پنجشنبه 5 مرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اسامی ۲۸ زندانی کرد محکوم به اعدام در ۵ زندان کشور

تحقیقات کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نشان می دهد که هم اکنون حداقل ۲۸ تن زندانی کرد که با اتهام های سیاسی و امنیتی مواجهند در زندان های سنندج، ارومیه، سمنان، رجایی شهر، سقز در انتظار اجرای حکم اعدام و یا تایید - نقض حکم دادگاه بدوی در دادگاه های عالی هستند. از این تعداد ۱۷ تن حکم قطعی اعدام دریافت کرده اند و ۱۱ زندانی دیگر حکم اولیه اعدام گرفته اند و در انتظار رای دیوان عالی کشور هستند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در مورد برخی از اسامی که در این گزارش پیش رو دارید پیشتر اطلاعاتی در رسانه های مختلف منتشر شده است.

اما در برخی موارد مرتبط با زندانیان کرد که با اتهامات سیاسی وامنیتی مواجه هستند، به دلیل مشکلاتی که در مسیر اطلاع رسانی وجود دارد از جمله محدودیت هایی که نیروهای امنیتی بر خانواده های این زندانیان ایجاد می کنند و فضای بسته اجتماعی سیاسی که در آن امکان فعالیت های اطلاع رسانی فعالان حقوق بشر عملا به کمترین میزان خود کاهش پیدا کرده است، اطلاعات چندانی در خصوص این پرونده ها وجود ندارد. کمپین توانسته است که از طریق وکلا یا خانواده زندانیان توسط منابع محلی اطلاعاتی را در خصوص وضعیت حداقل ۱۷ تن از افرادی که محکوم به زندان هستند به دست آورد.

همچنین در این گزارش اسامی ۱۰تن از افرادی که قوه قضاییه ادعا می کند وابسته به گروه های مذهبی سلفی مذهبی وبه خاطر شرکت در عملیات مسلحانه از سوی دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شده‌اند، درج شده است. مشخصات این افراد در انتهای این گزارش آمده است. علاوه بر این سه تن دیگر به نام های فخر الدین فرجی، چنگیزقدم خیر و شورش رضایی که در درگیری های مسلحانه دستگیر شده اند اتهام محاربه به آنها تفهیم شده است و به گفته فعالان محلی خانواده های آنها نگران آن هستند که افراد شده با حکم اعدام مواجه شوند.

تحقیقات کمپین نشان می دهد که در بسیاری از پرونده های یاد شده مراحل قانونی دادرسی رعایت نشده، متهمان به وکیل دسترسی نداشته و اظهارات آنها در مراحل دادرسی مورد توجه قرار نگرفته است. دربرخی از موارد یاد شده که در زیر می آید، متهمان مدعی شده اند که در زمان بازجویی مورد آزار واذیت وشکنجه فیزیکی قرار گرفته اند. به گفته خانواده برخی از متهمانی که چنین ادعاهایی را حتی با نوشتن نامه از زندان مطرح کرده اند، قوه قضاییه تحقیقات مستقل برای بررسی ادعاهای یاد شده انجام نداده است. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشار این گزارش، از مقامات قضایی می خواهد که با اعمال وسواس جدی در بررسی اظهارات زندانیان یاد شده و همچنین اطمینان خاطر از قانونی بودن مراحل دادرسی و صدوراحکام اعدام، نسبت به بازبینی احکام یاد شده اقدام جدی به عمل آورد.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران همچنین از قوه قضاییه ایران می خواهد که تحقیقات مستقلی را نسبت به ادعاهای متهمانی که گفته اند در مراحل تحقیقات آنچه در خصوص اتهاماتی که به آنها نسبت داده شده را تحت فشار و شکنجه فیزیکی و روحی انجام داده اند، انجام دهد و نتیجه آن را در اختیار افکار عمومی قرار دهد.

اسامی افراد محکوم به اعدام عبارتند از : ۱)حبیب الله لطیفی، ۲) رشید آخکندی، ۳) مصطفی سلیمی، ۴) شیرکومعارفی، ۵) حبیب الله گلپری پور ۶) زانیار مرادی، ۷) لقمان مرادی. علاوه بر آن ده تن دیگر که در یک پرونده که اتهام عضویت در یک گروه مذهبی سلفی دارند نیز به اعدام محکوم شده و حکم آنها تایید شده است.

اسامی ۱۱ تنی که حکم اعدام دریافت کرده اند و منتظر حکم دادگاه تجدید نظر هستند عبارتند از : ۱) سمکوخورشیدی، ۲)سیروان نژاوی، ۳) ابراهیم عیسی پور، ۴) رزگار(حبیب) افشاری ۵) علی افشاری ۶) هوشنگ رضایی، ۷) رضااسماعیلی، ۸) بهروزآلخانی، ۹)سیدسامی حسینی، ۱۰) سیدجمال محمدی، ۱۱) بختیار معماری.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران معتقد است که تعداد افرادی که حکم اعدام دریافت کرده اند ممکن است بیشتر از افرادی که در این سیاهه مورد بررسی قرار گرفته اند باشد که به دلیل محدودیت در زمینه تحقیق و جمع آوری اطلاعات ممکن است در این مجموعه نیامده باشد. به همین جهت فعالان محلی و افرادی که نسبت به موارد دیگری از صدور حکم اعدام برای شهروندان کرد به اتهام های سیاسی و امنیتی مطلع هستند می توانند اطلاعات خود را بر تکمیل برای کمپین ارسال کنند.

