دوشنبه 23 آبان 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محمد خاتمی: مردم در انتخابات غير آزاد شرکت نمی‌کنند، حتی اگر بزرگان و افراد مؤثر بگويند، کلمه

سيد محمد خاتمی با ابراز نگرانی از توطئه های خارجی و خطراتی که کشور را تهديد می کند، برگزاری انتخابات آزاد را بهترين راه تأمين امنيت کشور و گذر به آينده بهتر دانست. وی با تصريح به اينکه “اگر روزی و روزگاری خارجی بخواهد بيايد و دخالتی انجام ‏بدهد اصلاح طلب و غير اصلاح طلب با آن مقابله خواهند کرد”، انتخابات را فرصت ‏مناسبی دانست تا “جلوی بسياری از اين توطئه ها گرفته شود و فضای آزاد و مناسب ‏با حضور همه جريان ها می تواند بسياری از خطرات را رفع کند.‏”

خاتمی بار ديگر خواستار آن شد که “زندانيان آزاد شوند، ‏حصرها برداشته شود، فضا باز شود اين مردم ما اينقدر بزرگوار و خوبند اين ‏جوانان ما که اينقدر رنج ديده اند اگر اين فضا باز شود و به آينده اميدوار باشند ‏دارای گذشت اند، در اين صورت مملکت تضمين و تامين می شود.‏” وی همچنين هشدار داد که “البته زمان به سرعت می گذرد و ممکن است فرصت ها از دست برود.‏”

رئيس جمهوری سابق ايران که در جمع جوانان اصلاح طلب آذربايجان سخن می گفت با اشاره به قدمت يکصد و پنجاه ساله اصلاح طلبی در ايران آن را يک جريان اجتماعی و نه يک تز و پروژه خواند و تصريح کرد: “رهبر اصلاحات جان رشد يافته ملت و همه کسانی ‏هستند که اين خواست های تاريخی را درک کرده و پيگيری می کنند، بخصوص ‏جوانان عزيز و رشيد.‏ در جريانات اخير منطقه هم رهبر برجسته نمی بينيد، اتفاقا جوانان جلودار هستند ‏و جمع می شوند و برای خود حرف می زنند و صحبت می کنند و تصميم می گيرند.‏ بنده يک فرد کوچک از جريان اصلاحات هستم شما و ديگران هستيد که بايد کار ‏کنيد و به جلو برويم، بخصوص جوانان عزيز.‏ چه کسانی در انقلاب نقش داشتند و در دفاع مقدس ما فداکاری کردند ودر عرصه ‏بودند هر وقت مسئله و مشکلی بوده اين جوانان ما بوده اند که در صحنه بودند.‏ در خرداد ۷۶ جوانان به صحنه آمدند و آن کار بزرگ را کردند و ملت هم بدنبال آنها ‏آمدند.‏ ۹۹ درصد شهدای ما جوانان هستند.‏ در همين جريانات اخير کسانی که بيشتر حضور داشتند و بيشتر هم مشکل پيدا ‏کردند جوانان هستند.‏”

خاتمی با تاکيد بر اينکه “انتخابات ملک طلق هيچکس نيست، حق يکايک افراد ايران است و اگر ‏انتخابات آزاد و سالم و رقابتی برگزار شود همه با کمال ميل در آن شرکت می کنند” در عين حال خاطرنشان کرد: «نمی شود انتخابات به سبکی باشد که يک سليقه می پسندد و همه محدود باشند و ‏همه مجبور باشند شرکت کنند بزرگان و افراد مؤثر هم اگر بگويند شرکت کنند مردم ‏شرکت نخواهند کرد.»

متن کامل سخنان سيد محمد خاتمی در اين نشست به نقل از وب‌سايت رسمی خاتمی در ادامه می‌آيد:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


از ديدار با شما خيلی خوشحالم.در اين صبح سرد پاييزی با حضور خود به ما گرما ‏بخشيديد.خيلی خوب، روشن و مستدل صحبت کرديد. برای بعضی پرسش هايتان ‏در صحبت های خودتان به نحوی پاسخ هم وجود داشت. خيلی خوشحالم که در ‏جمع شما هستم.‏

