گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
4 شهریور» آخرين پايگاههاي قذافي در طرابلس به تصرف انقلابيون درآمد، ایسنا4 شهریور» پزشك سابق قذافي: رهبر ليبي خودكشي ميكند، ایسنا 4 شهریور» سرنوشت لیبی پس از سقوط قذافی، به کجا خواهد رسید!؟ بهرام رحمانی 4 شهریور» دیکتاتورها یکی پس از دیگری فرو میریزند، جبهه ملی ایران 3 شهریور» یک مقام سابق لیبی: قذافی به سوی مرزهای الجزایر گریخته است، مهر
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سوریه وحکومت اسلامی، کوروش گلنامبی تدبیری، خودبزرگ بینی، کم دانشی، کاربرد سیاست های بی پشتوانه وخیالی"برتری در منطقه"و بدتر از آن "رهبری جهانی" از سوی حکومت اسلامی، بار دیگر چالش دردناکی را برای حکومت رقم زد. لیبی زمانی که مردم در لیبی بپا خواستند حکومت اسلامی کوشش کرد که در این باره سکوت کند. قذافی که هم چون سران حکومت اسلامی، خود نیز ادعاهای توخالی فراوان داشت و حکومت کنونی ایران را به چشم یک رقیب می دید، کسی نبود که چون بشار اسد در برابر سیاست ها و جاه خواهی های حکومت اسلامی سر فرود آورد ولی به هر رو این دوحکومت شباهت های زیادی در سیاست های آتش افروزانه، جنایت کارانه ودیوانه سری های خود با یکدیگر داشته ودر پایه، هم کار ودر یک مسیر بودند. لیبی که یکبار ضربه کوبنده وسهمگینی از آمریکا دریافت کرده بود، اندکی ادب شده، دست از کوشش های اتمی خود بر داشته، به خانواده های قربانیان بمب گذاری در هواپیمایی که در هلند سقوط کرده بود غرامت های سنگین پرداخت کرده و کوشش کرده بود که از خود چهره سالم تری نشان دهد. ولی درونمایه حکومت استبدادی او همچنان پا بر جا و تفاوتی نیز با حکومت اسلامی نداشت. بنا بر این سکوت حکومت اسلامی تا مدت ها پس از بالا گرفتن کاردر لیبی بی انگیزه نبود. مبارزه آزادی خواهانه، پی گیرانه ودلیرانه مردم لیبی ولی سرانجام حکومت اسلامی را واداشت که پس از ماه ها با شتاب واز زبان رئیس دست نشانده دولت کودتا ونمایندگانی در مجلس دست نشانده، انقلاب در لیبی را تایید کند. دگرگونی های دیگر در آینده سیاست های کودکانه حکومت ولی درد آورتر وسخت تر بوده وخواهد بود. سوریه ولی حکایت دیگری است زیرا دست راست حکومت اسلامی ومهمترین کانال او برای ریاکاری، ویرانگری وآتش افروزی وجنایت در منطقه بوده است. حکومت اسلامی با سر سختی و با این ادعای ناراست و مردم فریب که غربی ها وصهیونیست ها پشت قیام مردم سوریه برای آزادی هستند و این تظاهرات ها فتنه بیگانگان است، تا همین دیروز بر این سیاست پا می فشرد. سرنگونی حکومت قذافی، شور امید به آزادی در مردم سوریه را فزون ترنموده و انقلاب در سوریه نیز توان مند تر شده است. برای حکومت خون ریز بشار اسد هم دیگرکمترین آینده ای دیده نمی شود. بشار اسدبا دست زدن به کشتارگسترده مردم آزادی خواه، دیگر مشروعیت واعتباری ندارد. شورای امنیت سازمان ملل همراه با اتحادیه کشورهای عربی آماده دخالت مستقیم در سوریه شده و تحریم های سخت آغاز شده است. با توجه به همین انگیزه ها است که احمدی نژاد رئیس دولت دست نشانده کودتا، با برخورداری ازتیزهوشی گروه تشکیل دهنده "اطاق اندیشه" خود که در رأسش مشایی است، یکباره با پشتیبانی از خواست مردم سوریه برای"آزادی وعدالت" (آن گونه که خود فریب کارانه می گوید) ودعوت شرمگینانه مردم و حکومت سوریه به مذاکره، یک بار دیگرتوپ را در زمین رهبر کودتا انداخته است تا همه بار پشتیبانی ننگین از حکومت بشار اسد و شرکت در سرکوب مردم سوریه را بر دوش رهبر کودتا بیاندازد. اینک علی خامنه ای دیگر بار در تنگنایی سخت گرفتار آمده است و روشن نیست که پس از فروپاشی به احتمال نزدیک، حکومت بشار اسد، چگونه می تواند سالیان دراز پشتیبانی از آن، یاری رسانی آشکاردر کشتارهای چند ماه گذشته در سوریه(پرچم حکومت اسلامی بارها وسیله مردم سوریه به آتش کشیده شد) و بر باد دادن هزینه های نجومی از سرمایه های مردم ایران در راه سیاستی بی آینده وخیالی را به مردم ایران وجهان توضیح داده وشکست دردناک و تاریخی سیاست های ویران گرخود را اعلام نماید! بنا بر این بی جا نخواهد بود اگر گفته شود که شکست حکومت بشار اسد در سوریه شکست بزرگی برای حکومت اسلامی و در رأس آن رهبر خودخوانده وکودتاگر، علی خامنه ای است. دست وپا برای کسب آبرو در منطقه همآن گونه که پیش بینی می شد، کوشش فراوان حکومت اسلامی برای نزدیکی به مصر تا کنون نتیجه دل خواهی نداشته و مصری ها هشیارتر از آن هستند که حکومت می اندیشید. تماس های شتاب آلود این روزها با ترکیه واعلام شگفت آور مذاکره بر سر سوریه با تاکید بر حق مردم سوریه! دعوت از حاکم قطر و استقبال از او با رویی باز و آغوشی گشوده، همه نشان از دیپلماسی ورشکسته وشکست خورده، ندانم کاری ها، سردرگمی ها وبی آبرویی حکومت اسلامی دارد. آیا مردم ایران، منطقه(به ویژه سوریه) وجهان پشتیبانی و یاری حکومت اسلامی به حکومت بشار اسد در سرکوب مردم سوریه با چرخش یک باره و ناگزیر در سیاست منطقه ای این حکومت آتش افروز را به همین زودی از یاد برده و دگرگونی ناگزیر و ریاکارانه در سیاست های او را خواهند پذیرفت؟ پاسخ این پرسش را آینده خواهدداد. Copyright: gooya.com 2016
|