پنجشنبه 18 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

درباره عقاید گوته در ایران اغراق شده است، مهر

رضا نجفی گفت: در ایران به دلیل علاقه و تعصب فرهنگی، درباره عقاید گوته زیاد اغراق شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی تاریخ ادبیات آلمان عصر روز گذشته 16 شهریورماه با حضور رضا نجفی در سرای اهل قلم برگزار شد.

نجفی در این نشست گفت: گوته چون عاشق فرهنگ ایرانی بود و به حافظ و غزلیاتش توجه داشت برای ایرانی‌ها شخصیتی مهم است. اما واقعیت آن است که درباره نظرات و عقاید گوته در ایران مبالغه می‌شود و این ریشه در علاقه و تعصب ایرانی‌ها به فرهنگشان دارد. چون گوته به خیلی از موضوعات علاقه‌مند بوده و اصلاً با زبان فارسی آشنایی نداشته است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




وی افزود: به علاوه منابعی که گوته درباره ایران در اختیار داشت به قدری نبود که بتوان ادعا کرد در تمام آثارش تحت تاثیر حافظ و فرهنگ ایرانی بوده است. در ایران گوته با "دیوان شرقی غربی" شناخته می‌شود ولی در آلمان و جهان گوته را با کتاب "فاوست" می شناسند.

نجفی سرآغاز ادبیات در آلمان را دوران اساطیر و اشعار حماس خواند و گفت: مانند ایران که داستان‌هایی چون حسین کرد شبستری و امیر ارسلان نامدار از اساطیر آن محسوب می‌‌شوند و این داستان‌ها به صورت سینه به سینه و شفاهی به نسل‌های بعدی منتقل شده‌اند، اقوام ژرمن نیز اسطوره‌هایی درباره ارزش‌های سلحشوری و جنگاوری داشتند که ترانه‌های نیلبونگ‌ها مثالی بر این مدعی است. ادبیات در آلمان چند دوره تاریخی را در بر می‌گیرد. دوران اساطیر تا سده هجدهم میلادی، قرن هجدهم تا اوایل قرن نوزدهم که مهمترین واقعه آن برپایی نهضت طوفان و تنش بود، نیمه دوم سده نوزدهم تا آغاز جنگ جهانی اول و از سال 1945 تا کنون دوره‌‌های مختلف ادبی آلمان را شامل می‌شود.

لوتر معمار زبان آلمانی است

وی مارتین لوتر را معمار زبان آلمانی توصیف کرد و گفت: اولین اتفاقات مهمی که در زمینه زبان آلمانی رخ داد، مربوط به زمان لوتر است. تا قرن هجدهم میلادی زبان لاتین در آلمان و اروپا حرف اول را می‌زد و آلمان نیز دارای حکومت واحد و به تبع آن زبانی واحد نبود. در قرون وسطی که ادبیات راکد مانده و فقط ترانه‌های مذهبی کلیسا وجود داشت، آلمان دارای حاکمیت فئودالی و امیرنشین‌های پراکنده بود و این کشور برخلاف دیگر کشورهای اروپایی تا رسیدن به وحدت سیاسی زمان زیادی را از دست داد. در آن زمان کلیسای کاتولیک سیطره خود را بر اروپا گسترانده بود و زبان رسمی لاتین بود که لوتر بر حکمرانی زبان لاتین بر آلمان و اروپا خاتمه داد. اقدام لوتر باعث شد بعدها مفاهیمی چون ملیت و ناسیونالیسم در اروپا پیدا شود.

این مترجم درباره فعالیت‌های لوتر گفت: لوتر 2 سال تلاش کرد و کتاب مقدس را از لاتین به زبان آلمانی ترجمه کرد که این کار با دید کلیسای کاتولیک کفر محسوب می‌شد. البته در آن زمان زبان مشخصی به عنوان زبان آلمانی وجود نداشت و لهجه‌های مختلفی در سرتاسر آلمان مورد استفاده بود که لوتر با ترکیب لهجه‌های آلمانی علیا و آلمانی سفلی یک زبان واحد پدید آورد. لوتر الفبای آلمانی را طوری تدوین کرد که سهل و ساده باشد و ترجمه لوتر از کتاب مقدس الگویی برای افرادی شد که علاقه داشتند به زبان آلمانی بنویسند.