دو عيد سعيد قربان و غدير را تبريک عرض می کنم.‏

يکی از آنها را پشت سر گذاشتيم و ديگری پيش روی ماست عيد سعيد قربان عيد ‏توحيد و نفی شيطان و شيطانيت و عيد اخلاق و عدالت و مساوات و عيد فداکردن ‏خود و هواهای نفسانی خود برای اهداف والای الهی و انسانی عيد ارتقاء و رشد و ‏بر آمدن انسان از محدوده خاک و امکانات مادی و درک و دريافت حقيقت های ‏متعالی هستی است و عيد سعيد غدير عيد ولايت عيد عدالت و حق وآزادی.‏

همين جا عرض ارادت می کنم به مردم شريف آذربايجان و بخصوص تبريز قهرمان ‏که از ويژگی های ممتاز اين مردم ارادت به حضرت اميرالمؤمنين و اهل بيت است و ‏نيز نقشی که آذربايجان در استقرار هويت ملی و نيز حرکت از استبداد به مردم ‏سالاری و همچنين انقلاب اسلامی داشته است و نيز از ياد نبريم که بسياری از ‏برجستگان عرصه علم و سياست و حتی ادب پارسی آذربايجانی بوده اند و طبيعی ‏است که توقعات اين مردم از دولت و حکومت و نيز برای توسعه و پيشرفت بيشتر ‏باشد و بايد همه به آن وقع بگذاريم.‏

باری ما اميرالمومنين عليه السلام را مظهر عدالت می دانيم البته ايشان مظهر ‏توحيد؛ اخلاق و انسان دوستی هم هست، ولی بروز و ظهور عدالت در شخصيت ‏علی عليه السلام بيشتر است، بخصوص عدالت به معنی عام و وسيع کلمه. چون ‏اميرالمؤمنين کسی بود که به هر حال حکومت ظاهری را هم به دست گرفت امروز ‏ما وقتی صحبت می کنيم که آيا اسلام در عرصه حيات اجتماعی می تواند حضور ‏يا نقش داشته باشد و در مقابلش سکولاريسم مطرح می شود که می گويد دين بايد ‏از عرصه و سپهر اجتماعی بيرون برود. اين مساله بايد حل شود که چگونه بايد به ‏دين نگاه کرد تا بتواند در عرصه حيات اجتماعی حضور داشته باشد. حضور، ‏معنايش اين است که مورد پذيرش و قبول مردم و دلبستگی مردم باشد والا ظواهر ‏را می شود به هر قيمتی برای مدت کوتاهی برای جامعه تامين کرد با زور با مسائل ‏مختلف با امتياز دادن و يا سلب امتياز از مردم ظاهر را ممکن است برای مدتی ‏حفظ کرد ولی اين حضور دين در عرصه و سپهر اجتماعی نيست. سکولاريسم هم ‏مخالف با جنبه های فردی دين نيست، منتهی وقتی ما از دين به عنوان عاملی که ‏می تواند و بايد در عرصه اجتماعی حضور داشته باشد سخن می گوييم مراد اين ‏است که مبنای روابط اجتماعی باشد و به عنوان منبعی و مرجعی پذيرفته شود که ‏ساز و کار حيات اجتماعی را تعيين می کند.‏

و در اين جا است که راه و روش امام علی عليه السلام و پيش از ايشان پيامبر اکرم ‏صلی الله عليه و سلم گره گشا است.‏

بارها عرض کرده ام که نکته مهم در کلام و مواضع و عمل حضرت علی(ع) اين است ‏که عدل را چگونه می دانست؟در ظاهر قضيه آنچه ملموس است جنبه مادی است ‏يعنی تا می گوييم عدالت شايد ذهن ها توجه کند به آن جهات مادی که در اختيار ‏انسان قرار می گيرد آيا عادلانه است يا تبعيض آميز؟!‏

اين مساله درست است ولی به نظر من در دوره اخير و بخصوص در کشورهای ‏جهان سوم مثل کشور ما تحت تاثير گرايش های مارکسيستی و سوسياليتی خيلی ‏مساله عدالت اقتصادی پررنگ شده و متاسفانه بعضی جاها خيلی سطحی و نه ‏بنيادی حتی با شعار يا در عمل به بهانه عدالت اقتصادی از پيشرفت و تقويت ‏زيربناهای اقتصادی که آن بايد مثل سرچشمه ای که آب از آن بيرون می آيد ‏امکانات بيرون بيايد تا بتوان توزيع کرد غفلت می شود.‏

