جمعه 20 اسفند 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شهرام ناظری نوای حماسی شاهنامه را با موسيقی مقامی سر داد، ايسنا

«شاهنامه تاريخ ادبيات حماسی اين کشور را شکل می‌دهد»

نوای حماسی شاهنامه حکيم ابوالقاسم فردوسی با صدای شهرام ناظری و همراهی گروه موسيقی فردوسی در تالار ميلاد طنين‌انداز شد.

به گزارش خبرنگار بخش موسيقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، تالار ميلاد نمايشگاه بين‌المللی تهران شامگاه ‌١٩ اسفندماه مملو از جمعيت موسيقی دوستی بود که شايد برای نخستن بار قرار بود شاهنامه حکيم‌ابوالقاسم فردوسی را با همراهی يک گروه موسيقی بشنوند.

برنامه با نيم ساعت تاخير با تک‌نوازی سه‌تار و اجرای بداهه «می‌تراود مهتاب» سروده نيما يوشيج آغاز شد.

شهرام ناظری اما پيش از اجرا با قدرانی از مردمی که در آخرين روزهای سال و با وجود تمام کارهايشان به ديدن اين برنامه آمده بودند، گفت: تمام اين سال‌ها جسته و گريخته از شاهنامه سخن گفته و بارها وعده اجرای آن را به تماشاگران داده بودم.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




او ادامه داد: متاسفانه در اين سال‌ها به دليل مشکلات تاريخی، شاهنامه فردوسی، اسطوره‌ها و فضاهای حماسی از کالبد موسيقی سنتی رخت بربسته است و بررسی آثار به جا مانده يک صد سال اخير نشان می‌دهد که کمتر خواننده‌ مطرحی به اجرای شاهنامه رغبت نشان داده باشد و اصولا نگاه موسيقی سنتی صرفا نوعی نگاه تغزلی بوده است.

شواليه آواز ايران در ادامه با اظهار خرسندی از فراهم شدن چنين شرايطی برای اجرای شاهنامه عنوان کرد: شاهنامه مربوط به ايران است و تاريخ ادبيات حماسی اين کشور را شکل می‌دهد و فلسفه کلی آن ايرانی است، لذا جای خوشحالی دارد که آرام آرام راه برای اجرای شاهنامه باز شد. البته بنده اين تجربه را از چهار سال پيش با اجراهای بين‌المللی آغاز کردم و بالاخره به ايران هم رسيدم و اين اولين اجرای شاهنامه در ايران محسوب می‌شود.‌

ناظری سپس به معرفی دو بخش‌ اين کنسرت پرداخت و افزود: برای آنکه مخاطبان خسته نشوند اين برنامه را در دوبخش خلاصه کرديم و بخش نخست را به اجرا و مرور کارهای قديمی اختصاص داديم. از آنجا که اجرای شاهنامه فضايی مقامی دارد و گوش‌های شنوندگان بيشتر با فضای سنتی آشناست،ترجيح داديم بخش دوم کنسرت را به شاهنامه‌خوانی اختصاص دهيم.

او پيش از اجرای قطعه نخست نيز توضيح داد: طبق بروشور اجرا امشب بايد قطعه «حلاج» از سروده‌های شفيعی کدکنی را اجرا کنيم، اما از آنجا که اين قطعه را پيش از اين در کنسرت نياوران نيز اجرا کرده بودم، ترجيح دادم اين بار قطعه «می‌تراود مهتاب» از سروده‌های نيما يوشيج را به صورت بداهه اجرا کنم.

او با نوای سه‌تار خود اينگونه سر داد:

«می‌تراود مهتاب، می‌درخشد شبتاب، نيست يک دم شکند خواب به چشم کس و ليک، غم اين خفته چند خواب در چشم ترم می‌شکند...»

بعد از آن نوای تار و کمانچه و عود در هم پيچيد و گروه « مرا گويی چه سانی من چه دانم...» را اجرا کرد و با اجرای «سوز و گداز» به قطعه «قفل زندان» مولانا رسيد.

ناظری بعد از اجرای اين قطعه با تقدير از همراهی تماشاگران گفت: بعد از اجرای اين شعر فردوسی گونه مولانا، نفس آدمی بند می‌آيد. البته نه به خاطر آهنگ و صدا، بلکه شعر مولانا نفس آدم را بند می‌آورد.

