در همين زمينه
31 خرداد» ديدار با محسن وزيریمقدم در آخرين سفرش به ايران: کارهايم را نمیفروشم، نقاشی ابزار احتکار يک سری دلال شده است، ايسنا
بخوانید!
31 خرداد » ديدار با محسن وزيریمقدم در آخرين سفرش به ايران: کارهايم را نمیفروشم، نقاشی ابزار احتکار يک سری دلال شده است، ايسنا
31 خرداد » فروش بزرگ آثار هانيبال الخاص پاييز ۸۹ برپا میشود، ايسنا 31 خرداد » هنرنمايی حميد متبسم و گروه پرديس در هلند، ايلنا 31 خرداد » گفتوگو محمد محمدعلی در بازگشت به ايران: زمان بیرحم است اما بیتدبير نيست، ايلنا 31 خرداد » معاون فرهنگی وزير علوم: لباسهای جلف، تنگ و بدننما مصداق بدحجابی دختران و پسران است، ايلنا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! فروش بزرگ آثار هانيبال الخاص پاييز ۸۹ برپا میشود، ايسنامدير بزرگداشت هانيبال الخاص گفت: الخاص ميل دارد کارهايش در وطن خودش فروخته شود؛ به همين دليل رايزنیها برای تعيين نگارخانه و محل برپايی فروش بزرگ آثار او در پاييز سال جاری در حال انجام است. به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، ترانه صادقيان عنوان کرد: هشت ماه پيش هانيبال الخاص آمريکا بود و در تماسهای تلفنی عنوان کرد که دلش میخواهد همزمان با تولد هشتاد سالگیاش مثل هر سال در ايران نمايشگاههايی داشته باشد. او از ما خواست تدارک اين کار را ببينيم. او ادامه داد: در گشتی که در نگارخانهها داشتيم، به خانه هنرمندان ايران رسيديم و از آنجا که آقای فيروزهای مدير نگارخانههای خانه هنرمندان از شاگردان قديمی هانيبال الخاص هستند پيشنهاد نمايشگاه همراه با بزرگداشت را در تمام خانه هنرمندان مطرح کردند و فرصت خوبی را در اختيار ما گذاشتند. صادقيان خاطر نشان کرد: از همان ابتدا تلاش داشتيم تا بيشترين کمک را از شاگردان و دوستان الخاص بگيريم؛ چرا که میدانستيم خيلی از شاگردان او کمک در مراسم تولد هشتاد سالگی هانيبال را آرزو دارند و اين فرصتی برای آنها بود تا محبتشان را نشان بدهند. البته کمکها بيش از انتظار ما و بسيار شگفتانگيز بود. او اضافه کرد: ديدن رضايت و شادی هانيبال بيشتر از هر چيزی برايمان اهميت داشت. دلمان میخواست اين نمايشگاه فرصتی باشد برای کسانی که علاقمندند درتاريخ تجسمی ايران تعمق کنند. زندگی هانيبال با آن حجم کاری که کرده و گوشهای از آن در هفت گالری خانه هنرمندان به نمايش در آمده است، برای کسانی که به اين مقوله علاقهمندند يک فرصت محسوب میشود، چرا که او تاريخ زنده است و خوشبختانه اکنون هم سرحال است و هم مثل هميشه کار میکند. صادقيان معتقد است: اگر کسانی بخواهند کاری جدی در اين زمينه انجام دهند، وجود او يک فرصت است. دلم میخواهد همين جا از کسانی که به ثبت و تحليل تاريخ تجسمی کشورمان علاقهمند هستند دعوت کنم تا اين نمايشگاه بزرگ را ببينند، با هانيبال حرف بزنند و پرسشها و تاملات خود را مکتوب کنند تا در کتابی که قرار است از زندگی و آثار هانيبال ساخته شود، علاوه بر مرور زندگی او، گوشهای از تاريخ هنرمان را هم ثبت کنند. اين هنرمند نقاش تصريح کرد: ما هم مثل هانيبال از تعارفات مبالغهآميز گريزانيم. اين بزرگداشت برای اين نيست که در اين ۱۰ دوازده روز فقط از هانيبال تعريف و تمجيد کنيم و بعد هم راضی باشيم که کاری کردهايم. زمانی که نسل من تحصيل مبانی هنر میکرديم در هنرستان يا دانشگاه يا در گوشههای خودمان، بحران هويت بسيار شديدتر از حال بود. يکی از دلايل آن در دست نبودن اسنادی بود تا ببينيم گذشتگان ما بد يا خوب، چه کردهاند؟ سبک آنها در چه جريانی شکل گرفته و چرا به وجود آمده و در چه بستر اجتماعی جريان داشته و به کجا رسيده است؟ او ادامه داد: حرفهای پراکندهای میشنيديم و آخرش در ناخودآگاهمان به اين نتيجه رسيديم که ما هيچ چيز نيستيم. تاريخی نداريم و همين طور اتفاقی است که کسانی آمدهاند و نقاشیهايی کردهاند و بیارتباط با قبل و بعد از خود رفتهاند. اين يک نوع افسردگی برای ما به بار میآورد به طوری که در مقابل هنر غربی احساس حقارت میکرديم، از اين رو بايد انديشه کسی را که هميشه از هويت ايرانی و شرقی دفاع کرده محترم بداريم و در اين مسير از دقيق شدن در آنچه به واقع در مجامع هنری اتفاق افتاده يا آنچه افراد هنرمند انجام دادهاند، شروع کنيم. او گفت: امروز و در اين نمايشگاه ۳۱۱ اثر هانيبال جمعآوری شده و در نمايش است و ۵۰۰ کار هم در مونيتور بزرگی به ترتيب زمان نمايش داده میشود. هانيبال کسی است که نه تنها خود، نقاشی و کار حجم میکند، روزنامهنگار، گالریدار، نويسنده شاعر و معلم هم بوده است. مدام در چهار گوشه جهان با ديدی کنجکاو و برانگيخته و پر شور مشغول دنبال کردن جريانات هنر نه تنها در ايران بلکه در همه جهان بوده است. صادقيان با اشاره به برنامههای جنبی اين نمايشگاه بيان داشت: هانيبال به نزديکی و همکاری هنرها معتقد است و هميشه در نمايشگاههايش برنامههای جنبی داشته است. دوستان زيادی دارد که موسيقيدان، تئاتری، شاعر و نويسندهاند. هميشه هديهای از کارشان برای او به نمايشگاههايش آوردهاند. يک قطعه نمايشی، داستانی، شعری، سرودی و... اينها هميشه به عنوان بهترين هديه هانيبال را به وجد آورده است. او همچنين درباره فروش آثار اين نمايشگاه توضيح داد: اين نمايشگاه بيشتر مراسمی در بزرگداشت و برای هشتاد ساله شدن اوست. شايد فروش خوب کارها هم در نمايشگاهی که بعد از اين مراسم انجام میشود، سهمی از بزرگداشت باشد. مهمترين دليل اين است که دلمان میخواهد برای هانيبال شرايطی مهيا شود که در ايران بماند؛ چرا که خودش هم بودن در ايران را ترجيح میدهد، اما با همه علاقهاش به ماندن، گاهی به دلايلی چون بيماری و بيمه ناگزير به رفتن میشود. صادقيان متذکر شد: قيمتها را اعلام کردهايم اما ترجيح داديم کار فروش را در نمايشگاهی ديگر مخصوص فروش آثارش انجام دهيم که احتمالا در پاييز برپا میشود. هانيبال در آمريکا مخاطبان و فروش خود را دارد. اما شيوه او برای فروش هم خاص خودش است. بيشتر ميل دارد کارهايش در وطن خودش فروخته شود و بماند. اجازه نمیدهد قيمت کارهايش از حد معينی بالاتر برود و میگويد نانوا هستم و تا هستم هر روز کار میکنم تا کارم چون نانی در سفره مردم باشد. او معتقد است نقاش بايد قيمتی روی کارش بگذارد که از بافندگان گليم يا فرش خجالت نکشد. در هديه کردن کار هم دست و دل باز است. صادقيان با مرور فعاليتهای هانيبال عنوان کرد: با وجود آنکه پيش از هر چيز نقاش و عاشق نقاشی بود، زمانی که ديد در تهران نگارخانه هنر مدرن وجود ندارد، کمبود آن را با تمام وجود حس کرد و آنقدر شور و جسارت داشت تا نگارخانه گيلگمش را راهاندازی کند.وقتی هم ديد در زمينه نقد هنری کاستی وجود دارد احساس مسووليت کرد و بی پروا و پرانرژی وارد ميدان شد و آن نقدهای جنجالی را در مجلات آن زمان نوشت. اين مدرس نقاشی ادامه داد: هانيبال وقتی ديد که معلمی در هنر شيوهای قديمی و ناکارآمد را میپيمايد، از معلمی هنرستان و دانشگاه شروع کرد و شيوهای سرزنده و عالی را در تدريس نقاشی و طراحی پی ريخت. نه اين که در اين زمينهها به کار حرفهای معتقد نباشد، اما توان شور و خواست اين را داشت که کمبود هر چه را حس میکند خود پيشقدم باشد و اين غير از کار در جريانهای مختلف و متعدد نقاشی و به طور عام هنرهای تجسمی بود. صادقيان در پايان بين کرد: آرزو داريم چنين رسمهايی موجب شود ارزش انسانهايی که عمری با کار و عشق به کارشان زيستهاند با دقت و وسواس و بیتنگ نظری شناخته و بر آن ارزشها تاکيد شود. به خصوص در زمان حياتشان. تصور میکنيم اينگونه است که فرهنگ ملتی بار میگيرد. بسياری از اين بزرگان کنارمان هستند و خاموش کار میکنند و عاشقانه بنای فرهنگ ما را میسازند. بايد نسبت به اين نوع کار قدرشناس بود. همچنين آرزو داريم جايی با نام هانيبال نام گذاری شود تا در آن فعاليتهای هنری انجام گردد. دلمان میخواهد هانيبال بتواند تا آخر عمر اينجا بماند و نرود و زندگی راحتی در کشورمان داشته باشد. Copyright: gooya.com 2016
|