گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 تیر» محيط زيست قربانی بزرگ جدال صاحبان قدرت، عبدالحسین طوطیایی6 آبان» نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی درباره وضعيت کشاورزی در ايران، عبدالحسين طوطيايی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! وصف العيش نصف العيش، عبدالحسين طوطيايیمردم حال حاضر ايران زمين را به عبارتی خوشبخت ترين مردم کره زمين و در طول تاريخ بايد تلقی کرد. فکرش را بکنيد اين مردم در شرايطی که کم و بيش می دانند کشورشان يکی از کم آب ترين ممالک جهان است ، ميانگين بارندگی سالانه آن از ۲۵۰ ميليمترناچيز گذشته به حدود ۲۲۰ ميليمتر در سال های اخير کاهش يافته است . تنها کمتر از ۶ ميليون هکتار زمين آبی برای تامين قوت لا يموت خود و آيندگان پر شمارترش دارد که تازه آنهم در کام اژدهای شهر های در حال گسترشش در معرض نابودی است ، حدود ۸۵ درصد روغن مصرفی اش از اقلام وارداتش است ، هم اکنون ۷۵ درصد مناطق کشاورزی اش در معرض خشکسالی کم تا شديد قرار دارد ، ميليارد ها ميليارد از بودجه عمومی در سال خرج مشاور تا پيمانکار می شود تا که جرعه آبی بيشتر را در قالب سد های معبشتی همچون پنبه ای خيس بر لبان تف آلود کشتزار های گوشه و کنارش بمالند ، مردم تشنه کام استان سيستان و بلوچستان هرساله چشم به انتظار مازاد رود هيرمند هستند تا از سر کرامت افغان ها شايد به چاه نيمه های زابلستان سر ريز شود ، پس از خشکيدن پی در پی درياچه هايش ناگزير از آن است که جغرافيايی ديگر برای سرزمينخود تدوين کند جغرافيايی که رنگ درياچه ها و سبزه زار هايش را در نقشه اش پاک کرده اند ، بستر رود های جاريش انباشته از سنگ نا نوشته های خشکی شده است که شرم سارانه بايستی بر دامنه کوهساران شاهد ترنم حرکت آب آنها می بودند و ..... اما در يک شبی به روشنی روز رييس دولتشان را می بينند که ئر يک کنفرانس مطيوعاتی با اعتماد نفسی شگفت انگيز و تبسمی آميخته از حيا به همه مردم از شمالی ترين روستا های مرزی اروميه تا منتهی اليه چاه بهارسيستان و بلوچستان نويد اهدای ويلا های هزار متری می دهد . ويلاهايی با ساختمان و باغی حتما مصفا و آبی که قطعا از زير درختانش جاری است و چه بسا ساکنينی از جنس بهشتيان. اما امثال من بر خلاف اين جمعيت خوشبخت که به ضرب و زور مفهوم هکتار ، آبرسانی و زمين و باغ را بيشترشايد آموخته ايم با حسی مازوشيستی در واکنش به اين نويد فرحبخش دراندوه فرو رفتيم . هر دليلی برای اين اندوه در نگارنده و امثال من ايجاد شود به تنهايی می تواند تاييدی باشد بر اينکه چرا بر خلاف سمت و سوی شادی مردم اين سرزمين غمگين شده ايم . اگر حرف ها و وعده های آقای رييس جمهور تحقق يابد نشان از آن دارد که ما تا به حال يا شمردن نياموخته بوديم و مفهوم هزار متر ، بيست ميليون ويلا ، سی ميليارد متر مکعب آب مورد نياز و... را نمی دانيم و يا که کشاورزی نکرده ايم. گزينه ديگرآنکه اگر وعده اين هبه بزرگ به جمعيت ۷۵ ميليونی ما از زبان اين بزرگ مرد درست باشد که بی ترديد اراده ايشان از عرصه های عالم غيب نشات می گيرد و خسران بر امثال من که با تکيه به دانشی زمينی و اندک تا کنون خودرا منتقد سياست های بخش کشاورزی وی و تيم کاری او می دانستند و آخر آنکه اگر خدای ناکرده تحليل و نگاه کارشناسی ما درست باشد آيا نبايد بر سرنوشت جامعه ای دل نگران شد که سرنشين قطاری هستند که از سر تقدير فرمان و ترمزش در دست چنين نگاهی است. اين قطار چه بزعم ايشان ترمز آن بريده شده باشد و چه حتی نباشد تفاوتی نخواهد داشت تا ايستگاه بعدی هم بايستی به انتظار حادثه نشست. عبدالحسين طوطيايی Copyright: gooya.com 2016
|