دوشنبه 10 فروردین 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

نگاهی به تجاوز نظامی به يمن و پيامدهايش، اکبر گنجی

اکبر گنجی
مسأله اصلی نزاع‌های قومی و مذهبی نبوده و نيست. مسأله اصلی تبعيض، نابرابری، سرکوب، فساد، و استبداد است. اگر راهی به سوی رهايی برای منطقه وجود داشته باشد، اين راه از طريق هويت‌سازی پيرامون ارزش‌هايی چون حقوق بشر، دموکراسی، برابری، کثرت‌گرايی، رواداری، و...است. دامن زدن به نزاع‌های قومی و مذهبی، يعنی افتادن به دام ديکتاتورهای منطقه

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


[نسخه پی‌دی‌اف مقاله با لینک‌ها و منابع آن را از اینجا دریافت کنید]

به گزارش العربيه - خبرگزاری رسمی عربستان سعودی- تعدادی از کشورهای عربی به رهبری عربستان از روز پنج شنبه با حدود ۲۰۰ جنگنده بمباران يمن را آغاز کردند. عربستان به تنهايی يکصد جنگده و ۱۵۰ هزار نيروی نظامی برای اين عمليات آماده کرده است. عمليات "توفان قاطعيت" با فرمان پادشاه عربستان آغاز شد.

بهانه های تجاوز نظامی به يمن به قرار زيرند:
الف- نفوذ ايران در يمن. عبدربه منصور هادی، رئيس‌جمهور مستعفی يمن در نشست سران اتحاديه عرب در مصر در ۸ فروردين ۹۴ گفت که شيعيان حوثی "بازيچه دست ايران" هستند که با بی‌تجربگی سياسی يمن را به نابودی کشانده‌اند. هادی تاکيد کرد که جمهوری اسلامی ايران "مسئول مستقيم ناآرامی‌ها در يمن" است.

ب- کودتای حوتی ها عليه رئيس جمهوری قانونی يمن.

پ- درخواست رئيس جمهور قانونی يمن برای مداخله نظامی در آن کشور.

درباره اين جنگ جديد و پيامدهايش چند نکته قابل تأمل است:

يکم- قانون جنگل عليه قوانين بين المللی: مطابق منشور سازمان ملل، فقط با تصويب شورای امنيت سازمان ملل- آن هم در شرايطی که امنيت جهانی به خطر افتاده باشد- می توان به کشوری حمله نظامی کرد. آمريکا در آغاز قرن بيست و يکم اين قوانين را زير پا نهاد و به ديگران نيز آموخت که قوانين بين المللی فاقد اعتبارند و مطابق قانون جنگل، استفاده از زوز مهمترين ابزار تعيين نظم جديد جهانی و منطقه ای است. حمله نظامی به يمن، تجاوز نظامی جديدی است که شورای امنيت سازمان ملل را بيش از پيش بی اعتبار می سازد. خوب حکومت مافيايی پوتين هم به بهانه برکناری رئيس جمهور قانونی اوکراين، کريمه را بلعيد و چند استان ديگر اوکراين را می خواهد.

