جمعه 28 مهر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دست و پنجه نرم کردن مردم با گرانی‌های بی‌وقفه

کلمه – گروه اجتماعی: وقتی چند ماه پس از شعار توليد ملی، شعار اقتصاد مقاومتی مطرح شد؛ پيش بينی معنا و مفهوم آن از همان زمان هم مشخص بود: مردم مقاومت کنند و مسوولان نظاره، و شايد هم کف و سوتی بزنند برای مردمانی که ناگزير به تحمل شرايط تحميل شده بر بازار و اقتصاد و کشور و سفره های خود هستند و راه هر گونه اعتراض را بر خود بسته می بينند. شرايطی که به قدری عرصه را بر مردم تنگ کرده که مطابق آمار رسمی، ميزان گرسنگی در کشور را هم افزايش داده است.

به گزارش خبرنگار کلمه، همين ديروز – پنج شنبه ۲۷ مهرماه – نرخ مرغ نوسان فراوان داشت و از ۴۹۰۰ تا بالای ۵ هزار تومان هم صعود کرد و قيمت گوشت هم برای عقب نماندن از آن روند صعودی در پيش گرفت. بازار قيمت لبنيات هم که همچنان با نرخ هايی که به تعبير خودِ فروشنده ها دقيقه ای تغيير می کند داغ است.

به اين ليست برنج و حبوبات را هم اضافه کنيد. بين تمام کالاها، روغن حکايت ديگری دارد که در بازار ناياب شده است و با همين بهانه هر فروشگاهی که روغن پيدا می شود آن را با نرخ بالاتری می دهد و مغازه هايی هم که می گويند روغن ندارند وعده فروش آن را برای روزهای شنبه يا يک شنبه می دهند اما از همين الان قيمت بالاتر را برای آن اعلام می کنند. خبری که در بازار پيچيده و برخی از مردم را هم به خريد اين محصول سوق داده است. پشت پرده چه خبر است مشخص نيست.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مرغ فروشی ها هم علت افزايش قيمت دوباره را در تحريم دوباره می دانند و مساله افزايش قيمت کنجاله و سويا و گندم را مطرح می کنند.

جالب تر آنکه فروشندگان کالاهای مختلف اتفاق نظر دارند که هفته آينده همين قيمت ها چند برابر می شود و با قطعيت می گويند الان تازه روزگارِ خوب مان است.

اين گزارش، محصول گفت و گوی خبرنگار کلمه با شما شهروندان است. اگر قيمت ها با نرخی که همين الان شما از بازار گرفتيد کمتر يا بيشتر است، تعجب و گلايه نکنيد. خودِ فروشنده ها هم اذعان می کنند که نرخ ها دقيقه ای تغيير می کند و قيمت يک کالا از محله ای به محله ديگر، فرق دارد.

بازار قيمت روغن داغ است

نام روغن بيش از محصولات ديگر بر سر زبان ها است. برخی مغازه ها نشانی از آن نيست و آنها هم که دارند، با نرخ بالا می فروشند. چند روز پيش بود که خبرگزاری فارس به نقل از عليرضا رفيعی سرپرست معاونت کالاهای مصرفی سازمان حمايت از صدور مجوز افزايش نرخ روغن نباتی خبر داد که اين کالا ۱۷ درصد گران تر شده است. با تصويب اين افزايش قيمت، قيمت روغن‌نباتی از مهرماه سال ۸۹ تاکنون ۴ بار افزايش يافته است. گفته می شود انجمن صنايع روغن نباتی درخواست افزايش قيمت ۲۵ تا ۲۸ درصدی را داشته و از اين رو اين افزايش قيمت ادامه دارد.

ابوالحسن خليلی، دبير انجمن با اشاره به موافقت سازمان حمايت مصرف‌کنندگان و توليدکنندگان با افزايش قيمت انواع روغن خوراکی، قيمت چهار محصول روغن خوراکی پرمصرف شامل روغن بطری ۶۷۵ گرمی، بطری ۸۱۰ گرمی، حلب پنج کيلويی و حلب ۱۶ کيلويی به ترتيب ۱۱۰۰، ۲۷۰۰، ۱۷ هزار و ۷۵۰ و ۴۸ هزار تومان تعيين شده است.

به موازات اين افزايش قيمت، ايلنا به نقل از معاون بازرسی بازرگانی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان مرکزی با اشاره به اينکه افزايش نرخ روغن خام در بازارهای جهانی و بالا رفتن هزينه های بسته بندی با توجه به اينکه نرخ ورق حلب در دنيا بالا رفته سبب افزايش قيمت روغن نباتی در کشور شده، خبر داد که کارخانه حاضر نيست به نرخ دولتی روغن را عرضه کند توزيع روغن در کشور کم شده و تقاضای مجدد کارخانه دارها افزايش بيش از ۱۷ درصد است.

