جمعه 18 مهر 1382   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ما راهم با افسانه نوروزی اعدام خواهند کرد...! درنا کوزه گر

تا چند روز آینده ، افسانه نوروزی به عنوان هشتاد و چهارمین اعدامی امسال پای طناب دارمی رود تا به گناه تن ندادن به تجاوز، قربانی باورهای خرافی پوسیده حاکم بر کشور ما شود اما این تنها افسانه نخواهد بود که به پای طناب دار خواهد رفت یکایک ما همراه با او طناب دار را بر گلوی خود حس خواهیم کرد وحسرت میل به زیستن را در واپسین تقلای حیات در تمام وجود خود درخواهیم یافت...



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




1010-ff-01.jpg


به راستی افسانه نوروزی به تاوان کدامین گناه باید جان خود را تسلیم کند؟
آنچه می دانیم این است که شش سال پیش بهزاد مقدم فرمانده حفاظت اطلا عات نیروی انتظامی کیش در غیاب شوهرش به منزل وی رفته و به قصد تجاوز به وی حمله ور شده است ، افسانه نیز از خود دفاع کرده و در جریان این دفاع متجاوز کشته شده است. اما در محکمه شرع ناگهان همه چیز وارونه می شود افسانه به زندان می رود و دادگاه سه سال بعد حکم بر محکومیت وی می دهد.زیرا از نظر قاضی افسانه خود را" در معرض تجاوز"قرار داده بوده است! مستند این حکم نیز بسیار غریب می نمایدزیرا فرض شده است هنگامی که افسانه از حمام خارج شده است چون پوشش مناسبی نداشته است ، متجاوز را " تحریک " به تجاوز کرده است. همین داوری در باره افسانه بیانگر نوع نگاه عقب مانده و ارتجاعی ست که به زن و زنانگی در کشور ما جاری ست ؛ نگاهی که زن را عامل به انحراف کشیدن مرد و تباه کردن رستگاری وی فرض می کند پس بیهوده نیست که حزب الله ، بسیج و پلیس بیش از هر چیز پوشش ، رفتار و حتی خندیدن زنان را در کوچه و خیابان و اگر بتوانند در منازلشان هم زیر نظر دارند ، زیرا برای آنان که در پس هر رابطه انسانی، تحریکات جنسی خود را جستجو می کنندو بازتاب می دهند زنان حقیقتا موجوداتی خطرناک هستند که باید به ضرب قانون و تازیانه و دشنه خودسرانی از نوع" نمونه های" کرمانی و مشهدی و دخمه ایهای شهر ری و... آنان را مهارو اگر شد محو کردو فقط آنگاه که در خلوت به آنها نیاز شد با عنوان صیغه و... به کار آیند.
افسانه نوروزی به این علت می میرد که زن است. چرا که اگر شوهر ، برادر و یا پدرش متجاوز را کشته بودند ، نه تنها مجازات نمی شدند بلکه شاید مورد تشویق هم قرار می گرفتند و دیگر درآنجا قاضی بحثی از مقایسه نوع دفاع با شدت خطر به میان نمی آورد. به یاد آوریم که چند سال پیش وقتی یک دختر خردسال کرد مورد تجاوز سه مرد قرار گرفت و بطرز فجیعی به قتل رسید ، قضات محکمه عدل شرع آنچنان سعه صدری نشان دادند که دو قاتل اصلی که به قید ضمانت آزاد شده بودند فراری شدند و متجاوز سوم پس از تحمل ضربات شلاق از زندان آزاد شد.
