شنبه 5 فروردین 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آیا سال ۹۱ سال سرنوشت ساز خواهد بود؟ بیژن صف سری

بيژن صف‌سری
اگر در سال جدید به امید راه انداختن کمپین صلح دوستی با ملت اسرائیل در فیس بوک، وقوع جنگ را منتفی می دانیم و یا بر عکس اساسا چاره را در حمله بیگانگان به وطن می بینیم، باید لمس ازادی را در خواب ببینیم و این آرزوی دیرینه را چون ارثیه شوم به فرزندانمان منتقل خواهیم کرد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژه خبرنامه گویا

می گویند کە در جنگ عالمگیردوم، فرزانه ای تفالی بە حافظ زدە بود تا نظر خواجە را دریابد و مشهور است کە این غزل آمدە بود: ما قصه سكندر و دارا نخوانده ايم از ما بجز حكايت مهر و وفا مپرس ! و عجبا که چندی پیش ، این بار توسط طنازی آواره از خانه باز هم در چگونگی حال امروز وطن تفالی زد حافظ جواب میدهد "مصلحت دید من آنست کە یاران همە کار/بگذارند و خم طرّه یاری گیرند" .
صف آرایی جامعه بین الملل و فشار تحریم های اقتصادی، پایه های نظام ولایی را به لرزه در آورده و وحشت در دل سران جمهوری اسلامی رخنه کرده است ؛از سویی ادعا ی رهبری و یارانش درتوانمندی مقابله با نفوذ دشمنان هم پوچ از آب در آمده، چرا که در سال گذشته حساسترین پایگاه های نظامی رژیم در چند نوبت مورد حمله قرار می گیرد و وقوع جنگی خانمان برانداز بر اذهان عمومی تلنگر می زند ودر حالیکه همگان بر این باور رسید ه اند که تصمیم سازان نظام ، برای دوام و بقای رژیم و فرار از تنگنا ها ، الزام در بر افروختن شعله های جنگ در منطقه را دارند، سال پایان میگیرد و نوروز از راه می رسد.

از جمیع ماوقع سال گذشته و نشانه هایی که هرکدام بر تزلزل نظام ولایی گواهی میدهد،این باور را قوت بخشیده که ظاهرا اسباب برچیدن نظامی که سر سختانه تظاهر به روئین تن بودن می کند ، فراهم است و سال جدید نه تنها برای جمهوری اسلامی که برای ملت جان به لب رسیده ایران نیز ، سال سرنوشت ساز خواهد بود .
بی شک چنین برآورد ی از وضعیت موجود، چیزی جز گمانه زنی نیست و شاید هم از سر خوش باوری باشد که از خصایص فرهنگی ما ایرانیان است اما با این همه ، نمی توان کتمان کرد که تحقق چنین گمانه زنی خوش باورانه ای، امروز، آرزوی هر ایرانی به تنگ آمده از ستم است ، و در مواجه با چنین آرزویی است که دو پرسش زیرمطرح می گردد،
اول - چرا تحقق چنین خواسته ای به حق، آن هم از سوی اکثریت ملتی که از ظلم به تنگ آمده تا کنون به تاخیر افتاده است؟

