌ها و بازرسي‌هاست عمل كرده، به جز يك مورد كه اختلاف تفسير در آن وجود دارد يعني تمام مواد اظهار شده حسابرسي شده‌اند، هيچ كدام از اين مواد انحراف نداشت و تمام تاسيسات اظهار شده تحت پادمان قرار دارد. در عين حال همه درخواست‌هاي فراتر از پادمان هم فهرست شده و مقابل آن نوشته شده كه ايران به هيچكدام از اينها عمل نكرده است علت عمل نكردن هم روشن است چون ايران ارجاع پرونده به شوراي امنيت را قانوني نمي‌داند.

* براي اولين بار ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت توجيه شد

اين كارشناس مسائل هسته‌اي اضافه كرد: نفس تفكيك اين دو دسته درخواست از ايران و روشن شدن اينكه ايران به درخواست‌هاي فراتر از پادمان عمل نمي‌كند، به اين دليل كه آنها را به لحاظ حقوقي غيرقانوني مي‌داند، يك قدم به جلو در شيوه گزارش نويسي است و اين اتفاق اولي است كه در اين گزارش رخ داده است. نكته ديگر اين است كه آمانو بخشي از گزارش خود را براي اولين بار به توجيه حقوقي ارجاع پرونده به شوراي امنيت اختصاص داده كه اين موضوع تاكنون در گزارشات آژانس قيد نشده بود يعني بخش پادمان كنار رفته و بخش حقوقي آژانس درگير استدلال حقوقي شود، اين اتفاق بسيار معناداري است و نشان مي‌دهد آژانس فهميده در اين مورد گير حقوقي جدي وجود دارد.

* فشارها تاثيري در تكميل پروژه‌هاي هسته‌اي ايران نداشت

وي گفت: دومين اتفاق اين است كه ما در گزارش فوريه براي اولين بار مي‌بينيم كه راجع به برنامه هسته‌اي ايران يك جدول زماني مشخص از حيث فرآيند تكميل پروژه‌ها ارائه مي‌شود و اين نشان دهنده اين است كه ايران عمد داشته كه با ارائه يك سلسله تاريخ‌هاي مشخص به آژانس نشان دهد كه برنامه هسته‌اي ايران و در واقع جدول زماني تكميل پروژه‌ها هيچ تاثيري از فشارهاي بين‌المللي نپذيرفته است. در اين زمينه چند تاريخ مشخص را در گزارش مي‌بينيد به طور مثال گفته شده كه فردو تا تابستان، مواد هسته‌اي دريافت خواهد كرد.
محمدي افزود: مورد ديگر اين است كه تا سپتامبر تجهيزات مربوط به توليد سوخت رآكتور تهران در يو سي اف اصفهان نصب خواهد شد يعني ما تا سپتامبر، فرآيند توليد ميله‌هاي سوخت براي تي آر آر به طور رسمي شروع خواهيم كرد.

* آژانس ديگر نقش قاضي را در برنامه ايران ايفا نمي‌كند

وي در اين زمينه به اظهارات قبلي آمانو مبني بر اينكه "آن آهنگي كه برنامه هسته‌اي ايران از آن تبعيت مي‌كرده تغييري نداشته است "، اشاره كرد و گفت: نكته سوم درباره اين گزارش تلاش بسيار واضح و روشن مديركل براي ايجاد مباني حقوقي و فني براي ادعاي وجود يك جنبه تسليحاتي در برنامه هسته‌اي ايران است. موضوع وجود جنبه تسليحاتي در برنامه هسته‌اي ايران هميشه ادعاي برخي از كشورها عليه ايران بوده و همواره حرف آژانس اين بوده است كه من سؤال‌هايي دارم و مايلم پاسخ اين سوال‌ها را از ايران بشنوم.
وي اضافه كرد: در گزارش فوريه آژانس سعي مي‌كند يك طرف دعوا بايستد و نه به عنوان قاضي و سعي مي‌كند آنچه را كه قبلاً ادعاي يك طرف ثالث بود تبديل به ادعاي خودش تبديل كند و بگويد ايران اكنون بايد به من پاسخگو باشد چون من به عنوان آژانس، اطلاعاتي در اختيار دارم كه به طور مثال بخش‌هاي ادعا شده تسليحاتي اين برنامه بعد از سال 2004 ادامه پيدا كرده است.
محمدي با اشاره به سه گزارشي كه آمانو درباره برنامه هسته‌اي ايران ارائه كرده است، گفت: سه گزارش آمانو بر اين تأكيد مي‌كند كه اطلاعاتي در اين زمينه وجود دارد و اين يعني نفي برآورد اطلاعات ملي سال 2007، اما اينكه به چه دليل اين اتفاق مي‌افتد بحثي بسيار كليدي است.

