چهارشنبه 10 تیر 1383   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نخستين شهردار تهران پس از انقلاب: بزرگترين مشكل اداره شهرها مديريت آمرانه است، ايسنا

«محمد توسلي» نخستين شهردار تهران پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران است. در سال 1317 در تهران به دنيا آمد و در سال 1340 از دانشكده فني دانشگاه تهران مدرك كارشناسي ارشد را در رشته راه و ساختمان و در سال 1344 دومين مدرك كارشناسي ارشد (MS) را از دانشگاه «ايلي‌نوي» امريكا در رشته راه و ترافيك گرفت و تحصيلات دوره دكتراي خود را در رشته حمل و نقل و ترافيك در دانشگاه اشتوتگارت آلمان ادامه داد. سپس در سال 1346 به ايران بازگشت و به علت ممنوعيت خروج در كشور ماند.

وي در هفته اول اسفند ماه سال 57 به سمت شهردار تهران از سوي دولت موقت انتخاب شد و مدت 22 ماه نيز مديريت شهرداري تهران را بر عهده داشت.

پس از اينكه از سمت خود در شهرداري استعفا داد، به عنوان كارشناس حمل و نقل و ترافيك در تدوين بسياري از طرح‌ها همچون طرح جامع قم، نيشابور، بروجرد و خرم‌آباد مشاركت كرد.

نخستين شهردار تهران پس از انقلاب با پشتوانه تجربه مهندسي و مديريت طولاني، در 12 سال گذشته به عنوان مديرعامل شركت مهندسين مشاور در انجام پروژه‌هاي مطالعاتي و طراحي شهر تهران حضور يافت.

محمد توسلي با اشاره به مشكلات تهران در سالهايي كه مديريت شهر را بر عهده داشت، وضعيت فعلي مديريت شهري را در گفت‌وگوي خود با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران به نقد مي‌كشد.

وي جمعيت تهران در سال 57 را 5/3 ميليون نفر برشمرده و مي‌گويد:‌ «تهران پس از پيروزي انقلاب اسلامي به صورت شهري جنگزده و بحراني بود و مردم از مديريت شهري انتظار پاسخگويي در برابر مطالبات انباشته شده را داشتند.»

توسلي، نقش مشاركت مردم و همدلي آنان در اجراي پروژه‌هاي شهري در اوايل سالهاي انقلاب را بسيار جدي خوانده، مي‌افزايد: «اولين اقدامي كه در سال 57 نشان‌دهنده پيوند محكم ميان مردم و مديريت شهري بود در مراسم خانه‌تكاني تهران نمود پيدا كرد، چرا كه مديريت شهري، تهران را به عنوان خانه بزرگ مردم معرفي كرد و تمام شهروندان تهراني در آخرين هفته اسفند ماه سال 57، تهران را پاكسازي كردند. در اين برنامه تمامي اقشار مردم حتي آيت‌الله طالقاني كه در پيچ‌شميران زندگي مي‌كردند خود، با «جارو» جهت پاكسازي و مشاركت در اين امر به خيابانها آمده بودند و پيوند خود را با مديريت شهر تهران و انقلاب به نمايش گذاردند.»

وي بحث تشكيل شوراي شهر، منطقه و محله را از ديگر اقدامات مديريت شهري در هفته‌هاي ابتدايي مديريتش مي‌خواند و بيان مي‌كند: «در زمان پيروزي انقلاب اسلامي، تهران داراي 12 منطقه بي‌نظم و غيرمتعادل بود؛ لذا با تشكيل كميسيون و كار كارشناسي، تهران به 20 منطقه و 375 محله تقسيم و مبناي مشاركت مردم و تشكيل شوراي محله، منطقه و شهر شد.»

