سه شنبه 4 اسفند 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عکاس پشت‌بام تهران؛ برنده جایزه بهترین عکس خبری، شایسته ستایش یا لایق سرزنش؟ دويچه وله

جایزه بهترین عکس خبری سال ۲۰۰۹ به پیترو ماستورزو تعلق گرفت. عکس او سه زن ایرانی را نشان می‌دهدکه بر پشت‌بام الله اکبر سر داده‌اند. ماستورزو‌ در گفتگویی با اشپیگل از انتقاد برخی عکاسان ایرانی نسبت به جایزه‌اش می‌گوید.

۲۳ بهمن ماه سال جاری نام ایران و جریان انتخابات بحث‌برانگیز این کشور بار دیگر در رسانه‌های خبری بسیاری از کشورها به میان آمد؛ کانون توجه این بار عکسی بود که پیترو ماستورزو، عکاس آزاد ایتالیایی در روز سوم تیر ۱۳۸۸ از پشت‌بامی در تهران به ثبت رسانده بود.

این تصویر سه زن را نشان می‌داد که در هنگام غروب روی پشت‌بام منزل در حال سر دادن فریاد الله اکبر هستند. عکس درست زمانی به ثبت رسیده بود که تظاهرات اعتراض‌آمیز در مخالفت با نتیجه انتخابات در خیابان‌ها با مقابله سنگین نیروهای انتظامی و امنیتی روبرو شده و به این ترتیب مردم دامنه‌ی اعتراض خود را شب‌ها به پشب‌بام‌ها کشانده بودند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




عکس پیترو ماستورزو به خاطر تأثیر گذاری فراوان و آنچه که داوران "نشان‌دهنده‌ی تنش حاکم در ایران" خواندند، توانست جایزه‌ی بهترین عکس خبری سال ۲۰۰۹ (World Press Foto) را از آن خود کند. به همین بهانه اشپیگل گفتگویی را با این عکاس جوان ایتالیایی در روز ۲۱ فوریه روی وبسایت خود منتشر کرد.

ماستورزو در این گفتگو از سفر خود به ایران، دستگیری‌سه روزه‌و همچنین چگونگی پیدایش این عکس می‌گوید.

فراموش کردن خطر

ماستورزو از زمان دانشجویی به سفر به ایران علاقه‌داشته و یک هفته پیش از برگزاری انتخابات به همراه یکی از همکاران خود به عنوان گردشگر وارد این کشور می‌شود. او می‌گوید که اطلاع داشته، عکاسی بدون داشتن ویزای خبرنگاری می‌تواند برای وی گران تمام شود اما "به عنوان عکاس چنین خطرهایی را راحت فراموش می‌کند."

وی در پاسخ به پرسشی که خبرنگار اشپیگل از وی در مورد چگونگی دستگیری‌اش می‌پرسد‌، می‌گوید، یک شب پیش از انتخابات به همراه همکار خود در خیابان ولیعصر در تهران مشغول عکس‌برداری از هواداران میرحسین موسوی در برابر پوستری از آیت‌الله خمینی بوده است که با چند بسیجی موتورسوار روبرو می‌شود. بسیجیان از وی و همراهش در پاسگاهی بازجویی می‌کنند و تمام تجهیزات آنها از جمله کارت‌های حافظه‌ی دوربین را مورد بررسی قرار می‌دهند.

به گفته‌ی ماستورزو بسیجیان او و دوستش را هر شب ساعت یک بامداد به هتل می‌آوردند و ساعت هفت صبح به دنبال آنها می‌آمدند و بار دیگر آنها به پاسگاه‌های مختلف پلیس می‌بردند. سرانجام پس از سه روز این دو "آزاد می‌شوند."

فریادهای الله‌اکبر، سوژه‌های عکس

اما چگونه عکاسی در خیابان جای خود را به ثبت تصاویری از پشت‌بام‌های تهران می‌دهد؟ پیترو ماستورزو در پاسخ می‌گوید، در روزهای پیش از انتخابات با مردم زیادی در خیابان آشنا می‌شود و بر طبق آنچه که در ایران رسم است، افراد زیادی آنها را به خانه‌ی خود دعوت می‌کنند. ماستورزو پس از آزادی هر شب به خانه‌‌ی یکی از کسانی که او را دعوت کرده، می‌رود.

درست یک شب پس از انتخابات او فریادهای الله اکبر اعتراضی مردم بر بام‌ها را می‌شنود. خانواده‌ی میزبان ساعت‌ها برای وی از معنا و مفهوم این فریادها و پیشینه‌ی آن که به زمان انقلاب ایران باز می‌گردد، می‌گویند و به این ترتیب در همان شب او مطمئن می‌شود که این فریادها سوژه‌ی اصلی عکس‌های بعدی او خواهند بود.

عکس برنده جایزه نیز در یکی از همین شب‌ها شکار می‌شود. ماستورزو در آن زمان مهمان خانواده‌ای در جنوب شهر تهران است که بیشتر منطقه‌ای سنتی و محافظه‌کار شناخته می‌شود. همانند شب‌های دیگر او برای یافتن سوژه‌ی عکاسی به روی بام می‌رود. سه زن ناشناسی که در تصویر دیده‌می‌شوند‌، همسایه‌های روبرویی هستند که برای الله اکبر گفتن به روی بام آمده‌اند.

جایزه‌ای به خاطر غربی بودن

جایزه‌ی بهترین عکس خبری جهان در سال ۲۰۰۹ اگرچه تحسین هیئت داوران و برخی صاحبنظران این رشته را به همراه داشت اما انتقادهای فراوانی هم در ایران نصیب ماستورزو کرد. خود وی در این زمینه می‌گوید: «در سایت‌های زیادی گفته شد که من این جایزه را برای عکس‌برداری از روی پشت‌بام به دست آوردم در حالی‌که دیگران به خیابان رفتند و برای ثبت آنچه که روی می‌داد، زندگی‌اشان را به خطر انداختند. مثلا عکاس جوانی برای من ایمیلی فرستاد و از من انتقاد کرد که تنها چون غربی هستم، توانستم این جایزه را ببرم.»

ماستورزو خود بر این نکته واقف است که "عکاسان ایرانی مطمئنا بیشتر از وی خود را به خطر انداخته‌اند" اما به باور وی "برای شرح یک داستان بایستی از ذهن هم استفاده کرد." او معتقد است که نباید خود را به خطر مرگ انداخت تا بتوان داستانی را بیان کرد.

ماستورزو روزهای اقامت خود در تهران را به خاطر می‌آورد و این‌که در زمان اعتراض‌های خیابانی "افراد زیادی را دوربین به دست در خیابان دیده بود. اما بعدتر وقتی که عکس‌های آن‌ها را در تلویزیون یا اینترنت می‌بیند به هیچ عکسی از پشت‌بام‌های تهران برنمی‌خورد."

در پایان این گفتگو، زمانی که خبرنگار اشپیگل از پیترو ماستورزو می‌پرسد که دریافت این جایزه چه تأثیری را روی زندگی و فعالیت‌های آتی وی خواهد گذاشت، او پاسخ می‌دهد: «تا کنون برای من به عنوان یک خبرنگار آزاد، داشتن درآمد از طریق عکاسی مشکل بود، امیدوارم که از این پس آسان‌تر شود.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016