۱. حبیب الله لطیفی

حبیب الله لطیفی متولد ۱ فروردین ماه سال ۱۳۶۱ ، دانشجوی رشته‌ مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور ایلام بوده و در مورخ ۱ آبان ماه سال ۱۳۸۶ در خیابان ادب شهر سنندج توسط تعدادی از ماموران ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج بازداشت شده است. بعد از نزدیک یه ۴ ماه نگهداری در سلولهای بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج که گفته می شود با شکنجه‌های شدید من جمله ضرب و شتم که منجر به خونریزی کلیه و شکستن سروی شده به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.

آقای لطیفی در تاریخ ۱۰ تیرماه سال ۸۷ در شعبه‌ یک دادگاه انتقلاب شهر سنندج به ریاست قاضی بابایی به اتهام محاربه و عضویت در حزب حیات آزاد کردستان ( پژاک ) محاکمه شد و با وجود دفاعیات وکلای وی آقایان صالح نیکبخت و نعمت احمدی نهایتا وی به اعدام محکوم شد.بعد از تائید حکم اعدام از سوی دادگاه تجدید نظر نهایتا دیوان عالی کشور نیز در تاریخ ۱۶ اسفند سال ۸۸ این حکم به صورت شفاهی به وکیل ایشان آقای نیکبخت اعلام شد.

حکم اعدام وی که طبق اعلام قبلی به وکیل ایشان قرار بود روز ۵ دی ماه سال ۸۹ در زندان مرکزی سنندج اجرا شود بنابه درخواست عفو والدین این زندانی به طور موقت با دستور دادستان سنندج متوقف شد. این زندانی هم اکنون در زندان مرکزی سنندج به سر می‌برد و به دلیل قطعیت حکم و ارسال آن برای اجرای احکام هر لحظه احتمال اجرای حکم وجود دارد.

۲. رشید آخکندی

رشید اخکندی ۵۵ ساله، متاهل و ساکن شهر سقز در مورخه‌ ۲۱ فروردین ماه سال ۸۷ در شهر اصفهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. این زندانی در ۳۱ تیرماه سال ۸۷ در شعبه‌ یک دادگاه انقلاب شهر سقز به ریاست قاضی شایق به اتهام محاربه از طریق عضویت در احزاب کُرد مخالف، به اعدام و سی سال تبعید به زندان میناب محکوم شد.

بعد از اعتراض او وکیل وی سعید شیخی، پرونده‌ به شعبه‌ ۵ تجدید نظر استان کردستان ارسال و ۳۱ تیرماه سال ۸۸ حکم اعدام تائید شد. بعد از اعتراض مجدد به این حکم پرونده به شعبه‌ ۸ دیوان عالی کشور ارسال شد و در ۳۱ مردادماه سال ۸۸ حکم اعدام تائید شد.

این زندانی هم اکنون در زندان شهر سقز به سر می‌برد و به دلیل قطعیت حکم اعدام وی در دیوان عالی کشور و ارسال پرونده جهت اجرای حکم به دایره اجرای احکام هر لحظه احتمال اجرای حکم این زندان وجود دارد.

۳. مصطفی سلیمی

مصطفی سلیمی شهروند کُرد، متاهل و ساکن شهر سقز در مورخه ۱۶ فروردین ماه سال ۸۲ در شهر نهاوند توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. بعد از انتقال به بازداشتگاه آگاهی شهر سقز و بازپرسی و تفهیم اتهام محاربه از طریق عضویت در احزاب کُردی از سوی قاضی شعبه‌ یک دادگاه انقلاب شهر سقز به ریاست قاضی گودینی به اعدام محکوم شد.

بعد از اعتراض او و وکلای وی به نامهای آقایان سعید شیخی و سید جمال حسامی پرونده جهت تجدید نظر خواهی به شعبه‌ ۳۱ دیوان عالی کشور ارسال که دادگاه اولیه را تایید کرد. منابع محلی می گویند در آخرین تلاشهای وکلا و خانواده آقای سلیمی، شعبه‌ ۱۵ تشخیص دردیوان عالی کشور بار دیگر این حکم را تائید کرده است و پرونده بعد از قطعیت حکم به دایره اجرای احکام ارسال شده است. مصطفی سلیمی هم اکنون در زندان شهر سقز بسر می‌برد و به دلیل قطعیت حکم و ناکام ماندن تلاشها برای لغو این حکم در طول سالهای گذشته هر لحظه احتمال اجرای حکم اعدام وی وجود دارد.

۴. شیرکو معارفی

شیرکو معارفی، در مورخه ۹ مرداد ماه سال ۱۳۸۷ در یکی از روستای مرزی ایران و عراق توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شد و به گفته یکی از همبندی های سابق او در زندان سقز بعد از چندین ماه نگهداری در سلولهای بازداشتگاه مخفی سپاه پاسداران و اداره اطلاعات شهر سقز به زندان این شهر منتقل شد.

وی از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب این شهر به اتهام محاربه از طریق عضویت دریکی از احزاب کردی به اعدام محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور نیز تائیده شده است.

بعد از ارائه درخواست ” ماده ۱۸ ” از سوی آقای احمد سعید شیخی وکیل این زندانی به دفتر قوه قضایه، با این درخواست موافقت شد ولی دوباره پرونده به شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور مسقر در شهر قم ارجاع داده و این شعبه نیز حکم اعدام را تائید کرد.

