دوشنبه 14 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دشنه در قلب دریاچه ارومیه، کوروش گلنام

طبیعت نیز در امان نماند

حکومت اسلامی برای ماندگاری خود، تنها هزاران انسان را نکشت، هزاران جوان را به اعتیاد وتباهی نکشید تا توان برخاستن از زمین را هم نداشته باشند، با اعدام های گروهی ودیگر جنایت ها که در زندان ها انجام دادهزاران خانواده ایرانی را پریشان، سوگوار و ویران نکرد که به ماندگارها و بناهای تاریخی/ باستانی و طبیعت ایران زمین، کوه، جنگل و آب نیز یورش برد و هر چه توانست ویران کرد. کم ترین اهمیتی به بازسازی ونگاهداری بناهای باستانی ایران نداد، جنگل ها را نابود کرد تا برج سازان جیب هایشان پر پول تر شود و اهمیتی نداد تا یکی از دو بزرگترین دریاچه آب شور جهان، ارومیه، اینک تا %60 خشک شود!

این همه ماجرا نیست

ولی این همه ماجرا نیست. مردمی که شاهد نابود شدن یکی از سرچشمه های زیست محیطی خود بوده و بارها در این باره با نگرانی به از دست رفتن این دریاچه مهم ایران هشدار داده واز بی مسئولیتی، دروغ گویی و ناشایستگی کارگزاران حکومت خسته، خشمگین و نا امید شده بودند، خود دست به کار شده وبرای توجه همگان به این فاجعه ملی به خیابان ها آمده و به شکلی مسالمت آمیز اعتراض نمودند. به جای آن که از این مردم دلیر و دلسوز سپاس گزاری شود وفورن دست بکار پیش گیری از نابودی مانده دریاچه ارومیه شوند، وحشیانه به مردم یورش برده، زدند، کشتند، زخمی ساحتند و شماری را با خود به سیاهچال های اسلامی بردند. از این حکومت با این رهبری ای که اگر روزی دروغ نگوید وداستانی خیالی سرهم نکند، بیمارتر می شود، چشم داشت بیشتری هم نمی شد داشت زیرا حکومتی که به جان، مال، آبرو و امنیت مردم کمترین اهمیتی نمی دهد و هر آن چه بنام "امنیت"دارد "ضد امنیت" و"ضد مردم" است، چگونه دلش به حال طبیعت، محیط زیست، بناها و یادبودهای باستانی ایران خواهد سوخت؟! سخن آخر ولی همیشگی حکومت و وابستگان آن در برابر این اعتراض های به حق مردم آذربایجان این می شود: "توطئه دشمنان"!



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


هشدار بی بهره است

هشدار دادن به چنین حکومت نامردمی ای بهره ای در پی ندارد. این رهبر حکومت است که خود به روشنی به دیگران هشدار داده وامر می فرمایدکه: آقا نگویید! از کمبود ها، سستی ها، ویرانی زیر بنای اقتصادی، شکست سیاست های ایران بر باد ده، تباهی و نابودی اخلاق جامعه، از درگیری های مابین خودی ها نگویید ومردم را نا امید نکنید! تا می توانید آمارهای درست را از مردم پنهان کرده و هر چه می توانید آمارهای ساختگی ودروغین به خورد مردم بدهید. الحمدالله رسانه های گروهی ما در بمباران جامعه با گلوله توپهای دروغ، هم ورزیدگی دارند وهم پشت گرمی وپشتوانه! تا من رهبر هستم نترسید و دروغ شلیک کنید.
دشمن

آشنا ترین واژه در حکومت اسلامی"دشمن" است. سی و دو سال است دشمن در سایه هر دیواری در ایران اسلامی لانه کرده است. وزارت امنیت واطلاعات بسیار توانمند حکومت اسلامی ولی پی در پی از کشف جاسوس و توطئه های دشمن می گوید. این دشمن با پنجه هایی آهنین خود همه سیم های خاردار امنیتی حکومت اسلام پناه، که درون ایران پشه را در هوا می زند، از هم دریده، به سادگی به درون آمده و می تواند هر کاری که بخواهد بکند. یک بار 3 میلیون مردم را به اعتراض به کودتای انتخاباتی به خیابان می آورد وچندین ماه خواب از سر حکومت می رباید؛ یک بار دیگردر نقش موتور سوار نمایان شده و "دانشمند اتمی" که بوی فرار از ایران وافشای "راز مگو" از او به مشام می رسیده است، می کشد. این دشمن هر بار که بخواهد می آید و شاهدان شرافتمند آدمکشی در زندان ها به ویژه کهریزک را که آماده همکاری با حکومت نبوده وافشا گر بوده اند، می کشد تا سند ومدرک های زنده پاک شوند! این ها که تنها نمونه هایی در هم آمیخته از دو سال و اندی گذشته بود، همه کار دشمن بوده است. اکنون چگونه ممکن است که اعتراض به خشک شدن و نابودی یکی از سرمایه های ملی ایران، دریاچه ارومیه، کار دشمن نباشد؟ از قدیم گفته اند"عقل سالم در بدن سالم"!

برای فرار از شکست ها

حکومت اسلامی و رهبر خود خوانده آن، در این دو سال واندی پس از کودتا در درون وبرون ایران چنان شکست هایی خورده اند که دچار پریشانی و سردرگمی بیشتر شده اند. در درون، رئیس دست نشانده کودتاگران، در برابر رهبر برخاسته است، با شیادی ویژه خود به تبلبغ فرهنگ ایرانی پرداخته است و می خواهد در میان مردم دل زده از اسلام وحکومت، خود را ضد ملایان بنمایاند. این رفتار و درگیری درونی به موقعیت خامنه ای رهبر کودتا در میان هواداران اندکش آسیب سختی وارد نموده است. اینک همه کوشش خامنه ای این است که با ماله کشی بر این درگیری های درونی، یکسال واندی مانده از دولت کودتا نیز بگذرد. شکست بزرگ تر ولی در میدان بیرونی است. دوست و یار بمب گذار حکومت اسلامی، تبه کار دیوانه، قذافی رفت ویک پایگاه پنهان حکومت آسیب دید. مهم تر ولی برادر بشار اسد است که گرفتار سونامی "بهار عرب" در سوریه شده است. پشتیبانی حکومت اسلامی از اسد در سرکوب مردم و حتا شرکت در این سرکوب(بنا بر دادهای خبرگزاری ها) چنان گرفتاری برای رهبر خود خوانده به وجود آورده است که برای برون رفت از آن به هر دری می زند که امید کامیابی هم نخواهند داشت. روزگار دیگر به سود آتش افروزان آدمکش ودروغ پردازعمل نمی کند و دیگر شده است.

اینک برگی ورق خورده است و تاریخ گامی به پیش رفته است. جکومت اسلامی بی آیرو و بی اعتبار، به سبب سرشت، منش وروش خود محکوم به درجا زدن است. در جا زدنی که نابودش خواهد نمود. زدن دشنه در قلب دریاچه ارومیه نه تنها هیچ یاری به حکومت نخواهد رساندکه نابودی اش را آسان تر وحتمی تر خواهد نمود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016