جمعه 15 خرداد 1383   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش "همایش جامعه شناسی دین" در تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی تهران، ميرعلي ميرايي

چهارشنبه 7 خرداد، همایشی تحت عنوان "جامعه شناسی دین" در تالار ابن خلدون دانشکده ی علوم اجتماعی تهران از طرف "هسته ی علمی برنامه ریزی" برگزار شد. این همایش که با شرکت دکتر توسلی، استاد جامعه شناسی، عضو هییت علمی و مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران، دکتر سارا شریعتی استاد دانشگاه تهران، دکتر محدثی استاد واحد مرکز دانشگاه آزاد برگزار میشد، ابتدا سارا شریعتی سخنرانی خود را تحت عنوان " جامعه شناسی مدرنیته ی دینی، پرسش از حافظه و پرسش از خیال" آغاز کرد. در آغاز صحبتش سارا شریعتی ضمن اشاره به اینکه این سخنرانی در ادامه ی بحث وی در دانشگاه تربیت معلم تحت عنوان " جامعه شناسی دین، همچون حافظه و خیال" است، گفت: تردید اولیه ی من در انتخاب دین به عنوان گرایشم در جامعه شناسی، همواره سه چیز بود: نخست آنکه دین مفهومی تازه و بکر نیست در نتیجه حرفم هیچگاه تازگی نخواهد داشت. دوم اینکه دین مفهومی خنثی نیست در نتیجه کارم مشکل ساز خواهد بود. سوم اینکه دین مفهومی مشخص نیست در نتیجه تشخیص آنچه که دینی ست و آنچه که غیر دینی ست در جامعه ی مدرن سخت خواهد بود. با این وصف از هم اغاز در کار دین باید " احتیاط" میکردم. در خارج برای اینکه به عنوان یک متدین جانبدار معرفی نشوم و اعتبار تحقیق علمی ام زیر سوال نرود و در ایران بالعکس برای اینکه به عنوان یک بیدین غرض دار معرفی نشوم...و این البته نه مشکل من که اساسا مشکل جامعه شناسی دین است و اصولا کار کردن بر روی دین یک چالش مدام است. چالش عینی با افکار عموم و چالش وجودی با اندیشه ی ماورا.
در توضیح عنوان صحبتش سارا شریعتی گفت: معمولا چنین تصور ميرود كه همانطور كه از دهه هاي پيش، نظرياتي چون، دمكراسي ديني، روشنفكري ديني، ... طرح شد، اين بار هم سخن از نظريه اي به نام مدرنيته ديني ست. مدرنيته اي نه در برابر كه سازگار با دين و حتي با صبغه اي ديني. در حالیکه در پرداختن به اين موضوع، مراد من طرح ”مدرنيته ی ديني“ نه به عنوان يك نظريه، بلكه معرفي شاخه اي از جامعه شناسي امر ديني ست كه موضوع مطالعه خود را ”محصولات سمبوليك و مذهبی مدرنيته“ قرار داده است. مدرنیته ای که ناتواني هاي خود را در سه عرصه ی نیاز به معني، پي ريزي يك آئين اجتماعي و بنیادگذاشتن یک اخلاق مدني آشكار كرد و در نتیجه به شکل پارادکسیکالی مولد نوعی دینداری شد. سارا شریعتی با معرفی دو رویکرد به دین، اشاره کرد که دین همچون حافظه و خیال، کارکرد خود را در تمدن اگنوستیک غرب و در جوامع مدرن از دست داده است. جوامع مدرن، جوامع بحران حافظه و جوامع خلا اتوپی هستند و این شرایط، پرسشهای جدیدی را در برابر این دو رویکرد قرار میدهد: پرسش از جامعه شناسی دین همچون حافظه اینست: حافظه ها ایا وفادارند؟ آیا گزینشی نیستند؟ آیا مدام ساخته نمی شوند؟ آیا مثلا حافظه ی برنده ها و بازنده ها، حاکمین و محکومین یکی ست؟ و از طرف دیگر به گفته ی ریکور، حافظه ی بسیار و انباشته نیز، ما را زندانی گذشته و میراثمان نخواهد کرد؟ در این وضعیت کارکرد دین همچون حافظه چگونه خواهد بود؟ رویکرد دیگر به کارکرد دین همچون امید و اتوپی نیز، همواره در برابر این سه پرسش است. اولین پرسش در خصوص تحقق آرمان است. اتوپی اگر تحقق یابد آیا به کابوس واقعیت تبدیل نخواهد شد؟ دومین پرسش از نسبت آرمان و واقعیت است. دورکهیم مینویسد: آرمان در خدمت واقعیت نیست، بلکه در خدمت خویش است. بنابراین آنچه برای واقعیت سودمند است نمی تواند همچون معیاری در خدمت آرمان قرار گیرد. و سوم پرسش از مسئولیت در برابر واقعیت و حال. آیا آینده بافی وآ رمان گرایی با منطق واقعگرایی، مسئولیت پذیری و مشارکت در تضاد نیست؟ این سوال ژوناس در کتابش تحت عنوان اصل مسئویت است که در واکنش به کتاب بلوخ منتشر کرد.