توسلي اظهار مي‌كند: «آيين‌نامه اجرايي شوراهاي محلي و شهر تهيه شد و از طريق وزارت كشور جهت تصويب به شوراي انقلاب رفت،‌ اما در آن زمان امكان اجرا پيدا نكرد تا اينكه اين اصول قانون اساسي در زمان رياست جمهوري خاتمي به صورت پروژه اجرايي كامل درآمد.»

شهردار اسبق تهران تشكيل «شوراي گودنشينان جنوب تهران» را خاطرنشان مي‌كند و مي‌گويد: «به دليل وجود گودنشينان در جنوب شهر تهران، برنامه‌ريزي شد تا اين خانواده‌ها به محلهاي مناسبي انتقال يابند. با برگزاري انتخابات شوراي گودنشينان با نظارت وزارت كشور،‌ اين پروژه سنگين با كمترين هزينه اجرا شد و در حال حاضر نيز مناطق گودنشين گذشته به بوستان تبديل شده‌ است.»

وي مي‌افزايد: «برخي معتقدند مردم به آن درجه از رشد نرسيده‌اند كه بتوانند در اداره شهرها مشاركت كنند، اما اين تجارب در آن برهه از زمان به صورت عيني ثابت مي‌كند كه اگر مردم را باور داشته باشيم، با همدلي و مشاركت مردم كارهايي انجام مي‌شود كه قوي‌ترين مديران نيز به تنهايي توانايي انجام آن را ندارند.»

توسلي به شوارهاي محلي كه به صورت خودجوش در سال 58 شكل گرفتند اشاره كرده و اظهار مي‌دارد: «در سال 58 مردم براي ارائه كمك داوطلبانه به مديريت شهري در محلات و مساجد، شوراهاي محلي تشكيل دادند كه در اين ميان نيز بسياري از افرادي كه در خارج از كشور مشغول تحصيل و يا مقيم خارج از كشور بودند، براي تقويت اين طرح به ايران آمدند.»

وي با اشاره به اينكه ترافيك در همان اوايل سالهاي پس از انقلاب نيز از مشكلات مديريت شهري تهران بود، بيان مي‌كند: «در اسفند 57 شوراي ترافيك در تهران تشكيل و با شش ماه كار كارشناسي فشرده، در شهريور سال 58، نخستين مرحله طرح ترافيكي در مركز شهر تهران اجرا شد كه بر اساس اين طرح با اولويت دادن به سامانه حمل و نقل عمومي، افزايش سرعت و تقويت ناوگان حمل و نقل عمومي در دستور كار شهرداري قرار گرفت.»

شهردار اسبق تهران تصريح مي‌كند: «بر اساس اين طرح 50 خيابان مركزي شهر در يك روز، يكطرفه و در آنها خطوط ويژه اتوبوس احداث شد. اين طرح پس از مطرح شدن در هيات دولت، مورد استقبال وزرا قرار گرفت،‌ به طوري كه وزراي دولت موقت همگي اعلام آمادگي كردند كه اتوبوسهاي سرويس خود را در اختيار شهرداري قرار دهند.»

وي مي‌گويد: «مرحوم فروهر - وزير كار دولت موقت - نيز در آن جلسه گفتند كه خود وزرا نيز با اتوبوس و اگر نباشد حتي با كاميون يا وانت در سطح شهر تردد مي‌كنند. همچنين دكتر چمران، وزير دفاع دولت موقت، اتوبوسهاي ارتش را به اجراي اين طرح اختصاص داد و براي اولين بار تسهيلات ارتش در اختيار مردم قرار گرفت.»

توسلي با بيان اين كه اجراي چنين طرحي در ساير كشورها بي‌سابقه بود، مي‌افزايد: «اما با اطلاع‌رساني شهرداري و سخنراني آيت‌الله طالقاني در خطبه‌هاي آخرين نمازجمعه قبل از اجراي اين طرح، در روز اجراي طرح مذكور حتي يك مورد تخلف نيز اتفاق نيفتاد.»