يک خرده فروش به خبرنگار ما می گويد: اصلا خجالت می کشيم به مردم قيمت بگوييم. همين روغن ۵ کيليويی امروز رسيده به ۱۷ هزار تومان. قبلا ۱۴ تا ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان بود. آخر مردم چه گناهی دارند. شير و پنير و ماست را از ديروز ۱۰۰ تومان گران تر کردند. برخی محصولات هم اصلا نيست. شير کم چرب و يک سری محصولات ديگر را اصلا توليد نمی کنند.

شهروند ديگری هم می گويد: روغن مايع بهار را ۶ هزار تومان خريداری کردم اما قيمت مهر شده روی آن ۵۵۰۰ است.

مغازه داری هم می گويد: اصلا روغن نداريم و هفته آينده با نرخ جديد و بالاتر به بازار می آيد.

قند و شکر هم در قيمت يکه تازی می کنند

بازار قند و شکر هم بهتر از روغن نيست که افزايش قيمت آن باعث گلايه شهروندان زيادی شده است.

خانمی قيمت قند را از مغازه دار سوال می کند. وقتی نرخ کيلويی ۲۵۰۰ تومان را می شنود، از خريد منصرف می شود و با اعتراض می گويد: قند را که خودمان توليد می کنيم اين چرا گران شده است. مغازه دار می گويد: مواد اوليه که نداريم همه چيز ما از آمريکا می آيد. جمعيت چند ميليونی را مگر می توانند سير کنند.

معاون انجمن کارخانجات قند و شکر با اعلام اينکه حدود ۷۰ درصد قيمت قند و شکر از نرخ چغندر قند و نيشکر ناشی می شود، از احتمال تعديل قيمت قند و شکر داخلی در هفته های آتی خبر داده و اشاره کرده است: محدوديت مواد اوليه مشکل اصلی فعالان صنعت قند است.

با اين حال نظر يکی از فروشندگان در گفت و گو با ما اين است که تحريم بهانه است. کل بازار را به هم ريخته اند. او با اشاره به افزايش قيمت ها می گويد: ما هيچ سودی از اين افزايش قيمت نداريم. گران می خريم و می فروشيم. او با مقايسه قيمت کالاهای مختلف می گويد: همين محصول شکر ۹۶۰ تومان بوده الان شما ببيند به بالای ۲ هزار تومان رسيده است. او اشاره می کند: روغن را ۲۰ درصد دو روز پيش گران کردند، امروز باز نرخ جديد اعلام شده و از شنبه هم قرار است ۲۰ درصد گران تر شود. برنج هم همين داستان را دارد.

نرخ نايلون به ۷۵۰۰ تومان رسيد

اين فروشنده ادامه می دهد: همين نايلون مگر برای پتروشيمی خودمان نيست که می گويند خودکفاييم و صادرکننده. ۳۵۰۰ تومان بوده در عرض يک ماه به ۷۵۰۰ تومان رسيده است. همين نرخ نايلون با هر کالايی که بااين محصول مرتبط بوده تاثير گذاشته است. آقايان خرج شان زياد است بايد با افزايش قيمت ها جبران اختلاس ومخارج خودشان را بکنند.

شهروندی را در مورد افزايش قيمت ها مورد سوال قرار می دهم می گويد: بيخود نيست آمار سکته بالا رفته است. آدم سالم هم با اين قيمت ها مريض می شود.

خيلی ها توان خريد را از دست داده اند

خانم رهگذری به خبرنگار کلمه می گويد: اين قيمت ها حق مان است. وقتی يک سری هنوز اعتراض نمی کنند. بايد هم قيمت ها همين باشد. ماست آبکی يک کيلويی را بايد ۷۰۰۰تومان بخری. بدتر از اين هم می شود. نايلون خريد خود را نشان می دهد و به پنيری اشاره می کند که از ۲۰۰۰ تومان به ۳۸۰۰ تومان رسيده است.

مغازه دار هم به بحث می آيد و می گويد: اين پنير را من الان اين قيمت می فروشم. برو اگر با اين قيمت پيدا کردی. هفته بعد اين قيمت در بازار پيدا نمی شود.

اين فروشنده به صراحت می گويد: نرخ ها دقيقه ای است. الان شما برگردی من نرخ هايم تغيير کرده است. او ادامه می دهد: حاج خانم برو خدا رو شکر کن می توانی پنير بخری و بخوری. خيلی ها همين هم گيرشان نمی آيد.

اشاره اين فروشنده اصلا بيراه نيست. افزايش قيمت ها قدرت خريد مردم را به شدت کاهش داده و بسياری را از تهيه کالاهای اساسی ناتوان ساخته است. کاهش امنيت غذايی معضلی است که خانوارهای بسياری را تهديد می کند که در نتيجه آن بر ميزان فقر و گرسنگی در کشور اضافه می شود. در حال حاضر «آمار سازمان های جهانی از وجود حداقل ۳ ميليون و ۷۵۰ هزار گرسنه در کشور حکايت می‌کند» و اين درحالی است که «اين تعداد در سال ۸۶ کمتر از ۲ ميليون و ۷۰۰ هزار نفر بوده است.» و بدون شک اين آمار تا سال آينده روندی صعودی خواهد داشت. موضوعی که سردار غلامرضا جلالی رئيس سازمان پدافند غيرعامل کشور نيز با اعتراف هشدار داده که در شرايط اقتصادی عادی نيستيم و درگير جنگ اقتصادی هستيم. به گزارش ايلنا، او گفته است: در اين زمينه وجود يک مرکز فرماندهی جنگ اقتصادی با همکاری دستگاه های مرتبط و حداکثر هماهنگی و هم افزايی بين نهاد ها ضروری به نظر می رسد.

