شنبه 7 خرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

روايت زندانيان سياسی زن از دو سال بازداشت و زندان، کلمه

زندانيان سياسی زن محبوس در زندان اوين هم‌زمان با فرارسيدن روز زن با انتشار بيانيه‌ای ضمن تبريک اين روز به همه زنان ايران، با تشريح وضعيت خود، توجه مقام‌های قضايی را به رفتارهای غيرقانونی صورت گرفته با خود، جلب کرده‌اند.

متن کامل اين نامه که در اختيار کلمه قرار گرفته، به شرح زير است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در امتداد عصيان
در امتداد صلح
زن، همچو پل
با دستان پر توانت بنشان نهال نازک فردای تازه را
تا ريشه گسترد و بارور شود، ميوه دنيای روشنی
آکنده از برابری
آکنده از عدالت و آزادی
پر از کرامت انسانی

اکنون دو سال از زمان برگزاری انتخابات پر مناقشه رياست جمهوری در سال ۸۸ می‌گذرد، دو سالی که کشور صحنه درگيری‌ها و زد و خوردهای بسياری بود. شمار زيادی از افراد در خيابان‌های شهرمان کشته شدند و سبياری از زنان و مردان به ناحق، روانه بازداشتگاه‌ها شدند. دو سال گذشته است و ما هم‌چنان دور از خانه، در آرزوی فردای آزاد، روزهايمان را در چهارديوار زندان شب می‌کنيم و تنها اميد به فردای روشن است که نمی‌گذارد زير بار نامردمی‌ها و جفايی که در حق ما روا داشته‌اند کمر خم کنيم.

ما شماری از زنان زندانی اعتراض های پس از انتخابات هستيم که همگی با اتهامات واهی و تکراری، به سال‌ها حبس و دوری از خانه محکوم شده‌ايم. امروز در آستانه روزی که در اين سرزمين به نام ما” زنان” نام‌گذاری کرده‌اند، لازم ديديم اين نامه را خطاب به شما بنويسيم تا هم از جفايی که بر ما شده است نگاشته باشيم و هم پيام پر مهرمان را همراه اين نامه به مادرانمان که دو سال پشت درب‌های زندان صبوری کرده‌اند، برسانيم و اين روز به آنها تبريک بگوييم. ما شرمگين دل‌تنگی‌هايشان هستيم، اما چه کنيم که تاوان آزادی‌خواهی در اين سرزمين از ديرباز تاکنون، چنين بوده است و ما تنها برای آزادی زيسته‌ايم.

همه ما در دوران بازداشت روزهای سختی را تجربه کرده‌ايم. با اين وجود در ماه‌های گذشته کمتر از هر مسأله‌ای به آنچه بر زنان سياسی در طول دوران بازداشت رفته است توجه شده، از همين رو لازم می‌دانيم جهت تنوير افکار عمومی تنها به ذکر گوشه‌ای از اعمال غيرقانونی روا داشته شده بر خود بپردازيم.

۱٫متاسفانه، از آنجا که همه چيز در اين کشور بر مبنای مرزبندی زنانگی و مردانگی است، آن‌چه در اتاق‌های بازجويی بر شماری از بازداشت‌شدگان زن گذشت، اعمال فشار بر ‌آنان به جهت جنسيتشان بود. اين مساله می‌بايست موجب وهن نظام اسلامی باشد که بازجويان مرد، در اتاق‌های بازجويی و در خلوت با زنان زندانی، با پيش کشيدن مسائل جنسی، به تهمت و افترا عليه آنان دست بزنند و با اجبار‌ آنان را مجبور به اعترافات دروغين عليه خود و ديگران، با ذکر جزئيات، کنند. ما البته برای اين ادعا به جز خداوند و آن ديوارهای ساکت اتاق‌های بازجويی، شاهدی نداريم. اما همين‌قدر بگوييم که‌ ده‌ها برگه بازجويی که از بازداشت‌شدگان زن در اين مدت اخذ گرديده، می‌تواند شاهدی باشد بر اين مدعا.

بطور کلی يکی از روش‌های بازجويان در خصوص برخی از بازداشت‌شدگان زن، اين بوده است که آنها را مورد خشونت کلامی جنسی قرار دهند به اين صورت که با مطرح کردن مسائل جنسی، مقاومت آنان را درهم بشکنند. از اين جهت بايد به صراحت بگوييم، که روح و روان ما در آن اتاق‌های بازجويی، بارها و بارها مورد تجاوز قرار گرفت. شرح جزئيات آنچه گذشت، شايد تنها در يک محفل خصوصی با حضور مقامات قضايی امکان‌پذير باشد.

۲٫ ضرب و شتم و شکنجه: مطابق قانون اعمال هرگونه شکنجه عليه متهم جهت اخذ اعتراف ممنوع است. با اين وجود در بازداشتگاه‌های وزارت اطلاعات و سپاه، اعمال شکنجه از جمله روش‌های معمول برای اخذ اعتراف بوده است. سيلی زدن، تو سری، پرتاب اشيا و يا صندلی به سوی متهم، ضرب و شتم با مشت و . .. از جمله روش‌هايی است که در مورد زنان زندانی پس از انتخابات اجرا شده است و چه مايه تأسف است که هيچ‌کس تاکنون از اين موارد سخنی به ميان نياورده است.

