سه شنبه 19 مهر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رفتار با مرتد، اعدام يا اصلاح؟ متن دو مصاحبه احمد منتظری، سايت دفتر آيت الله منتظری

خدمت با سعادت ملت شريف ايران

پس از عرض سلام - پيرو صدور حکم اعدام برای هموطن مسيحی آقای يوسف ندرخانی - روز شنبه ۹/۷/۱۳۹۰ راديو فرانسه و راديو فردا پيرامون اين مسئله با اينجانب مصاحبه نمودند و همان شب از آن رسانه‌ها پخش گرديد. پس از آن، سايت‌های زنجيره‌ای از قبيل جهان نيوز، صراط نيوز، فردا نيوز، حفا نيوز، فرهنگ نيوز و کاج نيوز و غيره، ضمن وارد کردن اتهامات ناروا و ناسزاگويی به مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده، صحبت‌های من را تقطيع و تحريف نمودند و با خيال راحت از اينکه به هيچ‌کس جوابگو نخواهند بود و اصولا کسی از آنان سوالی نخواهد کرد و توضيحی نخواهد خواست، مطالبی نوشتند که از مصاديق بارز افترا و تشويش اذهان عمومی می‌باشد.

لذا اينجانب برای تنوير افکار عمومی، متن کامل دو مصاحبه را برای شما ملت شريف ايران منعکس نمودم تا خود مقايسه و قضاوت نماييد که در عصر ارتباطات، چه موجوداتی وبلاگ و سايت تاسيس کرده‌اند و بی محابا به دروغ پراکنی‌ مشغولند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


 متن کامل مصاحبه با راديو فردا:

سؤال: آقای احمد منتظری می‌شود اين مسائل را يک مقدار باز کنيم، ارتداد ملی يا ارتداد اساسا چيست؟ احکام مراجع و علمايی که آقای محمدعلی دادخواه وکيل کشيش يوسف ندرخانی به آن اشاره کردند در‌اين‌باره چه بوده است؟ حکم خود آيت‌الله منتظری را هم تشريح کنيد؟

جواب: بله، نظر آقای دادخواه کاملا درست است. اين چند فقيه اجازه نمی‌دهند مرتد اعدام شود اگر از روی تحقيق باشد. يعنی کسی تحقيق کرده و حالا درست يا نادرست تشخيص بدهد که از دين اسلام بايد برود و يک دين ديگر انتخاب کند، چنين کسی را نمی‌شود اعدام کرد. چون ما تابع قرآنيم و قرآن فقط چيزی که می‌گويد، صريحا می‌گويد اگر کسی از دين خارج شود اعمال او تباه است و جزای او جهنم است و اين که بايد او را کشت هيچ اشاره ای ندارد و نمی‌شود روايتی بيايد بر ضد قرآن حکم کند. ما روايت صحيح داريم که هر روايتی بر ضد قرآن بود آن را کنار بگذاريد و دور بيندازيد. خدا به پيغمبر(ص) در مورد مسلمين می‌فرمايد که "لست عليهم بمصيطر" يعنی ای پيغمبر اين جور نيست که تو سيطره داشته باشی بر آنان و آنان را مجبور‌کنی و فقط می‌توانی بشارت‌دهی و باز‌بداری، يعنی ابلاغ، يعنی ابلاغ کنی و اينکه آنها اصلا بپذيرند يا نه، آن ديگر با تو نيست. صريحا گفته می‌شود "لا اکراه فی الدين" يعنی در دين اکراه و اجبار نيست. وقتی در اصل پذيرش دين اکراه نيست چطور در ادامه آن می‌شود اکراه باشد. يک چيز کاملا مشخص است و من فکر می‌کنم يک فتوايی بوده برای زمانی خاص در صدر اسلام که بعضی برای مسخره‌کردن می‌آمدند يک ساعت ايمان می‌آوردند و بعد می‌گفتند ما تحقيق کرديم و برمی‌گشتند. اين صريحا گفته شده که در يک روز چند بار ايمان می‌آوردند و کافر می‌شدند. برای اينکه جلوی اين کار گرفته شود اين حکم داده شده ولی هيچ‌وقت به آن عمل نشده. يعنی هيچ‌کس در آن زمان هم به جرم ارتداد اعدام نشده که الآن بخواهد اين اعدام سابقه تاريخی داشته باشد.