وي با اشاره به تشكيل شوراي نامگذاري ميادين و خيابانها متشكل از نمايندگان اقشار مختلف شهر و معاون اجتماعي شهرداري تهران، بيان مي‌كند: «در اين شورا مقرر شد از نام شخصيتهاي ملي، اسلامي مستقل از گرايش سياسي آنان استفاده شود. همچنين بنا بر آن شد از نام كساني كه در قيد حيات هستند، در نامگذاري‌ها استفاده نشود.»

شهردار سالهاي اوليه انقلاب اسلامي ايران تصريح مي‌كند: «در راهپيمايي‌هاي سال 57، مردم نام برخي از معابر را تغيير داده بودند و ما تنها اين نامها را تثبيت كرديم كه از آن جمله مي‌توان به تبديل نام خيابان پهلوي به مصدق (خيابان وليعصر(عج) فعلي) اشاره كرد.»

وي مي‌گويد: «همچنين مردم نام خيابان كوروش كبير را به دليل واقع شدن منزل آيت‌الله طالقاني در اين خيابان به نام ايشان تغيير داده بودند، اما از آنجا كه مقرر شده بود نام افرادي كه در قيد حيات هستند، بر معابر گذاشته نشود، با موافقت آيت‌الله طالقاني و به دليل واقع شدن حسينيه ارشاد در آن خيابان، نام آنرا به دكتر شريعتي تغيير داديم.»

توسلي نامگذاري برخي از خيابانها و ميادين تهران را بر اساس شعارهاي دوران انقلاب خوانده، مي‌افزايد: «نام ميدان فوزيه تا ميدان شهياد بر اساس شعار «نهضت ما حسيني است» و آرمان آزاديخواهي ملت ايران، به ميدان امام حسين(ع)، خيابان انقلاب، ميدان انقلاب، خيابان آزادي و ميدان آزادي تغيير كرد.»

وي در زمينه نحوه نامگذاري ميدان توپخانه به نام امام خميني(ره) بيان مي‌كند: «پس از انجام نامگذاري‌ها، مرحوم آيت‌الله لاهوتي از ناراحتي قم نسبت به عدم نامگذاري يك خيابان يا ميدان به نام امام خميني(ره) خبر دادند كه با مشورت آيت‌الله طالقاني تصميم گرفتيم ميدان توپخانه و خيابان سپه كه در مركز شهر قرار دارد را به نام ايشان نامگذاري كنيم. در اين تصميم‌گيري اين فرمايش امام (ره) به هنگام ورود به ايران كه مي‌خواهند در قلب شهر حضور داشته باشند، نيز لحاظ شد.»

شهردار اسبق تهران در زمينه اجراي مرحله دوم طرحهاي ترافيكي و اقدامات زيرساختي در شهر به خبرنگار ايسنا مي‌گويد: «در اين راستا برنامه ميان‌مدت طرحهاي ترافيكي توسعه شبكه بزرگراهي در دستور كار شهرداري قرار گرفت و تكميل آزادراه همت، تكميل بزرگراه رسالت از پل سيدخندان تا ميدان افريقا، اتصال همت به رسالت، امتداد صدر از مدرس به شرق، تكميل بزرگراه افسريه و ادامه نواب و ... در مدت 22 ماه تصدي اين جانب انجام شد.»

وي در راستاي برنامه درازمدت طرحهاي ترافيكي اصلاح طرح مترو و پيگيري اجراي آن را برشمرد و همچنين، تكميل ترمينال مسافربري جنوب تهران و انتقال شركتهاي مسافربري از مركز به اين ترمينال، پيش‌بيني ترمينالهاي غرب و شرق و بيهقي، انتخاب زمين مادر براي ايجاد ميادين مركزي ميوه‌ و تره‌بار، راه‌اندازي ميادين ميوه و تره‌بار اقماري قزل‌قلعه، آزادي، پيروزي و ... و جلوگيري از توسعه بي‌رويه تهران را از برنامه‌هاي بلندمدت مديريت شهري در سالهاي اول پيروزي انقلاب اسلامي خوانده و مي‌افزايد: «براي جلوگيري از توسعه و ساخت‌وسازهاي بي‌رويه در تهران رود «كن» را در غرب و بزرگراه «آزادگان» را در جنوب لحاظ كرديم. با جذب 100 ميليون تومان از سازمان برنامه و بودجه جاده كندرو آزادگان احداث شد تا حريم آن حفظ شود.»