* گزارش آژانس درباره ايران متاثر از شرايط بيروني است

وي در عين حال افزود: ما از سال 2003 آموخته‌ايم كه مجموعه شرايط بيرون از ساختمان آژانس بسيار بسيار مهمتر و كليدي‌تر از آنچه هستند كه به لحاظ فني حقوقي و حتي سياسي درون ساختمان آژانس مي‌گذرد و به همين دليل گزارش‌هاي آژانس درباره برنامه هسته‌اي ايران هميشه حاوي كدهايي درباره توصيف محيط استراتژيك درباره ايران و نوع نگاه راهبردي غرب به ايران بوده است.
محمدي با بيان اينكه اين گزارشات همواره ترجمه فني و حقوقي راهبرد آمريكا درباره ايران بوده است، گفت: اگر آمريكايي‌ها راهبردشان تشديد فشار بوده ما ترجمه فني و حقوقي‌ اين راهبرد را هميشه هم در برخورد گزينشي با اطلاعات و هم در برخورد ويژه از حيث لحن نگارش درون گزارش‌ها شاهد بوده‌ايم.
اين كارشناس مسائل هسته‌اي اضافه كرد: اگر استراتژي آمريكايي‌ها سرد كردن فضاي تنش با ايران و كاهش شدت تنش‌ها با اهداف متنوع بود، انعكاس اين را هم در گزارش آژانس ديده‌ايم.

* نسبت مستقيم و معنادار راهبرد آمريكا و گزارشات آژانس

وي گفت: اگر ما نگاهي اينگونه به گزارش داشته باشيم و بگوييم گزارشات آژانس مجموعه‌اي از كدهاست كه رويه فني و حقوقي راهبرد آمريكايي‌ها را درباره ايران توصيف مي‌كند كه تجربه 2003 به بعد اجازه مي‌دهد كه چنين فكري كنيم، ما هميشه قادر هستيم كه يك نسبت كاملاً مستقيم و معنادار بين راهبرد آمريكا و گزارش‌هاي آژانس ايجاد كنيم.
محمدي اضافه كرد: اين بار بايد از خودمان بپرسيم كه چه پيوندي بين راهبرد آمريكا درباره ايران و اين شيوه خاص گزارش دهي آمانو، چه از حيث شكل و چه از حيث محتوا وجود دارد.

* جنبه‌هاي منفي گزارش به جنبه‌هاي مثبت آن مي‌چربد

وي با بيان اينكه گزارش آمانو تا حدودي منفي است گفت حال بايد از خودمان بپرسيم كه چرا ؟ و اين موضوع با راهبرد آمريكا درباره ايران چطور پيوند مي‌خورد و راهبرد آمريكا در مورد ايران چيست كه لازمه انتشار چنين گزارشي از سوي آمانو به ايران، حاوي اتهام تندتر عليه ايران است كه تلاش مي‌كند روابط ايران و آژانس را به بن‌بست برساند. اين تحليل ما را راهنمايي مي‌كند تا بدانيم در ذهن سيستم تصميم‌گيري استراتژيك آمريكا در مورد ايران چه مي‌گذرد.

* گزارش آژانس پاسخي به نيازهاي راهبردي آمريكا عليه ايران است

اين كارشناس مسائل هسته‌اي با بيان اينكه به 3 دليل راهبردي، آمريكايي‌ها به انتشار گزارشي با اين محتوا در مقطع فعلي عليه ايران نيازمند بودند، افزود: اين گزارش پاسخي است به نيازهاي راهبردي آمريكا عليه ايران در مقطع فعلي است، دليل اول اينكه آمريكا با يك بحران بي‌سابقه در طول تاريخ از حيث در خطر قرار گرفتن منافع حياتي خود در منطقه روبرو شده است و اگر منافع حياتي آمريكا در خاورميانه را به صورت تضمين دريافت مستمر و بدون انقطاع نفت، حفظ پايگاه نظامي آمريكا در منطقه، حفظ ثبات به معناي گسترش تنش‌زدايي با رژيم صهيونيستي و تحكيم موجوديت اسرائيل و نيز جلوگيري از بسط نفوذ اسلام انقلابي در منطقه با محوريت ايران فهرست كنيم، اين منافع امروز به طرز غير قابل باور و نگران‌كننده در معرض تهديد است.

