چهارشنبه 29 تیر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مريم بهرمن و جرائم‌اش، پروين بختيارنژاد

پروين بختيارنژاد
در سال ۲۰۱۱ هم جمعی از زنان جوان ايرانی در نشست مقام زن در نيويورک شرکت کردند، يکی از آن زنان مريم بهرمن است که در نشست سی‌اس دبيليو شرکت کرد که از ۱۱ ارديبهشت سال ۹۰ تا کنون در زندان شيراز با اتهام اقدام عليه امنيت ملی در بازداشت است... اگر شرکت در نشست ساليانه مقام زن در سازمان ملل اقدام عليه امنيت ملی است چرا دولت ايران تمام تلاش خود را برای شرکت دادن نماينده‌های خود در اين نشست دارد؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


[email protected]

دی ماه سال ۸۷ بود که از طريق يک ايميل از طرف ان جی او" آيدوس " با خبر شدم که به کنفرانس مقام زن که هر ساله به مدت دو هفته در سازمان ملل برگزار می شود ، دعوت شده ام . آنان مرا از طريق کتاب زنان خود سوخته که درسال ۸۰ منتشر شده بود ، شناخته و انتخاب کرده بودند. بعد از کلی تحقيق و پرس و جو تقريبا آخرين نفری بودم که اطلاع دادم که اين دعوت را قبول کرده ام و آماده رفتنم. البته من به آنها گفتم که حدود ۹ ماه است که روی موضوع قتلهای ناموسی در ايران تحقيق می کنم ، به استانهای زيادی سفر کرده ام ، تقريبا در بخش پايانی تحقيق خود هستم ولی نگارش آن را هنوز شروع نکرده ام و در اين خصوص می توانم صحبت کنم .

آيدوس هم گفت : امسال موضوع اجلاس مقام زن ، ايدز و زنان است ولی در حاشيه آن موضوع ، می توان به موضوعات ديگری که در مورد زنان باشد ، پرداخت. پس از مدتی متوجه شدم خديجه مقدم ، فاطمه فرهنگ خواه ، سوسن طهماسبی ، آسيه امنيی نيز به اين کنفرانس دعوت شده اند که هر يک ازما روی موضوعی در خصوص زنان به مدت ۲۰ دقيقه می توانيم صحبت کنيم .

بالاخره چمدانهايمان را بستيم و راهی آمريکا شديم . يکی از خوش شانسی های من در آن سفر همراهی با آسيه امينی بود . او نگاهی توام با طنز و شوخ طبعی به همه چيز داشت که اين نوع نگاه مرا اساسی سرحال می کرد ، بقول جوانها رو فرم می آورد . هواپيما پر بود از مسافران هندی و پاکستانی ، همين که سوار شديم آسيه گفت : ما به نيويورک ميرويم يا به دهلی ؟ برای من هم ديدن اينهمه هندی بسيار جالب بود . اکثر آنها گياه خوار بودند و ما گوشتخوار ، به هنگام غذا خوردن ، حالت نگاه آنها به ما ديدنی بود. احساس می کردم از غذا خوردن ما چندششان می شد ولی طفلکها چاره ای جز تحمل نداشتند .

بالاخره اين سفر طولانی به پايان رسيد و بعد از کلی معطلی در فرودگاه نيويورک سوار بر يک ون به هتل ميلينيوم پلازا رسيديم. مشغول دادن مدارک به مسئولين هتل بوديم که زن قد بلندی با موهای حنايی و پيراهن ساده وبلند مشکی وارد هتل شد ، او" دنيلا کلمبو" مدير ان جی او" آيدوس" بود . پس از سلام و احوالپرسی با او ، هريک به اطاقهايمان رفتيم ولی هر از چندی دنيلا را که البته سرش هم شلوغ بود را می ديديم .