خانواده آن دختر بیگناه چندین بار برای دادخواهی به قوه قضائیه رفتند حتی دارایی ناچیزشان را بابت بخشی از دیه قاتلان پرداخته بودند تا آنها مجازات شوند ، اما در عوض به جای مجازات قاتلان، آن چه نصیبشان شد آوارگی وسرگردانی بود، آنها حتی برای پس گرفتن پولی که به حساب دادگستری واریز کرده بودند، ماهها سرگردان این اداره و آن اداره و این شهر و آن شهر شدند وعاقبت جز حسرت و دریغ چیزی بر کف نیاوردند.
افسانه اولین زنی نیست که قربانی این احکام غیر انسانی می شود ، دو سال پیش امینه لاوال در نیجریه ، پس از جدائی از همسرش باردار شد، دادگاه شرع حکم به سنگسار او داد ، طی دو سال صدها روزنامه نگار از سرنوشت امینه گزارش تهیه کردند و دهها تظاهرات و آکسیون علیه این حکم در تمام جهان صورت گرفت ، ملیونها نفر با نوشتن طومارهای مختلف خواهان لغو این حکم شدند و تمام مجامع جهانی دولت نیجریه را برای لغو این حکم زیر فشار شدیدی قرار دادند؛ سرانجام یک ماه پیش دادگاه عالی شرع نیجریه حکم داد که با وجود توبه امینه وی می تواند مشمول بخشش شود.
افسانه نوروزی اما اگر چه یکی ازآن صدها زنی ست که در بیست و پنج سال گذشته اعدام می شود ، سنگسار می شود یا با مجازاتهای وحشیانه روبرو می شود، چیزی جز سکوت از جهانیان و شگفت آور تر از هم میهنانشان نمی شنوند.
افسانه حتی اگر تن به تجاوز نیز می داد با سرنوشتی جز سنگسار روبرو نبود ، گویی زنان در این شب تیره ای که بر کشورمان چنبره زده است ، سرنوشتی جز مرگ ،جز فقر و تنگدستی ، جز خودسوزی ، جز مورد تجاوز قرار گرفتن ، جز به فحشا کشیده شدن ، جززنده به گور شدن ، جز... ندارند!
افسانه اکنون در سلول تنگ و تاریک اعدامی ها آخرین روزها، یا شاید لحظات زندگی تراژیک خود را می گذراند ، اعدام افسانه؛ اعدام مردانی ست که از زنان خود انتظار پارسایی دارند ،اعدام کسانی ست که بر نقض حقوق بشر در ایران پای می فشارند ، اعدام زنانی ست که تسلیم امیال پست دیگران نمی شوند و اعدام شرف و حیثیت ایرانی ست.
سکوت نکنیم، نگذاریم افسانه راهمچون صدها زن دیگر با خیالی آسوده از سکوت نظاره گران خاموش پای چوبه دار ببرند!
به یاد آوریم که در آن تاریکی روشنایی بین شب وروز که دژخیمان برای اجرای حکم به سراغ افسانه بروند ما نیز با افسانه از سلول ترسناکمان افتان و خیزان بیرون خواهیم آمد و به سوی چوبه داری که برای خفه کردنمان برپا ساخته اند ناباور و هراسان کشانده خواهیم شد. ..
پس نگذاریم افسانه را اعدام کنند، نگذاریم ما را اعدام کنند ، نگذاریم، نگذاریم...

دوشنبه چهاردهم مهر ماه هشتاد و دو
[email protected]

---------------------------
درنا کوزه گر روز نامه نگار و مترجم درشش سال اخیر در روزنامه های مستقل و توقیف شده از جمله بنیان قلم زده است، وی تا سال گذشته مترجم ارشد خبرگزاری ایسنا و ارزیاب اخبار صدا وسیما بود.پیش از ترک ایران وی همچنین با دفتر سازمان ملل در ایران همکاری مستمر داشت. در سالهای اخیر وی به همکاری با نشریات آلتر ناتیو و فرهنگی از جمله آرش روی آورده است و دراطلاع رسانی و افشای توطئه اعدام افسانه نوروزی ازطریق تماس با نهاد های بین المللی ورسانه های جهانی و منطقه ای نقش قابل توجهی داشته است.





















Copyright: gooya.com 2016