گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
7 فروردین» احضارهای جدید به دادستانی اوین، جرس6 فروردین» انتقال ۵۰ زندانی اعدامی از زندان قزلحصار به زندان اوین، هرانا 22 دی» دادستان تهران: کارگردان و دستاندرکاران تئاتر "هدا گابلر" به دادسرا احضار شدند، فارس 12 آبان» ديدار دادستان تهران با تعدادی ديگر از زندانيان و خانوادههای آنان، ايسنا 4 شهریور» دادستانی تهران مطابق هر هفته همه چيز را تکذيب کرد، کلمه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامه وحید طلایی به دادستان تهران: بازجویان بهناحق فشار میآورند که به ارتباط با منافقین اعتراف کنم، کلمهبه نام خداوند بخشنده مهربان جناب آقای جعفری دولت آبادی با سلام و احترام؛ اینجانب وحید طلایی از تاریخ ۷/۹/۱۳۸۹ مدت چهار ماه ونیم است که در بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت به سر می برم. در تاریخ ۲۳/۱۱/۱۳۸۹ بنا به درخواست بازپرس شعبه دوم بازپرسی امنیت (مستقر در زندان اوین)، مبلغ پانصد میلیون ریال وثیقه جهت تیدیل قرار بازداشت موقت تعیین گردید که با وجود تأمین آن توسط خانواده، آزاد نشدم. مجددا” در تاریخ ۳۰/۱۱/۱۳۸۹ برابر اعلام بازپرس مربوطه مبلغ یکصد میلیون ریال به مبلغ وثیقه اضافه شد، که پس از تأمین مبلغ اضافی باز هم گشایشی حاصل نگردید. آقای دادستان! در تمام طول مدت بازداشت، تحت قشارهای شدید روحی و جسمی و برخلاف موازین شرعی و اصول متعددی از قانون اساسی نظیر: اصل بیست و دوم (مصونیت حیثیت و جان اشخاص از تعرض)، اصل بیست و سوم (ممنوعیت تفتیش عقاید)، اصل بیست و پنجم (ممنوعیت هرگونه تجسس)، اصل سی و دوم (رسیدگی سریع و قانونی به اتهامات و رعایت حقوق متهم)، اصل سی و پنجم (حق انتخاب وکیل)، اصل سی و هفتم (اصل برائت)، اصل سی و هشتم (منع شکنجه) و اصل سی و نهم (ممنوعیت حتک حرمت و حیثیت بازداشت شدگان)، به اتهاماتی واهی نظیر «ارتباط با سازمان تروریستی منافقین» مورد صدها ساعت بازجویی قرار گرفته ام. هرچند در همه مراحل این اتهام را منکر شده ام، همچنان تحت فشارم که به این خواسته ناحق بازجویان اعتراف کنم. آقای دادستان! از قرار مسموع روزنامه «جوان» و سایت «جوان آنلاین» (متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و همچنین دوهفته نامه «۹ دی» مطالب کذبی را علیه اینجانب و به نقل از پرونده تشکیل شده مکررا” منتشر کرده و دیگر رسانه های همسو نیز اقدام به بازنشر آن نموده اند. جای این پرسش خالی است: در شرایطی که اطلاعات پرونده های کیفری (به ویژه در مورد جرایم امنیتی) در مرحله بازپرسی محرمانه تلقی می گردد، به طوری که وکیل متهم نیز حق مطالعه آن را ندارد، چگونه است که این دو نشریه مرتبا” چنین مطالبی را که در هیچ دادگاه صالحه اثبات نگردیده، برخلاف اصل شرعی و قانونی برائت منتشر می کنند؟ آقای دادستان! نزدیک به هجده ماه است که از ازدواج اینجانب می گذرد و همسرم باردارم در این چند ماه با حال نامناسب جسمی و روحی همواره و با وجود ناملایمات بسیار پیگیر پرونده ام بوده است و در حال حاضر در استراحت مطلق به سر می برد. مانند هر پدری دوست دارم در زمان به دنیا آمدن دخترم در ماه اردیبهشت در کنار همسرم باشم. از جناب عالی درخواست دارم در اولین فرصت نسبت به تعیین تکلیف نهایی پرونده و آزادی ام (که با تودیع وثیقه قانونی تعیین شده حق مسلم خود می دانم)، اقدام قانونی لازم صورت گیرد. بهتر از بنده می دانید اگر امکان ملاقات حضوری با شما را داشتم، علی رغم میل قلبی ام این نامه را از منتشر نمی کردم. وحید طلایی / زندان اوین / فروردین ماه ۱۳۹۰ Copyright: gooya.com 2016
|