دوشنبه 23 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نوابغ ايرانی، در باره نسخه نمايش داده شده‌ی فيلم "عمر خيام نابغه ايرانی" از شبکه فارسی تلويزيون بی‌بی‌سی، شاهين بوستانی

نسخه جديدی از فيلم "عمر خيام نابغه ايرانی" برای شبکه چهار بی بی سی انگليسی تهيه شد و در روز سه شنبه ۳۰ مارس از اين کانال به نمايش در آمد. اين نسخه بسيار بهتر از نسخه ای است که سال قبل از سرويس جهانی و از تلويزيون بی بی سی فارسی پخش شده بود. اول بايد در اينجا به تيم تهيه کننده اين نسخه جديد، بخصوص آقای آدام بارکر؛تهيه کننده ناظری که شبکه چهار برای ساختن اين نسخه به کار گرفته و نقش موثر و کليدی در ساخت بهتر اين فيلم ايفا کرده، تبريک بگويم.

نويسنده و مجری تمام نسخه های اين فيلم، آقای صادق صبا؛ رئيس بی بی سی فارسی است. ايشان قبل از پخش اين نسخه جديد در مصاحبه ای با راديو و وبسايت بی بی سی فارسی http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2010/03/100329_l38_khayam_documentary_bbc4.shtml گفته بودند: "چون بينندگان شبکه ۴ در داخل بريتانيا هستند و ممکن است زياد درباره عمر خيام اطلاعاتی نداشته باشند، ما طوری اين فيلم را ساخته ايم که برای همه جذاب باشد."

بنظر من اين دليل اصلی تغيير در نسخه قبلی نبود! چرا؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




نسخه قبلی را که از طريق شبکه جهانی بی بی سی و به انگليسی پخش شده بود، تمام مردم دنيا در کشورهای مختلف از آفريقا و جنگل های آمازون تا ديگر نقاط دور افتاده، ديده بودند. آيا همۀ آنها از مردم انگليس بيشتر در مورد عمر خيام می دانستند و لازم نبود که در آن نسخه تغييری داده می شد؟ اين باور کردنی نيست!

دليل اصلی تغييرات زيادی که در اين نسخه جديد داده شده است کنترل دقيق استاندارهای بی بی سی مادر در کيفيت برنامه هايی است که از کانال های آن پخش می شود، و همه توليدات آنها هم مشمؤل مميزی يک سازمان مستقل حرفه ای مردمی است. اما متأسفانه ، برنامه های تلويزيون بی بی سی فارسی و سرويس جهانی آن مشمول چنين کنترل و مميزی ای نيست.

نسخه قبلی متأسفانه بسيار سر در گم بود و انسجام در محتوا وسبک برخوردار نبود، بطور مدام از اين شاخه به آن شاخه می پريد و قصه گوييش يکدست نبود. تعداد شخصيت هايی که با آنها مصاحبه شده بود خيلی زياد بود و اکثر آنها هم شبيه بهم بودند. اين باعث می شد که به هر شخصيت کمتر وقت صحبت کردن داده شود و تماشاچی نمی توانست با تفکر آنها بطور ملموس آشنا شود و مثل آنها احساس نزديکی به عمر خيام کند. اين خود يک نوع خستگی در تماشاچی ايجاد می کرد، چرا که هيچ چيز جديدی دستگيرش نمی شد.

تنها شخص جديد در تيم تهيه اين نسخه جديد حضور آقای آدام بارکر؛ تهيه کننده ناظر است که يکی از با سابقه ترين کارگردانان و تهيه کنندگان فيلم های مستند در انگليس است. ايشان ساليان درازی مسئول ناظر فيلم های خوب بيشمار کانال های مختلف انگليس بوده اند. حدس می زنم که برای آقای بارکر پخش اين فيلم از شبکه چهار بی بی سی انگليس بدون تغييرات زياد، چه از نظر قصه گويی و چه با انجام مصاحبه های جديد، بخاطر حفظ استانداردهای بی بی سی مادر تقريباً غير ممکن بوده است.

