دوشنبه 14 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نگاهي تاريخي به مراسم تعزيه، اعتماد

بيژن تلياني

تعزيه يا «شبيه خواني» نوعي نمايش مذهبي و سنتي ايران شيعي، عمدتاً درباره شهادت امام حسين و مصائب اهل بيت عليهم السلام است. چون اهميت هنرمندانه خواندن اشعار در تعزيه بيش از روش اجرا و نمايش واقعه ها است آن را در قياس با روضه خواني، تعزيه خواني نيز گفته اند. واژه تعزيه در اصل به معناي توصيه به صبر کردن، تسلي دادن و پرسش از بازماندگان درگذشتگان و در برخي مناطق ايران مثلاً در خراسان به معناي «مجلس ترحيم» است. در ميان شيعيان غيرايراني، در عراق و شبه قاره هند لفظ تعزيه با وجود ارتباط با مصائب شهداي کربلا، به معناي «شبيه خواني» به کار نمي رود بلکه آنان تعزيه را به مراسمي نمادين اطلاق مي کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




پيشينه

ايران قديم که گهواره تمدني شکوفا و فرهنگي متعالي بوده، سرزمين نشاط و شادي ها نيز بوده است. در آن روزگار جشن ها و مراسم ملي و مذهبي پرشکوهي در اين کشور برگزار مي شد. هر چند منابع ايراني در اين زمينه کم است و نقل قول از مورخان بيگانه که بسياري از اوقات هم کاملاً درست نيست و تعبير و تفسير آشکار و صور و نقش آثار عتيقه و سنگ ها و کاخ ها نمي توانند بازگو کننده همه چيز باشند، ولي به هر حال نمايش در ايران قديم داراي دو چهره مشخص بوده است. يکي نمايش هاي دراماتيک که برداشت هايي عاشقانه و غم انگيز و سخت عاطفي داشته اند و ديگر نمايش هايي که جنبه بسيار تند و شديد انتقادي داشته با مايه هايي از طنز و کنايه و تمسخر. نمونه نمايش هاي نوع نخست مرگ سياوش است. بنا به روايت تاريخ بخارا سياوش فرزند کيکاووس پادشاه کياني از نزد پدر فرار کرد و از آمودريا گذشت و خود را به افراسياب رساند. افراسياب او را گرامي داشت و اکرام فراوان کرد و دختر خود را به همسري او درآورد. ولي سخن چينان و بدگويان کار خود را کردند و کار را به آنجا رساندند که افراسياب او را کشت. البته ريشه اين حادثه را به سه هزار سال پيش نسبت مي دهند. مغان چون از اين واقعه غم انگيز آگاهي يافتند، آن را گرامي شمردند و مردم نيز غمگين شدند و سوگواري کردند و ترانه ساختند. کار به جايي رسيد که آن ترانه ها را در همه کوي و برزن ها مي خواندند که در حقيقت تجليلي بود از خوبي و پاکي.

سوگ سياوش

طبق نظر يکي از باستان شناسان معروف روسيه، در شهر سغد «پنج کند» واقع در دره زرافشان به فاصله 68 کيلومتري سمرقند نقش ديواري به دست آمده که تصوير يک مجلس سوگواري مربوط به سياوش متعلق به سه دهه پيش از ميلاد است. در اين تصوير مردان و زنان گريبان دريده اند و بر سر و سينه خود مي زنند. يک عماري بر دوش چند نفر است که آن را حمل مي کنند. اطراف عماري باز است و سياوش يا شبيه سياوش در آن خفته است. به نظر مي رسد نقاش اصل ديوار، نقش اين ماجرا را ديده و سپس آن را ترسيم کرده است. اين مجلس شبيه به ماجراي حمل عماري در دسته هاي دوره اسلامي است. باري تصوير مرگ سياوش تا حدي قدمت سه هزارساله اين رسم را تاييد مي کند و نيز مي رساند که جز بخارا در جاهاي ديگر هم چنين رسمي بوده است. در پاکروان اين مراسم گذشته از حمل عماري قوالان زندگي و مرگ سياوش را حکايت مي کرده اند و مردم مي گريستند. احتمال دارد در اين ميانه پرده هم مي گردانيده اند يا کار شبيه سازي که در حمل عماري بوده وسعت بيشتري داشته. يک شبيه، مجلس هايي از زندگي سياوش را بازي مي کرده است. همچنين مطربان سروده هايي را که در مرگ سياوش ساخته بودند مي نواختند و مي خواندند. يکي از اين سروده ها به نام کين سياوش تا سده ها بعد باقي ماند به طوري که نظامي گنجوي هنگام شمردن 30 لحن باربد از آن به زمان خسروپرويز ياد مي کند. علاوه بر سوگ سياوش برخي محققان پيشينه تعزيه را به آيين هايي چون مصائب ميترا و يادگار زريران بازمي گردانند و برخي پديد آمدن آن را متاثر از عناصر اساطيري بين النهرين و آناتولي و مصر دانسته و کساني نيز مصائب مسيح و ديگر افسانه هاي تاريخي در فرهنگ هاي هند و اروپايي و سامي را در پيدايي آن موثر دانسته اند.

