سه شنبه 23 فروردین 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

همسر هاشم خواستار، معلم زندانی: مسولان می گويند زندان است ، نه هتل… چاره ای جز صبر نداريم، کمپين بين المللی حقوق بشر

صديقه مالکی، همسر هاشم خواستار، معلم زندانی که چند روز پيش نامه ای در انتقاد از وضعيت زندان وکيل آباد مشهد خطاب به رييس قوه قضاييه نوشته بود با اشاره به وضعيت نامساعد جسمی و بهداشتی همسرش در زندان به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که وضعيت بهداشتی در داخل زندان به شدت اسف بار است. او به کمپين گفت: « امروز به ملاقات حضوری همسرم رفتم و ديدم که حالش خوب نيست.بعد از عملش ۱۰ کيلو لاغر کرده است.او ۴ بهمن عمل داشت اما هنوز خوب نشده است. او را يک روز بعد از جراحی با عجله به زندان برگرداندند. حتی ماموران نسخه پزشک را هم با خود نبردند. آن روز اربعين بود و نه دکتر در بيمارستان بود و نه داروخانه بيمارستان باز ، داروخانه و درمانگاه زندان هم آن روز تعطيل بوده، اصلا قرار نبود آن روز مرخص شود، دکترش گفته بود که روز بعد اربعين مرخصش می کند. دکترش عصبانی بود، چون روز عمل هم او را پابند به اتاق عمل برده بودند و بعد هر چه گشته بودند کليد پابند پيدا نشده بود تا بازش کنند و دکتر هم عصبانی شد و گفت فردا عمل می کنم. روز عمل وقتی با دکترش صحبت کردم گفت يک روز پس از اربعين مرخص می شود. او را در روزی که دکترش نبود با عجله از بيمارستان بردند، حتی نگذاشتند که ناهارش را بخورد. فکر می کنم اين عجله برای اين بود که احتمالا فهميده بودند تعدادی از دانشجويان و فرهنگيان می خواهند برای عيادت او آن روز به بيمارستان بروند.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


صديقه ملکی گفت: « فردای روزی که او را از بيمارستان به زندان منتقل کردند به همراه چند نفر از همکاران همسرم به بيمارستان رفتيم تا داروهای پس از عمل را بگيريم اما گفتند که فايده ای ندارد ما به شما بدهيم، از طرف زندان بايد اين داروها را بگيرند وگرنه از شما زندان قبول نمی کند. بعد به زندان رفتم و گفتم شما که مرخصی نداديد حداقل برای داروهايش اقدام کنيد، آنها گفتند که خودشان بهتر می دانند چه کنند و زندان هم دکتر دارد و هم داروخانه. ولی بعدها از همسرم شنيدم که او پس از عمل هيچ داروی استفاده نکرده و فقط از وکيل بند خواهش کرده برايش پتادين بياورد تا زخمش را با آن بشويد. هر کسی عمل می کند تا مدتی دارو مصرف می کند، حتی پس از گذشت سه ماه از جراحی او را برای معاينه پيش دکتر هم نبرده اند. همسرم می گفت حالش خوب نيست.»

سيد هاشم خواستار، زندانی عقيدتی و معلم بازنشسته که هم اکنون در زندان مرکزی مشهد (وکيل آباد) به سر می برد در نامه ای به رييس قوه قضاييه کشور جزيياتی را در خصوص وضعيت اسف بار اين زندان مطرح کرده است. او در تاريخ ۲۵ شهريور ۸۸ در پارک ملی مشهد، در حال پياده روی دستگير و به زندان وکيل آباد مشهد، منتقل و در دادگاه بدوی به شش سال حبس، محکوم شد. حکم او در دادگاه تجديد نظر به دوسال زندان تعزيری کاهش يافت. مرداد ماه امسال مدت حبس او تمام خواهد شد.

صديقه مالکی در خصوص ديده های خودش از وضعيت زندان در روزهای ملاقاتی گفت: « راستش صندلی و ميزی که رويش می نشينيم آنقدر کثيف است که هر وقت از زندان برمی گرديم از سر تا پايمان را می شوريم. هواکش آنجا کار نمی کند، هوای زندان آنقدر کثيف است که خدا می داند. خانواده های زندانيان سياسی بعد از ساعت ۱۲ ظهر نوبت ملاقاتشان است و درست در آن زمان زندانيانی که نظافت زندان به عهده آنهاست کارشان را شروع می کنند چون تا ساعت ۲ بايد داخل بندهايشان باشند. همان طور که ما آنجا نشستيم تا نوبت مان برای ملاقات شود آنها جارو می کنند. خودشان ماسک دارند.»

همسر هاشم خواستار گفت: « چندين بار اعتراض کرديم اما مسولان گفتند زندان شلوغ است و بهتر از اين نمی شود. گفتم حداقل جارو را بگذاريد بعد از اينکه ما رفتيم، ما که همه ماسک نداريم، می گويند همين است که هست. روزهای ملاقات زندان خيلی شلوغ می شود چون زندانی زياد است. معمولا هر گروه ملاقاتی شامل ۵۰ زندانی می شود که از هر خانواده ای هم سه ، چهار نفر هستند. زندان خيلی شلوغ است و کثيف.»

صديقه مالکی در خصوص مشکلات ديگر همسرش در زندان گفت: «بندی که درحال حاضر آقای خواستار هستند خيلی بهتر از بند قبلی شان است، بزرگتر است و اکثرا قشر تحصيلکرده هستند که مراعات يکديگر را می کنند، اما مثلا گفتند که با وجود آنکه زندانيان آبون ماه روزنامه خراسان هستند مدتی است که روزنامه برايشان آورده نمی شود و تلويزيون را هم از بند خارج کرده اند. می گويد آب حمام يا اغلب سرد است و يا خيلی داغ.البته الان وضعشان بهتر است در بند قبلی پنجره شان شيشه نداشته و همه شان سرما می خوردند، فاضلاب طبقه بالا از سقف چکه می کرده که آنها مجبور می شوند پلاستيک بزنند، همه اينها را در نامه اش نوشته است.در اين بند جديد ديگر فاضلاب از سقف چکه نمی کند و پنجره شان شيشه دارد.»

همسر هاشم خواستار گفت: « هيچ گياه يا سبزه ای در زندان نيست، همه جا خشک است. همسرم در دو سال حبس هر بار که برای دادگاه ، پزشک قانونی يا بيمارستان از زندان خارج شد توانست در طول راه درخت و سبزه ببيند.»

صديقه ملکی با اشاره به اينکه همسرش نامه ای مفصل تر از آنچه در سايت ها منتشر شده خطاب به رييس قوه قضاييه نوشته است، گفت: « ايشان قبلا هم نامه ای ديگر نوشته بودند و امروز هم که او را ديدم گفتند نامه ديگری نوشته اند که در چند روز آينده منتشر می شود. او مرداد ماه مدت حبسش تمام می شود و می خواهد که حداقل با نوشته هايش اوضاع بقيه زندانيان را بهتر کند.»

همسر هاشم خواستار با اشاره به اينکه ميوه و سبزی در برنامه غذايی زندانيان نيست، گفت: « با اين رژيم غذايی بيماری سراغ زندانيان سالم هم می آيد. يکی از همسران زندانی وقتی از نبود سبزی و ميوه به مسولان گلايه کرد و گفت حداقل در سوپر مارکت زندان بگذاريد تا زندانيان بتوانند خودشان بخرند، گفتند اينجا هتل که نيست زندان است. من هم با توجه به اين حرف خودشان که می گويند هتل نيست فکر می کنم چاره ای جز صبر کردن ندارم تا اين روزها تمام شود.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016