جمعه 26 فروردین 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه جمعی از بستگان پناهندگان اردوگاه اشرف به فعالين حقوق بشر

ما ا ز بستگان نزديک تعدادی از پناهندگان اشرف هستيم که نه می توانيم از رژيم جمهوری اسلامی ايران تقاضای کمکی کنيم و نه سازمان مجاهدين خلق و سازمان های بين المللی به ما توجهی می کنند، که اگر توجهی بود، امروز برای چندمين بار شاهد کشتار در کمپ اشرف نبوديم. متاسفانه اين نامه را زمانی برای شما می نويسيم که سکوت مدافعين حقوق بشر منجر به فاجعه ای برگشت ناپذير در اشرف شد و هر لحظه امکان گسترش دامنه اين فاجعه بيشتر و بيشتر می شود. شايد اعلام ۳۵ کشته و ۳۰۰ مجروح که ۲۵۰ نفر آنها احتياج مبرم به امکانات پزشکی دارند و تعدادی از آنان با خطر مرگ مواجه می باشند، برای بسياری تنها خبری باشد در ميان انبوه خبرهای نا گوار. ولی برای خانواده هايی که عزيزانشان در آنجا هستند و هيچ خبری از آنها ندارند، به معنی عذاب و دردی وصف نا شدنی است. زمان آن رسيده است که هر کسی که دل در گرو انسانيت و حقوق بشر دارد پای پيش بگذارد تا از ادامه يا تکرار اين فاجعه انسانی جلوگيری نمايد. اميدواريم اين نامه را ورای مسائل پيچيده ی سياسی به سادگی از ديدگاه مادران دردمند پناهندگان اشرف بنگريد و بی تفاوت از کنار آن نگذريد. مادرانی که تنها راه با خبر شدن از سلامت فرزندانشان، جستجو در ليست کشته شدگان و مجروحين حمله نيروهای عراقی به اشرف است. مادرانی که درک عميقی از نقض حقوق بشر دارند و آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


تصور چهره ی تکيده و قامت خميده اين مادران، از انتظار و نگرانی بی پايان، کار سختی نيست. مادرانی که در کوچه پس کوچه های ايران با تمام درد ها و رنجهايشان فراموش شده اند، نقض بسياری از بندهای حقوق بشر را در نگاه منتظر و ملتمس تک تک آنان ميتوان ديد، مادرانی که نگرانی و انتظار نه بخشی از زندگی آنها که تمام زندگی آنان شده است. اين مادران درد مند چشم انتظار اقدام شما هستند تا آنها را از زير شکنجه شبانه روزی دلهره و بی خبری بدر آوريد.
از طرف مادرانی به شما نامه مينويسيم که بيش از ۱۰ ، ۱۵ يا ۲۰ سال از جگر گوشه های خود، خبری ندارند و تمام تلاش آنها و خانواده شان برای تماس با فرزندانشان با بن بست مواجه شده است، سالهايی که لحظه لحظه ی آن در انتظار خبری از آنان سپری شده است. بی خبری ای که هر شايعه يا خبر حمله به اشرف را به اندازه خبر بردن عزيزانشان به پای چوبه ی دار ، برای آنان سخت و طاقت فرسا می کند. با هر خبريا شايعه ای می ميرند و زنده می شوند. در همه ی اين سالها نه ميتوانند درد خود را با کسی در ميان بگذارند و نه ميتوانند از کسی تقاضای کمک کنند. مادرانی که چاره ای جز گريستن بر اين درد و رنج بی پايان در تنهايی خويش ندارند. به شما از طرف مادرانی می نويسيم که از کشته يا مجروح شدن عزيزشان در حمله نيروهای عراقی با خبر می شوند و هيچ کاری از دستشان ساخته نيست. مادری را تصور کنيد که کابوس شبانه اش استرداد فرزندش به رژيم جمهوری اسلامی و اعدام بلادرنگ عزيزش می باشد. مادری را تصور کنيد که از خانه اش خارج نمی شود تا شايد خبری از فرزندش به او برسد و آنگاه که به اجبار از خانه بيرون می رود، دلشوره ای تمام وجودش را در بر می گيرد که نکند فرزند دلبندش تماسی بگيرد و او در خانه نباشد. دردناکتر اينکه چنين دلشوره ای برای سالها بطول می انجامد و پايانی ندارد. آيا می دانيد چه بر سر اين مادر ها و خانواده هايشان می آيد و روزگارشان چگونه می گذرد؟ در بند عمومی زندان اوين، زندانيان می توانند هر از گاهی با خانواده ی خويش تماس بگيرند و آنها را ملاقات کنند، ولی خانواده هايی را می شناسيم که برای سالها حتی کوچکترين خبر و اطلاعی از فرزندانشان و سلامتی آنان ندارند. بر اين درد و آلام، نگرانی های روز افزون اين خانواده ها ازکشته شدن عزيزانشان در حملات نيرو های عراقی وعدم دسترسی فرزندانشان به ابتدايی ترين احتياجات انسانی اعم از آب و دارو و کمک پزشکی را اضافه کنيد. آيا تنها از بيم سوء استفاده رژيم کنونی يا هر گروه سياسی، بايد چشم بر يک فاجعه انسانی ببنديم. براستی چه چيزی مهمتر از جان انسان هاست.
ساکنان اشرف از جنس ما و شما هستند که به اجبار در چنين شرايطی قرار گرفته اند و دستشان به جايی بند نيست. متاسفانه تا کنون ملاحضات سياسی مانع از اقدامات موثر فعالين و سازمانهای حقوق بشری برای نجات جان بيش از ۳۰۰۰ نفر از ساکنان اشرف شده است و با کمال تاسف برای چندمين بار شاهد کشتار آنان بدست نيرو های عراقی بوديم. هر کدام از اين نام هايی که در ليست کشته شدگان می بينيد انسان هايی بودند دارای حق حيات و خانواده ای که به جان دوستشان دارند. ما از شما فعالين و تمامی سازمانهای حقوق بشری تقاضا داريم که تلاش نماييد تا کشتار پناهندگان اشرف متوقف شده و مجروحين از امکانات پزشکی بر خوردار گردند . همچنين استدعا داريم تمام توان خود را بکار گيريد تا ساکنان اشرف به مکانی امن در کشوری غير از عراق و ايران منتقل گردند تا خانواده های آنها با آزادی کامل بتوانند جهت انتقال عزيزانشان به کشورهای دلخواه شان اقدام نمايند.

جمعی از بستگان پناهندگان اشرف


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016