سارا شریعتی اضافه کرد: این بحث را اگر ما از فیلترهای ملی و تاریخی خود بگذرانیم، متوجه میشویم که در جامعه ی ما حافظه ها زنده اند و در اینجا دین کارکرد حافظه ی خود را به یک روایت ایفا میکند، اما کارکرد خود را به عنوان امید، و به قول گرامشی، به عنوان بزرگترین اتوپی ایفا نمیکند. چرا که خیال، اتوپی، امید، در تحقق خود متوقف میشود، متصلب میشود و انجماد ایجاد میکند. اگر ما دین را با واقعیت یکی کنیم، هرگونه چشم انداز امیدی را می بندیم. اگر تنها کارکرد مشروعیت بخش برایش قائل شویم، دین دیگر دین امید نیست. در جمعبندی بحث خود، ضمن اشاره به این پرسشهای جدید، سارا شریعتی گفت: برای حل تنش انسان جدید میان حافظه و خیال، میان رویاهای دور و آتی اش و واقعیت موجود، بزرگراه نجاتبخشی وجود ندارد. امروزه یکی از چهره ی شاخص مدرنیته ی دینی را چهره ی "زائر" میدانند و این تیپ جدید، نشانگر سرگردانی انسان عصر حاضر در تنش میان این دو منطق است. چهره ی زائر، چهره ی انسانیست که در جستجوست. در این زیارت، هم سفر هست، هم دیدار هست، هم تجدید خاطره، هم امیدی به آینده و همچنین انقطاعی با واقعیت روزمره. چهره ی جدید دیندار، چهره ی سلمان است. انسانی که از شهری به شهری و از حرمی به حرم دیگر به جستجوی حقیقت میرود.
بس از سخنان سارا شریعتی، دکتر محدثی صحبت خود را تحت عنوان "ایران درآیینه ی امام حسین" آغاز کرد. وی با اشاره به تحول تصویر امام حسین در آیین عاشورا گفت: قبل از دهه ی چهل پیوند ما با امام حسین، اسطوره ای بود و مردم میخواستند با شرکت در مناسک خود را تطهیر کنند. در دهه ی پنجاه با شریعتی امام حسین به رهبر عدالت طلبی تبدیل شد. وی سپس به نقد اندیشه ی دکتر شریعتی برداخت و اشاره کرد که شریعتی میخواست امام حسین را به چگوارا تبدیل کند و تحت تاثیر مکاتب مختلف، فلسفه ای از تاریخ ساخت که با تاریخ واقعی یکی نبود و انسان را در صحنه ی حق و باطل جامعه تعریف میکرد که یا باید حسینی باشد و یا یزیدی. یا حسینی باشد و یا زینبی. محدثی در ادامه ی بحث خود و با تکیه به نمونه های عینی ادامه داد: در دهه شصت، همزمان با جنگ،امام حسین برادر رنج معرفی شد و در دهه ی هفتاد با آغاز دوران سازندگی امام حسین تبدیل شد به ضامن و نماد شرع و احکام. از دهه ی هشتاد، مراسم عاشورای امام حسین، به کارناوال تبدیل شده و حتی الفاظ و اصطلاحاتی که در خصوص او بکار میگیرند، جنبه ی عشق و عاشقی دارد تا ایمانی و مذهبی. محدثی در جمعبندی صحبت خود گفت: هر بار امام حسین یک جور معرفی شد و سوال ما اینست که حقیقت امام حسین چیست؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