در سوگ کربلا

اما به احتمال بسيار تعزيه فارغ از شباهت هايش با عزاداري هاي آييني گذشته صورت تکامل يافته تر و پيچيده تر سوگواري هاي ساده شيعيان سده هاي نخستين براي شهداي کربلا است. از سوگواري مسلمانان، به ويژه شيعيان بر مصائب اهل بيت پس از واقعه کربلا و شکل گسترده تر و کامل تر و رسمي آن در دوره آل بويه و از برپايي مجلس تعزيه به معناي امروزين آن تا پيش از پايان دوره صفويه اطمينان نداريم.

برنامه تعزيه خواني ها

تعزيه هايي که در روزهاي دهه اول محرم مي خواندند، همان تعزيه هاي رايج و معمول، يعني شهادت شهيدان کربلا و وقايع اصلي و مهم يوم الطف بود. تعزيه هايي که در شب هاي دهه اول محرم يا در بقيه ايام محرم و ماه صفر برگزار مي شد، مربوط به حوادث فرعي واقعه کربلا و مصائب خاندان پيامبر (ص) يا تعزيه هاي حماسي و اساطيري و گوشه ها بود. اگرچه انتخاب موضوع خاص هر يک از تعزيه ها و تعيين زمان برگزاري آنها ملاک و ضابطه قطعي و هميشگي نداشت و معمولاً با نظر معين البکا،با صوابديد دربار و ناصرالدين شاه تعيين مي شد معذلک ترتيب تعزيه خواني دهه اول محرم در بيشتر سال ها چنين بود.اول محرم؛ روز؛ رحلت پيغمبر (ص) و در مقدمه آن «خبر دادن جبرئيل از شهادت امام حسين (ع)» يا تعزيه «نجات امت»، شب؛ تعزيه «قاتياي فرنگ»

دوم محرم؛ روز؛ تعزيه وفات فاطمه زهرا(س)، پيش درآمد آن «غصب باغ فدک»، شب؛ شهادت حضرت علي(ع) يا شهادت امام حسن(ع)

سوم محرم؛ روز؛ تعزيه «شهادت مسلم»، شب؛ «شهادت طفلان مسلم»

چهارم محرم؛ روز؛ تعزيه «حجه الوداع» يا تعزيه ورود اهل بيت به کربلا و شهادت حر، شب؛ تعزيه «امير تيمور» و وفات حضرت زينب(س)

پنجم محرم؛ روز؛ تعزيه «شهادت عباس»، شب؛ تعزيه «ديرسليمان و راهب»

ششم محرم؛ روز؛ تعزيه «شهادت علي اکبر»، شب؛ مجلس اول «يوسف و برادران»

هفتم محرم؛ روز؛ تعزيه «شهادت قاسم» و در مقدمه آن «عروسي سليمان و بلقيس»، شب؛ تعزيه «عبدالله عفيف» يا مجلس دوم «يوسف»

هشتم محرم؛ روز؛ تعزيه «حبيب بن مظاهر» و «طفلان زينب» و جمعي از اصحاب، شب؛ تعزيه «خروج سليمان بن صرد»

نهم محرم؛ روز؛ تعزيه «بازار شام»، شب؛ تعزيه «وفات رقيه» همراه با پشيمان شدن يزيد

دهم محرم؛ روز؛ تعزيه «شهادت امام» يا تعزيه «هفتاد و دو تن»

يازدهم محرم؛ روز؛ تعزيه «غارت خيمه گاه» يا تعزيه «شير و فضه» و امثال آن، شب؛ «وداع شهربانو»، «عبدالله و شهربانو»

