گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
13 آذر» طرح سه فوريتي مجلس براي برخورد با ۲۵ سفير اروپايي، فرارو13 آذر» تشكيل ستاد ويژه خدمات رساني به ۳۰۰ هزار ايرانی مقيم انگليس، باشگاه خبرنگاران 13 آذر» احمد خاتمی: به صراحت می گویم با حمله به سفارت خانه ها و اشغال آن ها در جمهوری اسلامی مخالفم، ایسنا 12 آذر» رامین مهمانپرست: دولت انگلیس تاوان رفتار نامناسبش با مردم ما را در طول سالهای اخیر میدهد، ایلنا 12 آذر» نصیحت پدرانه آیت الله مکارم شیرازی به مهاجمان به سفارت انگلیس: فراتر از قانون گام بر ندارید
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! رجا نیوز: وزارت خارجه ایران را باید تسخیر کرد!سایت دست راستی رجانیوز در مطلبی نوشته رضا روزگار تحت عنوان: اين وزارتخانه تسخير ميخواهد! بشدت به سیاست های وزارت خارجه ایران تاخته و حمله دانشجویان به سفارت انگلیس را حاصل ضعف و بی مسئولیتی وزارت خارجه دانسته و پرسیده: بهتر نیست که در این شرایط، بجای حمله به لانه روباه پیر، پیشانی دستگاه دیپلماسی کشور به تسخیر نیروهای انقلابی و مومن کشور در آمده و در یکی از مهمترین وزارتخانه کشور، "طرحی نو" در انداخته شود؟ متن کامل مقاله را در زیر بخوانید: آنچه در تحلیل ها و اظهار نظرها در خصوص تجمع اعتراض آمیز در سفارت انگلستان و اتفاقات بعد از آن مشاهده می شود، بی شباهت با انبوه انتقادات و تحلیل های منتشر شده بعد از وقایع مشابه نیست. وجه اشتراک اکثر انتقادات مطرح شده بعد از وقایع اینچنینی، عدم توجه به ریشه ها و علل اصلی و پرداختن به عوامل سطحی و مقطعی است. دور از انتظار نیست که در چنین شرایطی، "علت اصلی" از نظرها پنهان بماند و در میان انبوه انتقادات سطحی و غیر عمیق، به فراموشی سپرده شود. بعد از گذشت قریب به یک هفته از تسخیر سفارت انگلستان در تهران، انتقاد به اقدامات دانشجویان عمدتا بدون توجه به ریشه این اقدامات و علل اصلی و تاریخی این واکنش پرحرارت صورت می پذیرد. منتقدین عمدتا "دانشجویان" را مقصر این واقعه و اتفاقات بعد از آن می دانند؛ در حالی که همانند گذشته، کمتر کسی به مقصر یا مقصران اصلی اتفاقات اخیر می پردازد. انفعال وزارت امور خارجه کشورمان، ادعایی است که از مدتها قبل توسط برخی از صاحبنظران و بخش هایی از افکار عمومی مطرح می شود. منتقدان بر این باورند که وزارت امور خارجه، در مواقع حساس و عنداللزوم نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا کند. اکنون بعد از اعتراضات صورت گرفته در محل سفارت انگلستان، بهتر می توان در خصوص درستی یا نادرستی این ادعا اظهار نظر كرد؛ در حالی که اعتراض به انفعال وزارت امورخارجه در قبال سیاستهای خصمانه کشورهای اروپایی بهويژه انگلستان، تنها یکی از چندین موردی است که عملکرد این وزارتخانه با پرسش جدی افکار عمومی روبروست. - مدت زمان زیادی از آزادی دو جاسوس آمریکایی نگذشته است. در شرایطی که دستگاه قضایی صراحتا این متهمان را به جرم جاسوسی محکوم كرده، در میان ناباوری همگان، دو زندانی آمریکایی با میانجیگری چند کشور همسایه آزاد شده و به کشورشان باز می گردند. این در حالی است که جمعی از هموطنان بیگناه ما، مدتهاست که در چنگال غرب گرفتار شده اند و وزارت امور خارجه حتی نمی تواند آینده این دسته از هموطنان را پیش بینی کند! این پرسش در افکار عمومی مطرح می شود که وزارت امور خارجه، تا چه میزان نگران سرنوشت امثال تاجیک و میرقلی خان و چندین زندانی بیگناه محبوس در زندانهای مخوف آمریکاست؟ و اساسا آیا همانقدر که این وزارتخانه پیگیر آزادی جاسوسان آمریکایی بوده، دغدغه آزادی هموطنان بی گناه دربند کشورهای غربی را دارد؟ اینها پرسش هایی است که دستگاه دیپلماسی غیر پاسخگو با بی تفاوتی از کنار آنها عبور می کند؛ و این همه ماجرا نیست. - تصمیمات و قطعنامههای صادره در مجامع بین المللی، بخش دیگری از عملکرد پر انتقاد وزارت امور خارجه کشورمان است. بررسی آراي سایر کشورها و تحرکات سازمان های بین المللی نظیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به روشنی روایتگر ضعف بی چون و چرای دستگاه دیپلماسی است. در شرایطی که متحدین استراتژیک آمریکا، در زمره بزرگترین ناقضان حقوق بشر قرار دارند، وزارت امور خارجه توفیقی در توجیه افکار عمومی جامعه جهانی ندارد. قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص نقض حقوق بشر در ایران در شرایطی به تصویب می رسد که حتی متحدین استراتژیک نظام نظیر لبنان و سوریه نیز به آن رأی مثبت می دهند و این موضوع معنایی جز ناکارآمدی مطلق دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران ندارد. در حقیقت وزارت امور خارجه، عرصه تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهان را بهمراه عرصه رایزنی جهت جلب نظر مثبت دولتها، تواما واگذار کرده است. بهراستی کدامیک از مسئولان وزارت امور خارجه کشورمان طی این مدت، پاسخگوی این ضعف آشکار دستگاه متبوع خود بوده اند؟ - عملکرد خصمانه برخی از کشورهای غربی در قبال موضوع هسته ای ایران، یکی از مهمترین چالشهای دستگاه دیپلماسی کشور بوده است. در شرایطی که امریکا و انگلیس پرچمدار اتخاذ تصمیمات خصمانه و جلب نظر دولتها بر ضد استفاده صلح آمیز انرژی هسته ای توسط کشورمان بوده اند، وزارت امور خارجه به عنوان مهمترین بازیگر دیپلماسی کشور، توفیق چندان در خنثی كردن این قبیل اقدامات نداشته است. بهطور مشخص در هنگام اوج گیری موضع گیری ها بر ضد جمهوری اسلامی ایران، دستگاه دیپلماسی نه تنها در اتخاذ مواضع با ضعف و کندی مواجه بوده، بلکه توانایی استفاده از تریبون های تاثیر گذاری داخلی و خارجی جهت اعلام مواضع قاطع بر ضد این اقدامات را نیز نداشته است. در حالی که کشورهای متخاصم، هم در مقام بیان و هم در مقام عمل تندترین مواضع را بر ضد نظام اتخاذ می کنند، اقدامات و اظهارات مسئولان وزارت امور خارجه در بهترین حالت، از "محکوم کردن" و "تکذیب کردن" و صدور بیانیه فراتر نمی رود! یک مقایسه آماری در خصوص کم و کیف اظهارنظرهای وزیر خارجه انگلستان علیه جمهوری اسلامی ایران و اظهارات وزیر امور خارجه کشورمان علیه اقدامات خصمانه روباه پیر، به روشنی مبین عملکرد خنثی و کم اثر وزارت امور خارجه کشورمان است. در این مورد نیز، "پاسخگویی" یکی از حلقه های مفقوده عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور است. - کسانی که حداقل یکبار جهت اخذ ویزای یک کشور اروپایی عضو پیمان شنگن اقدام كرده و به سفارت یکی از این کشورها مراجعه کرده باشند، بهخوبی ناظر رفتار زننده و تحقیر آمیز کارکنان این سفارتخانه ها بوده اند. بهطور مشخص در بخش کنسولی سفارت انگلستان، بدترین نوع رفتار با مراجعین ایرانی بعمل آمده و متقاضیان