ملاقات حضوری فرزندان نسرين ستوده با مادر پس از چهار ماه محروميت

کلمه ـ در حالی که بيست و شش روز از اعتصاب غذای نسرين ستوده می گذرد، روز گذشته فرزندان اين زندانی سياسی پس از چهار ماه محروميت با مادر خود ملاقات حضوری داشتند.

به گزارش کلمه، دو روز پيش همسر نسرين ستوده با اشاره به سه ساعت انتظار و بلاتکليفی خبر از نامه ملاقات حضوری دادستان داده بود. ديداری که سرانجام روز گذشته انجام شد.

اين ملاقات که در حضور نيروهای امنيتی صورت گرفت در مکانی غير از سالن انتظار زندان بوده است.

مهراوه دختر نوجوان نسرين ستوده وضعيت مادر خود بعد از ملاقات را اينگونه توصيف کرده است: لاغر شده و گاهی وقت‌ها به بهداری می‌رود.

پيش تر کلمه گزارش داده بود که اين فعال حقوق بشر دست به اعتصاب غذای اعتراضی زده است، در پی وخامت حالش به بهداری اين زندان منتقل شده است. تشديد برخوردها با اين وکيل در بند در حالی است که از جمله دلايل اعتصاب غذای او ناشی از تبعيض های غيرقانونی با وی در ملاقات با فرزندانش است. همچنين هفته ی گذشته وی را به انفرادی بند امنيتی ۲۰۹ منتقل کردند.

نسرين ستوده از ۱۳ شهريور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم “اقدام عليه امنيت ملی، تبانی و تبليغ عليه نظام و عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل ۶ سال حبس تعزيری، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جريمه نقدی محکوم شده است.

متن نوشته رضا خندان، همسر نسرين ستوده در صفحه شخصی فيس بوکش به شرح زير است:

امروز نيما از در زندان که بيرون آمد اول از همه بوس مامان‌اش را از لپ‌اش کند و چسباند به لپ من.
گفت: “مامان گفتش که اين بوس را نگه‌دار، رفتی بيرون بچسبان به لپ بابا”

اينچنين بود که به دنبال اتفاقاتی که ديروز افتاد، ديشب از زندان تماس گرفتند و گفتند که امروز بچه‌ها را برای ملاقات بياوريد.

بچه‌ها برای دقايقی در محلی خارج از سالن ملاقات در حضور ماموران امنيتی دقايقی با مادرشان ملاقات کردند.

صحبت‌هايی که رد و بدل شده بود همه مربوط به مسائل بچه‌ها بوده است. از درس و مشق تا بازی‌ها و مشغوليت‌های آنها.

متاسفانه به هيچکدام از ماها اجازه ندادند همراه بچه‌ها نسرين را ملاقات و يا تا محوطه‌ی زندان آنها را همراهی کنيم تا با خيال راحت از رديف ماموران ورودی زندان عبور کنند.

اعتصاب او همچنان ادامه‌دارد.

حال او را از مهراوه پرسيدم. گفت که لاغر شده و گاهی وقت‌ها به بهداری می‌رود، همين …

و بيش از اين هم از او انتظار نمی‌رود که دقيقا وضع مادرش را توضيح دهد.