دوم - اگر فرض را برتحقق چنین آرزویی قرار دهیم ، آیا در صورت پایان یافتن حاکمیت نظام فعلی ، برای مهار امور افسار گریخته ناشی از فرو پاشی، راه کارهایی از قبل تدوین شده وجود دارد؟ و اگر هست ، مورد توافق همه گروه ها وقومیت ها و آزادی خواهان قرارگرفته است ؟
فرزانه ای می گفت اگر می خواهی خوب باشی اول باید قبول کنی که بد هستی و از همین رو باید گفت ابتدا باید باور کنیم که نا متحد بودیم و در تمام سا ل هایی که همواره برقراری مساوات و برابری ، و حکومتی بر آمده از دمکراسی ،بعنوان یک آرزوی مشترک در بین ما وجود داشته ، هیچگاه گامی موثر برای یک کاسه کردن آرا و نظراتی که منجر به تحقق این آرزوی دیرینه گردد بر نداشته ایم وقبول کنیم در سی سال گذشته با وجود همه ظلمی که از سوی نظام جمهوری اسلامی شاهد بوده ایم ، هیچگاه همتی برای اتحاد و یگانگی در برچیدن بساط ظلم نداشته ایم و همواره، منیت ها وبخل و حسادت های به دور ازروح مبارزه در راه آزادی ، باعث تفرقه و ایضا عدم اتحاد ما گردیده و اگر هم تلاشی به ظاهرجدی برای اتحاد در بین مخالفان نظام فعلی صورت گرفته است ، ازقضا باعث وبانی آن جاسوس جمهوری اسلامی از اب در آمده آن هم به قصد و نیت دست انداختن مخالفان نظام ولایی ، که آخرین نمونه آن ماجرای سردارسپاه "مدحی " بود که گویی مهره مار داشت که همه گروه ها و احزاب را برای اولین بارپس از سی سال ، به گرد هم جمع می کند ،و بعدآن، این جماعت ازادی طلب تا کنون قادر به جذب یگدیگر نبودند تا با عبرت از ساده اندیشی خود ، چاره ای برای اتحاد بیابند و بزرگترین همتی که داشته است ، تک گویی ها در رسانه های تصویری خارج از کشور و نبش قبر یاد ها و خاطرات گذشته ویا افشا گری از سران رژیمی بوده است که زمامدارانش جز به نیت دزدی و چپاول وغارتگری به نام دین بر ما مسلط نگردیدند ، که آن هم طی سی و سه سال گذشته آنقدر گفته شد که دیگر لق لقه زبان مردم کوچه و بازار گردیده و خریداری ندارد چرا که به وفور اطلاع رسانی ها شده و همه از چپاول ها آگاهند.
دیدی که چه کرد، دست شب با من و تو؟/ در باز و به دنبال کلیدیم هنوز.

می گویند مرحوم شفاالدوله پدرنویسنده نامی و مشهور شجاع الدین شفا، در قم شفاخانه ای (مطب) داشت که درست روبروی صحن حضرت معصومه بود و در سر در و تابلوی مطب خود به جای اینکه به رسم معمول بنویسد طبیب متخصص امراض داخلی و خارجی مردانه و زنانه ، با اشاره به زیارتگاه روبروی شفاخانه ی خود ، با یک بیت شعر لطیف که با خط خوش روی یک کاشی قشنگ نوشته بود ، در واقع همه مسئولیت را از خود سلب می کند و نوشته بود:

مطب دکتر اینجا و کاخ بنت مصطفی آنجا
بشارت درد مندان را، دوا اینجا ، شفا آنجا

حال حکایت امروز ما حسرت به دل ماندگان آزادی است که اگردر سال جدید به امید راه انداختن کمپین صلح دوستی با ملت اسرائیل در فیس بوک ، وقوع جنگ را منتفی می دانیم و یا بر عکس اساسا چاره را در حمله بیگانگان به وطن می بینیم ، باید لمس ازادی را در خواب ببینیم و این آرزوی دیرینه را چون ارثیه ی شوم به فرزندانمان منتقل خواهیم کرد ، ولی اگر از حمل این آرزو ، و بار سنگین مسئولیت آن خسته ایم باید تن به اتحاد دهیم وبه باوراین قلم آنچه امروز بیش ازآرزوی آزادی وطن ازسلطه دژخیمان ضرورت دارد،تلاش برای نحقق وحدت و یک پارچگی دربین گروه های تاثیر گذار درآزادی وطن است ، چرا که تا زمانیکه تدوین راه کارهای اجرایی و توافق همگان برای طی مرحله گذار به نظام مطلوب وجود نداشته باشد ، زمینه ایجادآن نوع از حکومتی که پس از ساقط شدن نظام فعلی برای اداره امور کشوراز سوی اکثریت ملت برگزیده می شود، فراهم نمی گردد و چه بسا باز هم شاهد ماجرای رفراندومی شبیه ، انتخاب از بین "آری" و " نه " جمهوری اسلامی در سال 57 خواهیم بود.و این جز اتخاد و وحدت بین گروه ها وآزادی خواهانی که به واقع درجلب آرای ملت ایران تاثیر گذار هستند ، میسر نمی گردد طرفه آنکه یکی از علل تاخیر سی ساله اتحاد در بین احزاب و گرو های با سابقه در مبارزه برای ازادی وطن ، وجود رشد قارچ گونه ی گروه ها و دسته های چند نفره ای هستند که با توجه به پراکندگی و آواره شدن خیل عظیمی ازهم وطنان درسراسر دنیا، هر روز در گوشه ای از جهان بنام مدعیان ازادی ایران تشکیل می گردد و از این رو نه تنها سال 91 با همه نشانه های تزلزل نظام سرنوشت ساز نخواهد بود بلکه بر دوام و بقای نظام می افزاید.

اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم / که آزرده شوی ورنه سخن بسیار است

bijan-safsari.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016