تکيه

از اواسط دوره زنديه تا دوره قاجار که تعزيه به تدريج در تهران گسترش و رواج يافت، تکاياي متعددي در اين شهر ساخته شد. پيش از ذکر اسامي و مشخصات اجمالي اين تکيه ها، لازم است اندکي به معناي لغوي و اصطلاحي تکيه پرداخته شود. در فرهنگ ها و لغتنامه ها براي تکيه به جز معناي لغوي آن «پشت دادن و تکيه کردن به چيزي يا قرار گرفتن بر آن» سه معناي ديگر ذکر شده است.

1- گورستان و بقاع مشايخ صوفيان و عارفان و قديسان

2- محل نگهداري فقيران و تهيدستان، «کاروانسرا و منزلگاه فقيران صوفيه»

3- جايي وسيع که در آن مراسم عزاداري و شبيه خواني برپا کنند. بي گمان تکيه به معناي سوم که معناي نسبتاً تازه يي است برگرفته از معناي اول و دوم آن است، زيرا تکاياي تعزيه خواني را به سبب همانندي و ارتباط تاريخي که با خانقاه و کاروانسرا و منزلگاه هاي صوفيان و قديسان داشتند، تکيه ناميده اند.

تکاياي تهران

تکيه هاي تهران را مي توان به چند دسته تقسيم کرد.

1- تکيه هايي که ظاهراً در آغاز مقبره و بقعه يکي از بزرگان و مشايخ يا قديسان محله بودند و در صحن يا حياط و ديوان جلوي مقبره يا پيرامون آن مراسم سوگواري مذهبي برپا مي کرده اند. پس از رواج تعزيه خواني در تهران، اين مقبره ها و ضمائم و فضاي پيرامون آنها، با اندکي تغيير در ساختمان آنها، به صورت تکيه به مفهوم امروزي درآمدند. تکيه هايي چون تکيه پيرزن، هفت تن و پهلوان شريف احتمالاً از اين نوع تکيه ها بوده اند.

2- تکيه هايي که قبلاً کاروانسرا و منزلگاه بيرون شهر بوده اند و گهگاه مراسم سوگواري و تعزيه در آنجاها برپا مي شده است. تکيه هايي چون تکيه حمام خانم و تکيه باغ پسته بيک و شايد هم تکيه افشارها احتمالاً از اين نوع بوده اند.

3- تکيه هايي که از دوره زنديان به اين سو اختصاصاً براي تعزيه خواني ساخته شده اند. معماري ساختمان اين تکيه ها معمولاً ترکيبي از معماري کاروانسرا، خانقاه، ميدان و زورخانه است. بانيان اين تکيه ها از اعيان و اشراف بودند يا از اصناف و اهالي هر محله. برخي از تکيه ها به نام باني يا بانيان آن و بعضي به نام محله يا اصناف آن محله نامگذاري شده اند مانند تکيه سيدنصرالدين، تکيه عباس آباد، تکيه حاج ميرزا آغاسي، تکيه معيرالممالک، تکيه افشارها و تکيه بربري ها يا بربرها.

تکاياي قديم و مشهور

قديمي ترين تکيه يي که از دوره هاي پيش از دوره قاجار در تهران ساخته شده بود ظاهراً تکيه حمام خانم واقع در محله چاله ميدان است. اين تکيه را گويا به دستور خانم خواهر شاه طهماسب صفوي ساخته بوده اند. مساحت تکيه خانم حدود 300 متر مربع و داراي چند باب دکان موقوفه بوده است. برخي از پژوهشگران و صاحب نظران تکيه اوژ يا افشارها در محله سنگلج را نيز از دوره شاه طهماسب دانسته اند. از زمان آغامحمدخان قاجار و شايد اندکي پيش از آن، تا اوايل ناصرالدين شاه ده ها تکيه در تهران وجود داشته است که آمارهاي گوناگوني از آنها در دست است. نام و نشان بعضي از تکاياي تهران به اين گونه است. 1- تکيه آب پخش کن در سنگلج 2- تکيه آصف الدوله 3- تکيه آقابهرام (آغا بهرام) يا بهرام خواجه در عودلاجان 4- تکيه آقامحمد جعفر نايب در سنگلج 5- تکيه ابوالقاسم شيرازي جنب امامزاده يحيي 6- تکيه اسماعيل بزاز در جنوب خيابان مولوي 7- تکيه افشارها در چاله ميدان 8- تکيه افشارها يا اوژها در سنگلج 9- تکيه امامزاده در چاله ميدان 10- تکيه اميني کنوني و ده ها تکيه ديگر.