سؤال: آقای احمد منتظری، در دهه ۱۳۷۰، نيمه آن دهه اگر يادتان باشد کشيش ديباج و کشيش ميکائيليان کشته شدند و مخالفين، حکومت را پشت آن می‌دانند اينها در موقعی بود که سعيد امامی در وزارت اطلاعات مقام داشت و حکومت و قوه‌قضائيه قتل را نسبت دادند به مخالفان حکومت، ولی اين که اين نوع کشيش‌ها به دنبال اين هستند که پيروان جديدی برای دينشان کسب کنند آيا باعث می‌شود که حکم ديگری در مورد اين جور مسيحيت باشد که تبشيريه است؟ يا اين که اين نوع مسيحيت، شامل حال نوع مسيحيتی است که آرام هست و فقط به پيروانی که تا به حال دارد مثل کاتوليک ها، مثل ارتدوکس ها کفايت می‌کند؟

جواب: کسی که عقيده‌ای دارد، عقيده از روی فهم هست، آمده تحقيق کرده و به يک نتيجه‌ای رسيده، خود‌به‌خود آن را تبليغ خواهد کرد. تبليغ هم نمی‌تواند که حکم اعدام داشته باشد يعنی کسی که اين مسيحيت را بر فرض قبول کرد خود‌به‌خود تبليغ می‌کند. اگر جلوی او را بگيريم مسلّم در محافل خصوصی تبليغ می‌کند و امکان ندارد که جلوی اين گرفته شود و اصلا حکم چنين کسی اعدام نيست.

سؤال: آقای احمد منتظری تا چه حد دخالت مراجع و علما از قبيل کسانی که نام برده شد می تواند در تغيير نظر شرعی و حقوقی قاضی دادگاه موثر باشد يا اين که چون قاضی مستقل است نبايد به اين نظرها توجه کند؟

جواب: مسلّم موثر است چون که خود آيت‌الله خمينی در سخنرانی خطاب به فقهای شورای نگهبان فرمودند که "خلاف اسلام" خيلی چيز مهمی هست، اگر چيزی به نظرتان درست نيامد بگوييد خلاف فتوای من هست نه اين که بگوييد خلاف اسلام است و به اين صورت فقهای شورای نگهبان را توبيخ کردند که چرا بی‌جهت می‌گويند "خلاف اسلام". و آيت‌الله خمينی تصريح کردند به اين مسئله که اگر يک مسئله ای را حتی يک فقيه هم بگويد، می‌توان گفت اسلام آن را گفته است، يعنی يک برداشتی از اسلام است. مسلّم موثر هست. فقهايی که الان مرجع تقليد هستند اين را فرمودند. علاوه برآن، مصالح نظام اسلامی هم هست. من يادم هست يک وقتی صحبت تدريس مارکسيسم در دانشکده الهيات دانشگاه تهران بود و آقای مطهری مدافع اين بود. می‌گفتند اگر ما بگوييم تدريس مارکسيسم ممنوع است اقرار به اين معناست که يعنی ما در اسلام حرفی برای گفتن نداريم و در مقابل مارکسيسم ما حرفی برای گفتن نداريم. بنابراين مصالح هم ايجاب می کند که اين حکم برداشته شود وگرنه اين جور برداشت می شود که با زور سر نيزه و با زور اعدام افراد را مسلمان نگه‌داشته‌اند و اگر اين شمشير کنار برود افراد همه مسيحی می‌شوند. با اين‌که اين جور نيست. ما معتقديم که مردم کاملا معتقد هستند مگر يک درصد کمی. بايد آزاد باشند تا قدر آن‌هايی که مسلمان پايبند هستند دانسته شود. نه اين که فرهنگ نفاق در واقع ترويج پيدا کند و افراد بدون جهت بدون اعتقاد بگويند ما مسلمانيم و نتيجه‌اش اين می‌شود که به هيچ‌کس نمی‌شود اعتماد کرد و اين وضعی که بوجود آمده، من نمی خواهم وارد جزئيات شوم ولی در ادارات ما کاملا اين مشهود است که افرادی اعتقاد ندارند و از همه بيشتر و دو آتشه طرفدار آن اسلام ناب، خودشان را جا می‌زنند و از اين بابت خسارت زيادی به معتقدين واقعی اسلام زده شده است.