شیرکو معارفی هم اکنون در زندان سقز بسر می‌برد و حکم وی قطعی شده است و پرونده برای اجرای حکم به اجرای احکام زندان فرستاده شده است و هر لحظه احتمال اجرای حکم وجود دارد.

۵. سمکو خورشیدی

سمکو خورشیدی شهروند کُرد اهل بانه استان کردستان در تاریخ ۸ فرودین سال ۹۰ در یکی از اتوبانهای اطراف تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. این نیروها در زمان بازداشت وی اقدام به تیراندازی کرده و او از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفته زخمی بازداشت شده است.

سمکوخورشیدی بعد از چندین ماه نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج به زندان شهر سقز استان کردستان منتقل شده است.

شبکه پرس‌تی‌وی روز ۲۱ اردیبشت ماه سال ۹۰ اقدام به پخش اعترافاتی از این زندانی کرد. نهایتا این زندانی در اردیبشت ماه امسال (سال ۹۱) از سوی دادگاه انقلاب شهر سقز به اتهام محاربه از طریق عضویت در احزاب کُردی و عملیات مسلحانه به اعدام محکوم شد و این حکم به صورت شفاهی به وی در زندان سقز اعلام شده است.

این زندانی هم اکنون در زندان سقز به سر می‌برد و بعد از اعتراض نامبرده به حکم، پرونده جهت تجدید نظر خواهی به یکی از شعبات محاکم تجدید نظر استان کردستان ارسال گردیده است.

۶. سیروان نژاوی

این شهروند کُرد ساکن شهر کرج در تاریخ ۱۴ تیرماه توسط نیروهای وزارت اطلاعات در شهر کرج بازداشت و بعدا به بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر ارومیه منتقل شد و به مدت نزدیک به یک ماه و نیم در این بازداشتگاه مورد بازجویی قرار می‌گیرد. نامبرده بعد به زندان مهاباد منتقل و در تاریخ ۲۳ فرودین ماه از سوی دادگاه انقلاب شهر مهاباد به اتهام همکاری با پژاک به اعدام محکوم شد که این حکم به صورت شفاهی به او در زندان ابلاغ شده است. این زندانی در تاریخ ۱۲ اردیبشت ماه ۹۱ از زندان مهاباد استان اذربایجان غربی به زندان مرکزی شهر ارومیه منتقل شده است. بعد از اعتراض وی به حکم صادره پرونده جهت تجدید تظر خواهی به محاکم تجدید نظر استان آذربایجان غربی ارجاع داده شده است. او هم اکنون در انتظار حکم نهایی دادگاه است.

۷. ابراهیم عیسی‌پور

این شهروند کُرد ساکن بخش نًلاس از توابع شهرستان سردشت در تاریخ ۱۶ تیرماه از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر ارومیه منتقل و به مدت نزدیک به یک ماه و نیم نگهداری در سلولهای انفرادی به زندان مهاباد منتقل شد. این زندانی در یک پرونده مشترک با سیروان نژاوی در تاریخ ۲۳ فرودین ماه ۹۱ از سوی دادگاه انقلاب شهر مهاباد به اتهام همکاری با پژاک به اعدام محکوم شد. این زندانی در تاریخ ۱۲ اردیبشت ماه از زندان مهاباد به زندان مرکزی شهر ارومیه منتقل شده است. بعد از اعتراض وی به حکم صادره پرونده جهت تجدید تظر خواهی به محاکم تجدید نظر استان آذربایجان غربی ارجاع داده شده است.

۸. رزگار (حبیب) افشاری

این شهروند کُرد ساکن شهر مهاباد در اواخر آذرماه سال ۸۹ در شهر مهاباد بازداشت شده است. نامبرده که به همراه سه برادر دیگر به نامهای علی، سلطان و ولی افشاری بازداشت شده بود به مدت نزدیک به ۴ ماه در بازداشتگاهای امنیتی در شهر مهاباد و ارومیه بدون حق ملاقات و تماس با خانواده مورد بازجویی قرار می‌گیرد. دادگاهی این چهار برادر در مورخه ۱۴ آذرماه سال ۹۰ در دادگاه انقلاب شهر مهاباد به اتهام محاربه و از طریق عضویت در حزب کومه‌له برگزار شده است و آخرین جلسه دادگاه با حضور وکلای تسخیری برگزار می‌شود.در تاریخ ۲۶ دی ماه سال ۹۰ در زندان مرکزی ارومیه به علی و رزگار ( حبیب ) افشاری اعلام می‌شود که به اتهام محاربه و همکاری با احزاب کُردی به اعدام محکوم شده‌اند و جعفر( سلطان ) و ولی افشاری نیز از اتهام محاربه تبرئه و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس محکوم شده‌اند.» این زندانی هم اکنون در زندانی مرکزی ارومیه بسر می‌برد و بعد از اعتراض نامبرده و وکیل تسخیری وی به حکم صادر، پرونده جهت تجدید نظر خواهی به محاکم تجدید نظر استان آذربایجان غربی ارسال شده است.