او اضافه کرد: اعضای گروه يک قطعه را به صورت گروهی آماده کرده‌اند که کوتاه و در ادامه همين شعر «قفل زندان» است و من می‌خواهم به آنها کمک کنم تا آن را به پايان برسانيم.

به گزارش ايسنا، بخش دوم اين کنسرت بعد از چند دقيقه استراحت با اضافه شدن گروه تنبور نوازان و يک نوازنده کمانچه مقامی آغاز شد.

ناظری اما پيش از شروع اين بخش نيز توضيحاتی داد.

او گفت: پيش از اين شاهنامه را به اشکال مختلفی همچون اجرا با ارکستر بزرگ کار کرده بودم، اما اجرای امشب يک اجرای کاملا مقامی است که در آن از موسيقی اقوام ايران مدد گرفته‌ايم، چه بسا که اگر می‌خواستيم صد در صد با فضای سنتی کار کنيم، اجرای اثر با روح شاهنامه همخوانی پيدا نمی‌کرد زيرا شاهنامه فردوسی يک نگاه ديگر را می‌طلبد.

اين خواننده برجسته خاطر نشان کرد: اگر طی اين يک صد سال اخير شاهنامه در موسيقی سنتی ايران جايگاهی نداشته، اما شکل پر رنگی از آن در موسيقی مقامی ايران ديده می‌شود.من نيز در اين کنسرت با استفاده از آواهای باستانی و اسطوره‌ای و همچنين تجربه‌های شخصی که طی اين ‌٢٠ -۳۰ سال اخير دنبال آن بوده‌ام، اجرا را پيش می‌برم.

او خطاب به حاضران بيان کرد: شاهنامه‌خوانی نيازمند تمرکز بيشتری است به ويژه که اجرای آن برای مردم غريبه‌ است و فضای برخورد و لحن و حس آن نيازمند تمرکز بيشتری است.

او ادامه داد: در موسيقی سنتی نوعی تربيت مقلدگونه وجود دارد که طی آن بر اساس يک الگو می‌توان حرکت کرد، اما از آنجا که در اجرای شاهنامه هيچ الگويی وجود ندارد،کار سخت‌تر می‌شود. من نيز به اين دليل که طی اين سال‌ها بسيار از شاهنامه حرف زده‌ام و به دنبال فرصتی برای اجرای آن بوده‌ام ،جسارت به خرج دادم و بعد از چهار سال اين جرات را پيدا کردم تا به اجرای آن بپردازم.

شواليه آواز ايران اضافه کرد: از کودکی با فضای شاهنامه و لحن‌های مناطق باستانی آشنايی دارم و اين نکته کار را برايم آسان‌تر می‌کند. اميدوارم روزی حمايت بيشتری از شاهنامه صورت بگيرد و مراکز فرهنگی از گروه‌های موسيقی برای اجرای آن حمايت کنند تا بتوانيم با حضور يک گروه صد نفره و در قالب اپرت و اپرا و با روح ايرانی نوای آن را به صدا درآوريم.

اجرای گروه «فردوسی» با تلفيقی از آواهای باستانی هوره ،مور و سياچمانه آغاز شد و با مطلع «به نام خداوند جان و خرد / کزين برتر انديشه برنگذرد» ادامه پيدا کرد و سپس به داستان «ضحاک» و تولد «فريدون» رسيد.

ناظری درباره انتخاب اين بخش‌های شاهنامه عنوان کرد: داستان برافراشتن درفش کاويانی توسط کاوه آهنگر و تولد فريدون و پادشاهی ضحاک يکی از مهمترين بخش‌های شاهنامه است که انتخاب کرده‌ايم و و از آنجا که ارکستر کوچک است و اجرا خسته کننده می‌شد ،بخش‌های بسياری از آن را حذف کرديم تا شما از اين اجرای شاهنامه‌خوانی و اقيانوس ادبيات حماسی ايران به عنوان خاطره کوچکی لذت ببريد.

اين اجرا در ادامه با «مجنونی و تلفيق آن با نقالی» ادامه يافت و بعد از قطعه‌ای بی‌کلام به داستان «کاوه آهنگر و برافراشتن درفش کاويانی» ،«سحری» و «زوال ضحاک» رسيد.

گروه برای بخش پايانی اين کنسرت که روزهای آينده نيز با حمايت موسسه فرهنگی هنری ققنوس در تالار ميلاد ادامه خواهد داشت، قطعه به يادماندنی «آتش در نيستان» را اجرا کردند که با استقبال تماشاگران همراه بود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016