وي تصريح مي‌كند: «همچنين شهرداري توانست با تشكيل سازمان بهسازي جنوب شهر تهران، سرانه‌هاي فضاي سبز، آموزشي، بهداشتي و درماني را افزايش دهد، كه بسياري از بوستانهاي جنوب شهر حاصل فعاليتهاي آن زمان است.»

شهردار اسبق تهران با اشاره به توسعه فضاي سبز تهران، مي‌گويد: «شهرداري آن دسته از زمينهايي را كه احتمال تصرف و انجام ساخت‌وساز غيرمجاز در آن مي‌شد، به فضاي سبز تبديل ‌كرد.»

وي به پروژه‌ شهستان پهلوي در اراضي عباس‌آباد قبل از انقلاب اسلامي اشاره كرده، مي‌افزايد: «بر اساس اين طرح مقرر شده بود كه همه وزارتخانه‌هاي شهر به اين محل منتقل شده و بخشي از اين اراضي نيز به ميدان شاه و ملت تبديل شود، كه پس از انقلاب بخش عمده‌اي از اين زمينها كه از جنوب به خيابان شهيد بهشتي، از غرب به بزرگراه مدرس، از ‌شرق به جلفا و داووديه و از شمال به ميرداماد (حقاني) ختم مي‌شد، به فضاي سبز و قسمتي نيز به مصلي تبديل شد.»

توسلي در ادامه گفت‌وگوي خود با ايسنا به مشكلات و مسائلي كه در زمان تصدي خود با آن روبه‌رو بود، اشاره كرده، مي‌گويد: «شركتهاي خارجي به دليل شرايط به وجود آمده پس از انقلاب، احساس تزلزل مي‌كردند؛ اما مديريت شهري قبل از گروگانگيري، تمام قراردادهاي خارجي را با قيمت نازلي پايان داد و چون آنها نيز شرايط را بحراني مي‌ديدند، با رضايت شرايط را پذيرفتند؛ بطوريكه در قرارداد الجزيره پرونده‌اي از شهرداري تهران وجود ندارد. از جمله اين قراردادها خريد 3 دستگاه حفار مترو و جاروهاي مكنده از آمريكا و خريد قطعات لوازم يدكي اتوبوس از شركت بنز بود.»

شهردار سالهاي اوليه انقلاب بيان مي‌كند: «همچنين يك شركت انگليسي مشغول احداث كارخانه بازيافت زباله در جنوب تهران بود و چون اين پروژه را بدرستي انجام نداده بود، مديريت شهري پس از پيروزي انقلاب اسلامي اين پرونده را در دادگاه‌هاي انگليس پيگيري كرد و علاوه بر در اختيار گرفتن تجهيزات شركت انگليسي در ايران، حدود 10 ميليون پوند نيز به عنوان غرامت از دولت اين كشور دريافت كرد.»

وي وجود تنش ميان افراد مخالف انقلاب اسلامي با مديريت شهري در شهرداري را از ديگر مشكلات دوران تصدي خود خوانده، تصريح مي‌كند: «به دليل نبود نيروهاي اطلاعاتي، امنيتي و انتظامي در اوايل پيروزي انقلاب، سعي مي‌شد با اين افراد از طريق گفت‌وگو مذاكره كنيم، كه اين امر باعث شد كه دو بار در دفتر كار خودم در ساختمان فعلي شهرسازي و معماري شهرداري تهران واقع در خيابان ايرانشهر گروگان گرفته شوم.»