۹. علی افشاری

این شهروند کُرد ساکن شهر مهاباد در اواخر آذرماه سال ۸۹ در شهر بوکان با یورش به منزل یکی از بستگانش بازداشت شده است. نیروهای وزارت اطلاعات و سپاه برای بازداشت وی اقدام به تیراندازی کرده و به گفته یک منبع نزدیک به خانواده او را زخمی کردند. به گفته منبع یاد شده «بعد از اصابت چندین گلوله به بدن وی، نیروهای امنیتی او را بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات در شهر مهاباد منتقل کردند. علی افشاری به همراه سه برادر دیگرش که پیشتر بازداشت شده بودند به مدت نزدیک به ۴ ماه در بازداشتگاهای امنیتی در شهر مهاباد و ارومیه بدون حق ملاقات و تماس با خانواده مورد بازجویی قرار می‌گیرد. این چهار برادر در تاریخ ۱۴ آذرماه سال ۹۰ در دادگاه انقلاب شهر مهاباد به اتهام محاربه و همکاری با احزاب کُرد دادگاهی شدند و آخرین جلسه دادگاه با حضور وکلای تسخیری برگزار شد. منبع نزدیک به خانواده به کمپین گفت‌ که « در تاریخ ۲۶ دی ماه سال ۹۰ در زندان مرکزی ارومیه به علی و رزگار( حبیب ) افشاری اعلام شد که به اتهام محاربه و همکاری با احزاب کُردی به اعدام محکوم شده‌اند و جعفر( سلطان ) و ولی افشاری نیز از اتهام محاربه تبرئه و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس محکوم شده‌اند. علی افشاری هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه به سر می‌برد و به دلیل اصابت چندین گلوله به بدنش در هنگام دستگیری، وضعیت سلامتی وی وخیم گزارش شده است. پرونده وی نیز به همراه پرونده دیگر برادرانش به دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی ارسال شده است.

۱۰. حبیب الله گلپری پور

حبیب الله گلپری پور فرزند ناصر متولد ۱۳۶۳ در شهر سنندج ، ۵ مهرماه ۱۳۸۸ در حین خروج از مهاباد به سوی ارومیه که بنا بر متن کیفرخواست منتشر شده همراه تعدادی کتاب ونشریات مربوط به حزب پژاک بوده توسط نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه مهاباد بازداشت و ماهها در بازداشتگاهای امنیتی و نظامی شهرهای مهاباد، ارومیه و سنندج قرار داشت.

این زندانی در نامه‌ایی با اشاره به شکنجه‌های شدید روحی و فیزیکی که اسفند ماه سال ۹۰ منتشر شد نوشت : ” علی رغم بازداشتهای طولانی مدت و شکنجه های فیزیکی و روحی من را تا حد مرگ پیش بردند که شکایت آن را همراه به مراتب و ارگان گوناگون دولتی ارسالی کرده ام ولی در این ممکلت صدای ما از سلولهای زندانمان هم عبور نمی کند چه برسد به اینکه شنونده داشته باشد.” در تاریخ ۲۴ اسفندماه سال ۸۸ در شعبه یک دادگاه انقلاب شهر مهاباد به ریاست قاضی خدادای در یک جلسه چند دقیقه‌ایی به اتهام عضویت در حزب حیات آزاد کردستان ( پژاک ) به اعدام محکوم شد. بعد از اعتراض او به حکم یاد شده پرونده جهت تجدید نظر خواهی به شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور فرستاده شد و این دادگاه نیز حکم اعدام صادره از سوی دادگاه انقلاب مهاباد تائید شد.

به گفته یک منبع نزدیک به خانواده «حبیب الله گلپری‌پور همانند دیگر زندانیان سیاسی محبوس در زندان ارومیه در طول سالهای گذشته بارها از سوی مسئولان زندان و اداره اطلاعات شهر ارومیه همراه چندین تن از زندانیان سیاسی به سلولهای انفرادی منتقل شده است و وی را جهت انجام اعترافات تلوزیونی تحت فشار قرار داده‌اند و وی را به اجرای حکم اعدام در صورت عدم همکاری با نیروهای امنیتی تهدید کرده‌اند.» این زندانی اواخر سال گذشته از زندان مرکزی ارومیه به زندان مرکزی سمنان منتقل شده است و با توجه به قطعیت حکم او و ارسال حکم برای دائره اجرای احکام هر لحظه احتمال اجرای حکم وجود دارد.

۱۱. زانیار مرادی

زانیار مرادی فرزند اقبال ۲۱ ساله ساکن شهر مریوان در تاریخ ۱۴ مرداد ماه سال ۸۸ توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر مریوان بازداشت شده و به بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شده است. این زندانی به همراه دیگر زندانی لقمان مرادی ( هم پرونده وی ) به مدت نزدیک به ۹ ماه در سلولهای اداره اطلاعات شهر سنندج مورد بازجویی قرار گرفته است. زانیار مرادی با انتشار رنج‌نامه‌ایی از شکنجه‌های اعمال شده بر وی در طول بازداشت در وزارت اطلاعات سخن گفته است.

در قسمتهایی از این نامه آمده است: “خواستند شکنجه های جنسی و بطور غیر انسانی استفاده کنند، یک بطری را آورده بودند و می گفتند که باید قبول کنی اگر قبول نکنی باید روی این بطری بشینی و همچنین تهدید به تجاوز جنسی می کردند و می گفتند خودت انتخاب کن یا قبول می کنی یا این آخرین راهته، من هم به ناچار قبول کردم چون نمی توانستم این نوع شکنجه ها را تحمل کنم و بشدت از ناحیۀ بیضه خونریزی و سوزش داشتم ودیگر در برابر شکنجه های بی رحمانه دوام نداشتم.”

