یکشنبه 11 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کاروان شعر بايد بشتابد - ادبيات ايران در هفته يي که گذشت، اعتماد

مرضيه رسولي

سلينجر نويسنده فراري از آدم ها و خبرنگارها مرد و حالا احتمالاً مي شود رفت سراغ زندگي مرموزش که چند دهه از همه پنهان کرده بود و سراغ کتاب هاي چاپ نشده اش که دخترش هم قبلاً به وجود آنها اعتراف کرده بود. مي شود رفت سراغ بقال سرکوچه اش که سلينجر هميشه سيگار بهمن اش را از او مي خريد و پرسيد سلينجر چه جور آدمي بود. مي شود رفت سراغ نزديک ترين پمپ بنزين و از متصدي اش که سلينجر هميشه باک ماشين اش را مي داد او پر کند، پرسيد چه حرف هايي بين شان رد و بدل مي شد يا رفت سراغ آن رستوراني که سلينجر از ترس مشتري هايش غذايش را هميشه در آشپزخانه اش مي خورد و همه شان را سوال پيچ کرد. مي شود مثل يک کارآگاه رفت سراغ تمام آدم هايي که با او مراوده يي داشته اند و تخليه اطلاعاتي شان کرد. اگر سلينجر قبلاً مخ شان را شست وشو نداده باشد و قسم شان نداده باشد که هرکي اومد سراغتون و از من پرسيد لام تا کام چيزي بهش نمي گيد. در اين دنيا چيزي نبايد لاينحل بماند و زندگي مرموز سلينجر يکي از آنهاست.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




چند عکس و طرح از دوران جواني، يک عکس از دوران پيرترشدنش که دستش را مشت کرده و انگار مي خواهد به دوربين بکوبد و دختري که بعضي وقت ها به جاي پدرش حرف مي زد و الم شنگه يي که سلينجر سر سرقت هاي ادبي و رعايت نکردن کپي رايت داستان هايش راه مي انداخت تمام چيزي است که از زندگي شخصي او مي دانستيم و حالا احتمالاً راحت تر مي شود راز سلينجر را دريافت. و اينجاست که مولف با مرگش نه به زنده شدن دوباره آثارش که به زنده شدن خودش کمک مي کند که حتم داشته باشيد اگر مي دانست قرار است با مرگش پرده از راز زندگي اش برداشته شود - که هيچ معلوم نيست- بعد از 91 سال هم نمي مرد. شايد هم نمرده باشد و توي سوراخ سنبه يي در خانه اش به کمين آدم هاي علاقه مند نشسته باشد تا دخل همه شان را يکجا بياورد و بعد زندگي اش را با آرامش ادامه دهد و مجبور نباشد به اين و آن درباره هولدن کالفيلد، فرني، زويي و برادران گلس جواب پس بدهد يا از آن 15 کتابي که نوشته و چاپ نشده حرف بزند و اصرار ناشران براي چاپ شان را ناديده بگيرد. حتم دارم در مراسم تدفينش آدم هاي زيادي يواشکي در تابوت را برمي دارند که براي يک بار هم شده سلينجر را از نزديک ببينند و همان موقع که در تابوت برداشته مي شود و سرهاي خودشان را به جنازه نزديک تر مي کنند، سلينجر مي زند و چشم همگي را با انگشت وسطش مي ترکاند و بعد از تابوت بلند مي شود و مي رود بقيه زندگي اش را مي کند و در 120 سالگي هم مي ميرد که رويا و آرزوي ما ايراني ها را براي زندگي 120ساله محقق کرده باشد. اگر هم مرده باشد هم که نک و ناله را بس کنيد که 15 کتاب از خودش به جا گذاشته.

کتاب هاي تازه

تعداد کتاب هايي که دو مترجم با هم ترجمه اش مي کنند و اسم دو نفرشان روي جلد نوشته مي شود زياد شده. اگر کتابي حجيم باشد مي شود اين تقسيم کار را پذيرفت اما براي کتاب صد صفحه يي يا دويست صفحه يي دليل اين تقسيم کار چيست؟ اصلي ترين دليلش عجول بودن مترجم ها براي سپردن کتاب به ناشر و چاپ آن است وگرنه مي شود چند ماه صبوري بيشتري کرد تا ترجمه يکدست تري به ناشر سپرد. نمي شود؟

بعد از مجموعه دن کاميلو و پسر ناخلف نشر مرکز دو کتاب «دن کاميلو و شيطان» و «دن کاميلو بر سر دوراهي» را از اين مجموعه منتشر کرده که نويسنده شان جوواني گوارسکي است و مترجم کتاب ها مرجان رضايي. ماجراي اين کتاب ها و ديگر داستان هاي مجموعه دن کاميلو جايي در دره رود پو اتفاق مي افتد که تنها رود مهم ايتالياست. دن کاميلو کشيش دهکده و رقيبش پپونه شهردار چپگرا شخصيت هاي اصلي ماجراها هستند. «دن کاميلو و شيطان» 4200 و «دن کاميلو بر سر دوراهي » 6200 تومان است.