۳٫ اکثريت بازداشت‌شدگان، تا ماه‌ها پس از بازداشت در سلول انفرادی نگه‌داری شدند. سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه روحی است و طبق قانون ممنوع است.

۴٫ بازداشت‌شدگان به مدت طولانی از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده‌هايشان محروم بوده‌اند. بطوری‌که که بسياری از خانواده‌ها، تا مدتها از محل نگه‌داری عزيزانشان بی‌اطلاع بودند. مطابق قانون حقوق شهروندی پس از بازداشت متهم، مأموران موظفند بلافاصله خانواده‌اش را در جريان محل بازداشت وی قرار دهند.

۵٫ بازداشت‌شدگان به جز در جلسه دادگاه امکان ملاقات با وکلای خود را بدست نياورده‌اند. اين در حالی است که مطابق قانون از لحظه بازداشت، وکيل حق دارد که موکلش را همراهی کند. در جلسه دادگاه نيز، اکثريت متهمان، فرصت کافی برای دفاع از خود را نداشته و قضات دادگاه بدون توجه به دفاعيات وکلا و متهمان به صدور حکم پرداخته‌اند. واضح است که قضات دادگاه انقلاب، نه بر اساس اصل عدالت و بی‌طرفی که با جهت‌گيری سياسی، به صدور احکام عليه متهمان پرداختند . در حالی که در پرونده بازداشت‌شدگان هيچ مصداقی در راستای محکوميت‌های سنگين صادره، وجود نداشته است.

۶٫ بازداشت‌شدگان زن، پس از سپری کردن دوران بازجويی به بند عمومی زندان انتقال يافتند و در اين بند به همراه مجرمان با جرايم عادی نگه‌داری شدند.پس از آن در مهرماه ۸۸، زنان سياسی زندانی به بند متادون منتقل شدند. زندگی زنان در اين بند، تا ماه‌ها بدون هرگونه امکانات رفاهی بوده است. نداشتن هواخوری مستمر، عدم اجازه برای استفاده از سالن ورزش و کلاس‌های فرهنگی که برای ساير زندانيان عادی آزاد است، از جمله مصائبی بوده است که زنان در ماه‌های گذشته تحمل کرده‌اند.

۷٫ زندانيان سياسی زن از مهرماه ۸۸ و پس از انتقال به بند قرنطينه از حق تماس تلفنی با خانواده‌هايشان محروم بوده اند. اين در حالی است که بسياری از زنان زندانی، دارای فرزندان خردسال هستند و تنها از طريق تلفن امکان ارتباط با فرزندان خود را داشته‌اند. هم‌چنين قطع ملاقات‌های حضوری، که بر اساس آيين‌نامه سازمان زندان‌ها، می‌بايست هرماه به زندانی داده شود از جمله حقوق ديگری است که از زندانيان سياسی زن دريغ شده است.

۸٫ صدور احکام تبعيد برای شماری از زنان و انتقال‌ آنان به زندان رجايی‌شهر از جمله روش‌های غيرقانونی ديگری است که دستگاه قضايی برای اعمال فشار بيشتر بر زندانيان انجام داده است. زنان سياسی زندانی در زندان رجايی‌شهر، هر روز با بيم از دست دادن جانشان مواجه بودند و نتيجه اعتراض آنان منجر به انتقالشان به زندان قرچک ورامين شد که شرايط بسيار اسفبارتری داشته است.

۹٫ هم‌اکنون ۳۲ زن سياسی زندانی در سالن کوچک قرنطينه (متادون زندان) اوين زندگی می‌کنند. به گفته مسئولان سازمان زندان‌ها اين اسکان به صورت موقتی است و تمامی زنان زندانی در آينده نزديک به زندان ورامين انتقال می‌يابند. با وجود اخبار انتشار يافته در خصوص وضعيت زندان ورامين، هم‌اکنون اين نگرانی برای ما و خانواده‌هايمان وجود دارد که در صورت انتقال به اين زندان، سرنوشت زنان چه خواهد شد.

ذکر موارد بالا تنها گوشه‌ای از ناعدالتی‌های روا داشته شده در حق زنان است. اينکه زنان چرا می‌بايست در شرايط زندان و اسارت نيز، ظلم مضاعفی را تحمل کنند، سؤالی است که مسئولان قضايی قطعا برای آن پاسخی دارند.

با اين وجود و علی‌رغم رنجی که در دو سال گذشته بر ما و خانواده‌هايمان وارد شده است، ما هم‌چنان اميدواريم، هر چه زودتر بصيرت بر دستگاه قضايی حاکم شود و علاوه بر آزادی زندانيان سياسی شاهد محاکمه عامران و عاملان سرکوب و آزار مردم در جريان اعتراضات پس از انتخابات باشيم.

زندانيان سياسی زن محبوس در بند قرنطينه زندان اوين


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016