بخوانید!
23 اردیبهشت » سایه سنگین «افسردگی» بر سر زنان ایرانی
23 اردیبهشت » وزیر بهداشت: درمان مردم رایگان می شود 22 اردیبهشت » ایرج زهری: یک زندگی برای تئاتر 22 اردیبهشت » نورپردازی فضاهای ناامنی شهری برای بانوان 22 اردیبهشت » سردار رادان: قانون ممنوعیت حمل سلاح سرد باید زودتر تصویب شود
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ایرج زهری: یک زندگی برای تئاترایرج زهری، منتقد و کارگردان تئاتر ایران، شامگاه چهارشنبه (نهم مه) در منزل خود در شهر بوخوم (غرب آلمان) درگذشت. او در چند ماه آخر زندگی با سرطان خون دست و پنجه نرم میکرد و هنگام مرگ ۷۹ سال داشت. ایرج زهری در سالهای پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ به عنوان منتقد، مدرس و کارگردان تئاتر در ایران شهرتی به سزا داشت. ایرج زهری با "دانشکده هنرهای دراماتیک"، "شورای تئاتر" و "واحد نمایش" در "تلویزیون ملی ایران"، مجله تماشا و سازمان "جشن هنر" شیراز همکاری نزدیک داشت. یک زندگی برای تئاتر او در ۲۲ مرداد ۱۳۲۲ در سن ۴۲ سالگی به طرزی مشکوک وفات یافت. ایرج زهری در دبستان انوری و سپس دبیرستان ادیب تحصیل کرد. از کلاس هشتم (دوم دبیرستان در نظام قدیم) به دبیرستان رازی رفت که برخی از درسهای آن به زبان فرانسوی بود. وی به خواست خانواده و برای فراگیری شغل وکالت و ادامه حرفه پدر، از سال ۱۳۳۲ در "دانشکده حقوق" دانشگاه تهران مشغول تحصیل شد، اما به زودی از درس و کلاس زده شد. خود او در این باره مینویسد: "من که به قصد تحصیل حقوق آمده بودم، بر اثر فضای کر و کور و استادهای مرده و مهجور، چنان از حقوق بیزار شدم که از سال سوم رشته اقتصاد را انتخاب کردم و تنها فکر و ذکرم این شد که هرچه زودتر لیسانس صاحب مرده را بگیرم و از شر هرچه دانشگاه است راحت بشوم." او رویداد فرخنده زندگی خود را در دوران تحصیل چنین توصیف میکند: "تنها اتفاق خوش و سرنوشتسازی که در طول زمان دانشجویی برایم روی داد، آشنایی با گروه تئاتر دانشگاه در پاییز سال ۱۳۳۳ بود." او عشق به تئاتر را به دل گرفت و با خود عهد کرد که زندگی خود را وقف تئاتر کند. او تصمیم گرفت که برای فراگیری تئاتر به شیوه ای بنیادین و علمی به آلمان سفر کند: «با آن که یک کلمه آلمانی بلد نبودم، تابستان ۱۳۳۷ به عشق تحصیل در رشته تئاتر راهی مونیخ شدم. یا هو!» از آن پس زندگی ایرج زهری با هنر تئاتر آمیخته شد. او پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۴۵ به ایران برگشت. مترجمی پرکار و ورزیده زندگی و کار ایرج زهری در ایران پس از انقلاب به بن بست افتاد. او به دليل دریافت حکم "انفصال دائم از خدمات دولتی" به آلمان مهاجرت کرد. او در تبعید نیز با وجود فشارهای فراوان، مشکلات و سختیها را تحمل کرد، اما به کاری جز تئاتر نپرداخت. از آنجا که از فعالیت صحنهای دور مانده بود، بیشتر به کارهای پژوهشی و ترجمه متون نمایشی پرداخت. ایرج زهری به زبانهای آلمانی و فرانسوی تسلط داشت. او دهها اثر نمایشی را به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده است، از جمله نمایشنامههایی از: گئورگ بوشنر، برتولت برشت، ارنست توللر، اوگوست استریندبرگ، داریو فو، هاینر مولر، کارل فالنتین، ژان تردیو و... بیشتر این آثار در ایران توسط "نشر قطره" و ناشران دیگر منتشر شدهاند. اسلاومیر مروژک، نمایشنامهنویس برجسته لهستانی و فرناندو آرابال، درامنویس نامی اسپانیایی، حق ترجمه آثار خود به فارسی را به آقای زهری واگذار کرده بودند. وی از اوایل دهه ۱۳۸۰ به ایران ببازگشت و کوشید با گروههای تئاتری، به ویژه جوانان علاقهمند به تئاتر همکاری کند. ایرج زهری به ادبیات کلاسیک ایران عشق میورزید. اشعار زیادی از سخنوران بزرگ را در خاطر داشت و به مناسبت میخواند. او تار و تنبک میزد و صدایی خوش داشت و در جمع دوستان گاهی آواز نیز میخواند. ایرج زهری خاطرات خود را با نثری شیوا و بیانی شیرین در کتابی به عنوان "یادها و بودها" منتشر کرده است. این کتاب نخست توسط انتشارات باران در سوئد و سپس در ایران با ویرایشی تازه توسط "نشر معین" منتشر شد. ایرج زهری در مقدمه این کتاب نوشته است: "در طول بیش از چهل سال حضور در پهنهی هنر ایران، با چهرههای درخشانی از هنرمندان، هموطن و خارجی، آشنا شدم، دوست گرفتم، هم محبت بسیار و هم دشمنی بیاندازه دیدم. اهل ملاحظهکاری، پارتیبازی و زد و بند نبودم، با هنر راحتالحلقومی و هنرمندان آن میانه نداشتم، به کم راضی نبودم، نهتنها بر دیگران که بر خودم هم سخت میگرفتم و میگیرم. بدون رودربایستی، رک و پوستکنده، نظرم را میگفتم و حاضر بودم، سختترین انتقادها را گوش بگیرم و دربارهاش فکر کنم. طبیعی است که در کار بیاشتباه نبودم. هنر گنج است که بیرنج میسر نمیشود و نقد، ارزیابی و ارزشیابی است." از ایرج زهری مقالات پژوهشی بسیار درباره درامنویسان اروپایی و همچنین نمایش سنتی ایران "تعزیه" باقی مانده است. آخرین اثر ایرج زهری فرهنگی بزرگ در معرفی آثار نمایشی ایرانی و خارجی در زبان فارسی است. این کتاب قرار است توسط "نشر قطره" منتشر شود. Copyright: gooya.com 2016
|