نجفی در ادامه عنوان کرد: لوتر در ترجمه بسیار نبوغ داشت و از دیگر خدمات او می‌توان به سرودن اشعار کلیسایی به زبان آلمانی اشاره کرد. بسیاری از موسیقی‌های ساخته شده توسط باخ موسیقی‌دان مشهور آلمانی، متاثر از سروده‌های لوتر است.

گوته و نیچه از دیگر معماران زبان آلمانی هستند

وی همچنین گفت: این حالت معمارگونه را بعد از لوتر، افرادی چون گوته ملک‌الشعرای آلمان و نیچه داشتند. در قرن هجدهم نهضت طوفان و تنش در آلمان سر برآورد که جنبشی پیش‌رمانتیک محسوب می‌شود و مقدمات سالها غلبه رمانتیسم بر ادبیات آلمان را فراهم آورد. رمانتیسم آلمانی به شدت با فلسفه در هم آمیخته است در حالی که پیروان مکتب در انگلستان اهل فلسفه نبودند و در آثار خود سئوالات فلسفی را مطرح نمی‌کردند. البته رمانتیسم آمیختگی ادبیات آلمان با فلسفه تا وقوع جنگ جهانی دوام آورد.

نجفی افزود : رمانتیسم در آلمان برای رویارویی با کلاسیسم، رشد کرد. جالب است که عقاید رمانتیک با توجه به روحیه آلمانی‌ها و شرایط این کشور، بعدها موجب زاده شدن فاشیسم شد. کتابی که گوته در فضای رمانتیک نوشت موجی عظیم را در اروپا به راه انداخت. این کتاب که "رنج‌های ورتر جوان" نام داشت داستان جوانی به نام ورتر را روایت می‌کرد که عاشق می‌شود و متوجه می‌شود معشوقش نامزد بهترین دوستش است.

این مترجم در ادامه گفت: ورتر که در میان عشق و وفاداری به دوستش مردد مانده، در نهایت دست به خودکشی می‌زند. رفتار و منش و حتی نوع لباس پوشیدن ورتر در آن زمان سراسر اروپا را گرفت و بسیاری از جوانان ورتر را به عنوان الگویی برای خود می‌دیدند. همان طور که گفته شد در آلمان فلسفه و ادبیات تا جنگ جهانی در هم آمیخته بودند که این فلسفه از نوع ایده‌آلیستی و متافیزیکی بوده و زمینه ساز رشد رمانتیسم در آلمان شد.

نجفی با بیان اینکه پس از لوتر، گوته بیشترین سهم را در شکوفایی زبان آلمانی دارد، گفت: آثار گوته در ادبیات به دو دسته زمانی تقسیم می‌شوند؛ دوره‌ای که "رنج‌های ورتر جوان" را نوشت و دوره دوم که از رمانتیسم روی گرداند و گرایش به این شیوه را نوعی بیماری دانست. گوته در دوره سوم به کلاسیسم روی آورده و در مقابل رمانتیسم، کلاسیسم را سلامت عنوان کرد. در واقع می‌توان گوته را توازن و تعادلی میان ادبیات کلاسیک و رمانتیک دانست.

این منتقد ادبی با انتقاد از کم کاری در ترجمه آثار آلمانی گفت آلمان‌ها از 400 سال پیش ترجمه آثار فارسی را آغاز کردند. در حالی که عمر ترجمه از آلمانی به فارسی در کشور ما به 100 سال نمی‌رسد که این موضوع باعث تاسف است.