نشر نگاه در ادامه چاپ بهترين داستان کوتاه هاي جهان، داستان کوتاه هاي جيمز جويس با ترجمه احمد گلشيري را چاپ کرده که شامل 14 داستان است. قبلاً گلشيري از اين مجموعه داستان هاي چخوف، مارکز و ارنست همينگوي را ترجمه کرده بود. قيمت کتاب داستان کوتاه هاي جويس 6000 تومان است. جيمز جويس سال 1882 در دوبلين ايرلند متولد شد و در سال 1941 چشم از جهان فرو بست. شهرت او بيشتر به واسطه رمان «اوليس» (1922) و رمان «بيداري فينيگان ها» (1939) است و مجموعه داستان کوتاه «دوبليني ها» (1914) و رمان نيمه شرح حال «تصوير مرد هنرمند در جواني» هم از ديگر کارهاي مهم او هستند. انتشارات اميرکبير دو کتاب چاپ کرده که يکي «لايم لايت» رماني است که از آخرين فيلم چارلي چاپلين به همين اسم نوشته شده. نويسنده رمان روژه گرونيه و مترجمش رضا سيدحسيني است. داستان اين کتاب قصه پشت پرده بازيگران سينما و تئاتر از جمله خود چاپلين را نشان مي دهد. قيمت کتاب 2600 تومان است. کتاب ديگر مجموعه داستان «صحبت با شيطان» به انتخاب آلفرد هيچکاک است که کيميا بالازاده ترجمه کرده. کتاب شامل 14 داستان پليسي معمايي است و قيمتش 4500 تومان.

نشر امرود دو کتاب شعر چاپ کرده که يکي «رد آبي» سروده فرهاد عابديني است و ديگري «لانه آسمان» سروده جويي جونگ يول شاعر اهل کره جنوبي و ترجمه پونه ندايي.

«کتاب 100» چهار مجموعه عکس پيمان هوشمندزاده را نشر ماهريز منتشر کرده و قيمتش 13000 تومان است. «قهوه خانه»، «اهالي کافه شوکا»، «بچه هاي گمرک» و «زورخانه» موضوعاتي هستند که هوشمندزاده از آنها عکاسي کرده که بيشتر شامل پرتره آدم هاست و در شرح عکس، اسم و سن و سال و حرفه خيلي هايشان نوشته شده. از بعضي هايشان هم خواسته يکي دو جمله بگويند و يکي شان جمله اش اين بوده؛ «زمان مي گذرد، گل ها مي خشکند و ابراهيم تاتليس به کوه ها پناه مي برد.»

کتاب هاي تازه ديگر «نماد گمشده» رماني از دن براون ترجمه شبنم سعادت، «شيفت شب» مجموعه داستان کوتاه غلامرضا معصومي، «خواهران کوچک ايلوريا و مرد کت شلوار مشکي» نوشته استيون کينگ و ترجمه ماندانا قهرمانلو، «خاطرات سري آدرين مول» نوشته سوتاون سند، ترجمه محمدجواد فيروزي هستند.

تند برانيد

جشنواره شعر فجر شروع شده و اسفندماه تمام مي شود و وزير ارشاد با اشاره به افتتاحيه چهارمين جشنواره شعر فجر و بيست و هشتمين دوره جشنواره فيلم فجر در يک روز گفته؛ «اميدوارم اين فاصله 24دوره يي افزايش نيابد و کاروان شعر بايد بشتابد.» شايد براي همين است که برگزارکنندگان اين جشنواره از سال آينده خودرو پرشيا را براي برگزيدگان در نظر گرفته اند چون پرشيا سرعت بيشتري نسبت به ماشين هاي ديگر دارد و سريع اين فاصله 24ساله را طي مي کند. بنابراين با توجه به سرعت کاروان شعر اگر شنيديد که دو سال بعد قرار است سي امين دوره جشنواره شعر فجر افتتاح شود، تعجب نکنيد.

