در همين زمينه
7 اردیبهشت» مراسم بزرگداشت هوشنگ گلشيری برگزار میشود، ايسنا21 فروردین» بيانيهی کانون نويسندگان ايران در سوگ منصور خاکسار 26 دی» نامزدهای نهمين دوره جايزه هوشنگ گلشيری معرفی شدند، ايسنا
بخوانید!
17 خرداد » از امام خمينی يک بار ديگر انقلاب میکند تا آخر عاقبت طلحه و زبير
16 خرداد » شاهنامه خوانی شهرام ناظری در مراکش، مهر 16 خرداد » جام جهانی به فروش فیلمها لطمه میزند، مهر 16 خرداد » قیمت گوشت گوسفندی به 20 هزار تومان رسید، دنیای اقتصاد 16 خرداد » "دستیار حقوقی" جان گریشام به ایران رسید، مهر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بيانيه کانون نويسندگان ايران به مناسبت دهمين سالگرد درگذشت هوشنگ گلشيریگلشيری؛ در معنـای همچنان بودن "...و من هميشه میخوردم به دری که بسته بود، يا میرسيدم به جمعيتی که راه نمیدادند، حتی به عمد دست دراز میکردند تا نگذارند جلوتر بروم. میدانستم که نمیرسم، اما رفتم، تمام شب، تمام روز..." هوشنگ گلشيری (۱۳۷۹-۱۳۱۶)، داستاننويس صاحبسبکِ ايران، هنگامی که يک دههی پيش چشم از جهان فروبست نزديک به چهار دهه در عرصهی ادبيات داستانی جان به قلم سوده بود؛ تلاشی سخت که او خود آن را با اصطلاح مورد علاقهاش "عرقريزان روح" بيان میکرد. او اگرچه در اثر فشارهای گوناگون اجتماعی چندان دير نزيست، در همان حيات نسبتاً کوتاه تأثيری ديرپا بر داستاننويسی ايران بر جای گذارد. گلشيری نويسندهيی مدرنيست بود، از آن دست داستاننويسانی که پيشينهشان به صادق هدايت میرسد. او فعاليت ادبی خود را با سرودن شعر آغاز کرد، اما بسی زود دريافت که «آنِ» داستاننويسیاش قویتر و پُرمايهتر است. پس تمام همّ و غم خود را متوجه داستان و داستاننويسی کرد تا بدانجا که، در عصر تعهد نويسنده، نوشت که نويسنده نسبت به متن متعهد است و خاصّه داستاننويس بايد به داستان و ملزومات داستانی متعهد باشد. اين نگره در او چندان قدرتمند بود که حتی در برخی از داستانهايش به صراحت از آن سخن گفته است. گذشته از داستانها، او در نقدنويسی و سخنرانیهای خود نيز از همين منظر به صحنهی ادبيات داستانی مینگريست. داستان و داستاننويسی «نيروانا»ی او بود و عمر خود را وقف اين نيروانا کرد؛ از نوشتن داستان تا برگزاری کارگاههای داستاننويسی برای جوانان و علاقهمندان به ادبيات داستانی و سردبيری مجلات گوناگون، همه را در راستای تعهدی به کار میزد که به آن باور داشت. در رمانها و داستانهای کوتاه گلشيری از «شازده احتجاب» و «آينههای دردار» تا «جننامه»، و از «معصوم»ها تا «دست تاريک، دست روشن» ردّ و نشان تعهد او را شاهديم. کانون نويسندگان ايران Copyright: gooya.com 2016
|