هوشياری اين فرد در حذف المان های گنگ تکراری و اضافه کردن عناصر جديد، فيلم را بسيار قابل تحمل تر کرده است ولی هنوز نتوانسته است تمام مشکلات را حل کند. اين فيلم قبل از اينکه بتواند اثر عميق و تأثير کارهای عمر خيام را در جامعه ايرانی و غربی، چه در زمان خودش و چه در زمان حال، بطور دقيق بررسی کند ، بيشتر به تعريف و تمجيد مريدان خيام تبديل شده است. اين موضوع هم توسط منتقد روزنامه معروف گاردين http://www.guardian.co.uk/tv-and-radio/2010/mar/31/worlds-most-dangerous-place-for-women مطرح شده است. بررسی مفصل و تحليلی خودم را به زمان ديگری موکول می کنم زيرا که جايش اينجا نيست. و اما:

اين فيلم شايد گرانترين فيلمی باشد که بی بی سی فارسی تا بحال تهيه کرده است؛ تقريباً پنج برابر بيشتر از بودجه فيلم های معمولی اين کانال برای آن خرج شده است. اما چطور می شود از هزينه زياد و دوباره برای ساختن نسخه های جديد جلوگيری کرد و ماليات های شهروندان بريتانيايی را (که تعداد زيادی از آنها هم شامل فارسی زبانان ايرانی تبار، افغانی تبار و تاجيکی تبار هستند) بدرستی استفاده کرد؟ بودجه گرداندن اين کانال از طريق همين ماليات های شهروندان تأمين می شود. با اين صرفه جويی ها می شود امکان ساختن فيلم های بيشتری از اين نوع را فراهم کرد. البته نه فقط راجع به گذشته گان، بلکه بايد فيلم هايی هم در باره متفکران و دانشمندان معاصرمان، که نقش سازنده مؤثری در زندگی پيچيده وسخت امروز ما دارند، ساخته شود.

با توجه به اين که اين کانال بی بی سی فارسی، يک ساله شده است و بخشی از کادر فنی و اجرايی آن هم از تجربه های لازم و کافی رسانه ای (که مشخصه اصلی بی بی سی مادر می باشد) برخوردار نيستند، مسئولان بخش فارسی می بايست به نظرات و پيشنهادات کلیۀ بينندگان برای بهينه سازی برنامه ها اهميت بيشتری بدهند. آنچه که ¬ بايد انجام شود اين است که بينندگان اين کانال نيز (به ويژه کارشناسان، نويسندگان، روشنفکران، هنرمندان، فرهنگيان، فعالين حقوق بشر و غيره) در نظردهی و شکل گيری برنامه های اين تلويزيون فعالانه به مشارکت گرفته شوند. پيشنهادهای اصلی من برای بهبود تلويزيون بی بی سی فارسی از اين قرار است:

اوّل: گماشتن اشخاص با صلاحيت و با تجربه در مراکز کليدی بطوری که نترسند و سئوال های اساسی طرح کنند و بدون رو دروايسی پيشنهاد هايشان را ارائه دهند؛ همانطور که آدام بارکر اين کار را برای بهبود اين نسخه جديد عمر خيام کرد و ديديم که چه تأثير بسزايی داشت.

دوّم: افزايش اعتماد به نفس مديران و سردبيران مسئول بی بی سی فارسی بطوری که از دعوت کردن از کارگردانان و تهيه کنندگان بنام وبا تجربه فارسی زبان خودمان، چه در ايران، چه در انگليس و چه در ديگر نقاط دنيا برای همکاری در توليد برنامه، نترسند. ما آدم های با تجربه و حرفه ای آنقدر کم نداريم که تلويزيون بی بی سی فارسی دست به دامن کارگردانان درجه ۳ انگليسی شده است! انتخاب درستشان نتيجه ای مثبت در تهيه سريال خوب و يکدست "ايران من" داشت، و انتخاب نا درستشان در برنامه "بزرگان ايران زمين" نتيجه ای خنده دار و شرم آور داشت: صحنه های بازسازی شده از بزرگان ايران زمين، آدم را به ياد فيلم "امير ارسلان نامدار" که در سال ۱۳۴۵ ساخته شده بود، می انداخت که صحنه های بازسازی آن هميشه جوک در سينمای ايران بود. ما خيلی جلوتر از اينها آمده ايم و درست نيست که حالا به عقب بر گرديم.

سوّم: ايجاد يک سازمان مستقل حرفه ای ارزيابی مردمی و نظارت بر کارهای اداری و توليدی بی بی سی فارسی بر اساس قوانين بی بی سی، شبيه سازمان "بی بی سی تراست BBC Trust"
https://www.bbc.co.uk/bbctrust/index.shtmlکه نقش مؤثری در بهبود توليدات بی بی سی مادر دارد.

اما آنچه که از انتقادهای حضوری وکتبی بينندگان در صفحات وبسايت بی بی سی فارسی می توان حدس زد اين است که آنها از بی بی سی فارسی توقع دارند که بر همان اصول بنيادی بی بی سی مادرعمل کند و در اين مورد، هيچ کمفروشی نکند.

