جمعه 20 مرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اهالي كتاب اين روزها در چه حالند؟

حسن همايون - روزنامه اعتماد

«نوشتن» يا «ننوشتن»؛ براي نويسنده لابد چيزي غير از اين «مساله» نمي‌تواند باشد. اين اواخر هر كس به دليلي دستش به «نوشتن» نمي‌رود. برخي‌ها هم هستند كه مگر به «نوشتن» دست‌ و دل‌شان به كار ديگري نمي‌رود؛ اما شمار آنها كه «نمي‌نويسند» از آنها كه «مي‌نويسند» دارد بيشتر مي‌شود. مي‌گويم روزگار خوبي نيست. مي‌گويد دخلي به روزگار ندارد. روزهاي بعد از نمايشگاه كتاب تهران تا رسيدن پاييز فصل خوبي براي چاپ و نشر كتاب نيست. مي‌گويم اتفاقا تابستان فصلي خوب و سرشار براي كتاب خواندن است

ahaliehketabetemaad.jpg
«نوشتن» يا «ننوشتن»؛ براي نويسنده لابد چيزي غير از اين «مساله» نمي‌تواند باشد. اين اواخر هر كس به دليلي دستش به «نوشتن» نمي‌رود. برخي‌ها هم هستند كه مگر به «نوشتن» دست‌ و دل‌شان به كار ديگري نمي‌رود؛ اما شمار آنها كه «نمي‌نويسند» از آنها كه «مي‌نويسند» دارد بيشتر مي‌شود. مي‌گويم روزگار خوبي نيست. مي‌گويد دخلي به روزگار ندارد. روزهاي بعد از نمايشگاه كتاب تهران تا رسيدن پاييز فصل خوبي براي چاپ و نشر كتاب نيست. مي‌گويم اتفاقا تابستان فصلي خوب و سرشار براي كتاب خواندن است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




مي‌گويد دخلي ندارد، آقا با افزايش 50درصدي قيمت، كتاب فروش نمي‌رود ديگر تا كسي دست و دلش به نوشتن برود. مي‌گويم نه اين حرف‌ها هم نيست. مي‌گويد كتاب از مميزي ارشاد رد نمي‌شود تا بخواهد چاپ شود. مي‌گويم اين گرفتاري امروز و ديروز نيست، چرا نويسنده‌ها نمي‌نويسند؟! مي‌گويد از كجا مي‌گويي؟! مي‌گويم از روي هوا كه حرف نمي‌زنم، خيلي از نويسنده‌ها از جوان و پيشكسوت سراغ دارم كه نمي‌نويسند. مي‌گويد خب در همه اين سال‌ها همين بوده است. ديگر كتاب‌ها فروش نمي‌رفتند، كتاب‌ها سالي به سالي مجوز مي‌گرفتند، كتاب‌ها، كتاب‌ها، كتاب‌ها... كي اين‌جور نبوده است آخر؟ كسي را سراغ ندارم نگويد كه هيچ‌وقت را ياد نمي‌آ‌ورم اين‌جور نبوده باشد. باري به هر روي مروري داريم بر اينكه نويسنده‌ها اين روزها چه‌ كار مي‌كنند شما هم بخوانيد و در جريان باشيد.

خورخه لوئيس بورخس از آن دست نويسنده‌هايي است كه در ايران هوا‌خواه دارد، زياد هم هواخواه دارد، مثلا يكي‌اش خودم؛ نجمه شبيري هم از آن دست مترجمان هوا‌خواه اين نويسنده است. بورخس نامه‌هاي زيادي در طول زندگي‌اش تاليف كرده است؛ به دوست، رفيق، رفيقه‌اش و خيلي ديگر از نويسندگان و هنرمندان، اين مترجم هم اين كتاب را ترجمه كرده است، آن را سپرده است دست نشر مشكي تا آخرين كارش در عرصه ترجمه و نشر كتاب را انجام داده باشد.

نجمه شبيري مي‌گويد ديگر ترجمه نمي‌كند. احمد اخوت هم خيلي وقت نيست از اين نويسنده كتاب «فرشتگان»ش را چاپ كرد. بعد هم هيچ‌كار نكرد فقط ويراستي از كتاب «اي نامه» را تدوين كرد، سپرد به نشر جهان كه كتاب را منتشر كند.

كاغذ، آقا جان كاغذ كار را خوابانده است. اين روزها زور قيمت كاغذ از هزار تا فيل هم بيشتر است و تا حد زيادي چاپ و نشر كتاب را از رونق انداخته است. اين نويسنده و مترجم فعلا كاري نمي‌كند.

حسين پاينده اما در فرصت تعطيلي دانشگاه مي‌نويسد روي مجلد ديگري از كتابش كار مي‌كند، همان كتاب كه داستان كوتاه ايران را بررسي مي‌كند، سه جلدش را چاپ كرده است.

جلد چهارمش هم روايت جنگ است. روايت‌هاي داستان‌نويس‌ها از جنگ در اين مجلد نقد و بررسي مي‌شود. جلد سوم از اين مجموعه با نام «داستان كوتاه ايران؛ داستان‌هاي پسامدرن» را با قيمت 18 هزار تومان پشت جلد نشر نيلوفر چاپ كرد. معاون فرهنگي هم مي‌تواند با پشتكار به نامه‌نگاري به معاون وزير تجارت ادامه دهد و خواستار تنظيم بازار كاغذ شود.