* هدف آمريكا منفعل كردن ايران در قبال تحولات منطقه است

وي گفت كه اين مهمترين پرسش جامعه امنيت ملي آمريكاست كه به چه نحو بايد جلوي اين زلزله عظيم را بگيرند و چه رفتارهايي از سوي آمريكا در كوتاه مدت باعث مي‌شود كه اين فرايند متوقف شود و يا حداقل از سرعت آن كم شود. آمريكايي‌ها به اين نتيجه رسيده‌‌اند كه مهمترين و بهترين روش براي كاستن از سرعت تحولات منطقه يا متوقف كردن آن، منفعل كردن ايران در قبال تحولات است يعني اگر آمريكايي‌ها وضعيتي را بوجود آورند كه ايران دست خود را از پشت تحولات منطقه كنار بكشد و محاسبه استراتژيك ايران اين شود كه از تحولات كنار كشيده و به تحولات، انرژي ندهد، آن وقت مي‌توانند تحولات را كنترل كنند راهش هم اين است كه فشارها به نحو غيرمنتظره‌اي بر ايران تشديد شود و ايران آرامش خاطر و اعتماد به نفس لازم براي مداخله در تحولات منطقه‌اي را در كوتاه مدت از دست بدهد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


* ناآرامي در تهران و گزارش‌ آمانو پروژه آمريكا براي مشغول‌سازي ايران

اين كارشناس مسائل هسته‌اي در عين حال تصريح كرد: آمريكايي‌ها براي اين كار از 2 ابزار تلاش براي ايجاد ناآرامي در تهران و منفي بافي آژانس درباره برنامه هسته‌اي ايران استفاده كرده‌اند تا ايران احساس كند كه يك بحران امنيت ملي فوري دارد كه بايد انرژي خود را صرف آن كند و اين موضوع توانايي آن را در تحولات منطقه كاهش بدهد لذا اين گزاره كه حالا وقت افزايش فشار به ايران است يك گزاره راهبردي است كه درباره آن بين اسرائيل و آمريكا اتفاق‌نظر وجود دارد.

*مذاكراتي كه خوب تحليل نشد، نقطه مهمي در تاريخ برنامه هسته‌اي ايران بود

وي با بيان اينكه عامل دوم به نتايج راهبردي و آنچه در مذاكرات استانبول رخ داد مربوط است، افزود: بدليل تحولات منطقه، اين مذاكرات كامل و درست تحليل نشد و جامعه تحليلي ما انرژي كمي براي مذاكرات استانبول گذاشت در حالي كه اين مذاكرات يك نقطه مهم در تاريخ برنامه هسته‌اي ايران است كه هم پايان خيلي چيزها و هم آغاز خيلي چيزهاي ديگر.
اين كارشناس مسائل هسته‌اي تصريح كرد كه اگر مذاكرات استانبول يك نتيجه راهبردي داشته باشد آن لق شدن راهبرد 2 مسيره مبتني بر تحريم ايران است. اين مذاكرات نشان داد فرآيندي كه از قطعنامه 1929 شروع شده براي تغيير محاسبات استراتژيك ايران عميقاً ناكارآمد است.

* قطعنامه 1929 استراتژي تلفيق گزينه‌ها را دنبال مي‌كرد

محمدي گفت: قطعنامه 1929 استراتژي تلفيق گزينه‌هاي فشار عليه ايران را دنبال مي‌كرد و پيش فرض آمريكايي‌ها اين بود كه هيچ راهبرد تك گزينه‌اي قادر به متوقف كردن ايران نيست و راهبردي را كه بخواهد ايران را متوقف كند بايد چند گزينه‌اي باشد شامل ايجاد تهديد معتبر نظامي، مذاكره، تحريم و عمليات اطلاعاتي.

* راهبرد تلفيق گزينه‌ها، ايران را سرسخت‌تر كرد

وي با بيان اينكه قبل از مذاكرات ژنو 3 و استانبول تحليل آمريكايي‌ها اين بود كه استراتژي تلفيق گزينه‌ها محاسبات ايران را تا حدودي تغيير داده است، افزود: استدلال آنها اين بود كه تحريم اثرات خود را در اظهارنظرات مقامات ايراني نشان مي‌دهد و اختلافاتي در نخبگان ايراني درباره ميزان هزينه براي تداوم برنامه هسته‌اي ايجاد شده و استدلال دوم آنها پذيرفتن مذاكرات از سوي ايران است كه ناشي از تاثيرگذاري تحريم‌ها بود، اما چيزي كه 1+5 در استانبول ديد، اين بود كه راهبرد تلفيق گزينه‌ها نه تنها هيچ تغييري در محاسبات استراتژيك ايران ايجاد نكرده بلكه ايران را عميقا سرسخت‌تر كرده و گزينه‌هاي آمريكا براي تداوم فشار بر ايران را كاهش داده است زيرا گزينه‌هاي آمريكا خرج شده و سوخته است.