توسلي اظهار مي‌كند: «ساختمان شهرداري تهران به همراه تمام سازمانهايش بنا به اجازه شوراي انقلاب به ساختمان نيمه‌كاره حزب رستاخيز كه توسط شهرداري تهران تكميل شده بود، منتقل شد، اما در سال 60 اين ساختمان بنا به تقاضاي وزارت كشور در اختيار اين وزارتخانه قرار گرفت؛ چراكه ساختمان وزارت كشور واقع در خيابان بهشت از امنيت كافي برخوردار نبود و اين امر باعث شد كه شهرداري به ساختمان بهشت منتقل شده و ساير سازمانهايش در سراسر تهران پخش شود.»

وي از مداخله افراد غيرمسؤول در تفكيك زمينهاي شهري و انجام ساخت‌وسازهاي غيرمجاز به عنوان ديگر مشكلات مديريت شهري در سالهاي اوليه انقلاب نام برده و تصريح مي‌كند: «برخي‌ها فكر مي‌كردند كه چون انقلاب شده خودشان مي‌توانند شخصا به بهانه كمك به محرومان تصميم بگيرند و واحدهاي مسكوني احداث كنند، لذا بر خلاف ضوابط شهرسازي زمينها را تفكيك و اقدام به ساخت‌وسازهاي غيرمجاز مي‌كردند، كه گاه موجب ايجاد درگيري ميان شهرداري و برخي نهادها و سازمانها مي‌شد و پرونده‌هاي بسياري در قوه قضاييه در اين زمينه تشكيل شد.»

شهردار اسبق تهران در ادامه بيان مي‌كند: «براي مثال برادر يكي از مسؤولان وقت زمينهاي متعددي از جمله زمين قيطريه كه نماز عيدفطر سالهاي 56 و 57 در آنجا برگزار شده بود و مديريت شهري به دنبال اجراي طرحهايي براي حفظ سوابق تاريخي آن بود را تفكيك كرده‌ و با قيمتهاي بالايي به شهروندان فروخته بود. مديريت شهري نيز بشدت در مقابل اين مسئله مقاومت كرد و به دنبال آن جمعي از مالكان در برابر دفتر شهردار تحصن كردند، اما مديريت شهري تسليم نشد و قضيه را از طريق مذاكره حل كرد.»



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




وي تصريح مي‌كند: «همچنين برخي از مسؤولان در مصاحبه‌هاي خود اعلام مي‌كردند كه مشكل مسكن را طي 3 ماه حل مي‌كنند و برخي روزنامه‌ها نيز با تيتر كردن اين اظهارنظرهاي غيركارشناسانه و غيرعملي، براي وزارت مسكن و شهرداري مشكل ايجاد مي‌كردند، حتي اين افراد در برخي موارد نيز رأسا اقدام به صدور پروانه ساخت‌وساز مي‌كردند.»

توسلي در زمينه نحوه شركت شهردار تهران در جلسات هيات دولت در سالهاي اوليه انقلاب، مي‌گويد: «مسؤولان شهرداري روزانه بين 16 تا 17 ساعت كار مي‌كردند، لذا شركت در جلسات هيات دولت ــ مگر در زمانهاي ضروري ــ براي شهردار امكانپذير نبود، حتي در زمان مديريت خود يك بار، آن‌هم بنا به اصرار وزارت امورخارجه در كنفرانس شهرداران پايتختهاي كشورهاي اسلامي در مكه شركت كردم.»

وي با اشاره به ناهماهنگي مديريت شهري با مسؤولان دولتهاي بعدي مي‌افزايد: ‌«اين نبود هماهنگي ميان مديريت شهري منجر به ايجاد بحران در مديريت شهر و تحميل هزينه‌هاي سنگين به شهر شد.»

