چرا باغ های پسته رفسنجان به غرب چراغ سبز نشان می دهند؟ ناصر مستشار

هاشمی با زيرکی خاص خود می خواهد، همه عرصه های سياست و آينده مذاکرات اتمی حکومت اسلامی رابنام خويش تمام کند!
او با شناخت موقعيت بحرانی جمهوری اسلامی و غرب متلاطم در پی راهيا بی و تسخير همه قدرت می انديشد!
آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که از مذاکرات بغداد "هنوز اطلاعات دقيقی نداريم و ارزيابی کار آسانی نيست ! اما ترديد و نااميدی هاشمی ـ عليرغم بی اطلاعی از مذاکرات بغداد از کجا سرچشمه می گيرد؟

سئوال اساسی در حال حاضر برای جهانيان اين هست ،آيا بالاخره آيت الله ها صاحب بمب اتم اسلامی می شوند؟
همه فشار های جهانی بر روی اوباما آورده می شود تا با جمهوری اسلامی به مذاکره بيردازد.سئوال اساسی در اينجاست ، آيا بين حکومتی که می خواهد با قلدری صاحب بمب اتم شود تاتمام جهان را مورد تهديد قرار دهد ، می تواند زمينه های مذاکره وجود داشته باشد.خصايص اتمی شدن آخوندها بطور کوتاه بررسی ميشود:

۱- ملايان شرايطی را بوجود آورده اند تا جهانيان ميان جنگ و(شايدآنهم از نوع اتمی) و صلحی که در پناه آن ملايان به بمب اتم دست يابند ، برسر انتخاب يکی از اين دو گزينه عليه جنگ رای بدهند.رای کنونی عليه جنگ وبه نفع صلح ، مطمئنا جنگ را بدنبال خواهد داشت.صلح خواهی صلح دوستان تنها جنگ را به تعويق می افکند و به ملايان فرصت کافی می دهد تا با خيال راحت به تکنولوژی ساخت بمب اتم دست يابند.
۲- از مدتها پيش امريکا به همه جهانيان هشدار می داد ، در صورت دست يابی رژيم اسلامی به تکنولوژی اتمی ، آنرا به ديگر کشورها وسازمانهای تروريستی انتقال خواهد داد.در ملاقات اخير رهبر اسلامی سودان با خامنه ائی در تهران ، ولی فقيه وعده انتقال دست آورد اتمی را به همه کشورهای اسلامی را داد و پيش بينی امريکا محرز گرديد.
۳-پس از وقوع انقلاب ارتجاعی واسلامی در ايران ، رهبران اين نهضت بارها در سخنرانيها وعمليات تروريستی و حتی در قانون اساسی اسلامی خود تصريح کرده اند که نهضت اسلامی را جهانی خواهند کرد.بمب اتمی که احتمالا ملايان بدست خواهند آورد ، مطمئنا بمب اتمی اسلامی خواهد بود. جهان از هم اکنون بايد به وحشت فرو برود ، چرا که اين بار بمبی در راه است که پشتوانه توده ائی وايدلوژيک دارا می باشد. اگر در سالها ی گذشته جنگ سرد می رفت تا جهان را به نابودی بکشاند اما در دوطرف آن جنگ ، از يک طرف نمايندگان سرمايه داری و طرف د يگرکمونيست ها از عقل سليم وانسانی واين جهانی برخوردار بودند وهيچگاه حاضر نمی شدند تا جهان را به پرتگاه نيستی ببرند! اما رهبران رژيم ايران هيچ ابائی از نابودی جهان ندارند چراکه به هواداران خود وعده می دهند در صورت از دست دادن جهان فعلی به لذت معنوی دنيای آخرت مفتخر خواهند شد.