بلکه عدالت صدقه ای مورد توجه قرار می گيرد. مثلاً اين که نفت به فروش برسد و ‏به جای اينکه به سرمايه روی زمينی و تجديد پذير تبديل شود، به صورت يک بار ‏مصرف و نيز برای تأمين بودجه عمومی دولت هزينه شود و به صورت يک بار ‏مصرف توزيع شود و اينکه در دولت ما و آقای هاشمی مورد توجه بود و واقعا هم ‏تلاش شد آن بود که اتکاء به بودجه نفت کمتر شود و نفت فقط در مسير توسعه ‏جامعه و رفع خلل و فرج اساسی جامعه به کار گرفته شود. گرچه بايد پذيرفت که به ‏علت نابسامانی ريشه دار اقتصاد کشور اين کار به طور کامل و مطلوب ميسر نبود.‏

اين که صحبت می شد اتکاء بودجه عمومی به نفت کم بشود اين يک کار عادلانه ‏بزرگی هم بود و درست خلاف اقتصاد صدقه ای که گاهی مورد توجه قرار می گيرد. ‏به هر حال جهت گيری، جهت گيری درستی بود و از جمله اصول سياست های کلی ‏نظام هم همين است.‏

به هر حال انحصار عدالت در اقتصاد و رو بنايی نگاه کردن به مساله به بهانه تأمين ‏معيشت مردم مصداق اين ضرب المثل است که برای درست کردن ابرو چشم را کور ‏کردن! اين جور شعار عدالت دادن و همان عدالت اقتصادی را ناقص مطرح کردن ‏خود مشکل بزرگی است.‏

علی عليه السلام در عين حال که اهتمام جدی به اقتصاد عادلانه دارد و با افتخار ‏می گويد در حکومتش همه انسانها سرپناه دارند و حداقل های زندگی آبرومندانه ‏خودشان که داشتن نان گندم و يک زندگی قابل قبولی است دارند اين کار کار مهمی ‏بوده است، ولی امتياز امام علی عليه السلام اين است که عدالت را در اقتصاد ‏خلاصه نمی کند.‏

وقتی امام خمينی می گفتند ما جمهوری اسلامی می خواهيم می گفتند جمهوری ‏به همين معنا که در همه دنيا هست بعد هم وقتی می پرسند که مراد از اسلامی ‏بودن چيست می گفتند محتوايش اسلامی باشد می پرسيدند نمونه ای داريد؟ می ‏گفتند حکومت علی (ع).بايد ببينيم علی (ع) چگونه به مساله نگاه می کرد؟

اميرالمونين اولين کسی است که می فرمايد انسانها و مردم تحت حکومت صاحب ‏حقند و اگر عدالت دادن حق هر ذيحقی به اوست حقی که در عرصه حکومت و ‏حقی که مردم بر حاکمان دارند اگر ادا شود عدالت است.‏

شما امروز می بينيد مساله حق و تکليف بيشتر مطرح شده است اينکه انسان ‏صاحب حق است و انسان از آن جهت که انسان است صاحب حق است نه تنها حق ‏دارد زندگی آبرومند داشته باشد از امکانات و مجال برای پيشبرد دانش و انديشه و ‏تفريحش برخوردار باشد اينها حقوق ابتدايی است نه تنها حق دارد از زبان و ‏خصوصيات فرهنگی اش بتواند درست استفاده کند بلکه حق تعيين سرنوشت خود ‏را هم دارد که مساله خيلی مهمی است.‏

اينجاست که مساله جمهوريت و دموکراسی به طور خاص مطرح می شود در ‏دنيای امروز هيچ نظامی لااقل به لحاظ تئوری جز مردم سالاری پذيرفته نمی ‏شود.‏

خواستی که مردم و بخصوص جوانان ما از يکصد و پنجاه سال گذشته داشتند و ‏امروز داريم می بينيم که چگونه فوران می کند در منطقه ما در تونس؛ در مصر ،يمن ‏،سوريه، و ليبی و بحرين و … البته اين ملت ها بايد توجه داشته باشند که ‏حرکتشان انحراف پيدا نکند يعنی خواستشان مورد توجه باشد.‏

مردم ما در مشروطيت همين را می خواستند، ولی کودتای رضاخانی آن را به تعويق ‏انداخت يا بعد از شهريور ۲۰ باز همين مسير ادامه يافت که با کودتای ۲۸ مرداد ‏سرکوب شد. در انقلاب اسلامی هم مردم همين را می خواستند. چرا امام فقط ‏جمهوری اسلامی را مطرح کردند نه خلافت و امارت اسلامی!؟ اين خواست مردم و ‏اقتضای زمان بود که مورد توجه قرار گرفت و نيز نشان دهنده ظرفيت اسلام برای ‏تأمين خواست های واقعی مردم در عصرهای مختلف است.‏

