دوشنبه 8 خرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش ميدانی کلمه از واکنش مردم به دور جديد گرانی‌ها؛ مسئولان خجالت نمی‌کشند؟!

کلمه – زهره نقيبی: بنويسيد حال و روز مردم خوب نيست. بنويسيد زندگی شان بسيار سخت می گذرد… بنويسيد گرانی …. اينها بخشی از صحبت های مردم است که درد و رنج های خود را با خبرنگار کلمه در ميان گذاشته اند. آن هم در روزهايی که دولت احمدی نژاد ادعا می کند در حال مهار قيمت ها و کنترل گرانی است و روزنامه دولتی ايران تيتر می زند: تب گرانی فرو نشست!

سياست های اقتصادی دولت احمدی نژاد و به موازات آن اجرای طرح هدفمندی يارانه ها که حالا مدت هاست موجب نارضايتی و نگرانی مردم شده، هم حجم نقدينگی را به شدت افزايش داده و هم آتش تورم را گداخته تر کرده است. از آن مقطع تاکنون مردم رنجور و گرفتار تر شده اند از فرط گرانی ها و سختی هايی که دولتمردان بر انها تحميل کرده اند. نگاهی به آمار و ارقام بانک مرکزی- که البته کارشناسان در مورد صحت آن با قيمت های واقعی ترديد دارند – خود گواهی بر شيب صعودی قيمت کالاهای اصلی است که هر روز سهم مردم از آن در سبد خانوارها کم و کمتر می شود.

جديدترين گزارش بانک مرکزی از گرانی‌ها از افزايش قيمت مواد کالاهای مختلف خبر داده است. با اين حال دولت مدعی آن است که با طرح هدفمندی يارانه ها رفاه و عدالت را برای آنها به ارمغان آورده است. مردم اما می گويند روزگارشان خوب نيست و با سياست های اقتصادی کوله باری از فقر و گرسنگی نصيب شان شده است.

به هر روی کافی است دولتمردان کمی در اطراف خود دقيق تر شوند تا بفهمند روزگار مردم خوب نيست؛ تا بدانند که صدای امثال آن پيرمردی که در سفر استانی احمدی نژاد گرسنگی مردم را فرياد زد، در همين شهر هم بسيار پيچيده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


همه را بيچاره کرده اند

کنار خيابان وليعصر بساط دستفروشی دارد که با خريدی با او هم صحبت می شوم. ابتدا بلند بلند شروع به اظهار نظر کرده و لب به انتقاد از گرانی ها و يارانه ها می گشايد که “مگر غير از بدبختی حاصل ديگری برايمان داشته است. اوضاع و احوال مردم بد بود و با يارانه ها بدتر کردند. يک بار يارانه ها را بهانه می کنند و بار ديگر ارز و سکه و … ” صدايش به قدری بلند است که توجه برخی عابرين را هم به خود جلب می کند. ادامه می دهد: زندگی ها را سخت کرده اند. کرايه خانه ، آب ، برق ، گاز. کاش اصلا يارانه ای نمی دادند.

سپس يکی از عابرين را که ايستاده و به صحبت او گوش می دهد مورد خطاب قرار می دهد که: آقا شما با يارانه ثروتمند شدی؟ چند برابر به جای آن پس می گيرند. حالا ديگر صدايش را به آرام ترين حد ممکن رسانده و سرش را جلوتر می آورد و می گويد: الان که با شما صحبت می کنم، توی يخچالم گوشت ندارم ، مرغ نمی توانم بخرم. در خانه من ممکن است ۲ تا ۳ کيلو برنج باشد. تحت فشاريم. همسرم يک ماه پيش گفته مرغ بخرم هنوز نتوانستيم. يخچالی که برای ۳۰ سال پيش در خانه ام هست مدتهاست رنگ ميوه را نديده است.

نگاهش که می کنم چهره اش کاملا سرخ شده است. می پرسد : چه کنم ؟ دزدی کنم ؟ بلد نيستم. فقط ما نيستيم همه را بيچاره کرده اند. بنويسيد که اوضاع و احوال مردم خوب نيست. همين دستفروش تاکيد می کند که سرنوشت ايران در آينده مثل سوريه و مصر خواهد شد.

گزارش بانک مرکزی هم چنين از بالا رفتن ۴۲.۴ درصدی قيمت گوشت قرمز و ۴۹.۸ درصدی گوشت مرغ در هفته منتهی به ۲۹ ارديبهشت ماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته پرده برداشته و اشاره کرده که قيمت قند و شکر نيز در همين مدت با افزايش ۲۰.۷ درصدی، نرخ روغن نباتی با افزايش ۲۵.۸ درصدی و چای خارجی با افزايش ۴۰.۴ درصد همراه بوده است.