آخرین سخنران این همایش دکتر توسلی مولف کتاب جامعه شناسی دینی، با عنوان "ابعاد گوناگون جامعه شناسی دینی" بود. وی با اشاره به تاریخچه ی این رشته و محدودیتهای ان در ایران، اشاره کرد که منظور از جامعه شناسی دینی، جامعه شناسی امور دینیست و نه جامعه شناسی ای که خصلت مذهبی دارد. دکتر توسلی اشاره کرد که مباحثی چون سکولاریزاسیون و نسبت و دین و دمکراسی از مهمترین مسائل امروز ماست که بایستی به انها پرداخت ولی از وی خواسته شده است که به ابعاد مختلف و اهم موضوعات جامعه شناسی دین بپردازد. وی به سیر تحول تاریخی این رشته و مسائل مربوط به آن اشاره کرد و گفت که این رشته در ایران جایگاه ویژه ای میتواند بیابد ولی متاسفانه همواره با محدودیتهای بسیاری مواجه بوده است. دکتر توسلی اشاره کرد که مساله ی منشا دین، اولین موضوع مورد توجه جامعه شناسی بوده است. اینکه دین چگونه تکوین یافته و سپس چگونه تحول یافته است مساله ی اصلی اولین جامعه شناسان بوده است. دکتر توسلی همچنین متذکر شد که دین عرصه ی وسیعی ست که میباید مرزهای آن را با فرهنگ و وجوه دیگر زندگی انسان روشن نمود و تعریف دین مهمترین مساله در جامعه شناسی دینی ست. وی به معرفی رویکردهای مختلف در مطالعه ی بدیده های دینی پرداخت و با تحلیل تطور گرایی، ساختارگرایی، کارکرد گرایی و پدیدارشناسی، اشکالات و ضعفهای هر یک را بررسی کرد.
این جلسه با پرسش و پاسخ ادامه یافت. در این قسمت برنامه دکتر توسلی به آثار شریعتی در خصوص جامعه شناسی دین و به شریعتی جامعه شناس اشاره کرد و گفت دغدغه ی شریعتی همیشه آگاهی مردم بوده است و برخلاف برداشتهای عمل گرایانه که گاه از اثار او میشود، وی همواره به ارجحیت کار دراز مدت فکری و فرهنگی اعتقاد داشت و مطالعه ی آثار وی امروز برای رشته ی جامعه شناسی دینی بسیار ضروریست. در این بخش از برنامه سارا شریعتی در پاسخ به سوالی گفت: امام حسین شریعتی مرا یاد چگوارای انقلابی که میجنگد تا حکومت را سرنگون کند نمی اندازد، مرا یاد کتاب در مدح شکست میاندازد. امام حسین در روایت شریعتی تصویر یک انقلابی که برای سرنگونی، غلبه و بیروزی به میدان آمده است را ندارد. حسین در روایت شریعتی به میدان آمده بود تا گواهی دهد، شهادت دهد و آنچه را که میخواهند پنهان کنند، آشکار کند. اینست که با وجود آنکه خودش و همه ی یارانش کشته شدند، با وجود آنکه به عنوان یک انقلابی که برای غلبه به میدان جنگ آمده بود، شکست خورد، اما باز هم پیروز شد و این همان بحث شریعتی در کتاب شهادت، تحت عنوان شکست پیروز و پیروزی در شکست است. امام حسین شریعتی، چگوارا نیست. چهره ی انقلابی این ماجرا، شاید حمزه باشد، نه حسین. حمزه که به میدان میاید تا بجنگد، سرنگون کند و پیروز شود. از اینروست که شریعتی میان شهادت حمزه ای و شهادت حسینی تفاوت قائل میشود.





















Copyright: gooya.com 2016