دوشنبه 18 دی 1385   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

از صدام تا ديكتاتورهای ازدواج، ترانه جوانبخت

www.javanbakht.net

همه ما از واژه ديکتاتور در محاوره و نوشته هايمان استفاده می کنيم. آيا واژه ديکتاتور را فقط برای افرادی مثل صدام که بيرحمانه زندگی زيردستان خود را می گيرند به کار می برند يا اين واژه موارد استفاده ديگری هم غير از اين دارد و اگر دارد اين موارد استفاده کدام ها هستند؟

اگر واقع بينانه درباره اين واژه فکر کنيم می بينيم که درون هر کدام از ما ديکتاتوری به نام غرور وجود دارد و صدق کردن اين واژه به رفتارهايمان بستگی به تاثيرات منفی دارد که ما در زندگی ديگران داريم. واژه ديکتاتور را می توان به عموم رفتارهای بشر که اين تاثيرات منفی را در زندگی هم نوعانش سبب می شود ربط داد. يعنی واژه ديکتاتور به معنای کسی ست که زندگی ديگری يا ديگران را به زور می گيرد و اين معنا گسترده تر از محدود شدن به کسی ست که جان ديگری يا ديگران را می گيرد. به نظر من می توان زندگی ديگری را بدون گرفتن جانش از او گرفت و اين کار سختی نيست. با دقيق شدن در نوع زندگی سنتی که در کشور ما ايران رايج است می توانيم نمونه های زيادی در اين باره بيابيم.

در نقد ازدواج سنتی لازم می دانم ارتباط واژه ديکتاتور را با اين مقوله بررسی کنم. متاسفانه در ايران دختران بيشتر از پسران قربانی ديکتاتور منشی والدين خود در امر ازدواج می شوند. اگر چه من با مشورت کردن با والدين جهت ازدواج مناسب مخالفتی ندارم اما با اعمال زور توسط آنان در ازدواج فرزندان مخالفم. از سوی ديگر با کنجکاوی موجود در ايران که متاسفانه در ذهن مردم رخنه کرده موافق نيستم. بعد از مدت ده سال زندگی در غرب و مقايسه آن با زندگی در ايران به اين نتيجه رسيده ام که ريشه بسياری از مشکلات مردم در ايران از کنجکاوی ست که در زندگی ديگران دارند. اغلب مردم در ايران با ازدواج کردن همديگر کار دارند. اگر ازدواج نکرده باشی فورا دنبال علت می گردند و اگر ازدواج کرده باشی می پرسند چند وقت است که ازدواج کرده ای؟ فرزند داری يا نداری؟ اگر داری سالم هستند يا نه؟ سنشان چقدر است؟ خوش قيافه هستند يا نه؟ دانشگاه رفته اند يا نه؟ ازدواج کرده اند يا نه؟ نوه داری يا نداری؟ و صدها پرسش ديگر که جواب دادن به هر کدام صدها پرسش ديگر برايشان ايجاد می کند.

متاسفانه خواستگاری سنتی در ايران هنوز رايج است و همسايه برای همسايه خواستگار پيدا می کند. جای پرسش است که در زمان ما که دختران ۶۰ در صد از قبولی های کنکور سراسری را تشکيل می دهند و در عرصه های مختلف حضور دارند چه نيازی به اين خواستگاری های سنتی دارند؟ اگر دختری زيبا باشد برايش صدها خواستگار که بتواند مورد مناسب را خودش انتخاب کند به راحتی پيدا می شود و اگر دختری زشت باشد هم با مهربانی و داشتن صفات نيک ديگر باز هم می تواند خودش برای خودش همسر مناسب انتخاب کند و ديگر نيازی به بده بستان های همسايه ها نيست.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 





خوشبختانه در غرب چنين ازدواج هايی وجود ندارد و هر کسی خودش سرش در زندگی خودش است و از اين کنجکاوی های رايج در ايران خبری نيست. با واقع بينی بيشتر در اين مورد می توانيم دريابيم که اين نوع کنجکاوی ها وقت کشی در زندگی و نشانه بيکاری ست و در جواب آنهايی که می گويند با اين نوع پسريابی برای دختران صواب اخروی می کنند بايد گفت که اولا دختران نيازی به اين نوع دلسوزی ها ندارند و خودشان می توانند همسر مناسبشان را بيابند و دوما در اين نوع ازدواج های سنتی دختر و پسر همديگر را نشناخته به همسری هم در می آيند و اختلاف ها و مشکلات بعد از ازدواج بروز می کنند و همسايه ای که خواستگار پيدا کرده نه تنها صواب نمی کند بلکه باعث از بين رفتن زندگی دو جوان می شود. فراموش نکنيم که از صدام تا ديکتاتورهای ازدواج راه دوری نيست و گرفتن زندگی ديگران بدون آن که نيازی به گرفتن جانشان باشد به همين راحتی که شرح آن داده شد ممکن است و متاسفانه هنوز اين نوع ديکتاتور منشی در ايران رواج دارد. تنها با نوشتن و مباحثه در اين زمينه می توان اين نوع سنت گرايی منفی را از بين برد و زندگی متعادل و مناسب را برای همديگر در کشوری که هزاران سال تاريخ و فرهنگ دارد ايجاد کرد.





















Copyright: gooya.com 2016