جلالی به صراحت به مساله احتمال از دست رفتن توان اقتصادی خانوارها سخن گفته و ايده تامين سبد کالای اساسی مردم را مطرح کرده است. غافل از آنکه بسياری از خانوارها مدت زيادی است که در نتيجه سوء مديريت اقتصادی حاکمان کشور از تامين نيازهای ضروری خود ناتوان مانده اند.

يکی از شهروندان هم می گويد: همين امروز قيمت تخم مرغ را شما در بازار دنبال کنيد. هرمغازه ای يک قيمتی برای خود می دهد. روغن هم همين طور است. اين که نشد وضعيت بازار.

آن ديگری اشاره می کند: شب بخوابی صبح قيمت ها فرق کرده است. علت گرانی را هم که می پرسی همه شان ياد گرفته اند بگويند که چی گران نشده است.

خرده فروش ديگری در مورد علت افزايش قيمت ها به ما توضيح می دهد: کل شرکت ها به احمدی نژاد نامه محرمانه دادند که يا تکليف ما را روشن کن يا می خواهيم ببنديم. با اين توضيح حق را به توليدکنندگان می دهد و می گويد: حق هم دارند. برای آنها هم صرفه اقتصادی ندارد. هزينه ها بالاست. در اين مملکت هيچ کاری به صرفه نيست. همه در حال ضرر کردن هستند.

طبق گزارش ها، دولت که پيش از اين برای تامين شير يارانه‌ای مورد نياز مردم مبلغ ۳۳۷ تومان يارانه پرداخت می‌کرد اکنون سهم خود را از اين يارانه کم کرده و اين تغيير قيمت در واقع فقط به نفع دولت و به زيان توليد‌کنندگان و مصرف‌کنندگان بوده و حتی يک ريال در افزايش درآمد کارخانه‌های لبنی مؤثر نبوده است.

مردم را آزاد بگذاريد تا حساب کار دستتان بيايد

نکته قابل توجه در گفت و گوی رو در رو با مردم اين است که به صراحت به شخص اول مملکت انتقاد می کنند و با خشم و عصبانيت او و اطرافيانش را عامل گرانی های عامدانه می خوانند.

مرد جوانی هم در مورد قيمت ها به خبرنگار ما می گويد: برای خريد هر جنسی که می روی. قيمت نمی دهند، با يک تلفن نرخ جديد می گيرند و روی قيمت ها می کشند. او ادامه می دهد: فقط مواد غذايی نيست. شما بازار مصالح ساختمانی و هر جنس ديگر را که سراغ بگيری همين است. اول از بازار نرخ می گيرند بعد می فروشند. مقصر کيه؟ من و شما مقصر هستيم؟ اون بالايی مقصر است ديگر.

پيرمردی هم هنوز سوال از او در مورد قيمت ها تمام نشده، عصبانی می شود و می گويد: بر پدر و مادر آنهايی که باعث اين افزايش قيمت هستند …

اين شهروند با بيان اينکه اين روزگاری است که آقای خامنه ای از روی عمد برای مردم درست کرده است که ببيند مردم تا کجا با اين حکومت است. يکی نيست بگويد شما به مردم حق انتخاب بدهيد تا حساب کار دست تان بيايد.

مملکت منفجر شده، با خاک يکسان شديم

برخی ديگر از شهروندان هم اينگونه پاسخ می دهند که: مملکتی که منفجر شود اوضاعش بهتر از اين نمی شود.

خانمی گويد: من شامپو می خريدم ۷۵۰۰ تومان الان شده ۲۲ هزار تومان. گفتم چه خبره؟ می گويد: وارد نمی شود. اين خانم ادامه می دهد: خوب ما هم نمی خريم. به درک که کچل شديم!

ديگری هم در مورد قيمت ها فقط به اين بسنده می کند که “مملکت الحمدالله گل و بلبل شده است. خدا رو شکر.”

شهروندی می گويد: خود اين مغازه داران مقصرند. جنس های خريد قبل را با قيمت بالا به مردم می فروشند. وقتی خريد جديدی نکردی و هزينه ای بهت تحميل نشده که نبايد نرخ را بالا ببری.

جوانی هم که برای خريد آمده، به اين جمله بسنده می کند که با اين نرخ ها با خاک يکسان شديم.

در اين آشفته بازار قيمتی مشخص نيست هفته آينده چه روندی بر بازار کشور حاکم است و شعارهای مسوولان حکومتی که به جای تغيير روش مديريتی خود دنبال دست های پشت پرده و عوامل خارجی هستند زندگی مردم را به چه سمتی سوق خواهد داد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016