موسوي گرمارودي دبير جايزه گفته؛ «در علوم رياضي داوري آسان و به ويژه دقيق است زيرا رياضي موضوعاً از علوم دقيق است اما در علوم انساني و خاصه شعر، مطلقاً چنين دقتي امکان پذير نيست و کار داوري در شعر، خاصه در مرحله نهايي بسياربسيار مشکل است و داوران واقعاً کار طاقت فرسايي انجام داده اند.» جشنواره شعر فجر همه را به حرف زدن واداشته. محسن پرويز معاون ارشاد به فارس گفته؛ «اين برنامه اساساً براي هنرمندان است و اين طور نيست که ارشاد برنامه را برگزار کند و هنرمندان مدعو برنامه باشند. نبايد جدا کنيم و بگوييم دولت دارد يک برنامه هايي اجرا مي کند و هنرمندان استقبال مي کنند يا نه. برنامه ها متعلق به هنرمندان است و خود آنها هم دارند برنامه را اجرا مي کنند. دولت هم وظيفه دارد حمايت و نظارت کند. همان کاري که دارد در چارچوب سياست هاي کلان کشور انجام مي دهد.

معاون فرهنگي ارشاد درباره تغيير رويکرد هنرمندان و اقبال و عدم اقبال آنان به برنامه هاي دولت دهم در مقايسه با دولت نهم گفت؛ به نظرم تلاش هاي غلطي که صورت مي گيرد و بعضي ها سعي دارند از همه چيز استفاده سياسي کنند، خوب نيست.

پرويز افزود؛ «يک وقتي ما در آستانه انتخاب هستيم، عده يي هنرمند هم سليقه و علاقه خود را به برخي کانديداها اعلام مي کنند. اين مربوط به حوزه انتخابات است. اما بعد دولتي که تشکيل شد دولتي است متعلق به همه مردم و هنرمندان. همه هنرمندان مي پذيرند که دولت، دولت همه است؛ هم دولت مي پذيرد که دولت همه است و همه هنرمنداني که قصد فعاليت در چارچوب نظام اسلامي را دارند.»

نمايشگاه در مصلي

بعد از اينکه محسن پرويز از نامه يي خبر داد که طي آن انجمن ناشران از ارشاد خواسته بود چند سال نمايشگاه مطبوعات به تعويق بيفتد و انجمن ناشران هم اين نامه را تکذيب کرد و پشت بندش محمدباقر قاليباف شهردار تهران گفت اصلاً سال آينده برگزاري نمايشگاه به دليل تعميرات در مصلي امکان پذير نيست، حالا اعلام شده بيست و سومين نمايشگاه بين المللي کتاب تهران، همچون سه دوره گذشته ارديبهشت 1389 نيز در مصلاي امام خميني(ره) برگزار مي شود.

پرويز گفته مکان ديگري جز مصلي براي برگزاري نمايشگاه کتاب تهران نداريم.

چندي پيش سازمان آتش نشاني در خصوص برپايي نمايشگاه کتاب تهران در محل مصلي اخطار داده بود.

پرويز اخطار آتش نشاني را به مزاح تشبيه کرد و حتماً پشت بندش خنده يي کرد و گفت؛ «هر کس در برگزاري اين نمايشگاه بايد وظيفه اش را انجام دهد. سازمان آتش نشاني هم بايد سعي کند فضاي مصلي را ايمن کند.» کلاً نگراني براي شهروندان نزد دولتمردان چيزي شبيه شوخي است. خاطره برنج هاي هندي هنوز از خاطرمان نرفته.

آيدا رفع اتهام مي کند

هفته پيش مدير انتشارات مازيار گفته بوده آيدا همسر شاملو نوشته هاي خود را به اسم شاملو براي تکميل کتاب دوازدهم کوچه تحويل ناشر داده است. آيدا به اين ادعا جواب داده و گفته هيچ مطلبي به آثار به جا مانده از شاملو اضافه نشده. وي مشکل را در برداشت اشتباه مدير انتشارات مازيار مي داند که تصور مي کند بخش هايي که با دستخط او ارائه شده، زاييده ذهن و قلم آيداست.

آيدا درباره گفته هاي مدير انتشارات مازيار مبني بر شکايت از او براي سلب مجوز انتشار کتاب کوچه به ايلنا گفت؛ اين ماجرا ربطي به کتاب کوچه نداشت بلکه مربوط به درخواست سرپرستي بر آثار شاملو بوده است که در آن دادگاه، مدعيان موجود نيز دعوت شدند و نهايتاً از آنجا که در قانون چنين بندي وجود نداشت، قرار بر اين شد اگر اختلاف نظري در بين طرفين رخ داد، يک يا چند نفر به عنوان «حکم» انتخاب شوند و مساله را حل کنند.

