گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
11 مرداد» "مردم سقوط رژيم را میخواهند"، مجيد محمدی، راديو فردا14 اسفند» اقرار یک وزیر سابق به نفع ولینعمتاش، مجید محمدی 5 اسفند» مدیریت اعتراضات خیابانی و کشتار قطرهای مخالفان، مجید محمدی، راديو فردا 30 بهمن» بیبیسی فارسی خط قرمزهای رسانهای حکومت ولايت فقيه را رعايت میکند، مجيد محمدی 24 بهمن» توافق معترضان بر سقوط رژیم ولایت فقیه از لزومات موفقیت جنبش دمکراسی خواهی در ایران، گفتگوی دانشجو نیوز با مجید محمدی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مهدی کروبی، چهرهی شاخص سياسی دههای که گذشت، مجيد محمدیتحول طلبهی پيری که در طی سه دهه زبان افکار عمومی و ادبيات جامعهی مدنی و دمکراسی و حقوق بشر را فرا گيرد خود پديدهای قابل توجه است. کروبی که روزی از خاصان درگاه خمينی بود و دو دهه بعد از وی نيز به نظريهی ولايت فقيه در عمل وفادار ماند به تدريج تاثيرات و فعل و انفعالهای حکومت مطلقهی فردی را درک کرد و در نهايت در برابر آن ايستادمجيد محمدی - ویژه خبرنامه گویا با نگاهی به تحولات سياسی ايران در دههی هشتاد خورشيدی، آيا می توان به چهرهای شاخص در اين دهه اشاره کرد؟ آيا اين دهه که با بر آمدن يک دولت نظامی امنيتی و به قدرت رسيدن اقتدارگرايان تماميت خواه از دهههای قبل تفاوت می يابد اصولا چهرهی سياسی شاخص و موثری را که در تاريخ ايران از او به عنوان تاريخ ساز ياد شود عرضه کرده است؟ با چه معيارهايی می توان چهرههای شاخص اين دهه را تميز داد؟ معيارها ۱) تغيير در منش و باورها به سوی حريت و ديگرخواهی در حالی که از آنها انتظار نمی رود (نمونهی جالب توجه اين امر، بودا است)، ۲) برملا کردن فساد و نقض حقوق بشر توسط حکومتها در شرايطی که فضا بسته و اين گونه برملا کردنها پر هزينه است (مثل دانيل اِلزبِرگ در ايالات متحده که اسناد جنگ ويتنام در پنتاگون را افشا کرد)، ۳) ايستادگی مستمر بر مواضع در برابر حکومتهايی که بر اساس تبعيض بنا شدهاند (ماندلا در برابر حکومتی نژاد پرست)، ۴) ارزش و احترام قائل شدن به جان و آبروی انسانهای معمولی و تحت سلطه و قدرت بخشيدن به آنها (مارتين لوتر کينگ جونيور قهرمان جنبش مدنی در ايالات متحده) ، و ۵) مطالبهی حاکميت مردم، پاسخ به انتظاری که نيروهای آزاديخواه و عدالتگرا دارند و نيز استقامت در بيان و به عمل آوردن ديدگاهها با کمترين هزينههای انسانی (گاندی). چهرههايی که مطرح شدند با عمل و ايدههای خود معيارهای فوق را تجسم بخشيدند. با لحاظ معيارهای فوق، کدام چهرهی شاخص سياسی در دههی هشتاد ايران برخی و سطحی (حتی محدود) از هر يک از اين معيارها را تجسم می بخشد؟ از کروبی نمايندهی امام تا کروبی فتنه گر و ضد انقلاب نامهی تاريخی به هاشمی در مورد تجاوزها کروبی بر اساس حساسيتی که به نقض حقوق زندانيان بالاخص در دهههای هفتاد و هشتاد پيدا کرده بود توانست مدارک لازم برای اين اعمال را جمع آوری کرده و به موقع عکس العمل نشان دهد تا آن حد که خامنهای خود به بی آبرو شدن نظام در منظر جهانيان اعتراف کرد: "عدهای، ظلم بزرگی را که پس از انتخابات به مردم و نظام اسلامی شد و هتک آبروی نظام در مقابل ملتها را ناديده می گيرند." (پايگاه اطلاع رسانی دفتر رهبری، ۴ شهريور ۱۳۸۸) اردوگاه اراذل در فرمانيه پناه زندانيان سياسی گوشِ شنيدن *** چهرههای ديگر سياسی که در سالهايی از دههی هشتاد در سمت مردم قرار گرفتند نه استقامت و تداوم عمل کروبی را داشتهاند و نه شجاعت وی را در زدن کوس رسوايی حکومت ولايت فقيه را، نه مشاورانی متکثر و متنوع و مسئله دار (از منظر حکومت) مثل مشاوران کروبی را می توانستهاند تحمل کنند (از مجتبی واحدی، عباس عبدی، عمادالدين باقی و احمد زيد آبادی تا تقی رحمانی، علی معلم، بهروز افخمی و غلامحسين کرباسچی)، نه قدرت سياسی خود را برای مردم عادی و تحت ستم هزينه کردهاند، نه خود و اعضای خانواده را در معرض حملات اوباش تحت امر بيت رهبری قرار دادهاند، و نه با موقعيت شناسی از فرصت های ايجاد شده به نفع جريان دمکراسی خواهی در ايران بهرهی کافی گرفتهاند. مرحوم منتظری کم و بيش دارای همين مشخصهها در دههی شصت خورشيدی بود و می توان وی را شاخص ترين سياستمدار ايرانی در اين دهه ناميد. نکتهی جالب اينجاست که اين دو به نقاط بسيار مشترکی رسيدند: دفاع از حقوق زندانيان سياسی، دفاع از آزادیهای مذهبی ايرانيان از جمله حقوق شهروندی بهاييان، ايستادگی در برابر ولی فقيه زمان و در نهايت حصر خانگی. مجيد محمدی (جامعه شناس) Copyright: gooya.com 2016
|