مي‌تواند حتي خيز بردارد براي دامن زدن به تضعيف روحيه عمومي و ناشر‌هايي را كه مي‌گويد متخلف هستند، تنبيه كند. دست‌كم كتاب حوزه‌يي خبري بي‌رويداد و شوكي نباشد! رويكرد حذفي در عرصه فرهنگ كاركرد ديگري سواي ايجاد شوك دارد؟! گرفتاري يكي دو تا نيست. از مسائل خانوادگي و معيشتي تا اقتصادي و مميزي هر يك از اينها به تنهايي كافي است تا نويسنده را براي سال‌ها از صرافت نوشتن بيندازد.

احمد بيگدلي هم اين روزها نمي‌نويسد. حق دارد، چندي پيش همسرش از دنيا رفت. بعد هم خودش راهي بيمارستان شد، ديگر توان و نايي براي نوشتن نمي‌‌ماند. اميد است حالش زود‌‌تر خوب شود، دردش تسكين پيدا كند، از سر بنويسد، آمين. اين ديگر ربطي به ارشاد و غير و ذلك نداشت. قرار نيست كه ارشاد را پيرهن عثمان كرد. البته حرفي هم اگرگفته شود خريداري ندارد، بگذريم...

علي‌اكبر حيدري، نويسنده جواني كه به تازگي مجموعه داستانش«بوي قير داغ» از سوي نشر روزنه مجوز گرفته است؛ مي‌نويسد با اينكه يكي دو كتابش رفت و مجوز نگرفت با روحيه و انگيزه مي‌نويسد. او اين روزها درگير خلق نخستين رمانش است.

از ميان پيشكسوت‌هاي ادبيات به نظر از همه قبراق‌تر خدا را شكر جناب دولت‌آبادي است. اما ديگران علي‌اشرف درويشيان، نجف‌ دريابندري، معيني‌كرمانشاهي، برادران فقيري، محمدرحيم اخوت و... آ‌ن‌طور كه بايد قبراق نيستند. هر كدام به نوعي از بيماري آزار مي‌بينند. مي‌دانم كمتر از گذشته مي‌نويسند، خيلي كمتر. نجف‌ دريابندري و معيني‌كرمانشاهي و علي‌اشرف كه نمي‌نويسند، جناب محمدرحيم اخوت هم كه يكي چند روز در هفته مي‌رود كنار رودخانه زنده‌رود قدم مي‌زند. برخي از كتاب‌هايش در ارشاد مانده است، اميدي به مجوز ندارد.

از زبان ژاپني مترجم‌هاي كم‌شماري هستند كه ترجمه ‌مي‌كنند. يكي‌شان قدرت‌‌الله ذاكري بود. يكي چند تا رمان از نوبليست‌هاي ادبيات ژاپن ترجمه كرد و فرستاد براي دريافت مجوز، ممنوع از چاپ شد، ديد نه اصلا اين‌جور نمي‌شود، دست كشيد، از كار ترجمه دست كشيد. به قولي عطايش را به لقايش بخشيد. مثلا كتاب‌هاي «زوال بشري» نوشته اوسامو دازاي و مجموعه داستان «وزغ توكيو را نجات مي‌دهد» اثر هاروكي موراكامي را براي چاپ فرستاد، مجوز نگرفت. تا اطلاع بعدي قيد مجوز را زد.

البته اين همه واقعيت نيست. برخي از اهل قلم با تلاشي عجيب در گرما و سرما، فرقي نمي‌كند در هواي ابري يا آفتابي مي‌نويسند. محمدرضا سرشار، احمد شاكري و اميرحسين فردي هر كدام قراردادها‌يي را با نهادي دولتي براي تاليف كتاب دارند كه انجام مي‌شود. اميرحسين فردي جلد دوم رمان «اسماعيل» را بعد از سال‌ها تمام كرد.

تا حدي قلبش بيمار است، همين نمي‌گذارد بازنويسي نهايي رمان را انجام دهد. محمدرضا سرشار هم در ادامه كتاب‌هايي كه مي‌گويد در حوزه نقد ادبي است پروژه‌يي را با كانون انديشه جوان دنبال مي‌كند. احمد شاكري هم از مدت‌هاي پيش روي كتابي كار مي‌كند تا به تعبير وي ادبيات سياه جنگ و ادبيات ضدجنگي را كه در فضاي ادبيات ايران خلق شده است، به چالش بكشد. جلد نخست اين كتاب را تمام كرده است، دنباله اين كتاب را مي‌نويسد.

احمد شاكري از احمد محمود تا احمد دهقان، حبيب احمد‌زاده و خيلي‌هاي ديگر را كه از جنگ نوشتند به نوعي متهم مي‌كند آثاري ضدجنگ خلق كردند. او مي‌گويد ادبيات دفاع مقدس اينها نيست كه اين دست نويسندگان خلق كردند.

خيلي‌ حرف‌هاي ديگر دارد كه لابد در اين كتابش مي‌آورد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016