* اظهارات قابل تأمل لاوروف درباره ايران

وي اضافه كرد: به همين دليل لاوروف فرداي مذاكرات استانبول گفت "پس اين تحريم‌ها كي جواب خواهد داد "؟ او گفت آمريكا همواره به ما مي‌گويند با تحريم‌هاي جديد موافقت كنيد اين بار جواب مي‌دهد ولي ما مي‌بينيم هيچگاه تحريم‌ها جواب نداده و ما از اول هم همين را مي‌گفتيم كه تحريم روش مناسبي براي تاثيرگذاري بر محاسبات نيست زيرا محاسبات امنيت ملي ايران از گزينه‌هاي اقتصادي آن قدر كه آمريكا تبليغ مي‌كند تاثير نمي‌پذيرد ".

* تلاش براي ترميم مذاكرات استانبول

محمدي خاطرنشان كرد: گزارش آمانو تلاش دارد ضربه‌اي كه مذاكرات استانبول به راهبرد 2 مسيره زد را تا حدودي ترميم كند و اين هم از اين طريق كه آژانس بگويد اين بار من ادعا مي‌كنم برنامه ايران نظامي است و اين دقيقاً نقطه ضعف روسيه و چين در مقابل آمريكا است كه گزارش‌هاي آژانس مؤيد ادعاهاي آمريكا باشد زيرا همواره گفته‌اند كه گزارش آژانس برايشان مهم است. اگر فرض كنيم به دليل تخريب راهبرد دو مسيره در مذاكرات استانبول، فرايند اجماع دچار يك گسست بنيادين شد آمريكايي‌ها تلاش مي‌كنند از طريق آژانس و برجسته كردن ادعاها درباره برنامه ايران از جنبه تسليحاتي، ضربه وارد شده را تا حدودي ترميم و بر مبناي اصول جديد بازنويسي كنند.

* نياز جامعه اطلاعاتي آمريكا به گزارش آمانو

اين كارشناس مسائل هسته‌اي با اشاره به گزارشي داراي طبقه‌بندي نهادهاي اطلاعات ملي سال 2011 كه اخيراً منتشر شده، گفت: گزارش آمانو در فوريه تلاش مي‌كند نتيجه‌گيري‌هاي كليدي از جامعه اطلاعاتي 2011 را بر مبناي اطلاعات يك نهاد مستقل يعني آژانس تأييد كند. به نظر مي‌رسد كه جامعه اطلاعاتي آمريكا علاقمند است به اينكه از جانب يك نهاد رسمي يعني آژانس داده‌اي منتشر شود كه مؤيد نتيجه‌گيري‌هاي آنها باشد.

* جامعه كارشناسي ما در كليشه‌ها سير مي‌كنند

وي به اشاره به اينكه در خصوص مذاكره استانبول جامعه كارشناسي، تحليلي و دانشگاهي ما از مهارت‌هاي لازم براي درگير شدن در يك بحث جدي در مسئله هسته‌اي برخوردار نيست، گفت: جامعه دانشگاهي و رسانه‌اي ما عميقاً در يك سري كليشه‌هايي سير مي‌كند كه به هيچ وجه قادر به ايجاد روش‌هاي مؤثر براي تبيين مزاياي راهبردي كه ما در آن قرار داريم نيست، اين تحليل‌ها عميقاً سطحي و مبتني بر نخواندن است.
اين كارشناس مسائل هسته‌اي با بيان اينكه طي چند سال اخير نسلي به وجود آمده كه تلاش دارد خلاءهاي موجود در تحليل‌ها را با استفاده از كانال‌هاي مختلف پر كند، افزود كه در مجموع نظام از جامعه تحليلي و دانشگاهي در مورد بحث هسته‌اي طلب‌كار است.

* آمريكايي‌ها پاسخ انكارشان را كف خيابان‌هاي منطقه يافتند

محمدي با بيان اينكه آنچه طرف آمريكايي در مذاكرات استانبول انكار كرد، در خيابان‌هاي مصر، تونس و يمن، خود را به آمريكا تحميل كرد، تصريح كرد: آنها پاسخ‌ انكار خود در مذاكرات استانبول را كف خيابان‌هاي منطقه گرفتند.