بعد از این مدت به زندان مرکزی سنندج منتقل شد و به مدت نزدیک به ۶ ماه نیز در این زندان نگهداری شده است. او بعدا مجدداد به بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شد. یک منبع نزدیک به خانواده به کمیپن گفته است که «وزارت اطلاعات» او را تحت فشار قرار داده «که در اعترفات تلویزیونی مسئولیت قتل پسر امام جمعه شهر مریوان را بر عهده بگیرند.» (به همراه لقمان مرادی) این دو ادعا می شود که تحت فشار در برنامه ایران تودی پرس تی اعتراف به انجام این قتل کرده بودند.

پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و بعد از نزدیک به یک ماه و نیم بدون برخورداری از حق ملاقات و تماس با خانواده در شعبه‌ ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام قتل پسر امام جمعه مریوان و عضویت در حزب کوموله دادگاهی و به اعدام محکوم شد. بعد از اعتراض این دو زندانی به احکام صادره ، در تاریخ ۱۸ تیر ماه سال ۹۰ پس از بررسی پرونده از سوی دیوان عالی کشور این حکم تائید و یک روز بعد به دایره اجرای احکام زندانی رجایی شهر کرج ابلاغ شد. این زندانی هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج به سر می‌برد و طی هفته‌های گذشته بعد از فشارهای نهادهای بین المللی حقوق بشری اقداماتی از سوی رئیس قوه قضایی برای برسی مجدد پرونده صورت پذیرفته است.

۱۲. لقمان مرادی

لقمان مرادی فرزند عثمان متولد ۶۲ ساکن شهر مریوان در تاریخ ۱۳ مرداد ماه سال ۸۸ توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر مریوان بازداشت و به بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شد. این زندانی به همراه زانیار مرادی ( هم پرونده وی ) به مدت نزدیک به ۹ ماه در سلولهای اداره اطلاعات شهر سنندج مورد بازجویی و انواع شکنجه‌های فیزیکی و روحی قرار گرفته بودند.

لقمان و زانیار مرادی نیز در نامه ای که به عنوان «رنجنامه» منتشر شد، از فشارها و شکنجه‌های وارده برای گرفتن اعترافات ساختگی نوشته است : “به من گفتند که تو باید قبول کنی که آن ها را ترور کرده ای وگرنه به خانواده ات ضربه سنگینی می زنیم و خودت هم می دانی که از اینجا نمی توانی بیرون بروی و من هیچ اتهامی را قبول نکردم و بازجوها می خواستند از شکنجه های جنسی استفاده کنند و من هم به ناچار برای شکنجه هایی که می خواستند بکنند، تمام حرف های آن ها را قبول کردم و هرچه می گفتند، می نوشتم و بعد از اینکه همه ی حرف های آن را در مورد ترور نوشتم.”

بعد از این مدت به زندان مرکزی سنندج منتقل و به مدت نزدیک به ۶ ماه نیز در این زندان نگهداری شد. بعدا مجددا به بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شد. به گفته یک منبع نزدیک به خانواده «نیروهای وزارت اطلاعات او را تحت فشار قرار دادند که در اعترفات تلویزیونی مسئولیت قتل پسر امام جمعه شهر مریوان را بر عهده بگیرند.»

این دو زندانی در برنامه ایران تودی پرس تی وی اعتراف به انجام این قتل کرده بودند که به گفته منابع نزدیک به خانواده این عمل تحت فشارجسمی و روحی انجام شده است. این بار به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده و بعد از نزدیک به یک ماه و نیم بدون حقو ملاقات و تماس با خانواده در شعبه‌ ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام قتل پسر امام جمعه مریوان دادگاهی شده و به اعدام محکوم می‌شوند. بعد از اعتراض این دو به احکام صادره ، در تاریخ ۱۸ تیر ماه سال ۹۰ از سوی دیوان عالی کشور این حکم تائید و یک روز بعد به دایره اجرای احکام زندانی رجایی شهر کرج ابلاغ شده است. زانیار و لقمان مرادی هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج به سر می‌برند و در طی هفته‌های گذشته بعد از نوشتن نامه‌ایی برای رئیس قوه قضاییه نماینده ای از رئیس قوه قضاییه با آنها در زندان ملاقات کرد.

۱۳. هوشنگ رضایی

هوشنگ رضایی اهل شهر نهاوند در تاریخ ۲۹ خردادماه سال ۸۹ در شهر تهران توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بند مخصوص این وزارتخانه یعنی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. این زندانی در اردیبهشت سال ۹۱ بعد از نزدیک به یک سال و نیم نگهداری در بندهای ۲۰۹ و ۳۵۰ زندان اوین اوایل اردیبشت ماه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.

منابع محلی حقوق بشر در طول هفته‌های گذشته اعلام کرده‌اند این زندانی به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب کردی از سوی شعبه‌ ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اعدام محکوم شده است.

یک منبع آگاه به کمپین گفت که از تاریخ ۵ تیرماه ۹۱ این زندانی از سالن ۱۲ بند ۴ زندان رجایی شهر شهر کرج به مکانی دیگر منتقل شده است. کمپین تا کنون در خصوص محل نگهداری کنونی وی نتوانسته است اخبار جدیدی به دست بیاورد.

