گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
13 آذر» وزیر دفاع اسرائیل: انفجارهای اخیر در ایران را آغاز جنگ پنهان علیه ایران نمی دانم!6 آذر» تهدید ترکیه و اسرائیل از سوی دو مقام سپاه پاسداران، مهر 29 آبان» بیانیه جمعی از فعالان داخل کشور در مورد خطر حمله نظامی 29 آبان» سیاست سوزی آقای روشنفکر قلمرو عمومی، علیرضا کیانی 14 آبان» ویژه خبرنامه گویا: آمریکا نگران حمله "قطعی" اسرائیل به ایران!
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اکبر گنجی و نابودی اسرائیل، فرهاد ایران دوستبه خوبی روشن است که گنجی نه تنها خواهان نابودی اسرائیل نیست، بلکه از برقراری روابط ایران با آمریکا و اسرائیل هم دفاع کرده و می کند و این روابط را نه تنها به سود منافع ملی ایران می داند، بلکه آن را یکی از راه های پیشگیری از جنگ هم قلمداد می کند. پس مبنای تهمت زنی های اخیر به او چه بوده است؟ویژه خبرنامه گویا گنجی در همه نوشته های چند ماه اخیرش از طرح آمریکا، اروپا، روسیه و سازمان ملل دفاع کرده که خواهان تشکیل دولت مستقل فلسطینی در کنار دولت اسرائیل هستند. آیا این موضع به معنای نابودی اسرائیل است؟ از دولت ایران هم خواسته است که نه تنها از این موضع دفاع کند بلکه با دولت اسرائیل همانند دولت ترکیه روابط برقرار سازد. آیا می توان با دولتی که باید نابود شود رابطه دوجانبه برقرار کرد؟ گنجی شعارهای سران رژیم جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل را "غیرانسانی"، "بی منطق" و "به زیان منافع ملی ایران" خوانده است. آیا این مواضع سران جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجی است؟ بعید است تهمت زنندگان این موارد کثیر را ندیده باشند. پس مسأله چیست؟ ابتدأ به چند مورد زیر بنگرید: مورد اول- گنجی در مقاله "جبههبندیهای جدید مخالفان دولت ایران"(بی.بی.سی 20/8/90)نوشته است: "حقوق بشر امری دو معیاری نیست. مدافع جدی حقوق بشر، نقض حقوق بشر در همه نقاط جهان را محکوم می کند. قتل و جنایت در هر کجا که صورت بگیرد، قتل و جنایت است. دین یهود یکی از ادیان ابراهیمی است. یهودیان مردمانی پر افتخار در تاریخ بوده و هستند. شعارهای زمامداران جمهوری اسلامی علیه موجودیت اسرائیل بی منطق، غیر انسانی و به زیان منافع ملی ایران است. اما دولت اسرائیل، موجودی مصون از خطا نیست. این دولت دست به اعمالی زده که از نظر شورای حقوق بشر سازمان ملل "جنایات جنگی" و "جنایت علیه بشریت" به شمار می رود. چگونه است که مدعیان "دخالت بشر دوستانه" از عملکرد دولت اسرائیل انتقاد نمی کنند؟ نکند فلسطینی آدم نیست؟ نکند نقض حقوق بشر فقط و فقط وقتی محکوم است که از سوی زمامداران حاکم بر ایران صورت گیرد"(1). مورد دوم- گنجی در مقاله "نه جمهوری اسلامی، نه پیروی از اسرائیل" (روزآنلاین 25/8/90) نوشته است: "آری نازی های جنایتکار فاجعه ی آشویتس را به وجود آوردند و یهودیان را قتل عام کردند. اهمیت آشویتس نزد یهودیان، مانند اهمیت عاشورا نزد شیعیان است.با دو تفاوت:اول- عاشورا واقعه ای متعلق به چهارده قرن پیش است، اما هنوز برخی از بازماندگان آشویتس زنده اند. دوم- به گفته ی شیعیان در عاشورا هفتاد و دو تن به شهادت رسیدند،اما به گفته ی یهودیان در آشویتس حدود شش میلیون یهودی قتل عام شدند. ایرانیان آشویتس را به عنوان "جنایت علیه بشریت" محکوم می سازند."