۴- تمام ارزيابی های مفسران سياسی براين محور متمرکز گرديده بود که رژيم اسلامی در دقيقه ۹۰ از لجاجت خود دست می کشد و شرايط کنونی را با موقعيت گروگان گيری وخاتمه جنگ ايران وعراق مقايسه می نمودند ، ولی تا امروز يعنی آخرين فرصت ۳۰ روزه شورای امنيت ملی سازمان ملل چنين علامتی ديده نشده است ورژيم با عزم راسخ بر ادامه غنی سازی اورانيوم را در ايران پيش می برد!
۵-رژيم توانسته است جهان را نسبت به عواقب جنگ احتمالی متوهم وبيمناک سازد.بعضی از رهبران کشورهای قدر تمند به جرج بوش توصيه می نمايند که موقعيت رژيم ايران وعراق را برابر محاسبه ومقايسه نکند ودر همين راستا ملايان به نيروی تخريبی خود بيشتر مصمم شده اند و به عدم احتمام حمله امريکا باور آورده اند وهمچنان بر ادامه غنی سازی اورانيوم اصرار می ورزند.
۶-تمام نامه نگاری ها به سوی اوباما صورت می گيرد تا از اعمال خطرناک همچون جنگ صرف نظر نمايد، ولی در نامه ها ونوشته ها وطومارها هيچگونه اشاره ائی به خطر تجهيز رژيم تهران به بمب اتم اسلامی نمی شود و در همين راستا ملايان می توانند مظلوم نمائی و انسان گرائی کاذب از خود نشان دهند. بطور مثال هلموت اشميت صدر اعظم سابق آلمان که يکی از تصميم گيرندگان سرنگونی شاه در کنفراس گودالپ بوده است واظهار نظر کنونی ايشان در راه اتمی شدن ملايان بسيار تکان دهنده است!! نامبرده می گويد: هيچ چاره‌ای نداريم، بايد ايران جديد را بپذيريم، گفت‌و‌گوی هلوت اشميت، صدراعظم اسبق آلمان درخصوص ايران با آبندبلات، ايرانيوز" برگرفته از خبرنامه گويا "
* برنامه‌های اتمی ايران، تهديدی فراگير برای صلح محسوب نمی‌شود
* صحبت‌های آقای احمدی‌نژاد تهديدآميز است، اما اين مساله ارتباط خاصی با مسائل اتمی اين کشور ندارد
* ما بايد با ديده اغماض به ايران نگاه کنيم
* نمی دانم چطور می‌توان از برنامه‌های ايران جلوگيری کرد
از آنجائی که هلموت اشميت از نفوذ معنوی بسياری در ميان نيروهای سوسيال دمکرات اروپا دارا می باشد ، اظهار نظر اخير او می تواند تاثير بسزائی بر روی بخش وسيعی از نيروهای سياسی اروپا داشته باشد.
۷- بدون فشار جهانی برروی رهبران اسلامی که سال های طولانی به جهانيان دروغ گفته اند وهمه فعاليت های اتمی خود را پنهان نگاه داشته اند بود ند، می تواند براحتمام آنها در دست يابی به بمب اتم اسلامی سرعت ببخشد. در روز هائی که پاکستان به بمب اتم دست پيدا کرد، همه مسلمانان غرب ستيز و ضداسرائيل به يک ديگر تبريک گفتند.اما بمب اتم پاکستان دارای ايدولوژی اسلامی نبود وزير نظارت امريکا عمل می کرد و تنها عليه هند بوجود آمده بود وامريکا واسرائيل را تهديد نمی کرد.در آن روزها هند خود را متحد شورويها می دانست و پاکستان خود را متحد امريکا و مخالف کمونيستها می دانست.