بايد ساعت ها در فضای نامطلوب و جو توهین آمیز سفارت، شاهد رفتار بی ادبانه کارکنان سفارتخانه بوده و دم بر نمی آوردند. این رفتار زننده همین حالا نیز در سفارت کشورهایی نظیر فرانسه و سوئد مشاهده می شود. این در حالی است که نگارنده شخصا چندین بار شاهد اعتراض جمعی از هموطنان به وزارت امور خارجه کشورمان بوده که از قرار معلوم، پاسخ مسئولان دستگاه دیپلماسی از اینکه "دادن ویزا از حیطه وظایف ما خارج است و حق کشور مقصد است" فراتر نمی رود. از وزارتخانه ای که در مواردی نظیر رفتار ناپسند بعمل آمده با ایرانیان در مبادی مرزی کشورهایی نظیر عراق و امارات متحده پاسخگوی کوتاهی در انجام وظایف خود نیست، چندان انتظار نمی رود که به منظور بهبود رفتار بخش های کنسولی سفارتخانه های مذکور کوششی بعمل آورد! - بررسی جایگاه وزارت امور خارجه در بسیاری از کشورها، بیش از هر چیز نمایانگر ضعف عملکرد این وزارتخانه در کشور است. در حالی که متولی اصلی دستگاه دیپلماسی در سایر کشورها از جایگاه بی بدیل حاکمیتی و نقش آفرینی غیر قابل انکار برخوردار است، وزارت امور خارجه کشورمان در بهترین حالت، مجری دستورات و مصوبات بوده و توفیقی در هماهنگی و مدیریت نهادهای مرتبط با سیاست خارجی ندارد. به همین علت، در اتفاق مهمی نظیر وقایع یک هفته اخیر، وزارت امور خارجه بهجای آنکه ناظر بر عملکرد دستگاههای امنیتی و پلیس انتظامی بوده و نقش اصلی خود در صحنه گردانی واکنش حاکمیت به اعتراضات دانشجویان را ایفا کند، کارکردی فراتر از صدور یک بیانیه انفعالی در ساعات پایانی شب واقعه و استقبال از دیپلماتهای بازگشته به کشور ندارد! چگونه می توان وزارتخانه ای با این اهمیت را در خصوص عدم اقتدار و کارآیی لازم ملزم به "پاسخگویی" به افکار عمومی كرد؟ در شرایطی که وزارت امور خارجه، تلخ ترین و کم اثرین ترین دوران خود بعد از انقلاب اسلامی را می گذراند و کلکسیونی از اشتباهات و سهل انگاری ها در عملکرد این وزارت خانه مشاهده می شود، بروز خشم عمومی نسبت به این انفعال، مخصوصا در مقابل اقدامات ظالمانه و خصمانه کشورهای غربی چندان دور انتظار نیست؛ بهویژه آنکه این وزارتخانه از حداقل ارتباط سیستماتیک با بدنه جامعه و نخبگان و جوامع دانشگاهی برخوردار نیست و هرگز توان تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخل را (نظیر افکار عمومی سایر کشورها) ندارد. در این شرایط هنگامی که دانشجویان، پاسخ پرسش های خود در خصوص ضعف عملکرد این وزارتخانه را نمی یابند و در حالی که شاهد پیشروی پی در پی غرب در اثر ضعف عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور هستند، بايد منتظر بروز واکنشهاي آنها بود. حال باید به این پرسش پاسخ داد که مقصر بهوجود آمدن وضع فعلی، دانشجویان انقلابی و دلسوز هستند یا وزارت امور خارجه ای که در اثر ضعف یا بی مسئولیتی، توان عمل به وظایف خود را ندارد؟ آیا اساسا انتظار اقدام قاطع و بهموقع از وزارتخانه ای که فرزندان بسیاری از مدیران آن مشغول تحصیل و زندگی در کشورهای متخاصم با نظام اسلامی هستند، انتظاری منطقی و قابل قبول است؟ بهتر نیست که در این شرایط، بجای حمله به لانه روباه پیر، پیشانی دستگاه دیپلماسی کشور به تسخیر نیروهای انقلابی و مومن کشور در آمده و در یکی از مهمترین وزارتخانه کشور، "طرحی نو" در انداخته شود؟ Copyright: gooya.com 2016
|