دولت محمود احمدی‌نژاد که سرانجام موج گرانی کالاهای مصرفی را پذيرفته، با رد ناکارآمدی خود، مشکلات را به توطئه‌های کسانی که از اجرای “سياست‌های عدالت‌محور” ضربه خورده‌اند نسبت می‌دهد. چندی پيش عبدالرضا شيخ الاسلامی وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت “برخی ده تا سی درصد از مايحتاج مردم را به عمد و خبيثانه گران کردند و بايد گفت که برخی به دنبال ايجاد گرانی هستند”.

با اين حال احمد کريمی اصفهانی، دبير جامعه انجمن های اصناف بازار، دولت را “تنها مقصر گرانی” معرفی کرده و گفته است که اين ميزان گرانی در هيچ دولتی ديده نشده و سابقه نداشته که “در خلال يک سال قيمت کالاهای اساسی و مصرفی نزديک به ۵۰‌درصد افزايش يابد” و هشدار داده است که دولت “اگر بخواهد همچنان با ابزار تعزيراتی با گرانی‌ها برخورد کند، منجر به تشديد گرانی در بازار خواهد شد.”

همه چيز در حال تخريب است

ميانسال است و بازنشسته تامين اجتماعی؛ معتقد است: اگر ذره ای رفاه مردم برای حکومت ارزش داشت ، با اوضاعی که در فاز اول اين طرح برای مردم درست کردند و می بينند که مردم با سختی زندگی می کنند می بينند که قيمت ها را به کجا رساندند ، کل طرح يارانه ها را لغو می کردند. در هيچ زمينه ای بهبود و رفاه حاصل نشده است. بسياری از مردم ديگر گوشت و مرغ و ميوه نمی خورند همه نرخ ها چند برابر شده اما حقوق ها چی؟ اين يعنی در منگنه قرار دادن مردم. شما در خانواده ها ببينيد حتی گوجه و خيار برای پذيرايی ميهمان هم ديگر نمی توانند بخرند. يک گونی گوجه فرنگی ۳۰ سال پيش ۵ تا تک تومانی بود. الان به کجا رسيده؟ چرا برای کشوری که ۴ فصل را دارد ميوه بايد اين قدر گران باشد؟ مردم گله و اعتراض هم که کنند درب و داغونشان می کنند.

گرانی ها اما تنها به گلايه مردم که گوش شنوايی برای آنها نيست محدود نمی شود. علاوه بر جامعه مدرسين برخی از مراجع هم چندی پيش برای چند روز زبان به گلايه در مورد افزايش قيمت ها گشودند و خواستار ارايه آمارهای واقعی از سوی دولت شدند. از جمله آيت‌الله ناصر مکارم شيرازی که در اين زمينه گفت: “تورم ۲۱ درصدی که می‌گويند، با واقعيت‌ها يکسان نيست و شاهد قيمت‌هايی هستيم که جهشی بالا می‌روند”.

شهروندی را در مورد قيمت های موجود بازار مورد سوال قرار می دهم که می شنوم : من چه کاره ام ؟ اين سوال شما چه فايده ای دارد ؟ حرف من چه تاثيری دارد ؟ مگر دولت از حال ما خبر دارد. مگر می دانند طی اين دوسال قانون يارانه ها چه بلايی بر سرمان آورده است؟ مگر به بد بختی های مردم رسيدگی می کنند ؟ هر قدر هم منتشر کنيد وقتی به حرف ما توجهی نمی شود پس بهتر است نظری ندهيم.

پرسش شونده ديگری هم نظرش اين است که وضع معيشت و اقتصاد کشور را از افزايش تعداد دست فروشان و معتادان و کودکان کار که جلوی ماشين ها را می گيرند. می توان فهميد. او با اين اعتقاد که گرانی های سالهای اخير فقر و فساد را گسترش داده می گويد : طرح هدفمندی يارانه ها و گرانی های ناشی از آن فقر را گسترش داده که نتيجه آن فروپاشی خانوارها و بعد هم جامعه است.