دوم- رژيم های استبدادی ويرانگر: اکثر کشورهای منطقه دارای رژيم های فاسد استبدادی هستند. منتها ديکتاتوری يک طيف است که همه در يک جای آن قرار نمی گيرند. کشورهايی چون عربستان سعودی، قطر، و...به دليل فقدان انتخابات، از همه بيشتر از دموکراسی دورند. پادشاهی خاندان فاسد آل سعود در عربستان که همه مناصب سياسی را ميان دودمان خود توزيع کرده اند، حتی در حکومت محمد رضا شاه پهلوی وجود نداشت.
عربستانی که از همه ديکتاتوری های منطقه از دموکراسی دورتر است، برای رژيم های ديکتاتوری دارای انتخابات منطقه که از منظر دموکراسی و حقوق بشر وضع بهتری از آن عربستان دارند، تعيين تکليف می کند. عربستان سعودی و متحدانش ليبی و سوريه را به چه روزی انداختند؟
در مصر با حمايت مالی ۱۲ ميليارد دلاری عربستان سعودی، امارات متحده و کويت؛ کودتای نظامی عليه رئيس جمهوری(مرسی) صورت گرفت که از طريق انتخابات دموکراتيک به قدرت رسيده بود و ژنرال کودتاگر- السيسی- جانشين رئيس جمهور منتخب شد. به گزارش نهادهای بين المللی حقوق بشری، بيش از هزار تن را در کودتا کشتند، چندين برابر را زخمی ساخته و هزاران تن را زندانی کرده اند. ميزان سرکوب ژنرال کودتاگر از دوران حسنی مبارک هم بيشتر بوده و نيروهای سکولار و ليبرال فعال در انقلاب مصر را هم زندانی کرد. نهادهای حقوق بشری آن سرکوب ها را شديدترين سرکوب های تاريخ مصر خوانده اند.
سرلشکر عبد ربه منصور الهادی- متولد ۱۹۴۵- از ۱۹۹۴ معاون رئيس جمهور يمن(علی عبدالله صالح) بود. وقتی بهار عرب به يمن رسيد و مردم عليه رژيم انقلاب کردند، عربستان سعودی جای رئيس جمهور را با معاونش عوض کرد. سپس در ۲۷ فوريه ۲۰۱۲ انتخاباتی رياست جمهوری برگزار کردند که فقط يک نامزد داشت: عبدريه منصور. در نتيجه او با ۹۹ درصد از آرای بيش از ۶۰ درصد يمنی‌ها به عنوان رئيس جمهور "مرحله انتقالی" انتخاب شد. اما "مرحله انتقالی" بودن فراموش شد و هيچ تحولی صورت نگرفت.

سوم- شيعيان دوازده امامی و زيديه : شيعيان دوازده امامی، شيعيان غير دوازده امامی را حقيقتاً شيعه به شمار نمی آورند. آيت الله مکارم شيرازی برای انکار امام زمان(فرزند امام يازدهم) حکم ارتداد صادر می کند، در اين صورت منکران ۶ يا ۱۱امامی چه وضعی دارند؟ شيعيان دوازده امامی در طول تاريخ روابط دوستانه ای با شيعيان غير دوازده امامی نداشته اند. در زمان هايی علوی های تک امامی را تکفير کرده اند. مذهب زيدی ها هم به هيچ وجه مقبول اماميه نبوده و نيست.
زيدی های يمن در طول تاريخ گرفتار تبعيض های ساختاری و سرکوب های دائمی بوده اند. جنبش حوتی ها نمی توانست پيش رود، اگر حاکمان مستبد يمن گرفتار فساد گسترده نبودند و اکثريت مردم کشور را ناراضی نمی ساختند. نمی توان مسائل و مشکلات ساختاری يمن را به گردن جمهوری اسلامی انداخت.

چهارم- نفوذ و حضور ايران در يمن: هيچ قرينه و شاهدی مبنی بر نفوذ جمهوری اسلامی دوازده امامی بر زيدی های يمن وجود ندارد. مدعيان بايد شواهد و مدارک نفوذ جمهوری اسلامی در ميان حوتی ها را ارائه کنند. ايران در طول سه دهه گذشته هيچ پروازی به يمن نداشته و فقط اخيراً تعدادی پرواز به يمن داشته است.
تأکيد بر نفوذ ايران در ميان حوتی های يمن تبلغات سياسی برای ايران هراسی گسترده و پيگيری اهداف کشورهای سرکوبگر منطقه است. آنان با اين ترفند قصد دارند که ايران را گرفتار دامی که پهن کرده اند، کنند. به همين دليل العربيه در روز جمعه با انتشار تصويری از حضور سردار سليمانی در يمن سخن گفت. يعنی درست در روزی که سردار سليمانی در مراسم عزاداری بيت رهبری، در کنار آيت الله خامنه ای نشسته بود.
خامنه ای و پيروانش با اين که بيش از همه از واقعيت اطلاع دارند، می کوشند تا خود را در منطقه بسيار قدرتمند قلمداد کنند. به همين دليل عدم نفوذ واقعی و حضورشان در يمن را آن چنان که بايد تکذيب نمی کنند. خيال باطل می برند که "قدرت بزرگ و برتر منطقه ای" به شمار آوردن جمهوری اسلامی به سود ايران است. اما مشارکت در اين بلاهت به اتحاد کشورهای منطقه عليه ايران می انجامد. اگر جمهوری اسلامی دارای آن چنان قدرتی است که مسير تحولات کشورهای منطقه را تعيين می کند، بايد بتواند مسائل و مشکلات ايران را حل و رفع کند. نه آن که ايران را گرفتار خطرهای عظيم بين المللی و منطقه ای سازد.