اسباب و ابزار تعزيه

براي هر يک از مجالس تعزيه اسباب و ابزار خاصي لازم است که آنها را اصطلاحاً اسباب مجلس مي گويند. در بعضي از تعزيه ها به رختخواب، ديگ، گلاب پاش، آفتابه لگن و ريسمان نياز بود و در بعضي ديگر به کجاوه، گهواره، ناقوس، صندوق و مواد خوراکي يا نوشيدني. فراهم کردن وسايل و اسباب تعزيه، بيشتر به امکانات مادي بانيان و برگزارکنندگان تعزيه و ذوق و سليقه تعزيه گردان بستگي داشت. از اين رو به دست دادن فهرست نسبتاً جامع و کاملي از اسباب و ابزار همه مجالس تعزيه ممکن نيست. در زير شرح مهم ترين اسباب و وسايلي که در تعزيه ها به خصوص در تعزيه خواني هاي تهران و تکيه دولت به کار مي رفته اند خواهد آمد.

1- شمشير؛ سلاحي است با تيغه آهنين يا فولادين که دمي برنده دارد. شمشير داراي دسته يي معمولاً از آهن يا استخوان و شاخ حيوانات يا از چوب صندل است که آن را قبضه يا مشته مي نامند.

2- خنجر؛ سلاحي است داراي تيغه کوتاه و تيزدم و نوک تيز و خميده تر از شمشير و با قبضه يا مشته. غلاف خنجر را معمولاً از چرم و چوب يا چدن مي ساختند.

3- سپر؛ سپر تعزيه گرد و به اندازه هاي مختلف بود. سپر را از پوست گرگ، کرگدن با چرم گاو، گاوميش يا ورقه آهن و چدن مي ساختند. بهترين آنها سپر کدکني بود. بيرون سپر محدب و برآمده و درون آن مقعر و گود بود. در گوي آن دستگيره يي به شکل x يا 11 قرار داشت.

4- گرز يا عمود؛ در بسياري از تکايا سه نوع گرز وجود داشت که در تعزيه ها به کار مي رفت. نخست گرزي که سرش از چدن يا نقره يا ورشو يا برنج و دسته اش از چوب صندل يا آبنوس يا خيزران بود. اين گرز بيشتر جنبه تجملي و تشريفاتي داشت.

5- گرز آتشين؛ اين گرز در واقع گرزي به معناي متعارف آن نبود بلکه چوب باريک و بلندي بود که سر آن را با کهنه يا پنبه مي پيچيدند و آن را به شکل گرز درمي آوردند.

6- تبرزين؛ نوعي تير است که آن را در قديم سپاهيان در پهلوي زين اسب مي بستند و درويشان در دست مي گرفتند.

7- تير و کمان؛ در تعزيه ها از تير و کمان واقعي کمتر استفاده مي کردند. در تکيه دولت و برخي از تکاياي مهم و معروف کمان هاي زه داري به کار مي رفت.

8- کلاهخود؛ نوعي کلاه آهنين است به شکل نيم کره مجوف که شهادت خوانان مانند حضرت عباس، مسلم، علي اکبر و...، جنگجويان مخالف مانند شمر و عمرو بن عبدو بر سر مي گذارند. از ديگر ابزارها مي توان از ابلق، پر، نيزه، تيرپوش، زره، چکمه و عصا نام برد. سازهاي موسيقي تعزيه؛ شيپور، ني، کرنا يا کروناي، سازهاي کوبه يي، دهل، سنج، نقاره، قره ني.

منابع؛---------------------------

1- پژوهشي در تعزيه و تعزيه خواني از آغاز تا پايان دوره قاجار در تهران، عنايت الله شهيدي، دفتر پژوهش هاي فرهنگي- کميسيون ملي يونسکو در ايران

2- تعزيه در ايران، صادق همايوني، نويد شيراز

3- شيراز خاستگاه تعزيه، صادق همايوني، بنياد فارس شناسي

4- تاريخ بخارا

5- دايره المعارف بزرگ اسلامي


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016