ادامه نگرانی و بی خبری از رضا شهابی بعد از ۱۸ روز اعتصاب غذا در اوين، کلمه
کلمه- زهرا صدر: رضا شهابی، فعال کارگری و عضو هيات مديره سنديکای شرکت واحد در اعتراض به بلاتکليفی خود از روز ۴ آذر دست به اعتصاب غذا زده است. وضعيت او نگران کننده است و شماری از فعالان سياسی خواستار پايان اعتصاب غدای وی شدهاند.
ربابه رضايی همسر اين فعال کارگری، در گفتگو با کلمه با بيان اينکه خبر جديدی از وی در دسترس نيست می گويد: چند روز پيش رفتيم دادستانی و دادستانی نامه پزشک قانونی را تاييد کردند و روز يکشنبه فرستادند برای زندان، به ما هم اطلاع دادند که امروز يعنی شنبه همسرم را به بيمارستان منتقل خواهند کرد که فعلا هيچ خبری نيست.
نامهی سرگشادهی پنج چهرهی سياسی ايران به رضا شهابی حاوی نگرانی جدی امضاکنندگان است: «شنيدهايم که بر سر تعيين تکليف حقوقیتان، دست به اعتصاب غذا زدهايد. با توجه به نگرانی خانواده، دوستان و دوستدارانتان نسبت به سلامت جسمی شما؛ اين جانبان تقاضا میکنيم که به اعتصاب خود پايان داده و با حفظ سلامتیتان پيگير وضعيت حقوقی خود شويد. اميدواريم که هر چه سريعتر به وضعيت شما رسيدگی شده و خانوادهتان نيز از نگرانی بيرون آيند.»
اين نامه را خانم اعظم طالقانی و آقايان حبيبالله پيمان، صدر حاج سيدجوادی، حسين شاهحسينی ، لطفالله ميثمی امضا کردهاند.
پيشتر محمد حيدری، روزنامهنگار نيز در نامهای به عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران نسبت به وضعيت رضا شهابی هشدار داده بود. محمد حيدری در نامهاش نوشته است، رضا شهابی در اواخر تيرماه ۱۳۸۹ و با پايان بازجويیاش تهديد به اعدام شده و به دليل فشار ناشی از اين تهديدها مدتی حافظهاش نيز دچار مشکل شده است. حيدری همچنين يادآور شده که بازپرس شهابی بسياری از اتهامات وارد بر او، از جمله اتهام “ارتباط با گروههای معاند” را کاملا بیاساس دانسته بود.
رضا شهابی فعال کارگری و عضو هيات مديره سنديکای کارگران شرکت واحد است. او در سال ۱۳۸۴ به دليل فعاليت سنديکايی از کار تعليق شد، ادامه تحصيل داد، ديپلم گرفت و تحصيل در رشته حقوق را آغاز کرد. شهابی پس از اشتغال مجدد در شرکت واحد، در خرداد ماه ۱۳۸۹ در محل کارش توسط مأموران امنيتی بازداشت و به زندان اوين منتقل شد.
به گزارش فعالان حقوق بشر در ايران، رضا مدت زيادی را در سلول انفرادی به سر برد و امکان تماس با خانوادهاش را نيافت. در مهر ماه همان سال در تماس کوتاهی با بستگانش از تعيين قرار وثيقه ۶۰ ميليون تومانی برای خود خبر داد، ولی با وجود پرداخت اين وثيقه، که به ۱۰۰ ميليون تومان افزايش يافته بود، آزاد نشد.
بر اساس اين گزارش پزشک معالج رضا شهابی گزارش میدهد که غضروف بين تعدادی از مهرههای ستون فقرات او از بين رفته و احتمال از کار افتادن دست و پای چپش وجود دارد. به همين دليل او در اواخر آبان ماه ۱۳۸۹ برای معاينات پزشکی به بيمارستانی خارج از زندان منتقل و بار ديگر به زندان بازگردانده شد.
شهابی که همچنان بدون حکم در زندان به سر میبرد در تاريخ چهارم آذر ماه ۱۳۹۰ دوباره دست به اعتصاب غذا زد.
پيشتر با توجه به نگرانی فعالان ايرانی از وضعيت اين عضو سنديکای کارکنان شرکت واحد، کميتهای با عنوان “کميته دفاع از رضا شهابی” تشکيل شده است.
در نخستين بيانيه اين کميته آمده است: “در اين مدت ۱۹ ماهه، اعضای خانواده و فرزندان رضا در بدترين شرايط روحی، جسمی و اقتصادی به سر بردهاند. ما بارها به مقامات قضايی و نيز مسئولين مختلف مراجعه و نامهنگاری کردهايم اما رضا تا کنون آزاد نشده است و همچنان بلاتکليف است و جانش نيز در خطر است.”