پنجم- سر مار ايران را قطع کنيد: همه کشورهای عربی منطقه، اسرائيل، ترکيه، روسيه و چين از تخاصم ايران و آمريکا سودهای کلان برده و می برند. آنان نمی خواهند که روابط ايران و آمريکا بهبود يابد. ممانعت از توافق نهايی هسته ای ، برای آنان دو منفعت بزرگ دارد: الف- عدم بهبود روابط ايران و آمريکا. ب- افزايش تخاصم آمريکا با ايران از طريق افزايش تحريم ها و حمله نظامی احتمالی به ايران.
همه به ياد دارند که ويکی ليکس اسناد ديدار رهبران عربستان سعودی با دولت جرج بوش را منتشر کرد که رهبران سعودی از دولت بوش می خواستند که با حمله نظامی به ايران، "سر مار را قطع کنند". عربستان با موجوديت کشور بزرگی چون ايران- فارغ از نظام سياسی اش- مسأله دارد. خبرگزاری رسمی دولت عربستان سعودی اخيراً مقاله هايی منتشر کرده که رسماً خواهان حمله نظامی دولت های عربی به ايران و تجزيه ايران از طريق جداسازی خوزستان از آن است. ادعايشان اين است که خوزستان عربستان بوده و رضا شاه به زور آن را جزو ايران کرده است. آخوندی که داعش را "نيروهای انقلابی مردمی" می خواند نيز خواهان حمله نظامی به ايران و نجات مناطق عرب نيشن شده است.
عربستان سعودی بارها مخالفت خود را با توافق هسته ای اعلام کرده است. عربستانی که ۸۰ تا ۱۰۸ ميليارد دلار در بخش انرژی هسته ای سرمايه گذاری کرده، فقط بيش از ۶۷ ميليارد دلار سلاح نظامی در سال ۲۰۱۳ خريداری کرده ، اينک تهديد می کند که در صورت نهايی شدن توافق هسته ای ميان ايران و غرب، برای حفاظت از خود دست به هر کاری خواهد زد. تحليل گران سياسی و نظامی گفته اند که معنای اين تهديد ساختن سلاح اتمی يا خريد سلاح اتمی[از پاکستان] است.

ششم- به دام انداختن ايران: حمله نظامی به يمن برای اين صورت گرفته است که ايران را به دام بيندازند. گمان می کنند که شايد رهبران جمهوری اسلامی از سر بلاهت واکنش نظامی نشان دهند و بدين ترتيب، مذاکرات هسته ای متوقف شده و کل اين فرايند معکوس شود. اما خوشبختانه رهبران جمهوری اسلامی حتی اگر بخواهند، نمی توانند در يمن مداخله نظامی کنند. ايران هيچ راهی به يمن ندارد و فرماندهی عمليات "توفان قاطعيت" اعلام کرده که کنترل کامل مرزهای زمينی و دريايی و هوايی يمن در اختيار دولت های متجاوز قرار دارد. ناممکن بودن دخالت جمهوری اسلامی در يمن،به سود ايران بوده و تبليغات دروغين را باطل می سازد.
جمهوری اسلامی اسلامی به جای توجه به يمن، بايد به سرعت تمام، توافق هسته ای با دولت های غربی را نهايی سازد و ايران را از خطرهای بزرگ برهاند. بهبود روابط با دولت آمريکا بايد در الويت قرار گيرد. روابط دوستانه ايران و آمريکا قطعاً به سود "منافع ملی ايران" و بهبود وضعيت حقوق بشر در ايران است. فرصت استثنايی رياست جمهوری اوباما معلوم نيست که دوباره تکرار شود.

هفتم- نابودی يک کشور ديگر: هيچ امری بدتر از جنگ نيست. جنگ ميليون ها انسان را کشته و زخمی و آواره می سازد. زيرساخت های کشور مورد تهاجم را نابود می سازد. به گزارش های فرماندهی عمليات متجاوزانه بنگريد که نابودی زيرساخت ها را گزارش می کنند. تاکنون ده ها غير نظامی کشته و صدها تن زخمی شده اند.
گروه تروريستی القاعده سال هاست که در يمن حضوری فعال داشته و آمريکا با هواپيماهای بدون سرنشين دائماً آنها را موشک باران کرده است. در شرايط تهاجم نظامی به يمن، اين نوع گروه های ترويستی رشد بيشتری کرده و کشور را به مرداب تروريسم تبديل خواهند کرد.
به تاريخ قرن بيست و يکم سه کشور بنگريد. پس از ۱۱ سپتامبر، فقط در افغانستان و عراق و پاکستان، دست کم يک ميليون و سيصد هزار انسان کشته شده اند.