شهردار اسبق تهران طرح مترو را از جمله نمونه‌هايي عنوان كرد كه ميان دولت و شهرداري در خصوص آن هيچ هماهنگي نبود و تصريح مي‌كند: «با وجود اينكه شهرداري تهران احداث طرح مترو را پروژه‌اي ضروري مي‌دانست،‌ اما دولت وقت اين پروژه را فاقد توجيه فني و اقتصادي خوانده و معتقد بود كه‌ اين طرح لوكس و فانتزي است.»

وي بيان مي‌كند: «اما با ارائه گزارش‌ كارشناسي از سوي شهرداري در كميسيون فني هيات دولت، وزراي مربوطه براي اجراي طرح مترو قانع شدند، اما پس از گذشت مدتي، اظهارنظر يكي از وزرا باعث توقف مجدد احداث مترو شد.»

توسلي با اشاره به اين كه دولت وقت به لحاظ گرايشهاي سياسي موافق حضور من در مديريت شهري نبود، تصريح مي‌كند: «همچنين هماهنگي لازم ميان مديريت شهري و وزارت كشور، كه در غياب شوراي شهر قائم مقام آن محسوب مي‌شد، نيز وجود نداشت، به طوري كه در يكي از جلساتي كه در دي ماه سال 59 برگزار شد،‌ يكي از معاونان وزارت كشور به من گفت بهتر است شهرداري تنها زباله‌هاي تهران را جمع‌آوري كند؛ كه اين اظهار نظر براي مديريت شهر تهران بسيار غيرمنتظره و مأيوس كننده بود.»

وي مي‌گويد: «حتي شهرداري تهران در زمان آغاز جنگ تحميلي نيز، به دليل وجود برخي تنگ‌نظريهاي سياسي از مشاركت در پشتيباني از جنگ منع‌ شد، اين در حالي است كه شهرداري در دوره‌هاي بعدي حتي وارد عرصه‌هاي فرهنگي شد، اما كسي به آن ايراد نگرفت.»

اولين شهردار تهران پس از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌افزايد: «مي‌توان گفت كه تمام طرحهاي زيرساختي در شهر تهران در 25 سال اخير انجام شده، پايه و حداقل فكر و ايده‌اش در 2 سال ابتدايي پيروزي انقلاب مطرح شده بود.»

وي علل استعفاي خود از مديريت شهري را ناهماهنگي با دولتهاي پس از دولت موقت خوانده، مي‌گويد: «به دليل رشد بي‌رويه مهاجرت به پايتخت و ارائه نشدن خدمات مطلوب در سطح كشور،‌ تهران به نقطه مهاجرت ايران تبديل شد، كه اداره اين شهر با توجه به نبود هماهنگي ميان مديريت شهري و دولت بسيار سنگين و هزينه‌بر بود.»

توسلي بيان مي‌كند: «من استعفاي خود را به شهيد رجايي تقديم كردم كه ايشان با اين امر موافقت نكردند و قول دادند هماهنگي لازم را به وجود آورند اما پس از چند ماه، عدم هماهنگي بطور جدي بروز كرد؛ لذا نزد امام خميني (ره) رفته و دلايل استعفاي خود را بيان كردم، كه متعاقب اين مسئله، استعفاي من از سوي مهدوي‌كني (وزير كشور وقت) پذيرفته و سيدرضا زواره‌اي به عنوان شهردار تهران منصوب شد.»

وي بهترين خاطرات خود از دوران تصدي شهرداري تهران را برگزاري نخستين جشن نوروز و نخستين افطار عمومي مردم تهران پس از پيروزي انقلاب اسلامي خوانده، بيان مي‌كند: «با نزديك شدن به ايام نوروز سال 58 اين بحث مطرح بود كه بايد عيد را برگزار كرد و يا به دليل تعداد شهداي زياد انقلاب عزادار بود كه با مطرح شدن اين مسئله در دولت نهايتا مقرر شد عيد سال 58 را گرامي بداريم. متعاقب اين تصميم‌گيري اين روز با حضور مسؤولان و تمامي وزرا و مردم تهران در استاديوم 100 هزار نفري آزادي گرامي داشته شد.»