۱۴. رضا اسماعیلی

رضا اسماعیلی (مامدی) فرزند توفیق ،۳۴ ساله و اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس که در اوایل پاییز سال ۹۰ توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر سلماس بازداشت شد. او بعد از چند ماه نگهداری در بازداشتگاه وزارت اطلاعات شهر سلماس از سوی دادگاه انقلاب شهر خوی به اتهام همکاری با پژاک به اعدام محکوم شد. حکم در بهمن ماه سال ۹۰ به این زندانی در زندان سلماس به صورت شفاهی اعلام شده است. این زندانی هم اکنون در زندان سلماس به سر می‌برد و بعد از اعتراض وی حکم جهت تجدید نظر خواهی به دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی منتقل شده است. کمپین هنوز در خصوص حکم صادرشده در دادگاه تجدید نظر نتوانسته است اطلاعات تکمیلی کسب کند.

۱۵. بهروز آلخانی

بهروز آلخانی فرزند فارس(Fares) متولد ۱۳۶۴ شهروند کُرد ساکن سلماس که در تاریخ ۷ بهمن ماه سال ۸۸ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در شهر سلماس بازداشت شده بود و به گفته یک منبع نزدیک به خانواده «به مدت نزدیک به ۱۹ ماه در بازداشتگاهای امنیتی شهر سلماس، خوی و ارومیه به سر برده و مورد شکنجه‌ فیزیکی و روحی قرار گرفته است. به گفته او وضعیت این زندانی به نحوی است که هم اکنون به به دلیل نگهداری ۱۹ ماه در سلولهای انفرادی دچار اختلالات روانی مرتبط با حضور بلندمدت در سلول انفرادی شده است. این شهروند کُرد ابتدا به اتهام همکاری با پژاک بازداشت شد و برای چندین ماه مورد بازجویی قرار گرفت اما بعد از این مدت اتهام مشارکت در قتل دادستان خوی به اتهامات نامبرده اضافه شد.

یک منبع نزدیک به خانواده به کمپین گفت که او «در تمام مراحل بازجویی این زندانی کرد اتهام مشارکت در قتل دادستان خوی را رد کرده» است. او همچنین گفت که در تاریخ ۲۳ مهرماه سال ۹۰ در جلسه‌ ایی چند دقیقه‌ ایی با حضور وکیل تسخیری، نماینده دادستان و نماینده اداره اطلاعات شهر ارومیه بهروز آلخانی را به اتهام محاربه از طریق همکاری موثر با پژاک و مشارکت در قتل دادستان خوی، شعبه یک دادگاه انقلاب شهر ارومیه به ریاست قاضی چابک به اعدام محکوم کرد. او همچنین و در پرونده‌ جداگانه به اتهام نگهداری اسلحه‌یی که منبع نزدیک به خانواده او در گفت وگو با کمپین مدعی شد که هنگام دستگیری توسط ماموران اطلاعاتی هم ضبط نشده است به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

به گفته منبع یاد شده این زندانی از حق تماس تلفنی با خانواده محروم بوده و تنها هر ماه یک بار آن هم با حضور ماموران امنیتی قادر به ملاقات با خانواده‌اش است. او بعد از نزدیک به ۲۰ ماه بر طبق کیفرخواست دادستان عمومی و انقلاب ارومیه به اتهام همکاری با حزب حیات آزاد کردستان ( پژاک ) و مشارکت در قتل دادستان خوی در شعبه اول دادگاه انقلاب شهر ارومیه محاکمه شد اما به دلیل عدم تعادل روحی و درخواست وکیل تسخیری او جلسه‌ دادگاه برای چند هفته بعد به تعویق افتاد.

بعد از اعتراض وکیل تسخیری، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شده است. یک منبع نزدیک به خانواده او مدعی است که وضعیت سلامتی این زندانی وخیم گزارش شده است و به دلیل حساسیت پرونده وی مسئولان زندان از اعزام او به بیمارستان خارج از زندان ممانعت به عمل آورده‌اند. این زندانی هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه بسر می‌برد و پرونده وی نیز بعد از اعتراض وکیل تسخیری برای تجدید نظر خواهی به دیوان عالی کشور استان آذربایجان غربی ارسال شده است.

۱۶. سید سامی حسینی

سیدسامی حسینی متولد ۱۳۵۸ و ساکن روستای ” هفتوان ” از توابع شهرستان سلماس در ۱۵ خرداد سال ۸۷ توسط ماموران اطلاعات در ایست بازرسی گلوگاه شیرازی، بالاتر از «تازه شهر» واقع در شهرستان سلماس به همراه سید جمال محمدی (هم پرونده ای که او هم حکم اعدام دارد) بازداشت شد. وی به مدت ۱۵ روز در اداره اطلاعات شهر سلماس تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت تا جایی که او را به بیمارستان انتقال دادند. بیمارستان شهر سلماس به دلیل وخامت وضعیت جسمی سیدسامی حسینی از پذیرش وی امتناع کرد. بنابراین او را به بیمارستان امام خمینی در شهر ارومیه منتقل کردند. مقامات امنیتی و قضایی اتهام محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک را به او نسبت داده اند. او درنامه ای که ۱۳ مهرماه ۸۹ از زندان به خارج اززندان فرستاد گفته است‌«بنده ورفیقم هیچ اقرار و اعترافی به اتهام انتصابی نه شفافی ونه کتبی نکرده ایم. نه در مراحل بازجویی و نه در دادسرا و نه در دادگاه.»

