گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
30 مهر» توتال، کریستوف دومارژری، مهدی هاشمی، بیبیسی فارسی و غیره! نیک آهنگ کوثر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اندر احوالات روشنفکری عالم مجازی و موازی و تاریخنگاری و غیره، نیکآهنگ کوثرمن در جوابیه مسعود بهنود به دوست عزیزم ف. م. سخن، دریافتم که منتقد نظر این بزرگوار، یا شیرین سخن است و دندانهای شیری دارد، یا ناگهان تندخو و عصبانی است و یا میشود سعید تاجیک حملهکننده به فائزه هاشمی بسیار عزیز که خداوند فرزندان بیملاحظه او را سالم و به دور از بلایای حکومتی نگاه داراد! اما جذابیت ماجرا جای دیگری استاز دیروز تا حالا که یادداشت مسعود بهنود را در گویا نیوز خواندهام و بعد از ۹ سال متوجه شدهام که کارتونیست محبوبش هستم، دچار عذاب وجدانی شدهام که نگو و نپرس! عذاب وجدان از آن جهت که این همه سال، در شبکه بیبیسی یک عالم مجازی(یا عالم موازی)، دیدهام که بهنود، هر هفته کارتونهایم را به نمایش گذاشته و من شرمندهاش شدهام بابت این همه لطف به یک منتقد و مخالف هاشمی رفسنجانی! باور کردنی نیست! منتهی ماجرا این است که انگار این محبوبیت در یک عالم خیالی است نه عالمی که در آن زندگی میکنیم! از دوستان عالم مجازی درخواست کردهام تمامی کارتونهایم که در بیبیسی آن عالم پخش شده است را برایم روی سیدی یا فلش درایو «سیو» کنند تا از دستم در نرود. حتی کارتون «بیانیه شماره ۳۰۰ میرحسین» را که چقدر اطلاعاتی که به تماشاگران بیبیسی در بارهاش داده شد واقعیت...میتوانست داشته باشد. قابل توجه عنایتخان فانی. من بیشتر نگران شدم بابت اینکه یادداشتم، «شیرین» خوانده شده است. به خدا راضی نیستم باعث افزایش قند خون کسی شوم! بهنود در این سن و سال باید به فکر سلامتیاش باشد! گرچه مسعودخان از جمله کسانی است که هیچگاه چهرهاش پیر نمیشود، اما از حضرت ابراهیم گلستان نقل است که نقاشی دیوار پستوی خانه بهنود است که پیر میشود. تاکید میکنم که مقابل سبقه روزنامهنگاری بهنود، حرفی برای گفتن ندارم. باید در مقابل خبرنگاری که به گفته خودش، ۱۲-۱۳ سال در کنار هویدا بوده، سر تعظیم فرود آورد، چه، قاعدتا هویدا اگر در سال ۴۳ به قدرت رسید و بهنود آن زمان ۱۸ سال داشته، سردبیرش یک خبرنگار کم سن و سال را برای پوشش خبری به نخستوزیری میفرستاده که در دنیا بینظیر است. معمولا رسانههای بزرگسال، خبرنگاران جا افتادهتر را به حوزه دولت میفرستند. این کشف یکی از دوستان فیسبوکیام بود. من هم متاسفم که دیر متوجه این مساله شدهام. بهنود شکسته نفسی میکند که خود را ابتدا روزنامهنگار میخواند و از ادامه بحث روشنفکری و تشیع و لازم و ملزوم بودن این دو بر اساس گفتهاش «پلتیک» دور میشود. مگر معاون سردبیر مجله وزین روشنفکر میتوانسته روشنفکر نباشد؟ بهنود همیشه دقیقترین روایتها را از تاریخ ارائه داده و خواننده کم اطلاع را از بیاطلاعی نجات داده است. اینکه مسعود بهنود، خبرنگاری بوده که ماجرای گفتگوهای اسرائیل و مصر را از نزدیک دیده و شهادت میدهد که در سال ۱۹۷۷، این عرفات بود که با مناخیم بگین دست داده است، نه سادات، تاریخ معاصر را کاملا دستخوش تحولی بزرگ قرار داده است. کمتر خبرنگاری است که در تاریخ کشورمان، چنین بزرگ و پر اثر بوده باشد که تاریخ ثبت شده را هم تغییر بدهد. بهنود مینویسد: «بزرگ ترین تحولات قرن بیستم در این زمینه، ماجرای پایان جنگ ویت نام بود که با سه ملاقات کیسینجر و له دوک تو در پاریس، نمایش به پایان رسید، و جنگ سی ساله تمام شد. آن دو امضا کننده هم جایزه صلح نوبل گرفتند. یا مذاکرات کمپ دیوید که بگین و عرفات در حضور کارتر و ملک حسین دست دادند و هر دو جایزه صلح نوبل گرفتند. یا ماجرای آمریکا و چین که دو سفر از کیسینجر به پکن وقت گرفت و یک استقبال از نیکسون و تمام.» من در مقابل تاریخ مستند عالم مجازی که عرفات را در مقابل مناخیم بگین مینشاند، سر تعظیم فرود میآورم و امیدوارم از این به بعد، کتابهای تاریخ، عکس فتوشاپی سادات و بگین در کنار جیمی کارتر را کنار بگذارند و عکس واقعی عرفات در کنار بگین را منتشر کنند و از خوانندهها و کسانی که فریب خوردهاند، عذرخواهی شود. بنده خدا ملک حسین هم نمیدانست که باید در کنار عرفات و کارتر باشد و اشتباهی کنار کلینتون و رابین عکس انداخت! البته یادم رفت عرض کنم له دوک تو از گرفتن جایزه نوبل خودداری کرد و جایزه را نگرفت. اما، من در جوابیه مسعود بهنود به دوست عزیزم ف. م. سخن، در یافتم که منتقد نظر این بزرگوار، یا شیرین سخن است و دندانهای شیری دارد، یا ناگهان تندخو و عصبانی است و یا میشود سعید تاجیک حمله کننده به فائزه هاشمی بسیار عزیز که خداوند فرزندان بیملاحظه او را سالم و به دور از بلایای حکومتی نگاه داراد! اما جذابیت ماجرا جای دیگری است. حتی چماقدار عالم مجازی هم که در نوشتههای استاد آورده میشود، باید ربطی به ظلم کنندگان به خانواده مظلوم رفسنجانی داشته باشد. قدرت خدا! یادم رفت عرض کنم همین چند وقت پیش که یک نماینده مجلس گفت که برای فروش سی میلیاردی پسته در سالهای بعد از انقلاب، جماعت ۸۰ میلیارد دلار آب بیزبان را نابود کردهاند. و فراموش کردم آسیبها سیاستهای دوران هاشمی عزیز به منابع طبیعی را متذکر شوم. آخر اگر زیاده روی کنم، حتما متهم میشوم به تغییر محیط زیستی! آدم اسم این خاندان را که میشنود، توتال و استات اویل و الباقی شرکتهای نفتیاش عود میکند! در باب بحث اعتقاد و ایمان و غیره که به من نسبت داده شد، باور بفرمایید که من چون دیگر شیعه علوی در حد و اندازه استاد محسب نمیشوم و ترک اعتیاد مذهبی کردهام، نمیتوانم روشنفکر خوانده شوم و از اینکه مسعودخان، بزرگواری کرده و نام مرا در دفترچه روشنفکران درج کرده، شدیدا شرمسارم! با احترام ــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|