خانم رضايی همچنين به کلمه می گويد: ميخواهم از اين طريق از تمام کسانی که ما را تنها نگذاشتند تشکر کنم. و بخواهم که باز هم پشت ما باشند و ما را ياری کنند، تا شايد ما به نتيجه ای برسيم.
متن مصاحبه کلمه با ربابه رضايی همسر رضا شهابی به شرح زير است:
از آقای شهابی خبر جديدی داريد؟
نخير هيچ خبری نداريم. چند روز پيش رفتيم دادستانی و دادستانی نامه پزشک قانونی را تاييد کردند و روز يکشنبه فرستادند برای زندان بعد هم به ما اطلاع دادند که امروز يعنی شنبه همسرم را به بيمارستان منتقل خواهند کرد که فعلا هيچ خبری نيست.
يعنی در حال حاضر در بهداری اوين هستند؟
نه تا جايی که به من خبر دادند در بند ۲۰۹ اوين نگهداری می شوند.
دليل اعتصاب غذای آقای شهابی چيست؟
نزديک ۲۰ ماه است که همسرم و پرونده اش را در وضعيت بلاتکليفی نگه داشته اند. ضمن اينکه ما و خود ايشان معتقديم که وی هيچ کار خطايی نکرده است و بيخودی آنجا نگهش داشتند. همسر من يک راننده شرکت واحد و عضو سنديکای شرکت واحد هست. او فقط از حقوق خودش و بقيه ی کارگران دفاع کرده است.
چند روز از اين اعتصاب غذا می گذرد؟
۱۸ روز است.
آخرين باری که تماس داشتيد کی بوده؟
ما روز يکشنبه با ايشان تماس داشتيم که حالشان اصلا خوب نبود آنقدر که نمی توانستند درست صحبت کنند. پنج شنبه هفته گذشته هم رفته بوديم ملاقات که به دليل بدحالی نتوانسته بود بيايد.
از وضعيت جسمی شان بفرماييد؟
در حال حاضر ۴ تا از مهره های گردن همسر من از بين رفته، کليه، کبد و معده اش ناراحت است. آقای شهابی بيمار است و بايد به مشکلاتش رسيدگی شود. ما بسيار نگران هستيم دکتر گفته است که با يک عطسه مهره های آسيب ديده ی کمر ممکن است به قطع نخاع بينجامد و احتمال دارد سمت چپ بدنش فلج شود.
آيا شما با هيچ کدام از مسوولان قضايی يا مقامات دادستانی صحبتی داشتيد؟
بله ما برای همه هم نامه برديم هم حضوری به سراغ شان رفتيم همه به ما قول مساعد دادند که رسيدگی می کنند ولی حالا باز هم اوضاع همان است و همسرم بلاتکليف در زندان است.
زمان مراجعه و نامه نگاری ها برخوردها چگونه بوده است؟
برخورد تند و بدی نداشتند همه می گفتند رسيدگی ميکنيم. ولی چيزی عوض نشده و همچنان اوضاع همان است.
خانواده تان در حال حاضر در چه شرايطی هستند؟
بچه های من که هميشه بهترين دانش آموزان مدرسه بودند الان تبديل شده اند به ضعيف ترين دانش آموزان مدرسه. و اين ماجرا در روحيه خانواده و خودش تاثير منفی گذاشته است. ما يک کميته برای دفاع از همسرم تشکيل داديم که يکسری از دوستان و همکاران در اين کميته شرکت کردند که ميخواهم از طريق سايت شما از تمام کسانی که ما را تنها نگذاشتند تشکر کنم. و بخواهم که باز هم پشت ما باشند و ما را ياری کنند، تا شايد ما به نتيجه ای برسيم.
اگر سخن ناگفته ای با مسئولان داريد، بفرماييد؟
من تقاضا دارم که به پرونده همسر من رسيدگی شود تا زودتر از زندان آزادش کنند. او واقعا بی گناه است. تنها جرم او کارگر بودنش است. اين که از حقوق خود و ديگران دفاع کرده، می گويند ارتباط با بيگانه داشته است. ارتباط با بيگانه يعنی چه؟ سوال من از مسوولين اين است که ارتباط با بيگانه يعنی چه؟ يک راننده شرکت واحد چه ارتباطی با بيگانگان می تواند داشته باشد؟ آنقدر مشغله کاری دارد و در کار خودش سرگرم است که اصلا نمی تواند با کسی ارتباطی داشته باشد.