۷-" روزنامه فرانسوی فيگارو می نويسد: در هر حال، ايده آل ترين حالت اين است که از داخل کاری صورت پذيرد، يعنی تغيير رژيم در ايران است". همانطور که روزنامه فيگارو به نتيجه مطلوب رسيده است بنظر اينجانب درخواست توقف غنی سازی اورانيوم از جانب جامعه بين المللی وطرفداران صلح جهانی وحقوق بشر بايد با شعار سرنگونی ج.ا از جانب مردم ايران همزمان گردد!چراکه به اندازه کافی مستنداتی در دست ملت ايران وجود دارد که اين رژيم تهديد گر وخطرناک از اريکه قدرت در ايران بايد حذف شود تا مردم ايران وجهان در صلح و ثبات وامنيت به زندگی ادامه دهند. در حال حاضر سه گزينه در برابر نيروهای سياسی ومردم ايران قرار گرفته است:اول- از اتمی شدن رژيم اسلامی حمايت نمائيم وبا حمله نظامی مخالفت نمائيم و صلحی که رژيم در پی آن است تا پروژه های اتمی خود را پيش ببرد حمايت نمائيم .دوم -مخالفت بااتمی شدن رژيم اسلامی ومخالفت با حمله نظامی وطرفداری از سازماندهی مردم وتشکيل آلترناتيو مناسب وجلب حمايت بين المللی از مبارزات مردم ايران.سوم- حمايت از حمله نظامی امريکا وحرکت پياده نظام و بخشی از اپسيوزيون ايرانی در زير آتش ارتش امريکا برای سرنگونی رژيم آخوندی!
۹- احمدی نژاد بعنوان رئيس جمهور امت وولايت فقيه به يک مانور بسيار ماهرانه دست زد تا بی اقبالی خود را در ميان مردم به محبوبيت کاذب در ميان زنان ايران تبديل نمايد.او ورود زنان را به ورزشگاه های بزرگ را آزاد اعلام کرد اما بلافاصله آيات عظام که به عصر تاريکی وتحجر تعلق دارند ، ورود زنان به استاديوم های ورزشی را حرام وخلاف شرع اسلام اعلام کردند. در اين رهگذر شايد احمدی نژاد خواسته بود تا خود را کمی ملايم واصلاح طلب جا بزند و در ميان مردم حاميانی دست وپا کند، اما با فتوا هائی روبرو شد که بار ديگر آبروی اسلام ارتجاعی ومراجع اسلامی را که کما فی سابق از بين رفته بود، بار ديگر ترقی وسعادت مردم ايران را در تضاد با احکام اسلام قرار داد ويکی از دلايل عقب ماندگی ملت ايران پس انقلاب صنعتی در قرن هيجدهم در اروپا همانا مانع اسلام بوده است!
۱۰- کسانی که در داخل وخارج کشور بنام اپوزيسيون مدتهاست به رژيم اسلامی به مثابه نماينده ملت ايران رهنمود می دهند تا با امريکا مذاکره کند تا اختلافاتشان حل شود تا برعمر رژيم ملايان افزوده گردد هيچگاه انتقادی به اتمی شدن رژيم اسلامی نداشته اند!اگر رژيم حکومت اسلامی برای ماندن براريکه قدرت نياز به اتم و همزمان برای خريدن فرصت احتياج به مذاکره را احساس کرده است، به همان اندازه نيروهای مخالف ج.ا. اسلامی برای سرنگونی حاکمان عقب افتاده از تاريخ بشريت نياز جدی به رسميت بخشيدن و شناساندن مبازره خود در سطح جهان ملزم به مذاکره با امريکا می باشند تا صلح طلبی خود را به نمايندگی از جانب مردم صلح طلب ايران رابه گوش جهانيان برسانند.بخش وسيعی از نيروهای سياسی هنوز به سياق رهبران ج.ا. به اصطلاح ضد امپرياليستی می انديشند وبسياری از خصوصيات مبارزه جويانه منفی ضد متمدانه حاکمان ايران در اپسيوزيون ايرانی ديده می شود.ماداميکه در انديشه های خود پالايش زير بنائی انجام ندهيم :
بقول مولوی " شيخ عطار هفت شهر عشق را گشت / ما هنوز اندر خم يک کوچه ايم.