خطاب به مسوولان می گويد: شما که هر چند وقت يک بار می گوييد اينجا ميدان نفت پيدا کرديم آنجا ميدان گاز کشف کرديم ، اگر نفت و گاز داريم که حق مردم است . چرا اين قيمت ها را به مردم تحميل می کنيد ؟

روی صندلی نشسته و در حال مطالعه روزنامه است؛ توضيح می دهد: هدفمندی يارانه ها افراد و دولتمردان قوی می خواهد. اينها جز دردسر چيز ديگری در اين سالها نداشته اند. اين آقايان به اسم هدفمندی چه نابسامانی ها که ايجاد نکردند. او اشاره می کند : برای طرح هدفمندی ابتدا بايد بنگاه های توليدی را تقويت می کردند که الان همه در حال تخريب اند . پولی هم که به مردم دادند هيچ فقيری را سير نکرد. يه مقدار پول به مردم دادند و برق و گاز را چند برابر کردند.

ما زير خط فقر زندگی می کنيم

چند موتور سوار کنار خيابان ايستاده و به هر عابری اعم از زن يا مرد که می گذرد بلند می گويند : موتور..موتور..خانم موتور؛ آقا موتور…” حدود ۴۰ سال سن دارد . به موتورش تکيه داده و در جستجوی مسافر است . از او می پرسم که اتحاديه و جای مشخصی داريد؟ می گويد : نه اما اگر بسته ای هم برای ارسال داشته باشيد انجام می دهيم. می گويد : کارمان اين است که صبح تا شب دنبال مسافر باشيم. مجبوريم که سراغ اين کار آمده ايم. می گويد قبلا کارگری می کرده که کار برايش يک روز بوده و چند روز نبوده است.

او هم مثل ديگر شهروندان گله مند از گرانی ها است و شروع می کند قيمت کالاهای مختلف را يک به يک گفتن و پس از آن ادامه می دهد: مسوولان فکر مردم نيستند و فقط نشستند قيمت ها را جابه جا می کنند. يارانه کجای اين گرانی ها را می گيرد؟ خودش می گويد: ما زير خط فقر زندگی می کنيم. کجا راضی هستيم. اجاره خانه، پول آب و برق و گاز و هزار بدبختی ديگر هم هست. ادامه می دهد بعضی ها را می بينم که صندوق عقب ماشين خود را پر از ميوه و گوشت و .. می کنند از خود سوال می کنم واقعا از کجا پول می آورند؟

آيا از گرانی ها خجالت نمی کشيد؟

شهروندی هم با گلايه از گرانی ها به ناتوانی دولت در کنترل بازار اشاره کرده و می گويد: آيا قادرند به همين ميزان افزايش ، حقوق ها را هم بيشتر کنند ؟ شما که در تمام رتبه بندی ها خود را با اروپا و .. مقايسه می کنيد درآمد مردم را هم بايد با اين کشورها مقايسه کنيد. آيا حقوق يک مهندس ايرانی با مهندس اروپايی يکی است؟

او که خود را استاد دانشگاه معرفی می کند و تاکيد دارد اگر خبرنگار صداو سيما بوديد به دليل مخالفت با اين ارگان و پرسنل آن گفت و گو نمی کردم ، توضيح می دهد : پشت هيچ يک از اقدامات دولت کار کارشناسی صورت نگرفته است. دليل آن هم اين است که آنها نه تنها الفبای سياسی را نمی دانند بلکه با علم اقتصاد هم غريبه اند. به خاطر همين وضع اقتصادی و معيشت مردم به اين فضاحت رسيده است.

اين شهروند در ادامه می گويد : به خصوص علم اقتصاد که از ديگر علوم مهم تر است و فرقش اين است که در ديگر رشته ها مثلا مهندسی آزمايش می کنند و به نتيجه می رسند اما برای آزمايش در علم اقتصاد بايد آن را در حکومت آزمايش کنيد و وقتی هم تخصصی نداشته باشيد حاصلش همين اقتصاد ايران می شود. الان قدرت خريد همه کاهش يافته است. وضع مردم بد است.

پيرمرد ميانسالی هم که خود را بازنشسته ارتش معرفی می کند ، گله دارد که در تامين مخارج زندگی اش مانده است. می گويد : حقوقم با اين گرانی ها به جايی نمی رسد. کرايه خانه ها هم که برای خود مشکل ديگری است. قسط بانکی هم دارم و غير از آن بايد خانواده ام را هم سير کنم . اما با کدام پول ؟ با روغن و برنج و گوشت و ميوه ای که قيمتش سر از آسمان در آورده است؟

خانمی که می گويد برای خريد به تره بار رفته و به خاطر قيمت های سرسام آور دست خالی برگشته و از زير چادرش نايلونی را نشان می دهد که تنها سه عدد کدو داخل آن است ، می گويد: واقعا خجالت نمی کشند از اين قيمت ها؟ يک باره بگويند بميريم …

نگرانی تاکسی داران از کاهش سهميه ها

شتاب قيمت ها در حالی است که از يک سو برخی شهروندان نگران خيز مجدد قيمت ها از تيرماه با احتمال اعمال تحريم های جديد هستند و از ديگر سو برخی اخبار احتمال گرانی بنزين و کاهش سهميه های بنزين تاکسی ها را زمزمه می کنند.