سید سامی حسینی مدت ۵ روز در بیمارستان امام خمینی شهر ارومیه و سپس به مدت ۱۳ روز در بهداری اطلاعات بستری شد. وی مجدداً پس از بهبودی نسبی توسط ماموران اداره اطلاعات تحت شکنجه قرار گرفت که این شکنجه ها حدود ۳ ماه و ۱۰ روز تداوم داشته است.

این زندانی در نامه خود در مورد شکنجه‌هایی که در طول مدت بازداشت در بازداشتگاهای امنیتی متحمل شده است، نوشته است : “برخورد فیزیکی از قبیل ساعتها با مشت و لگد بنده‌ را می‌زدند، آویزان کردن بوسیله ‌طناب از ناحیه‌ مچ دستها، استفاده ‌از جریان برق یعنی با جریاندهی برق به‌ بدنم کل سیستم عصبی بنده‌ را به‌ هم می‌ریختند‌، پارگی کتف به‌ حدود ۲۰ سانتی متر در اثر شکنجه‌ که‌ هنوز با گذشت ۲ سال آثار آن موجود است و خود قاضی های دادگاه ‌تجدید نظر استان این آثار را در جلسه ‌دادگاه‌ تجدید نظر استان مشاهده‌ و تأیید کردند ، شلاق زدن از ناحیه‌ کف پا و ران ، در زیر این شکنجه‌های فیزیکی اعمال شکنجه‌های روحی و استرس‌زا که ‌شدت شکنجه‌های فیزیکی به ‌حدی شد که‌ به‌ مدت ۱۸ روز به‌ حالت بیهوشی کامل رفته ‌بودم و مدت یک هفته ‌بعد از هوشیاری قادر به‌ خوردن غذا نبودم بلکه ‌از طریق سرم تغذیه ‌می‌کردم و حال آنکه‌ مسئولان بازجویی این وضعیت بنده ‌را در پرونده‌ به‌ عنوان اعتصاب غدا در بازداشتگاه ‌ذکر کرده‌اند، عدم ملاقات با خانواده‌ و حتی تماس تلفنی به ‌مدت ۳ ماه ‌و نیم، ساعتهای بازجویی که‌ بعضی مواقع حدود ۴۸ ساعت بیدار نگه می‌داشتند تا کاملآ تعادل فکری و روحی و فیزیکی بنده‌ به‌ هم بخورد تا هر چیزی را که ‌دوست دارند به‌ من بقبولانند .”

براساس آنچه در نامه وی آمده است او بعد از این مدت به زندان سلماس انتقال داده شد اما مسئولان زندان از پذیرفتن وی به دلیل وجود آثار شکنجه روی بدنش خودداری کردند. بنابراین اداره اطلاعات شهر سلماس ناگزیر شد طی نامه ای کتبی اعلام کند که سید سامی حسینی را با این شرایط جسمی به زندان سلماس تحویل داده اند و تمام مسئولیت آن را پذیرفتند. دو متهم این پرونده فقط دو جلسه‌ یکی در تاریخ ۲۰ مهرماه سال ۸۷ در بازپرسی شعبه ‌اول و دیگری در وقت رسیدگی در شعبه ‌اول دادگاه‌ انقلاب اسلامی خوی تاریخ ۱۴ آذرماه سال تشکیل جلسه‌ دادگاه‌ شد و در این دادگاه به همراه سید جمال محمدی به اعدام محکوم شد. این حکم بعد از اعتراض به دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی ارسال و در آنجا نیز عینا تائید شد. بعد از پیگیرهای وکیل این پرونده آقای خلیل کیان پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شده است. این زندانی هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه بسر می‌برد و یک منبع نزدیک به پرونده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که درخواست اعاده دادرسی برای این دو مورد پذیرش قرار گرفته است. اگر چه کمپین نتوانسته است تا کنون مدرک حقوقی دال بر صحت این ادعا کسب کند.

۱۷ . سید جمال محمدی

سید جمال محمدی ساکن روستای ” هفتوان ” از توابع شهرستان سلماس در ۱۵ خرداد سال ۸۷ توسط ماموران اطلاعات در ایست بازرسی گلوگاه شیرازی، بالاتر از تازه شهر واقع در سلماس به همراه سید سامی حسینی بازداشت شد. این شهروند کُرد به مدت نزدیک به چهار ماه در بازداشت نیروهای اطلاعاتی شهرهای سلماس و ارومیه بوده است. پس از آن این دو نفر به زندان ارومیه منتقل شدند. این دو زندانی فقط دو جلسه‌ یکی در مورخه‌ ۲۰ مهرماه سال ۸۷ در بازپرسی شعبه ‌اول و دیگری در وقت رسیدگی در شعبه ‌اول دادگاه‌ انقلاب اسلامی خوی مورخه‌۱۴ آذرماه سال تشکیل جلسه‌ دادگاه‌ شد و در این دادگاه به همراه سید جمال محمدی به اعدام محکوم شدند. این حکم بعد از اعتراض به دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی ارسال و در آنجا نیز عینا تائید شد. بعد از پیگیرهای وکیل این پرونده آقای خلیل کیان پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شده است. این زندانی هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه بسر می‌برد و یک منبع نزدیک به پرونده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که درخواست اعاده دادرسی برای این دو زندانی مورد پذیرش قرار گرفته است. اگر چه کمپین نتوانسته است تا کنون مدرک حقوقی دال بر صحت این ادعا کسب کند.

