پنجشنبه 4 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعدام سه نفر در کرج

عصر ايران ـ ۳ مرد محکوم به مرگ سحرگاه ديروز در زندان رجايی‌شهر کرج، به دار مجازات آويخته شدند.

يکی از اين زندانی‌‌ها پسر ۲۱ ساله‌ای به نام شهروز بود که به اتهام آدم‌ربايی و آزار و اذيت به چند پسر نوجوان اعدام شد. اين پسر شيطان‌صفت که سال ۸۷ از سوی مأموران پليس به اتهام آدم‌ربايی و آزار و اذيت چند پسر نوجوان دستگير شده بود، در بازجويی‌‌ها اعتراف کرد که با تهديد چاقو پسر‌های نوجوان را به بيابان‌‌های اطراف تهران می‌کشاند و سپس نيت شومش را به اجرا می‌گذاشت.

اعدامی ديگر مرد ۲۴ ساله‌ای به نام صمد بود که در سال ۸۳ مرد ۴۰ ساله‌ای به نام رحيم را که راننده آژانس بود، با ضربات چاقو به قتل رسانده بود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


به گزارش ايران، عامل قتل در بازجويی‌‌ها انگيزه‌اش را از اين جنايت ناموسی عنوان کرد و گفت: چند وقت پيش با زن جوانی به نام آرزو به صورت موقت ازدواج کردم. پس از مدتی وقتی فهميدم که آرزو با رحيم ارتباط دارد. بنا براين نسبت به وی کينه به دل گرفته و تصميم به انتقام گرفتم.

اين مرد در شعبه ۷۱ دادگاه کيفری استان تهران پای ميز محاکمه رفت. وی پس از اعتراف از سوی هیأت قضايی به مرگ محکوم شد. حکم قصاص قاتل در ديوان‌عالی کشور تأييد و پرونده جهت سير مراحل قضايی به شعبه اجرای احکام دادسرای جنايی تهران ارسال شد. سحرگاه روز گذشته اين مرد به اتهام قتل صمد پای چوبه دار رفت و اعدام شد.

آخرين اعدامی داريوش ۳۲ ساله بود که اواخر آذرماه سال ۸۶ هنگام درگيری با دوستش بهمن، وی را در آبيک قزوين به قتل رسانده بود.

اين مرد در بازجويی‌‌ها گفته: «سه ماه پيش از حادثه متوجه تلفن‌‌های مشکوکی به خانه‌مان شدم. وقتی موضوع را از همسرم پرسيدم، وی گفت که مرد جوانی چند روزی است مزاحمش می‌شود و به همسرم می‌گويد که از من طلاق بگيرد و با وی ازدواج کند، بنابراين همسرم را مجبور کردم که با مرد مزاحم قرار بگذارد. وقتی همسرم با مرد مزاحم در هشتگرد قرار ملاقات گذاشت به کمين نشستم و ديدم که مرد مزاحم با يک پرايد آمد و پياده شد. جا خوردم، چراکه آن مرد مزاحم کسی جز دوستم بهمن نبود. در حالی که عصبی شده بودم با چاقويی به سمتش حمله‌ور شده و چندين ضربه به وی زدم و جسدش را در بيابان‌‌های اطراف هشتگرد ر‌ها کردم.»

اين مرد نيز در شعبه ۷۱ دادگاه کيفری استان تهران به قصاص محکوم شد و پس از تأييد از سوی شعبه ديوان‌عالی کشور، سحرگاه ديروز در زندان رجايی‌شهر طناب دار به گردنش آويخته شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016