اما آقای داريوش کريمی، سردبير بخش گردآوری خبر در تلويزيون فارسی بی بی سی، در مقاله شان تحت عنوان "چيزی بيش از تلويزيون" http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/editors/2010/01/more-than-television.html
ذکر کرده اند که تلويزيون برای سرگرمی و اطلاع رسانی زاده شده است. منشاء اين حرف چيست؟ وخالق آن کيست؟

طبق منشور بی بی سی، اين نهاد سه وظيفه مهم اطلاع رسانی، آموزش و سرگرمی دارد. و اعتراض بينندگان هم بر همين اساس است:آنها معتقدند که کفه ترازو به سمت "اطلاع رسانی" (آنهم فقط خبری) و "سرگرمی" (آنهم از نوع خاصی) سنگينتر است و برای برنامه های گوناگون عميق با هدف آموزشی کمتر فضايی اختصاص داده می شود.

برنامه های عميق آنطور که ايشان ذکر کرده اند، به اين معنا نيست که برنامه های تلويزيونی حتما بايد تبديل به "تلويزيون راديويی" شود. متأسفانه بايد بگويم که اکثر برنامه های تلويزيون بی بی سی فارسی از اين نوع راديويی است. به همين دليل است که خيلی از اين برنامه ها را، همانطور که ايشان فرمودند، فقط با گوش کردن هم می شود دنبال کرد و هيچ لزومی به نگاه کردن به تلويزيون نيست.

اما اگر به کانال های اصلی بی بی سی انگليسی توجه بکنيد، می بينيد برنامه های بسيار سنگين بيشماری مثل "افق" تهيه می شوند که بسيار هم از نظر تصويری غنی هستند، برای اينکه نطفه آنها کاملأ در تصوير شکل گرفته نه در کلام! بعضی از اين برنامه ها را تلويزيون بی بی سی فارسی دوبله کرده است و پخش می کند. اما نشان چندانی از اين نوع عمق در برنامه هايی که آنها خود تهيه کرده اند ديده نمی شود، و به همين دليل تقاضای اصلی تماشاچيان اين است: لطفأ ما را اينقدر نفهم تصور نکنيد!

اينکه آقای داريوش کريمی می فرمايند: "ايرانيان توقع دارند از روزنامه ها کتاب باشند و از تلويزيون می خواهند روزنامه يا حتی يک مجله ادبی يا فلسفی..." خيلی بی پايه است. چه کسی امر کرده که روزنامه فقط اين بايد باشد و تلويزيون آن! اين آيه های شيطانی از کجا آمده است؟

آقای کريمی بايد توجه کنند که تلويزيون فقط يک وسيله برای انتقال است! تلويزيون می تواند يک عمل جراحی بيمارستان را پخش کند يا يک فيلم پورنوگرافی، يا يک فيلم سرگرم کننده با محتوای عميق، يا يک فيلم هنری، يا يک فيلم مستند سياسی و غيره و ذالک.

تماشاچيان آگاه فارسی زبان اين را درک کرده و اين سوال را از دست اندرکاران می کنند که چرا اين همه خواسته های ما از کانال های اصلی بی بی سی انگليسی جواب های مثبت می گيرند ولی بی بی سی فارسی در اين مورد منفعل است. و پاسخ آنرا بايد در سابقۀ گذاشتن نطفه اين کانال، دلايل پشت آن و همچنين سابقه گردانندگان آن جستجو کرد. و اين يک موضوع اساسی است! و اما گردانند گان اين شبکه، فرافکنی کرده و کمبودهای خود را (که اصلأ مالی هم نيست و بيشتر ضعف مديريتی و پرسنلی است) به پر توقع بودن تماشاچيان نسبت داده اند. اين واقعأ بی انصافی است.

اگر هم تا به حال تماشاچيان سکوت اختيار کرده اند و کمتر گقته اند برای اين است که اين کانال نقش مهمی در خبر رسانی اتفاقات تاريخی اخير ايران داشته است واين برای کشوری مثل ايران که رسانه هايش جايی برای اخبار جنبش های مردمی ندارد، پر اهميت است. اما با اين همه ملت با فرهنگ و با سوادمان نمی خواهد که تلويزيون بی بی سی فارسی به تلويزيون درجه ۳ بی بی سی برای يک کشور جهان سومی تبديل شود! چرا که آنها لياقت بيشتر از اين دارند و توقعشان هم کاملأ بجاست.

اميد است که با تصميم گيری صحيح مديران مسئول و به دور از هر نوع مسئله و منافع شخصی و مسندی، روزی با همان غرور از تلويزيون بی بی سی فارسی بتوان ياد کرد که امروز از عمر خيام ياد می کنيم. ما بايد بيشتر پيشرو باشيم تا کپی گر. به اميد آن روز.

شاهين بوستانی
آوريل ۲۰۱۰ لندن

[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016