متن کامل مصاحبه با راديو فرانسه:

سؤال: آقای احمد منتظری، نکته قابل توجه در سخنان وکيل اين شهروند مسيحی تاکيد ايشان بر غير‌قانونی بودن حکم دادگاه است. آقای دادخواه می‌گويد موکل او هيچ کار غير‌قانونی انجام نداده است به ويژه که او می‌گويد گروهی از علمای دين به ويژه آيت‌الله منتظری در اين باره نظرات روشنی دارند. ممکن است از شما خواهش کنم که درباره ديدگاه‌های دينی نسبت به اين حادثه و البته جايگاه قانونی حکم اعدام برای ارتداد در جمهوری اسلامی قدری برای شنوندگان ما توضيح دهيد؟

جواب: بسم الله الرحمن الرحيم. بله همين‌طور که وکيل ايشان آقای دکتر دادخواه گفتند، طبق قوانين جمهوری اسلامی چنين کسی را نمی‌شود اعدام کرد چون که در قانون اساسی تصريح شده به آزادی عقيده، آزادی بيان و در شرع مقدس هم در بحث قضاوت‌کردن اگر کوچک‌ترين شبهه‌ای باشد نبايد حکم کرد و اصل بر برائت هست و الآن هم چند نفر از مراجع تقليد که صاحب رساله هستند می‌گويند اگر کسی از روی تحقيق دينش را عوض کند، نمی‌شود او را اعدام کرد. از جمله مرحوم آيت‌الله منتظری و حضرت آيت‌الله موسوی اردبيلی و حضرت آيت‌الله صانعی و ديگران هم هستند که می‌گويند اگر کسی از روی تحقيق دينش را عوض کند نمی‌شود او را اعدام کرد. کسانی که می‌خواهند ايشان را اعدام کنند در واقع به او می‌گويند منافق باش تا اعدام نشوی. يعنی اگر ايشان بيايد و به دروغ اعلام کند که من مسلمانم از اعدام نجات پيدا می کند و پيداست که يک چنين قانونی مطابق فطرت بشری نيست که هر فردی دروغ بگويد نجات پيدا کند و اگر راست بگويد اعدام شود. اين با فطرت بشری - که اسلام دين عقل و فطرت است - اصلا سازگار نيست.

سؤال: آقای منتظری اعلام خبر احتمال اعدام يک مسيحی در ايران توسط حکومت اسلامی به نظر شما چه تاثيری بر چهره قوانين اسلامی به ويژه اسلام شيعی در سطح جهان می‌گذارد و روحانيون مخالف اين روايت از دينداری به نظر شما چگونه بايد واکنش نشان بدهند؟

جواب: اگر خدای ناکرده ايشان اعدام شود - که اميدوارم هيچ وقت اين اتفاق نيفتد - يعنی کسانی که عقيده دارند که مرتد بايد اعدام شود در واقع اقرار به اين مسئله می‌کنند که اسلام دين عقل و فطرت نيست و آن قدر مبانی اين دين قابل تزلزل است که با شمشير و گلوله و حبس و زنجير بايد مردم را به آن معتقد نگاه داشت و اگر زور را از بالای سر مردم برداريم از دين خارج می‌شوند. در قرآن شريف صريحا آمده است که "لا اکراه فی الدين" يعنی در دين اکراه و اجبار نيست و وقتی در پذيرش عقيده اکراه نباشد در باقی‌ماندن بر آن هم مسلّم نبايد اکراه و اجباری در کار باشد.

سؤال: با توجه به اين که به سختی می‌شود باور کرد که روحانيون حاکم از تاثيرات منفی اين خشونت‌ها در افکار عمومی جهانيان بی‌اطلاع باشند، به نظر شما آيا اين نوع اقدامات نتيجه يک اعتقاد دينی سخت‌گيرانه و اقتدارگرايانه است يا اين برنامه‌ها با اهداف سياسی و به‌صورت نمايشی به مورد اجرا گذاشته می‌شوند؟

جواب: دقيقا به چه منظور هست نمی‌دانم ولی ممکن است اين قضيه برای ترساندن ديگران باشد چون الان متاسفانه به اسم دين و به اسم مذهب چنان کارهای خلافی شده که بسياری از جوان‌ها از دين گريزان شدند و چون بعضی خواستند بی‌دين نشوند، به دين مسيحيت گرويدند. اين يک واقعيتی است که با کمال تاسف وجود دارد و فکر می‌کنم چنين اعدامی که صحبتش را می کنند - و اميدوارم فقط در حد صحبت بماند و هيچ وقت عملی نشود - برای ترساندن آن دسته از جوان‌هايی هست که از دين فرار کردند. با اين‌که روش درست اين است که رفتار اصلاح شود يعنی آن قوانينی که اجرا می‌شود و قضاوت‌هايی که مخصوصا در دستگاه قضايی می‌شود و بر خلاف عدالت هست، اين‌ها را جلوگيری کنند. الآن کسانی هستند که به دليل عضويت در کانون مدافعين حقوق بشر زندانی هستند. اين اصلا با هيچ‌کدام از قوانين جمهوری اسلامی سازگار نيست و اين‌ها به اسم دين و به اسم مذهب چنين ظلم‌هايی می‌کنند و خود‌به‌خود خيلی از جوان‌هايی که توجيه نيستند از دين خارج می‌شوند و من فکر می‌کنم با اين حکم اعدام بخواهند، يعنی منظورشان اين است، که از چنين تغيير دين و تغيير مذهبی جلوگيری کنند.