در تاکسی از راننده در مورد کاهش سهميه بنزين سوال می کنم که می گويد : کم شود يا زياد گران يا ارزان شود. به جهنم! می پرسم پس معلوم است که راضی هستيد. می گويد نه کسی راضی نيست اما اعصابم را هم خرد نمی کنم. باز هم می گويم : به جهنم . مسافر جوان داخل تاکسی می گويد : وضع شما راننده ها خوب است. ما کارمندها هستيم که بيچاره می شويم . چون شما و آن مغازه دار و بقال و قصاب هم به راحتی قيمت ها را بالا می بريد.

راننده می گويد: نه آقا خيال آن آدمی راحت است که در شانديز غذا می خورد نه من که در گرما و سرما بايد با بدبختی و مسافرکشی پول دربياورم. کارمند مسافر اما معتقد است اين هم صنفان او هستند که بايد تاوان گرانی ها را بدهند بدون آنکه با افزايش حقوقی مواجه شوند. با اين جمله خطاب به راننده می گويد : هر چقدر گرانی ها بيشتر شود، حتی مسافرکشی هم نکنی می نشينی داخل خانه ات و بنزين ات را می فروشی و پولش را به جيب می زنی. کاری که خيلی از شماها داريد می کنيد. می گويد چه بنزينی ؟ برای همين ماشين می دانی چه قدر پول بيمه می دهم؟

آن يکی معتقد است : مرغ ۱۴۰۰ تومانی چقدر شده است ؟ تورم برای همه هست فقط برای من راننده تاکسی نيست ؟

در اين مورد از يکی ديگر از رانندگان تاکسی صحبت می کنم که می گويد: مگر راننده تاکسی زندگی ندارد؟ سهميه ها و قيمت ها که جابجا شود يعنی هزينه های ما بالا می رود ما هم مجبوريم قيمت ها را بالا ببريم.

ديگری هم که نگران بحث های متناقض مطرح شده از سوی دولت و مجلس برای موضوع بنزين که حالا به نظر می رسد با کاهش سهميه مواجه شده است، می گويد : مرحله اول گرانی کرايه ها مربوط به تورم سالانه بود که همه ساله زياد می شود. بنزين را گران کنند يا سهميه را کاهش دهند ما هم قيمت ها را مجدد افزايش می دهيم.

تاکسی ها اگر چه هنوز برچسب افزايش نرخ کرايه ها را دريافت نکرده و بر روی خودروها نزده اند ؛ اما از مدت ها قبل اقدام به افزايش نرخ کرده اند. يکی از آنها می گويد : بر فرض خودشان برچسب ها را می خواهند ديرتر بدهند تا ما يک دفعه با گران شدن نرخ بنزين و يا جابه جا کردن ميزان آن يک نوبت کرايه ها را گران کنيم . اما اشتباه می کنند و ما کار خودمان را انجام می دهيم.

راننده ديگری نظرش اين است: اينطور که پيش می روند می خواهند بنزين را هزار تومان کنند بعد يکدفعه برچسب جديد بدهند. مگر ما زندگی نداريم . تو اين گرما با بدبختی کار می کنيم. والله قسط داره اين ماشين هنوز.

آن يکی هم عاجزانه خواهش می کند که نه يارانه ای می خواهيم نه افزايش سهميه و نرخ بنزين. همه اينها جز دردسر برای ما حاصل ديگری ندارد.

با تداوم انتقادها به گرانی های سرسام آور و رشد صعودی قيمت ها در نتيجه عملکرد دولت، زمزمه اجرای فاز دوم هدفمندی يارانه ها از نيمه دوم سال جاری هم شنيده می شود . قابل ذکر است که علت توقف فاز دوم اين طرح در شرايط موجود تنها مشکلات مصوبه مجلس در قانون بودجه ۱۳۹۱ خوانده شده است نه پيش بينی فشار مضاعف گرانی های مجدد بر مردم.

بنابر قانون حذف يارانه ها، دولت بايد اين طرح را در طول پنج سال اجرا کند اما کارشناسان می گويند که دولت سعی دارد در دو يا سه مرحله اين کار را انجام دهد. تغييری که تنها قربانی آن، مردم هستند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016