هشتم- برنده اصلی و بازندگان: اصل تنظيم کننده اين است: اسرائيل بايد قدرت برتر نظامی منطقه باقی بماند و هيچ رقيبی نداشته باشد. اسرائيل دارای صدها سلاح اتمی، شيميايی و ميکروبی است. دولت اسرائيل بارها و بارها دولتمردان آمريکايی را به حمله نظامی به عراق، سوريه، ايران، و...تشويق کرده اند. ارتش های عراق، ليبی و سوريه را به سود اسرائيل نابود کردند. اينک در حال نابودی ارتش يمن هستند. به تحولات منطقه از اين زاويه هم بايد نگريست.

نهم- القاعده و داعش سازان: همه می دانند که گروه هايی چون طالبان، القاعده، داعش، جبهه نصرت، و... توسط کشورهای عربستان سعودی، قطر، امارات متحده، و...ساخته شده اند. جو بايدن- معاون رئيس جمهور آمريکا- چندی پيش رسما از عربستان سعودی، قطر، امارات متحده و ترکيه نام برد و گفت که اين متحدان ما بودند که گروه هايی چون داعش را ساختند.

دهم- جنگ شيعه و سنی: کشورهای حوزه خليج فارس برای فرار از موج بهار عرب، آن را به جنگ شيعه و سنی تبديل کردند. به تعبير ديگر، شکاف اصلی ديکتاتوری و دموکراسی خواهی، به شکاف شيعه و سنی تبديل شد. اين نزاع به سود ديکتاتورهای خودکامه منطقه و به زيان مردم کل منطقه و دموکراسی خواهان است.
تشيع و تسنن دو روايت از دعوت پيامبر اسلام هستند. اين دو روايت در طول ۱۴ قرن گذشته بسياری از قوای خود را به فعليت رسانده اند. هر دو روايت رسمی موجود با دموکراسی، آزادی، برابری، حقوق بشر، کثرت گرايی، رواداری، و...تعارض دارند. اين روايت ها از نظر اخلاقی و معرفتی قابل دفاع نيستند، اما مستبدان پشت آنها سنگر گرفته و ديکتاتوری خود تداوم می بخشند.
فقيهان جمهوری اسلامی رسماً از "شهادت حضرت زهرا" سخن می گويند. معنای اين مدعا اين است که خليفه دوم- عمر- حضرت زهرا را به شهاد ت رسانده است. اين مدعای کاذب فقط و فقط به درد دامن زدن به نزاع بيشتر شيعيان و سنيان می خورد. آيا مضحک نست که عمر فرزند پيامبر اسلام را به قتل برساند و فرد شجاعی چون علی بن ابی طالب فرزند خودش و زهرا را به عقد عمر در آورد؟
در بستر تبعيض، سرکوب، فساد، تحقير، و...تندترين نيروها بسيج می شوند و برای خود "هويت سازی" می کنند. نيروهای بسيج شده، برای هويت سازی، به نزديک ترين منابع در دست، رجوع می کنند. هويت سازی بر اساس تشيع و تسنن، يا کرد و فارس و ترک و بلوچ و عرب و...صورت می گيرد.
اما دموکراسی خواهان بايد بدانند که دامن زدن به اين نوع نزاع ها و هويت سازی ها به زيان فرايند دموکراتيزه کردن منطقه است. مسأله اصلی نزاع های قومی و مذهبی نبوده و نيست. مسأله اصلی تبعيض، نابرابری، سرکوب، فساد، و استبداد است. اگر راهی به سوی رهايی برای منطقه وجود داشته باشد، اين راه از طريق هويت سازی پيرامون ارزش هايی چون حقوق بشر، دموکراسی، برابری، کثرت گرايی، رواداری، و...است. دامن زدن به نزاع های قومی و مذهبی، يعنی افتادن به دام ديکتاتورهای منطقه.

منبع: [راديو زمانه]، ۰۹ فروردين ۱۳۹۴


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016