سؤال : به نظر شما با توجه به تاثيرات منفی طرح اين روايت خشونت‌آميز از اسلام آيا سکوت روحانيون شيعه‌ای که مخالف اين طرز برخورد هستند در قبال اين حوادث قابل فهم است؟

جواب: اصلا قابل توجيه نيست يعنی واقعا برای من که پدرم روحانی بوده، پدر خانمم روحانی بوده، برادرم روحانی بوده و خودم روحانی هستم اصلا قابل توجيه نيست که چنين بدعت بزرگی در دين گذاشته می‌شود و علما ساکت هستند. در واقع آمدند يک قانون غير دينی و يک خشونتی که بسيار زشت هست، اين را به اسم دين دارند جا می‌زنند و اعلام می‌کنند که هرکس حرف ما را گوش ندهد يا بايد زندانی باشد و يا محصور شود و يا خدای ناکرده اعدام شود. در زمان رهبری آيت‌الله خمينی خيلی وقت‌ها ايشان به شورای نگهبان می‌گفتند که دقيق باشيد و اگر حتی يک فقيه به چيزی فتوا بدهد می‌توانيد بگوييد آن اسلامی است و آن را ملاک کارتان قرار دهيد و نمی‌توانيد بگوييد اين مسئله چون فقط يک نفر به آن رای داده و فتوا داده، خلاف اسلام است. الآن من عرض می‌کنم که آيت‌الله منتظری و آيت‌الله موسوی اردبيلی و آيت‌الله صانعی می‌گويند که اگر از روی تحقيق کسی دينش را عوض کند او را نبايد اعدام کرد و در عين حال اين کار را می‌خواهند بکنند. اين اصلا قابل توجيه نيست و در واقع يک بدعتی هست و متاسفانه بسياری از علما و مراجع در قبال اين بدعت بزرگ سکوت کردند.

سؤال: آقای منتظری بفرماييد قبل از اينکه اين سه فقيه در اين باره نظر بدهند اساسا اين موضوع ارتداد به عنوان يک جرم شناخته می شد در فقه شيعه و به هر حال حکم اعدام داشت يا نه؟

جواب: بله مسئله اختلافی است، بعضی‌ها می‌گويند بله و بعضی‌ها می‌گويند نه، ولی مهم قرآن کريم است که اصلا صحبت از اعدام نيست و فقط در مورد کسی که مرتد می‌شود، می‌گويد که اعمال او تباه است و به جهنم خواهد رفت و فقط يک بحث مجازات اخروی هست و خيلی هم معمولی است که وقتی کسی دينش را وا می‌گذارد ديگر انتظار بهشت رفتن نداشته باشد نه اين که "اعدام بشود"، اگر مسئله با اين اهميت وجود داشت مسلّم قرآن آن را متذکر می‌شد و در روايات صحيح داريم که اگر هر روايتی و هر دستوری خلاف قرآن بود آن را بايد دور بيندازيم و اينکه اگر کسی دينش را عوض کند بايد اعدام شود صريحا مخالف قرآن کريم هست و بايد دور انداخته شود. با اين حال بعضی فقيهان به آن فتوا دادند و بسياری فتوا ندادند و اين جای شبهه هست و مطابق روايات صحيح و معتبر اگر کوچکترين شبهه باشد قاضی نمی‌تواند حکم بدهد و بايد احتياط کند و برائت را جاری کند.
«پايان مصاحبه»


يادآور می شوم که مسئله تغيير دين و تبليغ آن در "رساله حقوق" صفحات ۵۱ و ۵۲ و "رساله توضيح المسائل" مسائل ۳۲۱۰ و ۳۲۱۱ و همچنين در مجموعه‌ای با نام "پاسخ به پرسش های دينی" از صفحه ۱۰۰ به بعد و ديگر کتاب‌های مرحوم آيت‌الله منتظری وجود دارد که در سايت معظم‌له موجود است.

والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته.

۱۳۹۰/۷/۱۹
احمد منتظری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016