مردم منطقه هم همان جوانانی که انقلاب کردند و آمدند در صحنه و در صحنه هم ‏هستند و دستشان را می فشاريم بايد هم متوجه باشند آن خواست تداوم پيدا کند و ‏به جلو برود.‏

علی (ع) در مقام حاکم و والی برای اولين بار می گويد هم والی بر مردم حق دارد و ‏هم مردم بر والی. اميرالمومنين اعتقاد دارد ما هم معتقديم که شايستگی او برای ‏ولايت از طرف خدا تعيين شده و اين رای مردم نيست که به او شايستگی می دهد ‏ولی اميرالمونين می گويد اگر رای و رضايت مردم نباشد با اينکه شايستگی آن را ‏دارم حکومت را قبول نمی کنم حکومت بايد مبتنی بر رای مردم باشد و بعد می ‏گويد شما حق داريد انتقاد کنيد سؤال کنيد.شما مثل کسانی که با جباران صحبت ‏می کنند با من صحبت نکنيد و در ابراز خواست و نظر خود دچار لکنت زبان نشويد.‏

معلوم است که وقتی تو حق داری يعنی آن طرف در مقابل تو مسئوليت دارد و ‏امروز دنيا هم به اين نتيجه رسيده که حق حاکميت بر سرنوشت يک اصل مهم ‏است. شيوه ای هم که دنيا پسنديده و به آن رسيده مردم سالاری است.بديل مردم ‏سالاری را خودکامگی و ديکتاتوری می دانم.اگر مردم سالار ی عيب هايی ممکن ‏است داشته باشد که که دارد و خودغربی ها هم گفته اند ولی بديل آن وحشتناک ‏است.‏

اين که درباره اصلاحات و رهبری آن گفتيد بايد بگويم که اصلاحات يک تز و يک ‏پروژه نيست بلکه يک پروسه اجتماعی است يک جريان اجتماعی است يکصد و ‏پنجاه سال است در اين مملکت اصلاحات وجود دارد حاصل اصلاحات ما ‏مشروطيت بوده و شکست اصلاحات ما ديکتاتوری رضاخانی.حاصل اصلاحات ‏جامعه ما حکومت ملی و نهضت ملی مقاومت بوده و شکستش کودتای ۲۸ ‏مرداد.حاصل اصلاحات ما انقلاب بزرگ اسلامی با آن عظمتش اصلاحات در متن ‏جامعه وجود داشته و دارد. رهبر اصلاحات جان رشد يافته ملت و همه کسانی ‏هستند که اين خواست های تاريخی را درک کرده و پيگيری می کنند، بخصوص ‏جوانان عزيز و ورشيد.‏

در جريانات اخير منطقه هم رهبر برجسته نمی بينيد، اتفاقا جوانان جلودار هستند ‏و جمع می شوند و برای خود حرف می زنند و صحبت می کنند و تصميم می گيرند.‏

بنده يک فرد کوچک از جريان اصلاحات هستم شما و ديگران هستيد که بايد کار ‏کنيد و به جلو برويم، بخصوص جوانان عزيز.‏

چه کسانی در انقلاب نقش داشتند و در دفاع مقدس ما فداکاری کردند ودر عرصه ‏بودند هر وقت مسئله و مشکلی بوده اين جوانان ما بوده اند که در صحنه بودند.‏

در خرداد ۷۶ جوانان به صحنه آمدند و آن کار بزرگ را کردند و ملت هم بدنبال آنها ‏آمدند.‏

‏۹۹ درصد شهدای ما جوانان هستند.‏

در همين جريانات اخير کسانی که بيشتر حضور داشتند و بيشتر هم مشکل پيدا ‏کردند جوانان هستند.‏

امروز جوان ما چه می خواهد؟ اين مساله مهم است. ما عدالت را می خواهيم ‏منتهی عدالتی که مهمترين وجه آن تامين حق و حرمت انسان در جامعه است.البته ‏که عدالت اقتصادی هم می خواهيم اما محصور کردن عدالت در اقتصاد و محصور ‏کردن اقتصاد در امر رو بنايی و سطحی واين طور جريانات اين انحراف از عدالت ‏است.‏

