گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
18 فروردین» نرگس محمدی، همسر تقی رحمانی: هر هفته پنجشنبه به اوين می روم اما او را نمی بينم، کمپين بين المللی حقوق بشر10 فروردین» وضعيت نامشخص و بلاتکليف تقی رحمانی در زندان، جرس 2 فروردین» در ستايش زوج سياسی، تقی رحمانی و نرگس محمدی، علی افشاری 13 اسفند» نرگس محمدی: احساس خطرجانی می کنم؛ تحت فشارامنيتی ماموران امنيتی هستم، کمپين بين المللی حقوق بشر 5 اسفند» نرگس محمدی همسر تقی رحمانی: نمی دانم چه کسی او را دستگير کرده؛ ماموران جلوی کودکانم به همسرم توهين کردند، کمپين بين المللی حقوق بشر
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامه نرگس محمدی به دادستان: ما و زندانيان، انسان و هموطنان شما هستيم، جرسجرس: نرگس محمدی همسر تقی رحمانی در نامه ای به دادستانی با عنوان اينکه " ما و زندانيان، انسان و هموطنان شما هستيم" به تشريح وضعيت همسرش پرداخته و آورده است: چه دشوار است که شاهد باشيم قانون توسط برخی حافظان آن يعنی برخی از مسئولان نه تنها پاس داشته نمیشود بلکه زير پا گذاشته میشود و عملکرد غيرقانونی توسط برخی رواج داده شده و اين اقدامات اموری عادی تلقی میشوند و معترضان به نقض قانون، پاسخی درخور و شايسته نمیيابند. متن کامل اين نامه به شرح زير است:
به نام خدايی که رحمت او وسيع و دائم است بر همه بندگان جناب آقای جعفری دولتآبادی با سلام و احترام و تبريک سال نو ۱- قطع تماس و ملاقات با خانواده. بيش از يک ماه است که جز تماس تلفنی در تاريخ ۹/۱/۹۰ هيچ گونه تماسی با خانواده نداشته است. علیرغم مراجعات مکرر طی اين مدت ملاقاتی نيز نداشتهايم. ۲- عدم دسترسی به وکيل. وکيل همسرم بارها به دادسرا مراجعه نمودهاند اما حتی از تشکيل پرونده برای موکل خود بیاطلاعند. ۳- در آخرين تماس تلفنی تقی رحمانی نسبت به عدم ابلاغ بازداشت موقت به متهم در زندان اعتراض داشتند. اين در حالی است که وی قريب به دو ماه است که بازداشت شده است. حال آنکه مطابق قانون میبايست ظرف ۲۴ ساعت نسبت به صدور قرار مناسب و ابلاغ به متهم اقدام گردد. ۴- همچنين در تماس تلفنی وی در تاريخ ۹/۱/۹۰ مطلع شدم که همسرم اجازه برخورداری از هواخوری را نداشتهاند و از زمان بازداشت در سلول نگهداری شدهاند و حال آنکه مطابق قانون میبايست هر زندانی در ۲۴ ساعت حداقل يک بار از هوای آزاد بهرهمند گردد. ۵- بازداشت همسرم بدون ارائه هيچ گونه حکم قانونی و با شکستن در منزل و درهای ورودی انجام شده و تفتيش منزل و ثبت و ضبط اموال شخصی من و ايشان بدون ارائه حکم تفتيش منزل و مجوز قانونی بوده است. لازم به ذکر است که بازداشت اينجانب در تاريخ ۲۰/۲/۸۹ نيز کاملا غيرقانونی و بدون حکم قضايی بود و حال آنکه مطابق قانون (ماده ۲۴ قانون آيين دادرسی کيفری) ورود به منزل بايد با حکم مخصوص مقام قضايی باشد. ۶- تقی رحمانی پس از بازداشت در سلول انفرادی بوده و اکنون با فردی ديگر در سلول هستند. در حالی که مطابق قانون سلول انفرادی امری غيرقانونی است. و طبق رأی وحدت رويه (شماره ۴۳۵ مورخ ۲۸/۱۰/۸۲) هیأت عمومی ديوان عدالت اداری نگهداری متهمان يا محکومان در سلول انفرادی خلاف قانون اساسی و اعمال مجازات مضاعف تلقی شده است. مقامات محترم مسئول آيا جز اين است که در چنين شرايطی متهم در بلاتکليفی قرار داده میشود که حتی بازداشت موقتش را هم به رؤيتش نمیرسانند؟! آيا افکندن يک انسان تحت چنين شرايطی در سلول به معنای اعمال فشار روحی و روانی و جسمی نيست؟ آيا اين فشار شکنجه تلقی نمیگردد؟ آيا اين رفتار منطبق با معيارهای اسلامی و انسانی است؟ تقی در آخرين تماس میگفت مدتهاست بازجويان به سراغش نرفتهاند. فرضکنيد که بازجويان او را در سلول در حالت بلاتکليفی رها کردهاند و او نيز نه به وکيل دسترسی دارد و نه به مقامات قضايی. آيا ناظری بر اجرای صحيح قانون در سلولها وجود دارد؟ به راستی پس نگهداری تقی در سلول به چه منظوری است؟ میگويند برای تحقيقات مقدماتی است. اما چه تحقيقی که اصلاً سراغ سوژه نمیروند و هرکس پی هر کاری جز تحقيق مقدماتی است. آيا نگهداری زندانی در چنين شرايطی منطبق با قانون است؟ در حالی که طبق اصل ۳۲ قانون اساسی بايد در اسرع وقت ممکن تحقيقات مقدماتی انجام و تعيين تکليف متهم به عمل آيد. جناب آقای لاريحانی و جناب آقای جعفری دولت آبادی ما و همه عزيزان در بند و خانواده ايشان انسان و هموطنان شما هستيم. شما حاکمان اين سرزمين و ما شهروندان ايرانيم. حاکمان حافظان حقوق شهروندان و پاسخگو به درخواستهای آنان هستند. ميثاقی بين ما و شما حاکمان است که ملتی شريف، بهايی سنگين برای آن پرداخت کردهاند. بهای اين قانون، خون انسانهايی پاک بوده است و اکنون چه دشوار است که شاهد باشيم قانون توسط برخی حافظان آن يعنی برخی از مسئولان نه تنها پاس داشته نمیشود بلکه زير پا گذاشته میشود و عملکرد غيرقانونی توسط برخی رواج داده شده و اين اقدامات اموری عادی تلقی میشوند و معترضان به نقض قانون، پاسخی درخور و شايسته نمیيابند. تصور اين است که حاکمان بيش از سايرين به دنبال ترويج و اعمال قانون هستند چون حداقل حاکمان نيک آگاهند که بقای هر حکومتی به اقدام و دقت در درستی انجام قانون است و ما انتظاری جز عملکرد قانونی از سوی مسئولان نداريم. بیتوجهی به قانون و اخلاق و منش انسانی توسط برخی مسئولان ظلمی آشکار در حق شهروندان است. به خصوص آنکه شهروندی ظالمانه و به دور از قانون به زندان افکنده شود و دست او و خانواده او از اعمال هر راهی برای احقاق حقوق کوتاه باشد. اين نامه، دادخواهی خانوادهای ايرانی است که عزيزی در بند دارد. خانوادهای که چون هر خانواده ديگر ايرانی آرزوی زندگی امن و پرمحبت در آن دارد و درخواستی است از مسئولان و حاکمان اين سرزمين. با احترام Copyright: gooya.com 2016
|