همسر شاملو در ادامه به جلسه يي اشاره کرد که دو سال پيش در خانه مرحوم سياوش شاملو (فرزند احمد شاملو) برپا شد که طي آن مقرر شد، تعدادي از کارشناسان و استادان، کار تدوين کتاب کوچه را از سر بگيرند و آن را تکميل کنند.

آيدا سرکيسيان در پاسخ به گفته هاي کاظم زاده مبني بر اينکه آيدا، فيش هاي ناقص کتاب کوچه را شخصاً پر مي کند، گفت؛ من پس از آن جلسه تمام تلاش خود را کرده ام که دقيقاً نوشته هاي شاملو را جمع آوري کنم و تاکنون هيچ مطلبي به آن اضافه نشده است.

برخي فيش ها و مطالب به جا مانده از شاملو به گونه يي هستند که مثلاً دو يا سه آيتم مجزا که هرکدام مربوط به بخش هاي متفاوتي از قبيل امثال الحکم، تمثيلات و ترکيبات بوده اند، در نگارش نخست توسط شاملو در يک فيش نوشته شده اند که من تنها آنها را تفکيک کرده و در جاي خود قرار داده ام. در طول حدوداً 30 سال اخير روند کار کتاب کوچه اين طور بوده است که فيش هاي دست نويس به ناشر تحويل مي شد و او پس از حروفچيني، نسخه اوليه را به ما برمي گرداند و غلط هاي املايي يا نحوي به وجودآمده در آن توسط شاملو و گاهي هم من، اصلاح و سپس براي انتشار مجدداً به ناشر سپرده مي شد. ممکن است هم اکنون نيز در مرور فيش هاي به جا مانده از همسرم با ايرادهاي نحوي يا املايي برخورد کرده و آنها را اصلاح کرده باشم اما اين به معناي تحريف آنها يا افزودن بر آنها نيست. همچنين بعضاً ممکن است شاملو به متني از يک کتاب اشاره کرده باشد که من به منبع ها مراجعه کرده و متن موردنظر را به فيش ها اضافه کرده ام.

سرکيسيان با تاکيد بر اين موضوع که آنچه به نام شاملو چاپ مي شود، صد درصد زاييده قلم او بوده و خواهد بود، اظهار کرد؛ در دو سال اخير، پس از جلسه يي که به آن اشاره کردم، رويکرد اصلي من اين بوده است که آثار به جامانده از شاملو عيناً منتشر شود حتي اگر بخش هايي از فيش ها در زمان حياتش کامل نشده باشند.

وي در تصريح سخنانش با بيان اين مطلب که نسخه يي که به عنوان جلد دوازدهم کتاب کوچه در اختيار نشر مازيار است، نسخه يي قديمي و ناقص است، گفت؛ از دو سال پيش براي جمع آوري مطالب و فيش هاي همسرم براي جلد دوازدهم کار کرده ام و تقريباً مي توانم بگويم که به اتمام رسيده است و به زودي آن را به همراه اصل فيش هاي به جامانده از شاملو براي تطبيق مطالب ارائه خواهيم کرد تا همه چيز روشن شود. آيدا شاملو درباره کليت سخنان مدير انتشارات مازيار افزود؛ همه از تعلق خاطر من در زمان حيات و پس از مرگ احمد شاملو به وي مطلع هستند و من اگر بخواهم نمي توانم حتي به دست بردن در آثار وي فکر کنم. آيدا گفت؛ «کاظم زاده بيش از 25 سال است که در خانه ما رفت و آمد داشته و شاملو او را بابک خطاب مي کرده، از سخنان وي و رويکرد جديدش متاسفم و نمي دانم بابک کاظم زاده از ما چه ديده است که نگاهش به کلي عوض شده و سخناني از اين دست مي گويد.» اما کاظم زاده درباره ادامه انتشار سلسله کتاب هاي کوچه از سوي برخي کارشناسان ادبي در سال 86 گفت؛ در آن زمان، از آنجا که نشر مازيار در قبال علاقه مندان به آثار شاملو تحت تاثير بود، به مرحوم سياوش شاملو پيشنهاد دادم تاليف و انتشار اين مجموعه توسط چند کارشناس خبره از پي گرفته شود.

جلسه يي با حضور برخي کارشناسان ادبي و جامعه شناسان از قبيل علي بلوکباشي، ذوالفقاري، لطفي و... در خانه مرحوم سياوش شاملو برگزار شد و نتيجه اين نشست، مثبت بود اما آيدا سرکيسيان هرگز فيش هاي به جامانده از شاملو را براي تکميل آنها توسط اين گروه، در اختيار نگذاشت و با اين روند به شدت مخالفت کرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016