عدالت همه جانبه بايد باشد؛ حق حاکميت بر سرنوشت بخش مهم آن است.‏

امروز وجه عمده خواست و مطالبه جوان کشور ما اين است که آزادی ؛استقلال و ‏پيشرفت و دموکراسی و مردم سالاری و عدالت اقتصادی به معنی تقويت زير بنيه ‏های علمی و اقتصادی جامعه و البته توزيع عادلانه ثروت در کشور مستقر و پايدار ‏شود.‏

اگر آزادی ها به معنی درست کلمه باشد ما در جامعه فساد را کمتر خواهيم ديد؛ ‏امکانات کشور هدر نمی رود، فساد پديد نمی آيد و اگر آمد کم هزينه تر و قاطع تر ‏رفع می شود.‏

اگر آزادی باشد جلوی انحراف گرفته می شود اگر آزادی باشد کسانيکه قدرت دارند ‏مجبور می شوند در چارچوب قانون حرکت کنند و مطابق قانون عمل کنند. حتی ‏عدالت اقتصادی هم در سايه آزادی های واقعی که از جمله آزادی بخش خصوصی ‏است محقق می شود شما نمی توانيد پيشرفت در جامعه داشته باشيد اما بخش ‏خصوصی شما و توليد و سرمايه گذاری صادرات و واردات شما در دنيا مشکل باشد.‏

ما می گوييم عدالت را وسيع معنا کنيد و مهمترين وجه عدالت حاکميت انسان بر ‏سرنوشت و استقرار نظامی است که مبتنی بر خواست و رضايت مردم باشد حاکمان ‏در برابر مردم پاسخگو باشند اين خواست مورد توجه شماست و خواست تاريخی ‏است.‏

شما می دانيد دين وجوه و شؤون گوناگون دارد. يکی اعتقادات است و نيز بندگی ‏خدا و ارتباط ويژه با خالق، از جمله مناسک و عبادات که بسيار مهم است و ديگری ‏اخلاق که مبنای شخصيت و رفتار فرد متدين است و پيامبر برای تکميل مکارم ‏اخلاق مبعوث شده اند و ديگری معاملات و سياسات. سکولاريسم نسبت به دو وجه ‏اول بی تفاوت است، حتی در بعضی وجوه آن به آنها احترام هم می گذارد و در ‏بخش سوم است که دخالت دين را روا نمی داند.‏

اگر دين به طور عام و اسلام به طور خاص بتواند خواست های تاريخی و اجتماعی ‏جوامع را که عدالت و آزادی و پيشرفت و عزت و حرمت است اين را تامين کند چرا ‏بی خود جامعه به سمت سکولاريسم برود؟

اگر دين مقابل با آزادی انسانها درعرصه و سپهر اجتماعی و رويارو با حق حاکميت ‏انسانها باشد اگر دين مقابل با حقوق بشر و حقوقی که انسانها بايد داشته باشند ‏قرار گيرد نتيجه طبيعی آن سکولاريسم است.‏

اينکه ما افتخار داريم جمهوری اسلامی مطرح شده است اولا جمهوری مطرح ‏شدنش مسئله مهم است ثانيا اسلامی مطرح شدن يقينا به اين معنی است که ‏اسلام سازگار با جمهوريت و دموکراسی است.‏

به صراحت بگويم امروز دو قرائت از اسلام وجود دارد اسلامی که برای انسان حقوق ‏انسان حرمت انسان رای انسان و رضايت انسان در حکومت هيچگونه ارزشی قائل ‏نيست و اسلامی که می گويد من به آزادی و حرمت انسان باور دارم اسلام معنی اش ‏اين نيست که جريان و گرايش خاصی بيايد و به هر قيمتی که هست سليقه های ‏خودش را برجامعه تحميل کند حتی وقتی می گوييم جمهوری اسلامی يعنی ‏حکومت اسلامی هم که بايد ارزش های الهی داشته باشد بايد متکی به رای و ‏رضايت مردم باشد.‏

اختلاف بنيادی اصلاح طلبانی که دلبسته به انقلاب و جمهوری اسلامی هستند با ‏ديگران در همين نحوه ديدگاه است.‏

چرا ما اينقدر روی انتخابات تکيه می کنيم؟چرا انتخابات را مهم می دانيم چون ‏انتخابات اصل جمهوريت نظام و مردم سالاری نظام است.‏

