بخوانید!
13 مهر » بار دیگر "آدونیسخوانی در تهران" - گفتگو با نامزد نوبل 2009 در زیر چاپ، مهر
12 مهر » صدای فريدون، خسته تر از هميشه… ۱۳مهر؛ سالگرد جاودانگی فريدون فروغی، خسرو صادقی بروجنی 12 مهر » کشته شدن يک شهروند کرد بر اثر تير اندازی افراد ناشناس، موکريان 11 مهر » قائم مقام شبکه سه سيما: سريال "گمشدگان" (Lost) به هيچ وجه خريداری نخواهد شد، موضوعات مناسبی برای پخش از سيما ندارد، فردا 10 مهر » ۱۰ سينماگر ايرانی به دعوت آکادمی اسکار به آمريکا میروند، مهر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! صدای فريدون، خسته تر از هميشه… ۱۳مهر؛ سالگرد جاودانگی فريدون فروغی، خسرو صادقی بروجنیصدای زخمی فريدون را خسته تر از هميشه ، خسته تر از آن زمان که در کافه فيروزه با فرهاد بود در کار شاملو وگلسرخی و … ، در کافه ای در جزيره کيش شنيديم . صدايی که يادآور رنجهای گذشتگان بود . صدايی گرم و شفاف .آوازی که واقعاً از روی احساس به نوا در می آمد ، گويی که در عين خواندن سروده می شد . فروغی در اوايل دهه ۵۰ بواسطه صدای بم و در عين حال خوش نشين خود به سرعت از طريق برنامه های راديو و تلويزيون به عنوان خواننده ای با سبک فرهاد معرفی شد و مانند ساير خواننده ها در سينما نيز به به خوانندگی پرداخت . فريدون فروغی وقتی شروع به آواز خواندن کرد که اوضاع و احوال جامعه منتظر همچنين صدايی و بغضی بود . سالهای انقلاب در راه بود و بغض فروخورده و مشتی گره کرده . صدای دلنشين وی هم شور يک اعتراض شديد را داشت و هم اندوه يک ملت را . «فرياد رس » ترانه ای است که در سال ۱۳۵۲ متولد شد . سروده ای از «فرهاد شيبانی » با موسيقی «اسفنديار منفردزاده » « آدمک » و « پروانه ی من » با موسيقی تورج شعبانخانی را برای فيلم آدمک ساخته خسرو هريتاش خواند و بعد « فتنه چکمه پوش » را برای فيلمی بهمين نام از همايون بهادران . ساخت فيلمی ۴۲ دقيقه ای بنام « قريه من » توسط «مهران زينت بخش » که به معرفی فريدون می پردازد به سوگنامه ای در هجرت او بدل گشت. چرا که فيلم برداری آن از ۲۰ مهر ماه سال ۸۰ يعنی از شب هفتم فريدون شروع شد و نهايتاً به روستای قرقرک منتهی شد . چرا که فريدون قرقرک را خيلی دوست داشت و اغلب به آنجا سر می زد و هميشه ترانه «قريه» را می خواند :»روياهای من قريه ايست قديمی / تو مشتی سايه ، اما صميمی …» فيلم «قريه من» در اکران عمومی خود در چند فرهنگسرا در تهران با استقبال خوبی برخوردار شد . اين فيلم در واقع يک نوع سفرنامه است . سفری به روستای قرقرک و آرامگاه فريدون فروغی صدای جاودانه ی موسيقی ملی ايران و از آنجا هم بازگشت به گذشته که سرگذشت زندگی و کار فريدون از زبان خانواده و اطرافيانش است . قبل از آن هم کيومرث پور احمد نتوانست برای فيلم «گل يخ » با داستانی پيرامون زندگی خواننده ای محکوم به سکوت ( چيزی شبيه به زندگی خود فروغی ) مجوز حضور فروغی را بعنوان بازيگر دريافت کند . مدت کوتاهی بعد از مرگش ، مادر پيرش هم به او پيوست و بعد شوهر «پروانه » خواهرش که هر سه در کنار هم در روستای «قرقرک» اشتهارد کرج به خاک سپردند جايی دور در کنار برکه ای کوچک در آستانه کوهی بلند و در آرامشی که سالها انتظارش را می کشيد . Copyright: gooya.com 2016
|