* تفاوت در منافع حياتي، همكاري بين ايران و غرب را ناممكن مي‌سازد

وي گفت: حرف اصلي ايران در مذاكرات استانبول اين بود كه اگر قصد رسيدن به معامله برد - برد را داريد و پيروزي‌ يك طرفه به قيمت شكست طرف ديگر نباشد ما يك راهبرد جديد ارائه مي‌كنيم و آن اين است كه از فضاي اعتماد سازي خارج شويد زيرا در حالي كه سياست خارجي و امنيتي ايران و غرب دو مسير متفاوت را طي مي‌كند، ايجاد اعتماد به اندازه‌اي كه برنامه هسته‌اي از آن بيرون بيايد ، غير ممكن است.
محمدي اضافه كرد: پارادايم همكاري مي‌تواند برد - برد براي هر دو طرف باشد اما از نظر من اين پاردايم نيز يك پارادايم كافي نيست چرا كه اساسا همكاري كامل بين ايران و غرب امكان پذير نيست و اين به دليل تفاوت در فهرست منافع حياتي است.

* آمريكا به زودي منافع خود را در حياتي‌ترين نقطه جهان از دست مي‌دهد

وي با اشاره به ابراز نگراني‌ آمريكايي‌ها از غني سازي ايران گفت: امروز منطقه خاورميانه به آمريكا مي‌گويد كه نگراني واقعي كجاست و آنها منشاء نگراني را درست برآورد نكرده بودند. آنچه آمريكايي‌ها بايد واقعا نگران آن باشند برنامه هسته‌اي ايران نيست بلكه راهبردهاي منطقه‌اي خودشان است كه اگر به سرعت در آن تجديد نظر نكنند بزودي منافع حياتي خود را در حياتي‌ترين نقطه دنيا از دست مي‌دهند.

* مذاكرات هسته‌اي به زودي شكل نمي‌گيرد

اين كارشناس مسائل هسته‌اي اظهار داشت: دور بعدي مذاكرات كه به عقيده من به زودي شكل نخواهد گرفت چون مذاكره در شرايط فعلي براي آمريكايي‌ها ناگوار بوده و دست آنها خالي است، همچنين قدرت چانه زني‌شان بسيار افت كرده و گزارش آمانو هم هيچ كمكي به آنها نخواهند كرد.

* آمريكا راهبردش را تصحيح كند

وي در عين حال افزود: تحولات منطقه بايد به آمريكايي‌ها كمك كند كه نقطه صحيح را پيدا كنند البته من در اين خصوص نااميدم و تصور مي‌كنم اشتباهات محاسباتي كه منجر به بي نتيجه ماندن مذاكرات استانبول شد ظرف يك ماه گذشته در منطقه پاسخ خود را دريافت كرده و اين راهبرد بايد تصحيح شود.

* مداليته از نظر ايران پايان يافته است

محمدي در خصوص مطالعات ادعايي كه بار ديگر در آژانس بر آن تأكيد شده است نيز گفت: در سال 2007 ، 6 موضوع به عنوان موضوع باقي مانده بين ايران و آژانس مطرح شد تا در مداليته به آن پاسخ داده شود.، اين 6 موضوع در فاصله زماني يك ساله حل شد و آژانس اعلام كرد كه به جز اين، موارد ديگري مطرح نمي‌كند.
در سال 2007 يك مسئله به نام مطالعات ادعايي مطرح شد كه ايران آن را نپذيرفت چرا كه صرفا يك سلسله ادعا بود و توافقي كه با آژانس در مداليته 2007 كرد اين بود كه ايران پس از دريافت اصل اسناد يك ارزيابي به آژانس ارائه مي‌كند و در حالي كه اصل اسناد را دريافت نكرده بود يك ارزيابي 117 صفحه‌اي ارائه داد و لذا از نظر ايران مداليته سال 2007 پايان يافته است.

* شرايط ايران براي پاسخ به پرسش‌هاي جديد

اين كارشناس مسائل هسته‌اي با اشاره به ادعاي آژانس مبني بر اينكه اين ارزيابي شكلي است و نه محتوايي، تصريح كرد: بسيار خنده‌دار است كه ايران در 117 صفحه فقط ارزيابي شكلي ارائه دهد، اما نكته مهم اين است كه طبق مداليته، آژانس موظف بود پرونده را به آژانس بازگردانده و آن را روتين كند كه اين اتفاق نيفتاد و چون اتفاق نيفتاد آن فرآيند قابل تداوم نيست. اگر پرونده روتين شود ايران آماده است در چارچوب تعهداتش بحث كند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016