شهردار اسبق تهران اظهار مي‌كند: «همچنين در شب 21 ماه رمضان اولين سال پيروزي انقلاب، مراسم افطاري عمومي مردم شهر تهران در استاديوم دوازده هزار نفري آزادي برگزار شد، كه در آن تمامي مسؤولان جمهوري اسلامي، جمعي از كاركنان و كارگران شهرداري و منتخبان مردم از تمام محلات تهران حضور داشتند و سخنراني آيت‌الله طالقاني به اين مراسم اعتبار خاصي بخشيد.»

وي در ادامه گفت‌وگو با ايسنا،‌ جايگاه شهرداري تهران در گذشته و حال را با هم مقايسه مي‌كند و مي‌گويد: «در گذشته شخص شاه بخشي از اعتبار خود را از شهردار تهران بهره‌برداري و شخصا شهردار تهران را انتخاب مي‌كرد، لذا شهردار تهران در جايگاه آمرانه قرار داشت.»

توسلي با اشاره به آنچه برخوردهاي سياسي با شهرداران تهران ناميد مي‌افزايد: «اين گونه برخوردها صدمات زيادي را به مديريت شهر وارد كرده است، به طوري كه وقتي به يك مدير شهري احتياج دارند، او را در اوج قدرت قرار مي‌دهند و نسبت به فعاليتهاي غيرقانوني او اعتراض نمي‌كنند، اما در مواقعي ديگري كه ايجاب كند، براي آن مديريت دادگاه نيز فراهم مي‌كنند.»

وي وظيفه شوراهاي شهر را بطور كلي سياستگذاري، برنامه‌ريزي و نظارت بر اجراي برنامه‌ها و وظيفه شهرداري را اجراي مصوبات شورا خواند.

نخستين شهردار پايتخت پس از انقلاب با اشاره به اينكه بزرگترين مشكل اداره شهرها، بحران مشاركت مردم و تداوم مديريت آمرانه «مديريت شهري» است، بيان مي‌كند: «همچنين تمركز نهادهاي سياسي، ‌اقتصادي و خدماتي در تهران و كافي نبودن درآمدهاي پايدار براي پاسخگويي به اجراي برنامه‌هاي شهري، از ديگر مسائل مديريت شهري تهران محسوب مي‌شود.»

وي تصريح مي‌كند: «همچنين به دليل وجود بحرانهاي سياسي كمتر امكان انتخاب افراد توانا به عنوان شهردار براي پايتخت فراهم شده كه در اين ميان نيز ناهماهنگي برنامه‌هاي توسعه‌اي تهران با ساير شهرهاي كشور و ايجاد جاذبه در پايتخت بر مشكلات مديريت شهري افزوده است.»

توسلي كاهش ميزان مشاركت مردم با مديريت شهري را خاطرنشان كرده و دليل آن را راهيابي اعضاي شوراي شهر تهران با اختصاص به طور متوسط تنها 5/2 درصد آراي مردم به اين نهاد خوانده و مي‌گويد: «گرچه برخي مصوبات شوراي شهر در راستاي جلب مشاركت مردم است، اما به نظر من مشاركت مردم با مديريت شهري قطعا به سطح مطلوب نخواهد رسيد، مگر اينكه شوراي شهر به دنبال جلب مشاركت و اعتماد مردم به صورت واقعي باشد.»

اولين شهردار تهران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در ادامه به نقاط قوت دومين شوراي شهر تهران اشاره كرده، مي‌افزايد: «وجود هماهنگي ميان شورا و شهرداري تهران با نهادهاي موثري همچون صداوسيما، نيروي انتظامي و سازمانهاي نظامي باعث شده كه پاره‌اي از گره‌هاي شبكه ارتباطي شهر تهران كه وجود املاك و تاسيسات مؤسسات نظامي مانع باز شدن آنها بوده پس از سالها توقف، رفع شده و طرحهاي بزرگراهي به صورت عملياتي درآيند.»

