در همين زمينه
20 بهمن» برگزاری یا لغو گسترده کنسرتها؟ مهمترین اتفاقات دوره مدیریت محمدحسین احمدی بر دفتر موسیقی ارشاد، خبر آنلاین27 آذر» کنسرت جدید گروه آریان در تهران، خبر آنلاین 19 آبان» کنسرت مشترک چهار خواننده پاپ برگزار شد، مهران مديری، مانی رهنما، رضا يزدانی و عليرضا عصار بر صحنه، اعتماد
بخوانید!
11 اردیبهشت » جايگاه گزينهء "بايکوت" در انتخابات پيش رو، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
10 اردیبهشت » بخش چهارده: "لنين حرف نداره" 8 اردیبهشت » بازيگران برگزيده تئاتر ايران در سال ۸۷: شبنم مقدمی بهترين بازيگر زن؛ سيامک صفری بهترين بازيگر مرد، ايلنا 8 اردیبهشت » پوستر دو گرافيست ايرانی نامزد جشنواره فيلم مونترال شد، ايسنا 8 اردیبهشت » با نمايش آثار قباد شيوا، "ويترين روز"، سايت تخصصی طراحان گرافيک ايران از امروز آغاز به کار میکند، ايسنا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! کارلوس سانتانا و رضا یزدانی کنسرت مشترک میدهند، خبرآنلاینسیدعلیرضا میرعلینقی خبر کنسرت مشترک رضا یزدانی، خواننده شناخته شده جوان، با موسیقیدان بزرگ، کارلوس سانتانا، اول شایعه بود و بعد که درستی آن شایعه شیرین، تأیید شد، موجی از خوشحالی بین دوستداران این ژانر از موسیقی برانگیخت، چهبسا که دوستداران رضا یزدانی و هواداران کارلوس سانتانا، دو گروه نسبتاً متفاوت با علاقههای نسبتاً مشترک بودند و بعد از این واقعه شادیآور، یعنی کنسرت سانتانا- یزدانی، تفاوتها کمتر و اشتراکها بیشتر شود. ایرانیان از ترکها و عربها چیزی کم ندارند موفقیت بیست سال پیش «حاج قربان سلیمانی قوچانی» در آوینیو فرانسه، درخشش سالهای اخیر «سعید شنبهزاده»و «حبیب مفتاح بوشهری» در همان ولایت و در کانال جهانی «متزو»، حضور مداوم «کیهان کلهر» در کنار «شجاعت حسینخان هندی» و «یویومای» ژاپنی و البته استقبال فوقالعادهای که جمعیت کثیر ایرانیان مقیم خارج، از چهرههای قدیمی و محبوب خود داشته و دارند نیز نباید فراموش شود. از جمله کنسرتهای اکبر گلپایگانی در سالن پالادیوم که بزرگان موسیقی سالهای 1970-1960 مثل فرانک سیناترا و شارل آزنادور بارها بر همان صحنه، آواز خواندهاند، موفقیتهای شهرام ناظری بین جامعه ایرانیان و به ویژه کردتباران مقیم اروپا که دیگر جای خود دارد. آیا ما هم جهانی میشویم؟ بین این همه عوامل سازنده، نقش قاطع و بیتخفیف عوامل سیاسی را نباید نادیده گرفت، چراکه سرنوشت این همه تلاش و ارتباطگرفتنها را بالاخره همین عوامل تعیین میکنند که مسلماً، صعود و نزول سطح هنر و کیفیت فنی کارها، دغدغه آنها نبوده و نیست. همین شد که سفر آقای کریس دیبرگ به ولایت محروسه ایران هم به قول معروف، توپی نترکاند که صدایش عالمگیر شود و در خارج از ولایت محروسه هم گرفتاریها از نوع دیگری است که به موقعیت جهانی ما و موضع ما از لحاظ سیاست جهانی مربوط میشود. داستان کاندیداشدن دو هنرمند معروف موسیقی سنتی برای جایزه جهانی «گرمی» را هنوز فراموش نکردهایم. حسرت برای پیوستن از حاشیه دنیا به متن آن حضور ما در یک صفحه مجازی کنار شهروند اروپایی، آمریکایی، کانادایی و... حتی هندوستانی که هماکنون از پیشرفتهترین سطح تکنولوژی رایانهای بهرهمند است، نه دلیل اثبات همطرازی ماست و نه ضامن حرکتی که واقعاً ما را به این جریان پیوند بدهد. میپرسیم همه این حرفها به کنسرت یزدانی- سانتانا چه ارتباطی دارد؟ ظاهراً ارتباطی دیده نمیشود اما بینش امروزی، کلنگر است و نه جزئینگر. در این که کار مشترک آریان - کریسدیبرگ، یزدانی - سانتانا و کلهر- یویوما باید باعث شادی و سربلندی ما شود حرفی نیست. روی این سخن با افراد خوشخیالی است که این اتفاقات در حد خود امیدوارکننده را یکباره و بیمقدمه، برای حضور معتبر و دائم ما در عرصههای بینالمللی، کافی میدانند و در سایتها و مطبوعاتشان، هیاهو و هلهله راه میاندازند. این ابراز احساسات و در واقع ابراز گرههای روانی-اجتماعی و حسرت برای پیوستن از حاشیه دنیا به متن آن، از دست و زبان و اذهان هواداران برمیآید، وگرنه هنرمندانی که سالها در خارج کشور زیستهاند و واقعیتها و موفقیتها را همزمان لمس کردهاند، چنین ادعایی ندارند گو این که جلوی تبلیغات مریدان و مدیحهنویسان را هم نمیگیرند. اینان خود بهتر میدانند که پیوستن از حاشیه به متن در دنیای پیچیده امروزی، چه مسیر سنگین و شرایط پروپیمانی را میطلبد. گذشته از شروطی که به ارتقای فرهنگی و سطح تکنیکی شخص هنرمند مربوط است تا بتواند مدتی طولانی- و نه موقت- را کنار هنرمندان بینالمللی و روی صحنههای بینالمللی هنرنمایی کند، سامانهها یا زیرساختارهای بسیاری نیز لازم است تا این آرزوی دراز محقق شود. چه کنیم که موسیقیمان جهانی شود؟ سامانههایی برای به رسمیت شناختن حقیقی موسیقی به عنوان هنر، شغل، حرفه و یک «ارزش»، تلاش برای پیوستن به کپیرایت جهانی با تحمل همه غرامتهایی که باید بپردازیم، ریشهکن کردن نقض کپیرایت داخل کشوری، مشابه ریشهکن کردن طاعون و وبا که مثل هیولایی مهیب دارد صنعت نشر موسیقی را و نانخوردن عده کثیری از اهل موسیقی، از نوازنده تا طراح روی جلد سیدی را از بین میبرد. فراهمآوردن امکان سفر آزادانه و مداوم موسیقیدانهای مختلف به ایران و بالعکس و البته با حمایت سنجیده دولت، یاری رساندن بخشخصوصی به توسعه هنر موسیقی در کشور، نه با دید هنری (که هنوز زود است) بلکه با دیدگاهی تجاری، که بدون تجارت صحیح، هنر اصیل هم امکان ادامه حیات نتواند داشت. کوتاه سخن این که اول باید مناسبات اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، فردی و جمعی انسان امروز در جهان امروز را درک کنیم و با تلاش به آن برسیم، بعد از آن میتوانیم با اطمینان خاطر و با منطق درست به جهانی شدن بیندیشیم. غیر از این، دلخوشکنکی کوتاه مدت بیش نیست. بیش از این هم نتواند بود. Copyright: gooya.com 2016
|