شنبه 26 فروردین 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

همسر عبدالفتاح سلطانی: هيچکدام از حقوق شهروندی ما رعايت نشده است

کمپين بين المللی حقوق بشر ـ معصومه دهقان همسر عبدالفتاح سلطانی، وکيل و از هيات موسسان کانون مدافعان حقوق بشر، با اظهار اينکه طی ۷ ماه و نيم که از بازداشت همسرش می گذرد «هيچکدام از حقوق شهروندی» آنها رعايت نشده است به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت:« آقای سلطانی بايد طبق قانون با قرار وثيقه تا زمان دادگاه تجديد و صدور حکم قطعی از زندان بيرون بيايد. در حال حاضر وکلای ايشان لايحه تجديد نظر خواهی را به دادگاه تحويل داده اند و ما منتظر تعيين وقت هستيم. من چندين بار به دفتر دادستان تهران برای تبديل قرار بازداشت به وثيقه مراجعه کردم و نامه نوشتم اما تا به حال هيچ پاسخی نگرفتم. من ۲۸ اسفند ماه سال گذشته نامه ای به دادستان کل کشور نوشتم اما چند روز پيش که برای گرفتن جوابش به دفتر ايشان مراجعه کردم مسول دفترشان گفتند که نامه نيست و بايد بگردند تا پيدايش کنند من هم گفتم که يک نامه ديگر می دهم شايد آن يکی گم شده باشد. حالا اميدوارم اين نامه هم به سرنوشت قبلی دچار نشود.»



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


عبدالفتاح سلطانی از وکلای برجسته حقوق بشر ايران روز شنبه ۱۹ شهريور ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و در تاريخ ۱۸ دی ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به رياست قاضی پيرعباسی با سه اتهام روبه رو شد: گرفتن جايزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسيس کانون مدافعان حقوق بشر. در ۱۴ اسفند به وکلای او ابلاغ شد که او به ۱۸ سال حبس در تبعيد در شهر برازجان و ۲۰ سال محروميت از حرفه وکالت محکوم شده است. در حال حاضر وکلای او لايحه تجديد نظر خواهی خود را به دادگاه تحويل داده اند. آقای سلطانی پس از اعلام حکم به بند عمومی زندان اوين منتقل شده است.

همسر عبدالفتاح سلطانی به کمپين گفت: « در طی مدت بازداشت آقای سلطانی ما حتی يکبار هم اجازه ملاقات حضوری نداشتيم. هفته پيش به خيلی از خانواده های زندانيان به مناسبت سال نو ملاقات حضوری دادند. من به ماموری که مسول اين کار بود گفتم بايد به ما هم ملاقات حضوری بدهند که ايشان گفت من به آقای سلطانی نمی توانم ملاقات بدهم. اگر در اين مملکت قانون است بايد در مورد همه رعايت شود و اگر نيست لطفا اعلام کنند که قوانين موجود را حذف کرده اند تا حداقل ما توقع اجرايش را نداشته باشيم. اگر قانون ملاقات و مرخصی وجود دارد بايد همه زندانيان از آن برخوردار باشند.»

معصومه دهقان در پاسخ به اين سوال که آيا وسايلی که ماموران امنيتی در روز تفتيش خانه و بازداشت آقای سلطانی از منزل آنها بردند به آنها برگردانده شده است، گفت:«همه وسايل برگردانده نشده است مانند آلبوم عکس خانوادگی، وسايل شخصی من مثل دفترچه يادداشت هايم، جزوها و حتی دفترچه حساب بانکيم. من آخر نمی دانم اين وسايل به چه دردشان می خورد که نگه داشته اند. سال ۸۶ نيز که ماموران خانه ما را تفتيش کردند با خودشان وسايلی از جمله آلبوم عکس، چند راديو و سی دی های شخصی را بردند که هنوز نداده اند. بهرحال اين ها وسايل شخصی و خانوادگی است که من راضی نيستم در دست آنها باشد. ولی هر بار هم که برای گرفتنشان مراجعه کردم گفتند حالا دوباره بيا. من آخر بايد چند بار دنبال آنها بروم.»

معصومه دهقان با اظهار اينکه مسولان قضايی خانواده های زندانيان را نيز آزار می دهند، گفت:« خانواده ها که نبايد ديگر تنبيه شوند. آنها نه ملاقات حضوری می دهند و نه مرخصی. حکم های عجيبی هم مانند تعبيد می دهند. حالا به فرض اينکه آقای سلطانی به برازجان برود چه کسی در اين ميان رنج می کشد، مسلما خانواده که بايد مسير طولانی را برای ديدن او بروند. مار مجيد دری چند روز پيش می گفت که هر بار برای ديدن مجيد سه روز زندگيشان تلف می شود تا يکساعت او را در زندان شهر ديگر ببينند. آيا اين طور حکم دادن با روح قوانين اسلامی ، انسانی و جمهوری اسلامی همخوانی دارد؟»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016