بحث پارلمانی يا رياستی که مطرح می شود اصل اين است که آيا مردم سالاری ‏هست يا نه؟اگر باشد شکل آن مشکل ندارد ولی اگر نباشد هر کدام ممکن است ‏مشکل داشته باشد دغدغه بايد اين باشد که چقدر رای مردم موثر است؟چقدر مردم ‏ميتوانند اظهار نظر کنند؟چقدر اظهار نظر و رأی آنها تاثير گذار در سرنوشت جامعه ‏است اين مساله مهمی است.چقدر نهادهايی که می خواهند حکومت کنند برآمده از ‏آرای جامعه و کل جامعه هست؟ اين را بايد مورد توجه قرار داد اين مساله مساله ‏مهمی است.‏

انتخابات قلب مردم سالاری است و انتخابات يعنی همه مردم با همه سلايق با همه ‏گرايش ها با همه قوميت ها با همه سليقه ها و گرايش های اعتقادی و سياسی ‏بتوانند شرکت کنند و رای بدهند.‏

نهادهايی که روی کار می آيند در مقابل مردم مسئول باشند و مسئوليت خودشان ‏را بشناسند اين مسئله مورد خواست است.‏

امروز در دنيای اسلام اين همه تحول ايجاد شده است هم بخصوص جوانان می ‏گويند ما ديکتاتوری نمی خواهيم؛می گويند حالت فوق العاده نمی خواهيم می ‏گويند مجلسی که در آن احزاب و گروهها نباشند و انتخابات نباشد نمی خواهيم ‏انتخابات آزاد می خواهيم حاکمانی می خواهيم که برآمده ار اراده ملت و مسؤول در ‏برابر آن باشند.‏

برای من تاثر آور است که انقلاب ما که جمهوری اسلامی را مطرح کرد که همه اين ‏خواست های تاريخی مردم را بايد برآورده کند بعلاوه ارزش های الهی اخلاق؛عدالت ‏و نظاير اينها حالا در درون خودمان با اين آرمان ها فاصله می بينيم و در بيرون هم ‏حرکت های جهان اسلام کمتر به وجه اسلامی نظام مورد نظرش اهتمام دارد.‏

در عرصه حيات اجتماعی وقتی می گوييم جمهوری اسلامی بايد وجه بارزش اخلاق ‏باشد.می شود جمهوری اسلامی داشت دروغ؛تهمت و هرگونه برخورد ناروايی رايج ‏باشد؟ فسادهای بزرگ وجود داشته باشد بازخواست نباشد لااقل اعتماد به اين ‏نباشد که آيا برخورد با اين مساله درست می شود يا نه؟

اگر ما رعايت کنيم خواستی که اصلاح طلبان داشتند و دارند واقعا امروز در تمام ‏مناطق اسلامی چرا نبايند بگويند يک نظام اسلامی می خواهيم چرا از کنار اين رد ‏می شوند و می گويند فلان الگو را قبول نداريم الگوی جای ديگر را قبول داريم.‏

اگر از انتخابات دفاع می کنيم از همان اسلامی دفاع می کنيم که مردم ما در انقلاب ‏به آن دلبسته بودند ورای دادند و کار را انجام دادند و به همين دليل انتخابات برای ‏ما مهم است.انتخابات ملک طلق هيچکس نيست حق يکايک افرد ايران است. اگر ‏انتخابات آزاد و سالم و رقابتی برگزار شود همه با کمال ميل در آن شرکت می کنند. ‏اصلا وظيفه ماست حق همه ماست و وظيفه ملی و دينی ما شرکت در انتخابات ‏است. کسی که دل بسته به انقلاب و ايران است هيچ گاه با تحريم انتخابات موافق ‏نيست. اما شرکت در انتخابات شرايط خاص خود را دارد. ‏

اگر در همه حوزه ها نامزد های مورد علاقه همگان باشند و تضمينی باشد که اساس ‏تعيين کننده رأی مردم است و فضا باز و آزاد و متناسب با انتخابات سالم و رقابتی ‏باشد همه شرکت می کنند. ‏

و نيز از مقدمات انتخابات مطلوب فضای آزاد و رقابتی است. بسيار بايد متأسف ‏بود که شاهد وجود اين فضا نيستيم و حتی گاه درست نقطه مقابل آن را می بينيم. ‏گروه ها و تشکل ها و احزاب محدوديت فراوان دارند و حتی اجازه برگزاری يک ‏مجلس به مناسبت عيد سعيد غدير هم نمی دهند. اخيراً به جای آزادی زندانيان ‏سخت گيری ها بيشتر شده. خيلی ها به زندان فراخوانده شده اند. احکام سخت ‏تازه صادر می شود و حتی به خاطر يک بيانيه يا يک امضاء با افراد برخورد می ‏شود و خيلی ها مورد بازخواست قرار می گيرند و اين فضا بايد تغيير کند.‏