خودکشی، سرنوشت محتوم بیشتر نویسندگان رمانتیک‌ آلمانی

وی با بیان اینکه مکتب رئالیسم در آلمان ضعیف است، گفت: تا قبل از جنگ جهانی اول و ظهور اکسپرسیونیست‌ها، رمانتیسم در آلمان حرف اول را می‌زد. رمانتیسم آلمانی با دیگر کشورها بسیار متفاوت است. به عنوان مثال رمانتیسم در انگلستان فقط یک مکتب هنری است. در حالی که در آلمان رمانتیک‌ها معتقدند فرد باید رمانتیک زندگی کند و اگر شعر یا کتاب رمانتیک هم از خود به جای نگذاشت مهم نیست، بلکه مهم این است که به زندگی از دید رمانتیک بنگرد.

نجفی سپس عنوان کرد: همین میل به رمانتیک زندگی کردن در میان نویسندگان این مکتب در آلمان، باعث دیوانگی و خودکشی بسیاری از آنها شد. نکته دیگر این که رمانتیسم آلمانی به شدت ملی‌گراست در حالی که رمانتیک‌های کشوری چون انگلستان ملی‌گرا نبودند بلکه جهان گرا بودند.

جنگ جهانی و تولد اکسپرسیونیسم در آلمان

نویسنده کتاب "از کافکا تا گراس" در ادامه گفت: بعد از وقوع جنگ جهانی اول مکتب اکسپرسیونیسم در آلمان زاده شد که به نوعی رمانتیسم مدرن است. از ویژگی‌های این مکتب ادبی بیرون ریختن درونیات است و ستایش طبیعت و نکوهش زندگی ماشینی . در این گونه آثار یک فرد در مقابل نهاد یا سیستم قدرتمند می‌ایستد و با یک پایان تراژیک، آن شخص از بین می‌رود و زیر سلطه آن نهاد متلاشی می‌شود. معروف‌ترین چهره اکسپرسیونیست‌ها کافکا است. کافکا نیز مانند باقی اکسپرسیونیست‌ها از شخصیت زدایی در داستان‌هایش بهره می‌برد و می خواهد بگوید در دوران جدید از بشر جدید شخصیت زدایی شده است و انسان امروز شخصیتی مشخص و مستقل ندارد.

فروید بر استفایک و شنسلر تاثیر گذاشت

نویسنده کتاب "شناخت هرمان هسه" اشتوان استفایک و آرتور شنسلر را به عنوان نویسندگان صاحب نام اواخر قرن نوزدهم معرفی کرد و گفت: تاثیر فروید در افکار این دو نویسنده به خوبی دیده می شود. به علاوه استفایک قصه‌پردازی خوب و شیرین سخن است و بسیاری از حقایق تاریخی را با قلم شیوایش روایت می‌کند. وی یکی از نویسندگان پرطرفدار در سطح بین‌الملل بود که زمانی کتاب‌هایش پرفروش‌ترین کتاب‌های آلمانی بازار ایران بودند و نسل پیشین ایرانی به خوبی با این نویسنده آشناست.

این مترجم زبان آلمانی گفت: استیلای اندیشه رمانتیک تا جنگ جهانی اول بر ادبیات آلمان به طول انجامید اما رمانتیسم تا پایان جنگ جهانی دوم به طور کامل از آلمان رخت بر بست. از سال 1917 تا 1933 که امپراطوری آلمان سقوط کرد و جمهوری متزلزل وایمار روی کار آمد به عنوان دوران طلایی ادبیات معاصر آلمان یاد می‌شود و به دهه بیست طلایی معروف است. پس از روی کار آمدن هیتلر تا پایان جنگ جهانی دوم ادبیات ناسیونالیستی سوسیالیستی در آلمان غالب شد و از سال 1945 تا به امروز نیز دوران معاصر ادبیات این کشور محسوب می‌شود.

علی عبداللهی نیز قرار بود در این نشست حضور داشته باشد که به دلایلی در این جلسه حضور نیافت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016