وي تصريح مي‌كند: «اما بسته‌بودن مديريت شهري و عدم استفاده بهينه آنها از ظرفيتهاي كارشناسي با اين توجيه كه خود را صاحب تجربه مي‌دانند، از نقاط ضعف مديريت شهري محسوب مي‌شود، در حالي كه سوابق كاري و عملكرد هر يك از آنها نشان مي‌دهد با وجود اينكه اغلب استاد دانشگاه هستند، با مسايل شهر بخوبي آشنا نيستند، كه برخي اظهارات غيركارشناسانه آنها بويژه درباره مسائل ترافيكي از جمله اين موارد است.»

توسلي مي‌گويد: «ارجاع قراردادهاي بسيار سنگين و خارج از مقررات و ضوابط شهري حدود 100 ميليارد تومان، به نهادهاي نظامي، ضايعات فراواني را براي تهران به وجود خواهد آورد و پاسخگويي به عملكردشان را در آينده با مشكلات متعدد روبه‌رو خواهد كرد.»

وي مي‌گويد: «اعتمادسازي در ميان مردم با تقويت طرح شوراياري، احترام به قوانين و مقررات از سوي مسؤولان شورا و شهرداري، ايجاد فضاي رقابت سالم و عادلانه در اجراي پروژه‌هاي شهري ميان بخش خصوصي و عمومي و تهيه و ارائه برنامه‌هاي واقع‌بينانه براي حل مشكلات زيرساختي تهران بايد در دستور كار مديريت شهري قرار گيرد.»

توسلي‌ با انتقاد از عملكرد شهردار تهران مي‌افزايد: «شهردار تهران براي رفع مشكل ترافيك تهران، طرح اجراي 8 خط منوريل را مطرح مي‌كند كه ارائه چنين طرحي از يك استاد دانشگاه كه بايد در مقابل مردم نيز پاسخگو باشد، بعيد به نظر مي‌رسد؛ چرا كه براي اجراي يك پروژه ابتدا بايد طرح توجيه فني ــ اقتصادي آن تهيه و منابع تامين اعتبار آن مشخص شود و كلي‌گويي مخصوص كلاس و كتاب درسي است.»

توسلي با اشاره به كاهش استقبال شهروندان تهران از فعاليتهاي فرهنگي اجتماعي شهرداري تهران، مي‌گويد: «شهردار تهران نبايد خود را متعلق به يك حزب يا تفكر خاص سياسي بداند.»

اولين شهردار تهران پس از پيروزي انقلاب اسلامي با اشاره به اظهارات و يا عملكرد برخي از مسؤولان مديريت شهري مبني بر اينكه براي خدمت‌رساني به مردم از هر وسيله‌اي استفاده خواهند كرد، تصريح مي‌كند: «اين كه براي رسيدن به هدف مي‌توان از هر وسيله‌اي استفاده كرد، حداقل در معارف ديني ما مردود قلمداد شده است، چرا كه برخي شهرداران گذشته نيز قصدي بجز خدمت نداشته‌اند، اما تراكم فروشي بي‌ضابطه به منظور فراهم كردن هزينه پروژه‌هاي شهري و خدمت‌رساني به مردم خسارات جبران‌ناپذيري را نه تنها به تهران بلكه به تمامي شهرهاي كشور وارد كردند.»

وي در پايان مي‌گويد: «برخي از مديران فكر مي‌كنند با مديريت آمرانه مي‌توانند خدمت كنند، در حالي كه بدون مشاركت مردم و نگرش توسعه‌اي،‌ نتيجه خدمت‌رساني آنها كاملا برعكس جواب داده و ضايعات سنگين، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي را به دنبال خواهد داشت.»

گفت‌وگو: مهديه بحري





















Copyright: gooya.com 2016