دوشنبه 1 اسفند 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه به مهدی خزعلی، نجم السادات طباطبايی (قدوسی)

فرزند عزيزم آقای دکتر مهدی خزعلی
خبر اعتصاب غذای شما و آثار بدنی و خطرات آن باعث نگرانی و تاسف شديد من و همه دوستداران انقلاب است. من که از گذشته‌ای دور شما را می‌شناسم و مراحل رشد و مراتب تربيت شما را شاهد بودم می‌دانم چه دردی را تحمل می‌کنی و چگونه و چرا قصد فدا کردن خود برای ارزشهای متعالی اين مرز و بوم را داری. آنچه بيش از هرچيز دل را می‌آزارد تنها در خطر قرار گرفتن يک فرد نيست. نگرانی من و بسياری از خانواده‌های شهدا از شرائط سخت و خطرناک آينده‌ای است که در پيش داريم و بيش از امروز نيازمند مومنان حقيقی و پيروان صادق اسلام و انقلاب هستيم تا سير آينده کشور ما بهتر از آن باشد که اکنون شاهد آن هستيم.
اگر چه همه ما دلبسته ارزش‌های مقدسی هستيم که اسلام و انقلاب به ما ارزانی داشته است و در اين راه نبايد از بذل جان هراسی داشته باشيم اما مسير پر از تلاطم و طوفانی که در پيش است نيازمند سرمايه‌های فراوانی است که نبايد آن را هدر داد. شرائط کنونی سخت و طاقت‌فرسا است و من به عنوان کسی که پدر ، شوهر و فرزند خود را در کمتر از يک سال از دست داده بيش از هرکس دلبسته اين ارزشها هستم و می دانم که پايمال شدن آنها چه رنج و سختی دارد و چگونه جان و دل خانواده‌های شهدا و دوستداران اسلام حقيقی از آن خونين است و خوب می‌دانم که بزرگان شهيد چقدر از اين شرائط بيزار هستند و به عنوان کسی که بزرگوارانی را از نزديک ديده‌ام و خدمت آنان کرده‌ام، خوب می‌فهمم که در حالی که نام و تصوير آنان در هر کوی و برزن و در هر برنامه و تبليغی علم شده است ، از حقيقت آنان و طريقه آن بزرگواران فاصله‌ای داريم که قابل ترسيم نيست. اما چه می‌شود کرد که ما آنچه را درو می‌کنيم که خود کشته‌ايم و اين قول و وعيد خداوند است که نتيجه اعمال را جه بسا در همين زندگی شاهد باشد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اکنون آنچه بيش از هر چيز نگران کننده است، مشکلاتی است که در آينده پيش خواهد آمد و ريشه در امروز دارد. اکنون، زيربنا و بنيان دين و اعتقاد ما ضربه خورده و می‌خورد. نسل جوانی که اکنون دوران شکل‌گيری فکری و اعتقادی آنان است چگونه بزرگ می‌شوند و چگونه می‌انديشند؟ آنان که از ديانت و انقلاب تنها تبليغات رائج و عرضه شده را مشاهده می‌کنند مسلما مشکلات فکری و دينی فراوانی را دچار می‌شوند. حوادثی که آنان شاهد هستند, نبودن عملی ارزش‌ها و نبودن شخصيت‌های بزرگی که اسوه و نمونه اسلام عزيز و تشيع راستين هستند، همگی عواملی است که بنيان فکری و اعتقادی نسل‌های جوان را تهديد می‌کند. اين در حالی است که در عمل شاهد هستيم که مردم و جوانان چگونه ما و ديگر کسانی را که به نوعی به انقلاب و شهيدان وابسته هستيم را مورد سوال قرار می‌دهند تا جائی که چه بسا همه بزرگان درگذشته و شهيد را در آنچه می‌گذرد سهيم دانسته و آنان را متهم به يکسان بودن با حاضرين می‌کنند. اتهامی که بسياری از دشمنان اين شهيدان و نيز دوستانی که از قبل آن شهيدان به نعمت و مکنت رسيده‌اند نيز می‌پسندند و القا می‌کنند.
اما در اين ميان وظيفه دوستان واقعی اسلام و انقلاب چيست؟ آيا بايد خود را به هلاکت بيندازند و نابود کنند و آينده‌ای حساس و سرنوشت‌ساز را به ديگرانی بسپارند که بوئی از اين ارزش‌ها نبرد‌اند و در اين زمان از آنان اثری نيست؟ اين همان واقعه‌ای است که با پيروزی انقلاب اسلامی رخ داد و نتيجه آن همين است که همه شاهد هستيم.
درست است که صبر و تحمل شرائطی که خون شهيدان پايمال قدرتمندان می‌شود و آنان از ناحيه دوست و دشمن متهم می‌شوند، سخت و طاقت‌فرساست. اما اين کاسه زهری است که بايد به پيروی از آن پير فرزانه نوشيد و تحمل کرد. چرا که انقلاب مردم ايران و جنبش مداوم آنان هرگز خاموشی و شکست ندارد وخيلی پيش از اين بزرگانی چند پيش بينی شرائط امروزی و پيروزی فردای اين ملت را با تيزبينی و ديدی الهی کرده‌اند و برماست که در هر شرائط وظيفه خود را انجام دهيم. همه ما شاهد هستيم که قدرت اراده و برتری امام در نوشيدن جام زهر از قدر و اندازه او نکاست واين سنت همه آزادگان است.
من از شما می‌خواهم که کلام ارزشمند امام پس از قبول قطعنامه را به اجرا بگذاری که به مومنان و عاشقان اسلام و مبارزه گفت" فرزندان انقلابی ام, ای کسانی که لحظه ای حاضر نيستيد که از غرور مقدستان دست برداريد ... می دانم که به شما سخت می گذرد مگر به پدر پير شما سخت نمی گذرد ... بغض و کينه انقلابی خود را در سينه‌ها نگه‌ داريد, بدانيد که پيروزی از آن شماست" و در اين شرائط با شکست اعتصاب خود برای فردايی سخت‌تر و دردناک‌تر خود را آماده کنی.
لَقَدِ ابْتَغَوُاْ الْفِتْنَه مِن قَبْلُ وَ قَلَّبُواْ لَکَ الْأُمُورَ حَتیَ‏ جَاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ کَارِهُون
پيش از اين هم فتنه‏گری می‏کردند و کارها را برای تو واژگونه جلوه می‏دادند تا آن گاه که حق فراز آمد و فرمان خداوند آشکار شد، در حالی که از آن کراهت داشتند. (سوره توبه- آيه۴۸)

نجم السادات طباطبايی (قدوسی)


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016