آن دو هفته فرصت مناسبی بود که گاه بيگاه با دنيلا صحتب کنيم . دنيلا يک فمنيست سوسياليست بود .بسيار در حوزه آموزش زنان کار کرده بود و تجارب ارزنده ای در اين خصوص داشت . دنيلا در زمان رياست جمهوری خاتمی به ايران آمده ، به زاهدان سفر کرده ، در قالب پروژه های مشترک با سازمان ملل در حوزه زنان در ايران پروژه هايی را اجرا کرده . با مقامات و نمايندگان مجلس ديدار داشته و نيزمجری پروژه ای درخصوص آموزش در حوزه حقوق باروری در ايران بوده است . همينطورميزبان تورمطالعاتی مقامات ايران به ايتاليا در مورد خشونت عليه زنان بوده که از آن طريق به آنها نشان داده که چطور اين موضوغ تاريخی بايد با يک همت ملی و حرکت دولتی و غير دولتی در کنار هم حل و فصل شود .

به خاورميانه سفرهای متعددی داشته، در سوريه واردن هم واحدهای توانبخشی برای زنان تاسيس کرده که ترکيبی از کلينيکهای پزشکی، حمايتی است . همچنين در خصوص توانمند سازی زنان در حوزه اقتصادی يک مدل خاص توانبخشی زنان داير کرده ، در نپال و درکشورهای افريقايی نيز مجری پروژه توانبخشی زنان بوده است .

از آنجا که "ايدوس" مقام مشورتی در سازمان ملل دارد و نيز می داند که زنان ايرانی امکان حضور در چنين اجلاسی را ندارند لذا دنيلا بسيار علاقه مند است که امکان سفر آنان را برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل فراهم آورد چرا که بخوبی می داند دانستن وارتباط گام اوليه تغيير در هر جامعه ای است.

صحبت با دنيلا بسيار شيرين و لذت بخش بود او مهربان بود و جدی ، تجربه ی فراوانی در خصوص فعاليت های مدنی داشت . بخاطر دارم که در سال ۲۰۰۸ که ما به آن سفر رفتيم غزه تحت حملات اسرائيل بود که دنيلا بسيار نگران زنان و کودکان در غزه بود و بسيار متاسف ومتاثر از وضعيت غزه . البته آيدوس در غزه هم يکی از پروژه های قديمی حمايت از مادران و زنان باردار را اجرا کرده بود ودرزمانی که رفت و آمد به غزه بسيار سخت بود آيدوس درآنجا کلينيک حمايت از زنان بار دار را بر پا کرده بود .

بالاخره روز ۴ مارس رسيد . روزی که قرار بود زنان مستقل و غير دولتی که از ايران به نشست مقام زن دعوت شده اند برنامه خود را برگزار کنند . آن روز سالن خيلی شلوغ بود خديجه مقدم در مورد وضعيت تعاونی هايی که زنان ايرانی آن را داير و اداره می کردند ، صحبت کرد .فاطمه فرهنگ خواه گزارشی در خصوص زنان مبتلا به بيماری ايدز در ايران را ارائه کرد ، سوسن طهماسبی در باره کمپين يک ميليون امضا سخنرانی کرد و آسيه امينی در مورد مجازات سنگسار و فعاليتهای زنان ايرانی برای لغو اين مجازات و در پايان من هم درمورد قتلهای ناموسی در ايران صحبت کردم . بعد از سخنرانی ما پرسش های متعددی مطرح شد جالب انکه وقتی من در خصوص قتلهای ناموسی صحبت کردم يک خانمی که با حجاب کامل اسلامی در سالن نشسته بود و مليت سودانی داشت نيز گفت : در کشور ما هم قتلهای ناموسی وجود دارد که زنان مسلمان هم بسيار به آن اعتراض دارند. دنيلا هم گفت : تا ۳۰ سال پيش در ايتاليا قتل ناموسی وجود داشت و با تلاش زنان فمنيست ، جامعه از وقاحت و غير انسانی بودن آن آگاه شد و قانون گذاران ايتاليا را مجاب به تصويب مجازاتهای سخت برای قاتلان آن نمودند. برنامه آن روز ما به خوبی برگزار شد . البته نا گفته نماند که تنها شرکت کنندگان اين نشست از ايران ما نبوديم بلکه يک هيئت ۴ نفره دولتی هم آمده بودند که ما گاه و بيگاه در لابی هتل يا داخل آسانسور هم ديگررا می ديديم .