۱۸. بختیار معماری

شبکه تلویزیونی پرس تی وی در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۰ در گزارشی از بازداشت چهار نفر از شهروند کُرد اهل مریوان به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب کرد خبر داد. یکی از این چهار تن، بختیار معماری ساکن مریوان بود که در مردادماه سال ۸۹ توسط نیروهای اداره اطلاعات مریوان بازداشت شد. یک منبع مطلع محلی به کمپین گفت او به مدت چندین ماه در بازداشتگاههای اداره اطلاعات مریوان و سنندج تحت بازجویی قرار گرفت و نهایتا تحت فشار و شکنجه‌ در کانال پرس تی مجبور به اعتراف به قتل دو شهروند کُرد مریوانی شد و ادعا کرد که به سفارش یکی از اعضای یک حزب کرد که با دستگاههای امنیتی انگلیس در ارتباط بوده این کار انجام داده است.

جلسات دادگاهی این زندانی در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد و در تاریخ ۲۹ دی ماه سال ۹۰ این دادگاه به اتهام قتل دو شهروند مریوانی را به قصاص محکوم کرد.

لیست افراد مرتبط با گروه های مذهبی سلفی محکوم به اعدام :

۱۰ نفر از افرادی که مقامات قضایی آنها را عضو یک گروه سنی مذهبی سلفی می دانند به دنبال ترور یکی از روحانیون سنی مذهب به نام ماموستا محمد شیخ اسلام در مورخه ۲۶ شهریورماه سال ۸۸ در چندین مرحله در ماههای بعد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. اسامی این ۱۰ نفر که توسط یکی از همبندیان سابق این افراد دراختیار کمپین قرار گرفته به شرح زیر می‌باشد :

۱٫حامد احمدی متولد ۱۳۶۰ متاهل ساکن سنندج
۲- بهرام احمدی ساکن سنندج در زمان بازداشت زیر ۱۸ سال سن داشته است
۳٫ کمال مولایی متولد ۱۳۶۳ ساکن سنندج
۴٫ اصغر رحیمی حدود ۲۹ ساله، متاهل ساکن سنندج
۵٫ بهنام رحیمی متولد ۱۳۶۰، متاهل و ساکن سنندج
۶٫ جهانگیر دهقانی حدود ۲۸ ساله، مجرد و ساکن سنندج
۷٫ محمد ظاهر بهمنی در زمان ۲۱ ساله، مجرد و ساکن سنندج
۸٫ جمشید دهقانی متولد ۱۳۶۰، مجرد ساکن سنندج
۹٫ کیوان زند کریمی متولد ۱۳۶۴، مجرد و ساکن سنندج
۱۰٫ هوشیار محمدی متولد ۱۳۶۳، مجرد و ساکن سنندج.


یک منبع محلی مطلع درخصوص این پرونده به کمپین گفت که همه این افراد به همراه تعدادی دیگر از افرادی که متهم به عضویت در گروهای تندروی مذهبی و مشارکت در چندین عمیلات مسلحانه بودند، در بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفتند. بنابه اطلاعات بدست آمده بیشتر این افراد نزدیک به یک سال در سلولهای انفرادی بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج نگهداری شده و بعدا به سلولهای بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده‌اند. همه این افراد در تیرماه سال ۹۰ از سوی شعبه‌ ۲۸ دادگاه انقلاب شهر تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام عضویت در گروهای سلفی و مشارکت در ترور به اعدام محکوم شده‌اند.

براساس گفته های این منبع همه این افراد فاقد وکیل تعیینی بوده و حکم آنها در دیوان عالی کشور نیز تائید شده و در ماههای گذشته جهت اجرای حکم به دایره اجرای احکام زندان رجایی شهر کرج ابلاغ شده است و هر لحظه احتمال اجرای حکم این افراد وجود دارد. این زندانیان در بند ۴ سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج نگهداری می شوند.

***

علاوه بر آن سه تن به نام های فخرالدین فرجی، چنگیز قدم خیر و شورش رضایی در مورخه‌ ۱۶ خرداد سال ۹۰ بعد از درگیرهای نیروهای سپاه پاسداران با تعدادی از اعضای احزاب کردی در حوالی روستای ” بوریر” از توابع شهرستان سروآباد بازداشت شدند ، خبرگزاری ایرنا از بازداشت سه نفر دیگر از اعضای باقیمانده این گروه در روزهای ۱۷ و ۱۸ خرداد خبر داد.

یک منبع محلی به کمپین گفت که افراد بازداشت شده شورش رضایی، فخرالدین فرجی ( ۲۷ ساله ساکن روستای ” لنج آوا ” از توابع شهرستان مریوان) و چنگیز قدم خیر از اعضای یکی از احزاب کردی که دو نفر از آنها پیشتر در درگیر مذکور زخمی شده یودند نام دارند. به گفته منبع یاد شده این سه زندانی به مدت نزدیک به سه ماه در بازداشتگاهای امنیتی شهرهای سنندج و مریوان تحت بازجویی و تحت فشار برای گرفتن اعترافات تلوزیونی قرار گرفته بودند. این سه زندانی هم اکنون در زندان مرکزی سنندج بسر می‌برند و در فروردین امسال در یکی از شعبات بازپرسی به اتهام محاربه از طریق عضویت در کوموله تفهیم اتهام شده‌اند و با توجه به این اتهام نگرانی نسبت به صدور حکم اعدام برای این سه زندانی وجود دارد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016