من معتقدم هنوز هم راه خوشبختی ملت، تقويت نظام و حاکميت و البته برآوردن ‏خواست های ملت برگزاری انتخابات آزاد و درست وخوب است.‏

بياييد به آينده نگاه کنيم هر کس در گذشته احساس می کند به او ستمی شده بگويد ‏گذشتم. البته به شرط اين که آينده روشن و آزادی برای همه تضمين شود.‏

زندانيان آزاد شوند فضا باز شود البته که همه با رغبت در انتخابات شرکت می کنند ‏انتخابات با شکوه اين چنينی بزرگ ترين تضمين کننده امنيت کشور است و امروز ‏خطرات بزرگی ما را تهديد می کند.‏

از سه نقطه جمهوری اسلامی و ملت ايران در معرض فشار است. يکی هسته ای ‏يکی حقوق بشر و ديگری مساله ترور که مطرح می کنند البته کاملا معلوم است ‏يک فشاری و حتی پشت آن يک سناريويی برای فشار بيشتر روی ايران وجود دارد.‏

همين پرونده هسته ای را ببينيد، بنده به عنوان کسی که رونق هسته ای در دوره ‏بنده بود از زمان آقای هاشمی بود ولی در زمان بنده فعاليت گسترده تر شد، البته ‏کاملاً قانونی و رهبری هم اين را قبول دارند و مساله پيشرفت هايی داشت جز جنبه ‏کمی که طبعا در اين چند سال رشد پيدا کرده از نظر کيفی و رسيدن به آن تاپ غنی ‏کردن اورانيوم در زمان بنده به آنجا رسيديم. ۳٫۵ درصد در زمان ما غنی سازی شد. ‏البته با ده سانتريفوژ. در اين مدت هم تلاش های خوبی شده است و واقعا اصلا ‏سير به سوی بمب هسته ای نبوده و نيست.‏

نظر رهبری هم واقعا اين نبوده و نيست که در زمينه نظامی توسعه پيدا کنيم و ‏حتی صريحاً به تحريم سلاح هسته ای نظر دادند.‏

سال ۲۰۰۸ آمريکا گزارش داد که از سال ۲۰۰۳ به اين طرف ايران فعاليت نظامی ‏هسته ای ندارد که البته من هم آن روز رييس جمهور نبودم ولی موضع گرفتم که ‏قبل از ۲۰۰۳ هم فعاليت نظامی نبوده، حالا چطور شد در سال ۲۰۱۱ يک دفعه ‏ادعا می کنند فعاليت ها جهت نظامی پيدا کرده است؟

پيداست يک فکر بدی پشت اين قضيه است که می گويند فعاليت نظامی داريم می ‏خواهند فشار را روی ايران زيادتر بکنند البته که رفتار و مواضع و گفتار ما ممکن ‏است اثر هم داشته باشد ولی پيداست يک طرح ديگری است برای فشار. بی خود ‏می گويند ولی می گويند.‏

اين جريانی که با ادعای ترور ايجاد کردند و آمدند و گفتند الحمدالله افکار عمومی ‏حتی در غرب هم اين را باور نکرد ولی اينها دارند ترتيب اثر حقوقی و اجرايی به ان ‏می دهند من واقعا با برداشتی که دارم می گويم اين طور نيست و اين نقشه ای ‏است عليه ايران. ‏

مساله ديگر هم هميشه ايران متهم بوده به نقض حقوق بشر و متاسفانه در داخل ‏هم کارهايی می کنيم که لااقل اين امر توجيه پذير می شود. ولی امروز نماينده ‏سازمان ملل آمده و گزارش داده به آنجا اين خطری است که دارد مملکت را تهديد ‏می کند. حرف هايی که فرماندهان و مسئولان اسرائيل می زنند و بعضی غربی ها ‏هم حرف های تند می زنند. البته به نظرم خيلی از آن ها جنگ روانی و بلوف هست ‏ولی در عين حال دارند افکار عمومی را آماده می کنند که اگر يک روزی خدايی نکرده ‏بخواهند يک کاری بکنند اين افکار عمومی آماده باشند.‏