بهر ترتيب آن دو هفته يکی از دوهفته های جالب زندگی من بود . از صبح تا عصر هر روز زنانی را می ديدم که از گوشه گوشه اين جهان گرد هم آمده بودند تا از مسائل خود بگويند . بدون اندک هراسی از اينکه پس از بازگشت به کشورشان چه پيش خواهد آمد ؟ شرکت در جلساتی که صبح و عصر برگزار می شد ، باعث شد در عين حال که مسائل زنان ايران همچنان برايم پر رنگ بود ولی انگار از بغرنجی آن کاسته شده بود . زيرا می ديديم زنان در سراسر جهان مسائل مشترکی دارند که جمعهای کوچک و بزرگی از بين خودشان در پی حل آن هستند و اعتراض همه اين زنان با مليتهای مختلف به خشونت عليه زنان است ، همين وبس .

در واقع نشست " سی اس دبيليو" يک نشست جهانی زنان است که هر ساله برگزار می شود . آنجا بايد خوب گوش کرد و با راهکارهای جديد مواجه شد . با انسانهايی که عزم خود را برای حل مسائل زنان جزم کرده اند ، آشنا شد . راهکارهايی که البته بيشتر حال هوای منطقه ای دارند ولی بسيار قابل تامل و قابل مطالعه هستند و پر از ايده برای هر زن فعال . در آنجا بود که آرزو کردم که ای کاش می شد همه زنان فعال ايران بتوانند در اين اجلاس شرکت کنند و از تجربه آن از نزديک آشنا شوند و استفاده کنند. البته در سال ۲۰۱۰ هم جمع ديگری از خانمهای ايرانی در نشست مقام زن شرکت کردند ، که آنها نيز در خصوص مسائل متعددی در مورد زنان سخنرانی کردند. در سال۲۰۱۱ هم جمعی از زنان جوان ايرانی در نشست مقام زن در نيويورک شرکت کردند ، يکی از آن زنان " مريم بهرمن " است که در نشست سی اس دبيليو شرکت کرد که از ۱۱ ارديبهشت سال ۹۰ تا کنون در زندان شيراز با اتهام اقدام عليه امنيت ملی در باز داشت است . البته منظور از اقدام عليه امنيت ملی همان شرکت در نشست بزرگداشت مقام زن است .

مريم بهرمن با شرکت در اين نشست در خصوص نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات و تاثير آن در زندگی زنان اعم از زنان شهری و روستايی و همينطور نقش اين تاثير در زندگی روزمره زنان ، صحبت کرد.
مريم بهرمن باشرکت در اين نشست در خصوص ميزان بهره گيری از اطلاعات و فن آوری در بين زنان آنهم مقايسه ای بين استفاده زنان از دانش آی تی بين زنان شهری و زنان روستايی صحبت کرده بود. اينکه چه درصدی از زنان از خدمات مخابراتی و اينترنينی بهره می گيرند و موارد استفاده آنها از اينترنت در خصوص مقايسه با مردان در چه حوزه هايی است ؟ نقش جنسيت چه تاثيری در بهره وری آنان از دانش ای تی دارد ؟

۱ - حال آيا صحبت از اين موضوعات می تواند مصداق اقدام عليه امنيت ملی باشد؟
۲ - آيا ارائه مقاله ای علمی در خصوص دانش آی تی و ميزان استفاده زنان از آن ، می تواند دليل موجهی برای مجری قانون به محکوميت يک فعال مدنی به ماهها بازداشت باشد؟
۳ - اگر شرکت در نشست ساليانه مقام زن در سازمان ملل اقدام عليه امنيت ملی است چرا دولت ايران تمام تلاش خود را برای شرکت دادن نماينده های خود در اين نشست دارد ؟
۴ - چرا زنان ايرانی به مانند زنان ساير کشورها برای شرکت در اين نشستها از حداقل امنيت برخوردار نيستند؟
۵ - چرا زنان ايرانی بايد از ديدن ، شنيدن ،گفتن ، ارتباط داشتن محروم باشند . حقوقی که اوليه ترين حقوق يک شهروند و يک فعال مدنی است ؟ چرا؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016