یهودستیزی" مسأله ای "غربی/مسیحی" بوده است، نه ایرانی. ایرانی ها همیشه در طول تاریخ پناهگاه یهودیان بوده اند. ایرانی ها هیچ دشمنی با یهودیان ندارند. یهودیان یکی از ادیان ابراهیمی هستند و پیامبر گرامی اسلام خود را ادامه ی سنت یهود و مسیحیت معرفی کرده است. خدای ما، همان خدایی است که با حضرت موسی سخن گفته است(به معنای وحدت وجود عینی). یهودیان میراث گرانبهایی- در عرصه های گوناگون معرفتی- برای بشریت به ارمغان آورده اند. نگاه ایرانیان به مسأله ی فلسطین نیز از موضع حقوق بشر است. ایرانیان از فلسطینیان فلسطینی تر نیستند. فلسطینیان باید درباره ی آینده ی خود تصمیم بگیرند. اما حقوق بشر امری جهانشمول است که نمی توان با آن یک بام و دو هوایی برخورد کرد. هر کس مدعی دفاع از حقوق بشر است، باید در عمل نشان دهد که میان ابنای بشر فرق نمی گذارد. در خصوص مسأله ی فلسطین "ممکن ترین" راه حل، طرح هیأت چهار جانبه ی آمریکا، اروپا، روسیه و سازمان ملل است که مطابق آن باید دولت مستقل فلسطینی در کنار دولت اسرائیل تشکیل گردد. ایران و اسرائیل هم می توانند روابطی چون روابط ترکیه و اسرائیل داشته باشند. این کاملاً نادرست است که دولت های عربی با اسرائیل رابطه داشته باشند و ایران به جای آنها به نزاع با اسرائیل برخیزد"(2). مورد سوم- گنجی در مقاله "از اردوگاه شوروی تا اردوگاه آمریکا و اسرائیل"( بی.بی.سی 10/9/90) نوشته است: "مدافعان حقوق بشر و روشنفکران با معیارهای یگانه خواهان عضویت ایران و آمریکا و اسرائیل در دیوان بین المللی کیفری- متعلق به سازمان ملل- هستند. مدافعان حقوق بشر و روشنفکران خواهان خلع سلاح اتمی جهانی هستند. مدافعان حقوق بشر و روشنفکران می گویند که هیچ کشوری حق ندارد دارای سلاح اتمی باشد. سلاح هایی که جهان و آدمیان را نابود می سازند. این خواسته های مشروع، نه آمریکا ستیزانه است و نه اعلان جنگ با اسرائیل.انتقاد کردن در ایران از رژیم جمهوری اسلامی "هزینه" دارد. هیچ کس منکر این واقعیت نیست. انتقاد کردن از اسرائیل در آمریکا نیز "هزینه" دارد. دو تن از استادان دانشگاه هاروارد (جان جی می یر شیمر، استفن ام والت) در یک پژوهش ۸۰ صفحه ای تحت عنوان "لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا"- که در اواسط ماه مارس ۲۰۰۶ در سایت اینترنتی دانشگاه جان اف کندی وابسته به دانشگاه هاروارد قرار دادند- ابعادی از این ماجرا را بر ملا ساختند. آن دو بعداً مقاله خود را به کتاب تبدیل کردند (این کتاب تحت عنوان لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا از سوی نشر ساقی در سال ۱۳۸۹ به فارسی منتشر شده است). به کلیک گزارش بی.بی.سی فارسی، استیون والت طی یک سخنرانی به مناسبت انتشار کتاب گفت: "تقریبا هیچ سیاستمداری در آمریکا که قصد انتخاب شدن یا انتصاب به یک سمت سیاسی را دارد، بر خلاف منافع اسرائیل و برخلاف مواضع لابی هوادار این کشور صحبت نخواهد کرد، چون این کار باعث حذف او از سیستم سیاسی آمریکا می شود".حتی در محیط های دانشگاهی و روشنفکری هم انتقاد کردن از اسرائیل دشوار است. انتقاد کردن همان و خوردن برچسب "ضد اسرائیل" و "ضد یهود" همان"(3). مورد چهارم- گنجی در مقاله "تنزه طلبی اخلاقی و آلودگی سیاسی در نزاع هسته ای"(زمانه 13/9/90 ) نوشته است: "اپوزیسیون مستقل مخالف شعارهای نابخردانهی زمامداران جمهوری اسلامی نسبت به اسرائیل است و از طرح چهار جانیهی آمریکا، روسیه، اتحادیهی اروپا و سازمان ملل- مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی در کنار دولت اسرائیل- حمایت میکند. اما چشم بر نقض حقوق بشر نمیبندد. شورای حقوق بشر سازمان ملل دولت اسرائیل را به ارتکاب "جنایات جنگی" در غزه محکوم کرده است. اپوزیسیون مستقل این جنایات را محکوم میکند، اما اپوزیسیون همسو، یا از این جنایات سخن نمیگوید، و یا منتقدان را به اسرائیل ستیزی متهم میسازد"(4). مورد پنجم- گنجی در مقاله "مجازات رژیم یا مجازات مردم ایران"(روزآنلاین 17/9/90) نوشته است: "اگر زمامداران جبار جمهوری اسلامی به سخنان ما گوش می دادند، می بایست با دولت آمریکا رابطه برقرار می کردند تا رابطه ای دوستانه و در چارچوب "منافع ملی" ایران و آمریکا ایجاد می گشت، نه آن که آمریکا را به ستیز با ایران بکشانند. می بایست از طرح چهار جانبه ی آمریکا، اتحادیه ی اروپا، روسیه و سازمان ملل مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی در کنار دولت اسرائیل دفاع می کردند، نه اینکه با شعارهای نابخردانه، دن کیشوتی و غیر انسانی "نابودی اسرائیل" - به منظور کسب محبوبیت در میان توده های خاورمیانه- ایران را در معرض نابودی قرار دهند. می بایست به این می اندیشیدند که داشتن رابطه ای چون روابط ترکیه و اسرائیل به سود منافع ملی ایران است، یا نزاع کنونی ایران و اسرائیل؟ می بایست به این می اندیشیدند که ما از فلسطینی ها، فلسطینی تر نیستیم و دفاع ما از فلسطینی ها فقط و فقط در چارچوب دفاع از حقوق بشر است. می بایست به جای تعقیب پروژه ی هسته ای، شعار خلع سلاح اتمی خاورمیانه و جمع آوری نیروگاه های هسته ای را مطرح می ساختند که اکثریت مردم جوامع دموکراتیک نیز پشتیبان آنند"(5). مورد ششم- گنجی در آخرین مقاله ی خود تحت عنوان "مخالفت فعال با جنگ چه معنایی دارد"( بی.بی.سی 21/9/90) نوشته است: "یک بازی برای ایران تعریف کرده اند که مطابق آن باید به عنوان کشوری "یاغی" معرفی شود. زمامداران جمهوری اسلامی نیز گویی بدشان نمی آید که نابخردانه همین نقشی را که آنها برایشان تعریف کرده اند، بازی کنند. بازی کردن نقش دولتی که کودکانه و دن کیشوت وار می خواهد اسرائیل را نابود سازد، قطعاً به زیان منافع ملی ایران و به سود دولت اسرائیل بوده است. بازی کردن نقش دولتی بسیار قدرتمند که می تواند به دولت آمریکا زیان های بی شماری وارد آورد نیز، برخلاف منافع ملی ایران و به سود دولت اسرائیل بوده است. اما ظاهر شدن در این نقش ها ، همان چیزی است که طراحانش می خواهند و پیامدهای مهلکی برای ایران و مردمش دارد.زمامداران حاکم بر ایران اگر خطری داشته باشند که دارند، این خطر فقط و فقط برای مردم ایران است که در اسارت این زمامداران هستند، نه برای آمریکا و اسرائیل"(6). نتایج جستجو- پس به خوبی روشن است که گنجی نه تنها خواهان نابودی اسرائیل نیست، بلکه از برقراری روابط ایران با آمریکا و اسرائیل هم دفاع کرده و می کند و این روابط را نه تنها به سود منافع ملی ایران می داند، بلکه آن را یکی از راه های پیشگیری از جنگ هم قلمداد می کند. پس مبنای تهمت زنی های اخیر به او چه بوده است؟ در چند ماه اخیر- مانند شش سال گذشته- گنجی به شدت تمام مخالفت خود را با حمله نظامی به ایران ابراز کرده است. این چیزی است که عده ای را علیه او شورانده است. او از "اپوزیسیون مستقل" مخالف جمهوری اسلامی دفاع کرده اما "اپوزیسیون همسو" با جنگ طلبان را نقد کرده است. می گوید نباید پیرو آمریکا و اسرائیل بود. گنجی می گوید نباید پیرو روسیه و چین بود.آیا معنای این توصیه نابودی چین و روسیه است؟ وی می گوید نمی توان در دفاع از حقوق بشر و انتقاد کردن از قدرت های سیاسی و اقتصادی دبل استاندارد بود. چرا عده ای حاضر نیستند حتی برای یک بار هم که شده انتقادهای نهادهای حقوق بشر بین المللی از آمریکا و اسرائیل را تکرار کنند؟ انتقاد کردن از دولت اسرائیل در آمریکا پرهزینه است. اگر انتقاد کنید، ارتقای شغلی، ماندن در پست ها، گرفتن بورس های ویژه در دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی و کار کردن در بنیادهای دسته راستی را باید کاملا فراموش کنید. حتما داستان کتاب جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا در دوران انقلاب ایران، به نام فلسطین: صلح، نه تبعیض را به یاد دارید که به خاطر نوشتن این کتاب انتقادی چه بر سر او آوردند؟ وقتی با جیمی کارتر چنان می کنند، تکلیف مهاجرانی که بخواهند شغلی در آمریکا دست پا کنند یا بورس ویژه ای بگیرند معلوم است که چیست(7). جورج سوروس(سرمایه دار یهودی طرفدار کارل پوپر که از سوی سران رژیم ایران و کمونیست ها متهم است که در دیگر کشورها انقلاب های رنگی برای رسیدن به جامعه باز لیبرالی کارل پوپر برپا می کند) در مقاله ای در "نیویورک ریویو" به انتقاد از نفوذ لابی اسرائیل در واشنگتن پرداخته است(8). جورج سوروس با گروهی از یهودیان بنیادی به نام "جی استریت" راه انداخته که لابی اسرائیل( ایپک) به شدت مخالف آن است(9). حتما تهمت زنندگان نخواهند گفت که جرج سوروس هم خواهان نابودی اسرائیل است. البته تهمت زنندگان می توانند بگویند که این سرمایه دار پوپریست، اخیراً با حمایت از "جنبش وال استریت" رگه هایی از ضدیت با امپریالیسم و آمریکا ستیزی و غرب ستیزی از خود بروز داده است(10). لیبرال یعنی جیمی کارتر و جرج سوروس، نه لیبرال خوانده هایی که جرئت یک انتقاد از دولت اسرائیل را هم ندارند. اما اگر گروهی بخواهد به عنوان "اپوزیسیون همسو" ایفای نقش کند، برای همسویی با آمریکا چاره ای جز سکوت در برابر نقض حقوق بشر توسط دولت اسرائیل در پیش ندارد. "همسویی" با دولت آمریکا به ناچار به همسویی با دولت اسرائیل می انجامد. تهمت "اسرائیل ستیزی" و طلب "نابودی اسرائیل" مولود "همسویی" است. آیا "اپوزیسیون همسو" چون گنجی از برقراری روابط میان دولت ایران با دولت آمریکا و دولت اسرائیل دفاع می کند؟ خیر. چرا؟ برای اینکه از نظر "اپوزیسیون همسو" حتما باید به ایران حمله نظامی صورت گیرد، اگر دولت ایران روابطی چون روابط دولت ترکیه با دولت های اسرائیل و آمریکا داشته باشد،موضوع حمله نظامی به ایران کلاً منتفی می شود. شاید از نظر "اپوزیسیون همسو" ایران به خاطر گرفتن هواپیمای جاسوسی آمریکا در خاک خود هم باید محکوم شود؟ اختلاف تهمت زنندگان با گنجی در مورد ذات خبیث جمهوری اسلامی و عبور از این رژیم به رژیم دموکراتیک نیست، اختلاف بر سر مخالفت با: تحریم های اقتصادی فلج کنند، حمله ی نظامی به ایران، وابستگی و همراه شدن با دولت های خارجی است. او نشان داده است که مخالفت فعال با جنگ چه معنایی دارد. اگر گروه هایی می گویند که مخالف فعال جنگ هستند،راه برای همه گشوده است.چرا تهمت و دروغ؟! اما نمی شود که توجیه درست کردن برای حمله نظامی به ایران را مخالفت فعال با جنگ نامید. اگر مقاله گنجی تحت عنوان "اپوزیسیون همسو" و لیبیائیزه کردن ایران"- روزآنلاین 10/9/90- خوانده شود، علل اختلاف نظر و تهمت زنی بهتر روشن می شود(11). پانوشت ها: http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/11/111111_l10_ag_foreign_relations.shtml 2- اصل مقاله در این لینک است: 3- اصل مقاله در این لینک است: http://www.bbc.co.uk/persian/world/2011/12/111201_l10_ag_ussr_us_israel.shtml 4- اصل مقاله در این لینک است: http://radiozamaneh.com/reflections/2011/12/04/8800 5- اصل مقاله در این لینک است: 6- اصل مقاله در این لینک است: http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2011/12/post-6.html 7- گزارش بی.بی.سی فارسی درباره کتاب جیمی کارتر را در لینک زیر است: http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2007/05/070526_carter-book.shtml 8- اصل مقاله در این لینک است: http://www.nybooks.com/articles/archives/2007/apr/12/on-israel-america-and-aipac/?pagination=false 9- درباره سوروس و جی استریت به لینک زیر رجوع شود: http://jstreet.org/blog/explanation-of-george-soros-j-street-funding/ 10- درباره همدردی جرج سوروس با جنبش وال استریت رجوع شود به لینک: http://www.bbc.co.uk/persian/world/2011/10/111003_u02_soros_wallstreet.shtml 11- اصل مقاله در این لینک است: Copyright: gooya.com 2016
|