بنده به صراحت بگويم اگر روزی و روزگاری خارجی بخواهد بيايد و دخالتی انجام ‏بدهد اصلاح طلب و غيراصلاح طلب با آن مقابله خواهند کرد.‏

ولی متأسفانه هم در آمريکا و هم در ايران کسانی هستند که بدشان نمی آيد قضيه ‏به خشونت گرائيده بشود و مساله حادتر بشود اميدوارم آقای اوباما تحت تاثير آنها ‏قرار نگيردو از راه و روش آقای بوش درس بگيرد و در ايران هم کسانی که نانشان در ‏بحران و خشونت و تنش است و ممکن است از حاد شدن قضيه بدشان نيايد،عقلای ‏قوم بايد جلوی اين را بگيرند، ولی آنچه مسلم است فرصت انتخابات فرصت ‏مناسبی است تا جلوی بسياری از اين توطئه ها گرفته شود و فضای آزاد و مناسب ‏با حضور همه جريان ها می تواند بسياری از خطرات را رفع کند.‏

نمی شود انتخابات به سبکی باشد که يک سليقه می پسندد و همه محدود باشند و ‏همه مجبور باشند شرکت کنند بزرگان و افراد مؤثر هم اگر بگويند شرکت کنند مردم ‏شرکت نخواهند کرد بنده می گويم بياييد فضا را آماده کنيد زندانيان ازاد شوند، ‏حصرها برداشته شود، فضا باز شود اين مردم ما اينقدر بزرگوار و خوبند اين ‏جوانان ما که اينقدر رنج ديده اند اگر اين فضا باز شود و به آينده اميدوار باشند ‏دارای گذشت اند، در اين صورت مملکت تضمين و تامين می شود.‏

‏ به هر حال انتخابات خوب و مناسب و آزاد و با حضور همگان و تأمين شرايط ‏لازم برای آن بهترين راه تأمين امنيت کشور و نيز گذر به سوی آينده بهتر و اميدوار ‏کننده تر است. البته زمان به سرعت می گذرد و ممکن است فرصت ها از دست برود.‏



در آغاز اين ديدار حاضران ضمن بيان مطالب و پرسش هايی چنين اظهار نظر ‏کردند:‏

‏-‏ جامعه نياز به وحدت و يگانگی دارد و هر چه اعتماد ميان دولت و ملت بيشتر ‏و محکم تر شود امنيت و پيشرفت هم بيشتر خواهد بود.‏

‏-‏ آزادی های اساسی حق ملت است و اگر آزادی خدشه دار شود استقلال، ‏عدالت و اخلاق هم لطمه می بينند، چنانکه ديده است.‏

‏-‏ استقرار مردم سالاری و توسعه لوازمی دارد که در بسياری از کشورها به آن ‏اهتمام شده است. وجود انجمن ها، تشکل ها، احزاب مستقل و آزاد و ‏اصناف که هم افکار عمومی را نمايندگی و هدايت می کنند و هم مدافع منافع ‏قشرهای مختلف هستند برای پيشرفت جامعه و برخورداری از جامعه امن ‏و آزاد و پيشرو لازم است و متأسفانه از اين بابت وضع مناسبی نداريم.‏

‏-‏ لازم است يک جبهه متحد از اصلاح طلبان تشکيل شود و اين امر مانع ‏پراکندگی، رکود و یأس خواهد شد.‏

‏-‏ دانشگاههای تبريز بخصوص انجمن اسلامی دانشجويان همواره بر موازين ‏اصلی انقلاب و مشی اصلاح طلبی پای بند بوده اند و از اين بابت هزينه ‏زيادی نيز پرداخته اند، از جمله در سال ۱۳۷۸ که به دانشگاه و دانشجويان ‏تبريز جفای مضاعف شد.‏

‏-‏ تنوع قومی و فرهنگی يک واقعيت است و احترام به حقوق و جايگاه اقوام و ‏فرهنگ ها همان گونه که در قانون اساسی آمده است بايد رعايت شود، ‏بخصوص در مورد آذربايجان که همواره از ارکان مليت ايران و پاسدار تشيع ‏بوده است. رعايت شأن تاريخی آذربايجان و تلاش برای به دست آوردن ‏جايگاه اقتصادی و توسعه اين خطه و رفع محروميت آن حتی می تواند پاره ‏ای از مطالبات و ادعاهايی که ممکن است درست هم نباشد را تحت الشعاع ‏قرار دهد و خنثی کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016